#کلمه ی نوستالژی اختراع پزشکی ارتشی به نام یوهانس هوفر بود. هوفر مسئول درمان سربازانی سوئیسی بود که بعد از مدت ها حضور در کشورهای خارجی به عارضه های مشترکی مبتلا شده بودند: سردرد، بی خوابی، دلتنگی، شنیدن صدا و دیدن روح. سربازان تبعیدی وجهی غم زده و حتی رویاگون پیدا می کردند -جوری راه می رفتند انگار در این جهان نیستند و در تصوراتشان نمی توانستند حال و گذشته را از هم تشخیص دهند.
هوفر علائم تک تک سربازانی را که از سال ۱۶۸۸ به اتاق مشاوره اش قدم می گذاشتند یادداشت می کرد. هرچه فهرست بیماران نوستالژیک بیشتر می شد، صبر او هم برای دسته بندی این موارد مشابه در یک شاخه ی خاص علم آسیب شناسی کمتر می شد. هوفر، مثل کسی که منتظر گذشتن ستاره ای دنباله دار نشسته تا نامش را در نقشه ی آسمان ثبت کند، منتظر آمدن آخرین سرباز ماند تا بعد روی فرضیه اش اسم بگذارد. آن وقت بود که با رضایت دفترچه اش را بست و شروع کرد به نگارش رساله ی طب در باب نوستالژی.
نوستالژی به گفته ی هوفر نوعی بیماری است که خودش را با نشانه ای خاص بروز می دهد: درد (آلژیا) برای خانه (نوستوس). او همچنین اعتقاد داشت که برای این مرض هم، مثل هر بیماری دیگری، می شود درمانی پیدا کرد. اگر نوستالژی تمنای چیز مشخصی باشد شاید بشود با انداختن سایه ی سنگین آنچه هست بر خاطره ی آنچه بوده بیماری را شکست داد. مثلا زالو باعث می شود حواس از درد انتزاعیِ فقدان خانه پرت شود به درد کاملا واقعی گزش. یا تریاک قصه هایی سرخوشانه می سازد که خاطره ی گذشته را مه آلود می کند.
ولی سربازان کم کم در برابر این درمان ها مقاوم شدند. هوفر بعد از آزمایش های متعدد نتیجه گرفت هیچ دارویی موثرتر از فرستادن سربازها به خانه و مرور خاطرات گذشته نیست.