نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: باپدران پنجاه، شصت ساله ی امروز مهربان باشیم .

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,238
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,768
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    goll باپدران پنجاه، شصت ساله ی امروز مهربان باشیم .

    باسلام دوستان عزیز...
    با پدران پنجاه، شصت ساله ی امروز مهربان باشیم .

    در روزگاری نه چندان دور، پنجاه شصت سالگی سن آرام و قرار بود.

    پنجاه شصت ساله ها جزو بزرگان فامیل و خانواده بودند و برای خودشان حرمت و احترام و برو و بیایی داشتند.
    زندگی ایشان کاملا تثبیت شده بود .

    برای نوجوانان و جوانان فامیل الگو بودند .

    اما امروز پنجاه شصت ساله های ایرانی وضع ديگرى دارند .
    نه مانند پنجاه شصت ساله های جوامع سنتی و سالیان قبل احترام بزرگتری و ریش سفیدی دارند !
    و نه همچون پنجاه شصت ساله‌های جوامع پیشرفته ثبات مالی و امنیت اجتماعی !

    پنجاه شصت ساله‌ امروز ایرانی هنوز دارد زبان خارجی یاد می‌گیرد تا بعد ببیند چه باید بکند!!!
    در حالی که ذهنش دیگر ذهن بیست سالگی نیست
    اما نگرانی‌های یک آدم بیست ساله را در جسم و روح خود به دوش میکشد .

    پدران پنجاه شصت ساله ‌امروز برای فرزندانشان هم پدر هستند و هم مادر ‌، و هم گاهی برای پدر و مادرش باید پدر و مادری کند ،
    باید ستون محکم بزرگترها و کوچکترها باشد
    سفت و محکم بایستد و اصلاً احساس ضعف نکند
    خیلی هم احساساتی نشود .

    در روزگاری که فرزندانش ، خیلی برایش تره خُرد نمی‌کنند ،
    پدر و مادرش بمثابه زمان خود از فرزند، انتظارات زیادی ازجمله با انها بودن را دارند.
    ولی خانواده و جامعه آن را نمی پسندد .
    او باید حواسش به همه‌ آنها باشد.
    و باید مشکلات همه را سر و سامان بدهد .
    و مشکلات خودش را نیز به تنهایی بدوش بکشد .

    پنجاه شصت ساله ‌امروز
    باید مسائل سن بلوغ فرزند حتی نوه اش را هم حل کند.
    باید برای آینده‌ فرزندش ، آن هم در این اوضاع آشفته ، تدبیر به خرج دهد ،
    و به فکر تامین مسکن و شغل و برآورده کردن کوهی از توقعات ریز و درشت باشد.

    هیچکس حال و روزگار او را درک نمی کند و نمیفهمد
    اگر چه هنوز جسم و روحش هزاران طلب از دنیای پیرامونش دارد .

    برای رسیدن به خیلی از خواسته هایش 50 - 60 سال دویده اما هنوز چشم به آینده دارد.

    باید با تنهایی کنار بیاید چرا که حتی اگر بتواند رابطه پیچیده‌ ای که در زندگی خود دارد را مدیریت کند تا او را زنده و شاداب نگه دارد باز هم تنهاست .
    چون وقت ندارد و امکانش نیست به این چیزها فکر کند
    همه منتظر او و متوقع از او هستند.
    پدر و مادرش تازه شروع کرده اند به بچه گی کردن
    در حالیکه بچه هایش هنوز از بچه گی کردن در نیامده اند.

    پنجاه شصت ساله روزگار ما همچنان باید چهار نعل کار کند !
    تازه اول حمالیست !

    اگر بازنشسته شود تازه شروع کار در دو شیفت برایش آغاز میشود ،
    نباید یک روز در خانه بماند ،
    ماندن در خانه ، همان و اوقات تلخی های سرزنش کننده همان !

    روزگارش ثبات اقتصادی ندارد .
    و آینده‌اش نيز هنووووووووز مبهم است !؟
    اما دیگر بدنش طاقت این جور کار کردن ها را ندارد
    گاهی فشارش بالا می‌رود و گاهی پایین می آید ،
    گاهی تپش قلب می‌گیرد ،
    وگاهی بی حوصله ،
    گاهی نفس نفس میزند ،
    گاهی تنگی نفس میگیرد،
    خلاصه ...... ، حتی جرأت نمیکند بگوید بابا عمری از من گذشته است!
    نیم قرن و.... اندی ...

    پنجاه شصت ساله‌هاى این روزگار همان‌هایی هستند که در بلاتکلیف‌ترین دوران این سرزمین رشد کرده اند ،
    نسل سوخته ای که تمامی آزمون و خطاها ، روی آنها صورت گرفته ،
    بدیهی‌ترین تفریحات دوران نوجوانی و جوانی برای آنها جرم محسوب میشد ،
    هر چیز خوبی برایش بد بود!
    همه چیز گناه سنگینی بود
    حتی خندیدن !
    دلهره و ترس و نگرانی جزئی از وجودشان شده و با آن هابزرگ شده اند.

    به جای لذت دوران جوانی
    تیر و ترکش نصیبشان شده
    و به جای نجوای عاشقانه های یار،
    نفیر موحش آژیر خطر و سوت کر کننده خمپاره و بمب

    او همه راه ها را رفته است
    همه سدها را شکسته است
    اما هنوز پشت درهای بسته ایستاده !
    چون باید به دیگران کمک کند ،
    تا قفل های واقعی و مصنوعی را بازکند.

    آنها در بچه گی مطیع بودند و پر کار،
    در هر صفی که فکر کنید ایستاده اند ،
    و برای هر ناچیزی مدتها صبر کرده و انتظار کشیده اند ،
    حتی برای تراشیده شدن سرشان ،

    این پنجاه شصت ساله های امروز در بزرگسالی نیز مطیع هستند ،
    و آماده به کار!
    همیشه منتظر سرابی به نام آینده ‌بهتر بوده اند ،

    توهّمی که نیامد و شاید هیچوقت هم نیاید !؟
    یا وقتی بیاید که دیگر به درد او نخواهد خورد...

    پنجاه شصت سا‌له‌ عزیز
    اگر بخت با تو یار بوده و با این همه رنج و فلاکت این زمانه به هر حالتی هنوز زنده مانده ای ،
    قوی باش ، قوی ، خیلی قوی.

    تو در زمان و مکان غلطی به دنیا آمده ای ،
    و این جرم کوچکی نیست...

    " زندگی "
    هنوز برای تو "بازی ها" دارد..
    و خدا را چه دیدی
    شاید برنده بزرگترین بازی روزگار....."تو" باشی!!

    زندگی .....هنوز با تو خيلى كار دارد!!
    زنده باش و به زندگی همچنان .."امیدوار"

    روزگار اطرافیان به تو خیلی نیازمند است و هنوز هم تو به روزگار بدهکار 🌸

    تقدیم به دوستان ۵۰-۶۰ساله 🌹



    به مابپیوندید👇👇👇
    @kohnesrbazanir
    امضاء



  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi