عايشه و حفصه
على دوانى
پيغمبران در اعتقاد ما مسلمانان جهان ، همگى ((معصوم )) هستند. ((عصمت )) حالتى است كه پيغمبران
و امامان و از ميان زنان عالم حضرت زهرا بانوى عاليقدر اسلام ، بر اثر شايستگى و لياقتى كه از راه وراثت
و اصالت خانوادگى و جنبه هاى شخصى پيدا كرده بودند، از جانب خداوند متعال به آنان موهبت شده بود.
انسان معصوم نظير ما افراد معمولى اجتماع ، اسير هوى و هوس و گرفتار تعينات صورى نمى شود.
نه گناه مى كند و نه دچار خطا و لغزش مى گردد و نه مورد تهديد و تطميع قرار مى گيرد. بنابراين ، تمام
كارهاى معصومين سنجيده و حساب شده و براساس حكمت و مصلحت بوده است .
زنان متعددى كه پيغمبر اسلام پس از پنجاه سالگى گرفته است همگى اتفاقى و ناشى از جنبه هاى
عاطفى و انسانى و به ملاحظات سياسى و قبيله اى يا اقتصادى و غيره بود.
در آن روزگار به واسطه جنگهاى قبيله اى و نزاعهاى خانوادگى ، زن در جامعه زياد مى آمد و عرب غيرتمند
هم نمى گذاشت آنان تنها بمانند و باعث حرف شوند.به همين جهت تعددازواج ،معمول بود تا جايى كه
بسيارى ازآنان بيش از يك زن داشتند و گاهى تعدادآنان از پانزده زن و بيشترهم تجاوزمى كرد.
پيغمبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از سن 24 سالگى تا پنچاه سالگى با ((خديجه )) بانوى
بيوه اى كه دو شوهر كرده و پانزده سال از وى بزرگتر بود، به سر برد. پس از مرگ خديجه كه 65 سال
داشت ، پيغمبر تا يك سال غمگين بود و زنى اختيار نكرد. اندوه پيغمبر اسلام در مرگ خديجه تا آنجا بود
كه در طول يك سال بعد از مرگ او، لبخند به لب نياورد.