نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: چرا بهروزه خانم، اسیر دست ترک ها شد!

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,527
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,768
    مورد تشکر
    19,232 در 11,585
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    adab چرا بهروزه خانم، اسیر دست ترک ها شد!

    🔳⭕️ همین پانصد سال پیش قزلباش صفوی در دشت چالدران با قشون سلطان سليم عثمانی روبرو شدند که هم شنیدنی است و هم تلخ. در آن جنگ، قشونِ عثمانی بیش از دو برابر قشون ایرانی و مجهز به ارابه و توپخانه آتشین بود اما قشونِ ایرانی نيزه، شمشیر، تير، تبر، طپانچه، گرز و خنجر داشتند. سربازان ایرانی بجای تکیه بر فن نظامی و تکنیک جنگ، به شکست ناپذیری سایه خدا ایمان داشتند. سایه خدا که بود؟ مرشد کامل ظل الله اسماعیل صفوی! چون در هیچ جنگی تاکنون شکست نخورده بود! دو لشکر به هم رسیدند و صف آرایی کردند. عجیب اینکه وقتی قشون سلطان سلیم شروع به آرایش جنگی می کنند و ارابه‌هاى جنگى و توپ ها، قشون ایرانی را بصورت نیم دایره احاطه میکنند دو تن از سردارانِ ایرانی که آشنا به وضعیت جنگی دشمن بودند پیشنهاد می کنند که قبل از اینکه دشمن به آرایش جنگی بپردازد بر آنان بتازیم اما در مقابل، دورمش خان پیشنهاد می کند که چون شاه اسماعیل رسالت غیبی دارد و شکست ناپذیر است! پس ما مكث كنيم تا وقتى كه آنچه مقدور ايشان است از قوّت به فعل آورند و شاه اسماعیل پیشنهاد دورمش خان را قبول می کند. در نتیجه، سلطان سليم به راحتی به آرایش جنگی پرداخت.

    چند ساعت بعد؛ دشت چالدران پر شد از اجساد قزلباش. آنان با تمام توان پیکار کردند. خود شاه اسماعیل جانفشانی ها کرد و سرانجام از دوش و از پا زخمى شد و بى‌حال در گل و لاى افتاد. چیزی نمانده بود که دستگیر شود که یکی از قزلباشان خود را به اسم شاه اسماعيل معرفى كرد تا شاه نجات یابد. به جز عده قلیلی تمام سربازان و فرماندهان ایران کشته شدند تبریز، ارومیه، کردستان و همدان به دست عثمانی افتاد. شاه زخمی نجات یافت اما زخم کاری وقتی بر قلب شاه مغرور 27 ساله نشست که شنید زنش بهروزه خانم توسط دشمن اسیر شده و سلطان سلیم برای اینکه به قول خودش«قلب اردبيل‌ اوغلى را بسوزاند» او را به یکی از سردارانش پیشکش نمود. افسانه شکست ناپذیری سایه خدا نقش بر آب شد. طرفداران جان برکف سرخورده شدند. شاه صفوی متزلزل شد و هرج و مرج شدت یافت. شاه دیگر از این شکست و تحقیر کمر راست نکرد مخصوصا وقتی بعدا شنید بهروزه خانم باردار شده و پسر زاییده! (رفرنس: تاریخ تحلیلی ایران)


    ☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
    جنگ های بزرگ، درس های بزرگی با خود دارند و صد البته شکست های بزرگ درس های بیشتری برای آموختن. بزرگ ترین علت شکست جنگ چالدران نه این است که ایران به تکنولوژی روز مجهز نبود. نه این است که فنون رزمی و استراتژی نظامی نوین را نمی دانست. نه این است که دشمن با ترفندی نو یا حیله ای جدید از اصل غافلگیری استراتژیک استفاده کرده باشد، بلکه مهم ترین دلیل شکست، ذهنیت قدیمی، مفروضات غلط و دانش توهمی است. می توان به صورت خلاصه به ذهنیت پیشینی، پیش فرض‌ها و پیش‌دانسته‌هایي که چارچوب فکری ما را تشکیل می دهند گفت؛ پارادایم.
    عناصر تشکیل دهنده پارادیم در زمان جنگ چالدران چه بود؟ یک؛ سایه خدا هیچگاه شکست نمی خورد. دو؛ غیرت می تواند کاملا جایگزین تکنولوژی شود و سرنوشت جنگ را زورِ بازو و جانفشانی رقم می زد. سه؛ اینکه شاه اسماعیل چون تا کنون در هیچ جنگی شکست نخورده در این یکی هم نمی خورد. و بالاخره چهار؛ اینکه فکر کنیم نيزه و شمشیر، تير و تبر، گرز و خنجر می‌تواند هم آورد توپ و اسلحه گرم باشد، ممکن است الان حتی تصور اینکه یک نفر با گرزی که در بالای سرش می چرخاند به توپ نزدیک می شود خنده آور باشد اما آن زمان پارادیم مسلط کار خودش را کرد. بهروزه خانم به خاطر پارادایم های کهنه (بخوانید خشک مغزی و کورذهنی) اسیر دست ترک های عثمانی شد. اشتباه نکنید بهروزه خانم فقط یک زن نیست، نماد مام میهن است!

    ما در مدیریت زندگی شخصی، اداره سازمان خود و کشورداری تعداد زیادی پارادایم داریم، به همین خاطر ممکن است همان اشتباهی را می کنیم که شکست خوردگان تاریخ کردند. اما این پایان راه نیست. هر شکست می تواند سرآغازی باشد برای کنار گذاشتن پارادایم های قدیمی. وگرنه قامت زندگی مان، سازمان مان و کشورمان در غصه بهروزه خانوم های بعدی خواهد شکست.
    جهان با تصورات ما کاری ندارد. سرنوشت را واقعیت ها رقم می زند و نه تصورات (بخوانید توهمات) ما. جهان-آگاهی چاره محک زدن و روزآمد کردن پارادایم هاست؛ یعنی اینکه بیشتر در مورد تکنولوژی های نرم، اقتصاد سیاسی جهانی، کانون های قدرت موجود در حال شکل گیری و روندهای آینده ساز چون پیری جمعیت جهان، تغییرات آب و هوایی، موبایلیفیکیشن و ... بدانیم. و پارادایم هایمان (پیش فرض ها و پیش دانسته هایمان) را با واقعیات و داده های بیرونی محک بزنیم و روزآمد کنیم. و گرنه 500 سال بعد یکی از ما در تاریخ نه به عنوان «الگویي الهام بخش» که به عنوان «عبرتی تاریخی» نام خواهد برد. غیرت و هوشمندی کنار پارادایم های روزآمد جواب می دهد.

    مجتبی لشکربلوکی
    امضاء




  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi