صفحه 1 از 39 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 383

موضوع: آذرخش کربلا

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض آذرخش کربلا

    آذرخش کربلا


    سخن ناشر


    واقعه جانسوز عاشورا، از جمله واقعیت هایی است که ذهن هر پرسشگر و نگاه هر کاوشگر را به خود معطوف می دارد. ابعاد و گستره این حادثه نیم روزه، آنچنان ژرف و سترگ است که با وجود گذشت سالیان متمادی، اثری شگفت و ستودنی بر جامعه و انسان ها نهاده است. خروش به کژی ها و ناپاکی ها، شبهات و دشمنی ها و نقش بستن منش آزادگی، ایثار و شهادت در روش زندگانی، از عالی ترین و والاترین اثرهایی است که در جامعه امروزین شیعیان مشهود و قابل رؤیت است.
    به یقین، آنچه رمز جاودانگی این واقعه حزن انگیز و تاب رباست، اصالت آن است. قیام امام حسین علیه السلام، رویکردی احساسی، برخاسته از خواهش های نفسانی و یا قدرت مدار نیست. بازکاوی زمینه ها و سبب های آن حادثه بزرگ از نهضتی منطقی، اصیل، جامع، استراتژیک و مستمر حکایت دارد؛ قیامی که با وجود روشن بودن نتیجه آن، به تمام اماها و اگرهای تاریخ، پاسخی گویا و استوار داده و نقطه اتکای بسیاری از حق طلبان و مجاهدان و نیز مجالی برای عبرت صاحبان خرد گشته است.
    نگاشته ای که پیش رو دارید، پرداخته از کتاب آذرخشی دیگر از آسمان کربلا و همچنین کتاب در پرتو آذرخش است. این کتاب، مجموعه سخنرانی های حضرت آیت الله مصباح یزدی (دام ظله العالی) است که توسط جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای غلامحسن محرمی تدوین و نگارش شده و با محور قرار دادن قیام جاودان امام حسین علیه السلام، آن را با رویکردی جامعه، انسان و روان شناسانه مورد تحلیل، مداقه و کاوش قرار داده است.
    بحث و توضیح اهداف قیام عاشورا با بررسی مفهوم اصلاح، معنا و مفهوم امر به معروف و نهی از منکر، مصادیق آنها در جامعه و مراتب امر به معروف و نهی از منکر و ذکر راه کاری جهت مقابله با توطئه های اجتماعی، بیان وظایف حکومت و مردم در شرایط حاضر و تحلیل روزگاران امام حسین علیه السلام با تاکید بر نقش وراثت، محیط، حاکمان و ابزارهای حکومتی آنان از جمله مباحثی است که در این کتاب به رشته تحریر در آمده است.
    در پایان امیداواریم؛ چاپ و نشر این اثر ارزنده که منور به نور پرفروغ سیدالشهدا و متبرک با آن نام مبارک است، مقبول و مرضی ذات اقدس الله (جل جلاله) و نیز حضرت حجت (عج) قرار گیرد و جویندگان طریقت و حقیقت را توشه ای گرانقدر باشد.
    مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس سره



    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مقدمه

    قیام عاشورا از مهم ترین حوادث تاریخ اسلام، بلکه تاریخ بشر است. هر چند این واقعه از نظر گستره و وسعت، در مقایسه با رخدادهای دیگر تاریخ، چندان بزرگ نیست؛ از جهت عمق و عظمت، کم نظیر است: بروز قساوت و بی رحمی، از یک سوی، و صفات متعالی انسانی، از سوی دیگر، در این حماسه بی مانند است. عاشورا، همچنین از جهت تأثیرگذاری در قلبها و زنده بودنش در گذر زمان، از حوادث بی بدیل تاریخ به شمار می رود. سپری شدن قرنها، نه تنها غبار فراموشی بر این واقعه ننشانده است، آن را درخشان تر و فروزان تر، و عشق و علاقه مؤمنان به قهرمانان آن را بیشتر ساخته است. از این روی، کتابهای پرشماری در این زمینه برای سیراب کردن تشنگان معارف حسینی و رهروان راه عاشورا نگاشته شده است که بیشتر آنها به اصل واقعه و ثواب عزاداری برای امام حسین علیه السلام پرداخته اند. ولی درباره هدف قیام عاشورا، و به ویژه نحوه استفاده کاربردی از این قیام، کار چندانی صورت نگرفته است. نوشتار حاضر، کوششی است برای بیان هدف حماسه عاشورا و بررسی علل و اسبابی که به این قیام انجامید و نیز چگونگی عبرت گیری از آن.
    این مجموعه، تدوین و نگارش مجدد کتاب آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، به علاوه مباحث «زمینه های پیدایش نهضت عاشورا» و «درسهایی از نهضت عاشورا» از کتاب در پرتو آذرخش است، که بر اساس بیانات حکیمانه استاد فرزانه حضرت آیت الله علامه مصباح یزدی - دام ظله - در محرم سالهای 1421 و 1422 هجری قمری تنظیم شده و اینک در قالب تحقیقی نو، خدمت خوانندگان تقدیم می گردد.
    غلامحسن محرمی




    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    فصل اول: پاسخ به شبهاتی پیرامون بزرگداشت قیام عاشورا

    نهضت عاشورا مکتبی زنده و جریانی پویاست و گذشت زمان، از تأثیرگذاری آن بر جانهای مؤمنان نکاسته است. با این حال، برای آنکه معرفتمان به مکتب حسینی عمیق تر شود، پاسخ گویی به پاره ای شبهات و پرسشهایی که در این باره مطرح است، لازم و ضروری می نماید.
    مشاهده مراسم هر ساله عزاداری محرم، سؤالهایی در ذهن جوان مسلمان پدید می آورد: این مراسم به چه منظوری برگزار می شود؟ چرا مردم این گونه اشک می ریزند؟ چرا لباسهای سیاه می پوشند؟ چرا پرچمهای سیاه می آویزند؟ چرا مردم تا پاسی از شب بر سر و سینه می زنند؟
    معمولاً به این شبهات پاسخهایی ساده داده اند: سیدالشهدا علیه السلام در راه خدا و اسلام شهید شده است و باید به یاد آن حضرت اشک بریزیم؛ یا اینکه عزاداری برای امام حسین علیه السلام ثواب دارد و آن حضرت روز قیامت ما را شفاعت خواهند فرمود. ولی این پاسخها برای افرادی که تحصیلات بالایی دارند چندان قانع کننده نیستند، و ذهن آنان جوابهایی بس عمیق تر می طلبد.
    ما این پرسشها را در قالب چهار سؤال اساسی مطرح می کنیم و در پی پاسخ آنها برمی آییم:




    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    چرا باید حادثه عاشورا را گرامی بداریم؟

    خاطره حادثه ای را که قریب چهارده قرن پیش رخ داده است، چرا باید زنده کرد؟ این رویداد، ماجرایی تاریخی بوده که زمانه آن گذشته است؛ تلخ یا شیرین، هرچه بوده، تمام شده است. چرا باید پس از گذشت نزدیک به چهارده قرن، یاد آن را زنده نگاه داریم و به پاسداشت آن، مجالسی برپا کنیم؟
    در پاسخ این پرسش می توان گفت: حوادث گذشته هر جامعه ای می تواند در سرنوشت و آینده آن آثار عظیمی بر جای گذارد؛ اگرچه حوادث تاریخی، عیناً تکرار نمی شوند، در جامعه شناسی ثابت شده است که جهات مشترک فراوانی میان رخدادها وجود دارد؛ از این روی، می توان از حوادث گذشته به نحوی در مواجهه با رخدادهای آینده بهره برد. چنان که قرآن کریم پس از نقل داستانهای پیامبران و اقوام گذشته می فرماید:
    لقد کان فی قصصهم عبرة لأولی الألباب؛(1) در قصه ها و داستانهای آنان (گذشتگان) برای صاحبان عقل و خرد عبرتی است.
    یعنی احوال پیشینیان را بررسی کنید تا دریابید چه نقاط قوتی در کار آنان بوده است و شما نیز آنها را به کار گیرید و نیز ضعفهای آنان را ببینید و از تکرار آنها بپرهیزید، تجدید آن خاطره ها در واقع، نوعی بازسازی آن وقایع است تا مردم از آنها بهره گیرند. اگر واقعه ای تاریخی در جای خود منشأ آثار و برکاتی بوده است، یادآوری و بازسازی آن نیز می تواند مراتبی از آن برکات را در پی داشته باشد.
    افزون بر این، در همه جوامع مرسوم است که از پاره ای وقایع گذشته خود یاد کرده، آنها را ارج می نهند و بزرگ می شمارند، خواه آن واقعه ها درباره اشخاصی باشند که در پیشرفت جامعه خود مؤثر بوده اند، نظیر دانشمندان و مخترعان، و خواه درباره کسانی که از جنبه سیاسی و اجتماعی، در رهایی ملت خود نقش آفریده و قهرمان ملی بوده اند. همه عقلای عالم برای این گونه شخصیتها آیینهای بزرگداشتی در نظر می گیرند. این امر بر یکی از مقدسترین خواسته های فطری انسان، که خداوند در نهاد همه انسانها قرار داده - و از آن به «حس حق شناسی» تعبیر می کنیم - استوار است. از این روی، همه انسانها بنا به سرنوشت خویش، می خواهند در برابر کسانی که به آنان خدمت کرده اند، حق شناسی و شکرگذاری کنند، آنان را به خاطر داشته باشند و به ایشان احترام بگذارند.
    از آن گذشته، چنانچه یاد آن خاطره ها، در سعادت جامعه تأثیری داشته، می تواند در زمان بیان آنها عامل مؤثر دیگری باشد. در این صورت، گویا خود آن واقعه تجدید می شود. از آنجا که واقعه عاشورا، رویداد عظیمی در تاریخ اسلام بوده و نقش بسزایی در سعادت مسلمانان و روشن شدن راه هدایت آنان داشته است، این واقعه در نظر ما بسیار ارزشمند است. از این روی، بزرگداشت و بازسازی این واقعه و به خاطر آوردنش موجب می گردد تا بتوانیم از برکات آن در جامعه امروز نیز بهره گیریم. همان طور که اصل آن حادثه تأثیر شگرفی در جامعه آن روز داشته، خاطره و بازسازی آن نیز می تواند آثاری متناسب با آن داشته باشد.




    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    2. چرا برای بزرگداشت عاشورا به روش بحث و گفت وگو اکتفا نمی شود؟

    زنده نگاه داشتن یاد عاشورا تنها منحصر به گریستن، عزاداری، سینه زنی، سیاه پوشی و تعطیلی کسب و کار نیست؛ به ویژه با توجه به زیانهای اقتصادی ای که این امور در پی دارند. این خاطره ها را به گونه ای می توان تجدید کرد که زیانهای اقتصادی و اجتماعی کمتری داشته باشد. از آنجا که روحیه بسیاری از مردم با منافع اقتصادی سازگارتر است و آنان امور را بیشتر بر اساس منافع یا ضررهای مادی ارزیابی می کنند، ممکن است برخی کسانی که هنوز تربیت دینی کاملی نیافته اند گمان کنند انجام این قبیل امور، باعث کاهش تولید و اتلاف وقت خواهد شد و زیانهای اقتصادی زیادی در پی دارد، و در دو ماه محرم و صفر، جامعه را نوعی رکود در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی فرا می گیرد؛ در حالی که راههای دیگری نیز، مانند جلسات بحث و گفت وگو، میزگرد، سمینار و...، برای بزرگداشت واقعه عاشورا وجود دارد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بنابراین پس از آنکه پذیرفتیم زنده داشتن یاد عاشورا حسین بن علی علیهما السلام عاقلانه و مفید است و آثار مطلوبی در جامعه دارد، سؤال این است که چرا این بزرگداشت باید بدین شکل صورت گیرد؟ آیا این امر در میان سایر ملل دنیا سابقه ای دارد؟
    بی شک بحث درباره شخصیت سیدالشهدا علیه السلام، تشکیل میزگردها، کنفرانسها، سخنرانیها، نوشتن مقالات و پرداختن به دیگر امور فرهنگی، علمی و تحقیقاتی در این باره بسیار مفید و لازم است، اما این فعالیتها و اقدامات کافی نیست و در کنار آنها عزاداری نیز لازم است. برای توضیح این امر، نظری روان شناسانه به انسان می افکنیم تا ببینیم عواملی که در رفتار آگاهانه او مؤثر است صرفاً عوامل شناختی و معرفتی است یا عوامل دیگری نیز در شکل دادن رفتارهای اجتماعی دخالت دارد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    با دقت در رفتارهای انسان می توان پی برد که دو دسته از عوامل در رفتارهای او نقش اساسی ایفا می کنند: دسته نخست عوامل شناختی اند که موجب می شوند انسان مطلبی را - از مقوله های مختلف با استدلالهای عقلی، تجربی و... متناسب با آن - بفهمد و بپذیرد. شناخت، به طور قطع، تأثیر بسزایی در رفتار انسان دارد؛ ولی یگانه عاملی مؤثر نیست. عوامل دیگری نیز در کارند که شاید تأثیر آنها در رفتار ما بیش از شناخت باشد. این عوامل را به طور کلی، انگیزه ها، و به تعبیراتی دیگر، احساسات، تمایلات، گرایشها، میلها، غرایز و عواطف می نامند. اینها سلسله ای از عوامل درونی و روانی اند که در رفتار ما تأثیر می گذارند. با تحلیل رفتار یک فرد، خواه ناظر به زندگی فردی باشد، خواه خانوادگی، اجتماعی یا سیاسی، به این حقیقت می توان پی برد که عامل اصلی صورت گرفتن آنها همین عوامل تحریک کننده و برانگیزاننده است. استاد شهید مطهری در این باره تشبیهی دارند و رفتار انسان را به خودرو تشبیه می کنند. یک خودرو برای حرکت به دو عامل نیاز دارد: عاملی که انرژی مکانیکی را در خودرو تولید کند تا خودرو به کمک آن بتواند حرکت کند، همچنین غیر از انرژی مکانیکی، خودرو باید چراغ هم داشته باشد تا راه را بنمایاند و خودرو داخل دست انداز و گودال و پرتگاه نیفتد. اگر در فضایی تاریک، موتور خودرو به خوبی انرژی مکانیکی تولید کند، اما راه قابل رؤیت نباشد، ممکن است سرنشینان با خطرهای بسیار جدی مواجه شوند. ممکن است تصادفاتی روی دهد که به از دست رفتن جان راننده و سرنشینان بینجامد. پس خودرو باید افزون بر داشتن سوخت برای تولید انرژی مکانیکی، چراغ نیز داشته باشد تا راه را به ما بنمایاند.(2) همچنین فعالیتهای آگاهانه انسان به دو نوع عامل نیازمند است: نخست عاملی باید در درون انسان باشد تا وی را برانگیزاند. از این عامل می توان با عناوینی چون میل، شور، شوق، و علاقه تعبیر کرد؛ دیگری عامل شناختی است که با آن، انسان درمی یابد به چه دلیل کاری را انجام می دهد، آن کار چگونه باید صورت گیرد، و انجام آن چه فایده ای دربر دارد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بنابراین عوامل شناختی را می باید به دقت بررسی کرد و برای انجام هر کاری، معرفت و شناخت لازم را از طریق منابع متناسب آن به دست آورد. اما باید دانست که فقط شناخت کافی نیست تا انسان را به حرکت درآورد. عامل روانی دیگری نیاز است تا فرد را به سوی کار سوق دهد و او را برای انجام آن برانگیزاند. این گونه عوامل که انگیزه های روانی نامیده می شوند - همان طور که پیش تر بدان اشاره رفت - اسمهای دیگری نیز، همچون سائقه، احساسات و عواطف دارند. این عوامل، در مجموع، میل به حرکت را در انسان پدید می آورند، عشق به انجام کار را ایجاد می کنند و شور و هیجان می آفرینند. تا این عوامل نباشند، کار صورت نمی گیرد. حتی اگر انسان به یقین بداند که فلان ماده غذایی برای بدن او مفید است، تا اشتها نداشته باشد یا اشتهای او تحریک نشود، سراغ آن غذا نمی رود. اگر اشتهای کسی کور شود یا به بیماری ای مبتلا شود که اشتها پیدا نکند، هرچه به او بگویند این ماده غذایی برای وی بسیار مفید است، تمایلی به خوردن آن پیدا نمی کند. پس غیر از دانستن، باید میل و انگیزه نیز در درون انسان باشد. مسائل اجتماعی و سیاسی نیز چنین حکمی دارد. هرچند شخص بداند فلان حرکت اجتماعی خوب و مفید است، تا انگیزه ای نداشته باشد، آن را انجام نمی دهد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حال، پس از آنکه پذیرفتیم برای حرکتهای آگاهانه و رفتارهای انسانی دو دسته عوامل شناختی و انگیزشی لازم است و بعد از اینکه دانستیم حرکت سیدالشهدا علیه السلام چه نقش مهمی در سعادت انسانها داشته است، در می یابیم که این شناخت، خود به خود، برای ما حرکت آفرین نمی شود. هنگامی دانستن و به یاد آوردن آن خاطره ها ما را به کاری مشابه کار امام علیه السلام و به پیمودن راه او وامی دارد که در ما نیز انگیزه ای پدید آید و براساس آن، ما نیز دوست داشته باشیم آن کار را انجام دهیم. شناخت، به تنهایی این میل را ایجاد نمی کند، بلکه باید عواطف ما تحریک شود و احساساتمان برانگیخته گردد تا ما نیز بخواهیم کاری مشابه کار او انجام دهیم، بنابراین تحقق چنین امری نیازمند دو دسته از عوامل است که جلسات بحث و گفت وگو و سخنرانیها می توانند بخش اول آن را تأمین کنند؛ یعنی شناخت لازم را به ما بدهند؛ اما به عامل دیگری نیز برای تقویت احساسات و عواطف نیازمندیم، البته خود شناخت، یادآوری و مطالعه یک رویداد، می تواند در این امر نقشی داشته باشد، اما نقش اساسی را عواملی ایفا می کنند که تأثیر مستقیمی بر تحریک احساسات و عواطف داشته باشند.
    هنگامی که صحنه ای بازسازی می شود و انسان را نزدیک آن را می نگرد، این مشاهده با هنگامی که انسان بشنود چنین جریانی واقع شده یا اینکه فقط بداند چنین حادثه ای رخ داده است، تفاوت بسیار دارد. هر کسی می تواند این نکته را در زندگی خود تجربه کند و دریابد که اطلاع از وقوع حادثه ای هیچ گاه به میزان مشاهده آن حادثه در انسان تأثیر ندارد؛ آگاهی از احوال محرومان، افراد مریض و یتیم مانند دیدن آنان در روح انسان اثر نمی گذارد. هر کس می تواند در زندگی شخصی خود به این مطلب پی ببرد؛ چنان که منابع دینی نیز مؤید همین امرند.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    آن گاه که خداوند، حضرت موسی علیه السلام را برای عبادت، به کوه طور دعوت کرد، به مردم گفته شد که ایشان یک ماه در آنجا خواهد ماند؛ اما اراده خداوند بر آن بود که حضرت موسی علیه السلام چهل روز در طور بماند: و واعدنا موسی ثلاثین لیلة و أتممناها بعشر.(3) مردم از آن ده روز بی خبر بودند، و این آزمایشی برای قوم بنی اسرائیل بود تا آشکار شود آنان تا چه میزان در ایمانشان استوارند. بعد از اینکه سی روز تمام شد، بنی اسرائیل نزد هارون - که جانشین موسی علیه السلام بود - آمدند و پرسیدند: چرا برادرت نیامد؟ هارون جواب داد: منتظریم؛ به زودی می آید. روز بعد نیز موسی نیامد. دوباره پرسیدند: چرا موسی نیامد؟ گفتند از تأخیر او معلوم می شود که ما را تنها گذاشته و رفته است. سامری این فرصت را غنیمت شمرد و گوساله ای ساخت و مردم را به پرستش آن دعوت کرد:
    هذا إلهکم و إله موسی؛(4) این خدای شما و خدای موسی است.
    بسیاری از بنی اسرائیل در برابر گوساله به سجده افتادند و مشغول پرستش آن شدند. خداوند متعال در کوه طور به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد که در میان قومت چنین ماجرایی رخ داده است و طی این غیبت ده روزه، مردم گوساله پرست شده اند.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




صفحه 1 از 39 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi