با توجه به اهميت عملكرد پدافندهوايي و تأثير آن در ابعاد مختلف، از تأمين امنيت افراد جامعه، ميتوان ادعا كرد كه پدافندهوايي از جمله معدود سازمانهاي نظامي است كه به صورت دائم و بدون وقفه در حال انجام وظيفه ميباشد. رادارها وتجهيزات مربوط به پدافندهوايي (اعم از رادارهاي پيش اخطار، كشف و شناسايي، دستگاههاي جمعآوري اطلاعات و سيگنالهاي الكترونيكي، تجهيزات وجنگافزارهاي پدافندهوايي زمين بههوا و...) در تمام لحظات سال و ماه و روز در حالت آماده بهكار بوده و در صورت بروز ايراد، بلافاصله تجهيزات پشتيبان جايگزين ميشوند تا تأمين امنيت كشور دچار خدشه نگردد. بر همين اساس از همان اولين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي، ايستگاههاي راداري پدافندهوايي، خصوصاً جمعآوري و شناسايي اطلاعات سيگنالي، به عنوان يكي از آمادهترين واحدهاي ارتش از نظر تجهيزات و نيروي انساني شناخته ميشدند. اين مهّم در شرايطي رخ داد كه ارتش در ابتداي انقلاب بنا به دلايل متعددي كه پيش از اين بارها گفته شده است رو به تحليل بود. آمادگي ارتش و زيرمجموعههاي آن خوشايند دشمنان، خصوصاً دشمن بعثي نبود، زيرا آمادگي رزمي ارتش منجر به كاهش احتمال موفقيت دشمن بعثي در حمله به ايران اسلامي ميشد. بر همين اساس مزدوران داخلي و منافقين با هدايت بعثيها اقدام به ايجاد اختلال در عملكرد ايستگاههاي راداري و اطلاعات و شناسايي كردند. از جمله اين مزاحمتها، بايد به تلاش منافقان جهت حمله مسلحانه به ايستگاه راداري كرج اشاره كرد كه با هوشياري دليرمردان پدافندهوايي ناكام ماند. از ديگر موارد ايجاد مزاحمت و اختلال براي واحدهاي زيرمجموعه پدافندهوايي، به واقعه ايستگاه راداري مخابراتي نخجير ميتوان اشاره كرد. در آذرماه 1358 در منطقه مرزي ايلام يك گروه مسلح ضدانقلاب به ايستگاه راداري - مخابراتي نخجير واقع در غرب ايلام حمله و خساراتي را به آن مركز حساس پدافندهوايي كشور وارد كردند و 25 نفر از كاركنان ايستگاه ذكرشده را به گروگان گرفتند. البته مسلم است كه اين مورد با هماهنگي و تأييد بعثيها رخ داد، زيرا تصرف يك ايستگاه راداري و گروگان گرفتن چند نفر ارتشي براي ضدانقلاب چندان داراي بهره عملي و حتي تبليغي نبود، اما پي بردن به توانمندي، مقدورات، نقاط ضعف و قوت تجهيزات راداري ويژه كه پرواز هرنوع هواگردي را تا شعاع دهها مايلي در عمق خاك عراق تحت نظر داشت، براي ارتش بعث عراق اهميت حياتي يافته بود.
با توجه به اسناد و مدارك مربوط به جنگ تحميلي، موارد بسياري از كشف و شناسايي هواپيماهاي دشمن مشاهده ميشود كه فاشا مستقيماً در آن دخالت داشته است و بهرهگيري از اطلاعات دريافتي از فاشا منجر به كسب موفقيت تيزپروازان نيروي هوايي و دليرمردان پدافندهوايي شده است.
به عنوان مثال و براساس اسناد و مدارك به جاي مانده از سالهاي دفاع مقدس، در دوم ارديبهشت 1366، معاون اطلاعاتي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، براساس اطلاعات به دست آمده از شنودها و تجزيه و تحليل آن و در همراهي با معاونت عمليات نيروي هوايي جهت اخذ تدابير مناسب، اعلام ميكند: «در ساعت 0825 يك فروند ميراژ در سه نقطه جنوب سعديه و شيخ سعد وسيد عبدالكريم پرواز شناسايي الكترونيكي انجام داده و همچنين هواپيماهاي ميگ 23 پايگاه البكر نيز تمرينهاي ناوبري در ارتفاع دويست متري انجام ميدهند... اخيراً تعداد چهل فروندهواپيماي ميگ 29 وتعداد نامشخصي هواپيماي ديگر توسط دولت شوروي [سابق] در اختيار نيروي هوايي عراق قرار گرفته كه تاكنون 27 فروند هواپيماي ميگ 29 تحويل عراق داده شده است...»
از ديگر خدمات ارزشمند فاشا در سالهاي دفاع مقدس، تشخيص نوع هواپيماها و نوع سلاحها و تجهيزات مورد استفاده توسط جنگندههاي دشمن ميباشد. در اين خصوص و براساس اسناد، موارد متعددي مشاهده ميشود. از جمله اينكه: «در چهارم ارديبهشت 1366 گاشا (گروه اطلاعات و شناسايي) به معاون اطلاعاتي نهاجا اعلام مينمايد كه احتمالاً هواپيماهاي ميراژ علاوه بر موشكهاي هوا به دريا، به موشكهاي هوا به هوا نيز مجهز ميباشند.» در مورد ديگر نيز در تاريخ بيست وچهارم ارديبهشت 1366 «گروه اطلاعات و شناسايي اعلام ميدارد كه عراق در حملات هوايي خود به پالايشگاهها از هواپيماهاي ميراژ مجهز به موشكهاي هوا به زمين از نوع ليزري as-30 استفاده مينمايد.»