هشام بن حکم (وفات 179 ق)
به دستور هارون الرشید مجلس مناظره ای را تشکیل می دهند و متکلمین را جمع می کنند همه منتظرند، جناب هشام بن حکم وارد شد، به همه اهل مجلس سلام کرد و برای جعفر برمکی که به دستور هارون الرشید مجلس را بپا کرده بود امتیازی قائل نشد.
در این هنگام مردی از میان جمعیت صدا زد: ای هشام! چرا و به چه دلیل، علی را بر ابوبکر فضیلت می دهی؟ در صورتیکه خداوند می فرماید: ... دومی از آن دو نفر پیامبر و ابوبکر که شب هجرت در غار ثور پنهان بودند وقتیکه در غار بودند، به رفیقش گفت: اندوهگین مباش خدا با ما است....(27)
هشام: ای مرد بگو ببینم، اندوه ابوبکر برای چه و چگونه بود، آیا خداوند از غم و اندوه او خشنود بود یا ناراضی؟
آن مرد ساکت ماند و از دادن پاسخ خودداری کرد.
هشام: اگر گمان می کنی که خداوند از اندوه ابوبکر خشنود بوده است، پس چرا پیامبر اسلام او را از این غم و اندوه تهی کرد و فرمود: اندوهگین مباش.(28)
آیا پیامبر او را از کاری که اطاعت از خدا بود منع می کرد؟ و اگر می پنداری که آفریدگار نسبت به اندوه ابوبکر رضایت نداشت، پس چگونه افتخار می دانی چیزی را که برخلاف رضای خدا بوده است؟ ای مرد تو خود بهتر می دانی که خداوند در این مورد فرموده است پس آفریدگار از طرف خود آرامش و اطمینانی به پیغمبرش و به مؤمنان فرو فرستاد.