این دیدگاه خالی از رخنه و مناقشه نیست زیرا بسی فرق است بین ذکر یک چیز و خود آن چیز، اصل یک رویداد و اخبار از آن. بلکه همانگونه که در آیات نخستین این سوره از وجود عینی نعمتهای موجود سخن میگوید، در آیات عذاب نیز از جهنمی سخن میگوید که هماینک موجود است به وجود عینی، و اصل وجودش و نه صرف ذکرش، نقمت که نیست هیچ؛ بل نعمتی است از نِعَم و آلاء حضرت رحمن.
به خلاف اکثر مفسران که در این باب دیدگاه یکسانی به میان آوردهاند، مفسر فرهیخته و حکیم متاله روزگار ما، حضرت آیت الله جوادی آملی(ادام الله ظله الشریف)، در خلال پارهای از آثار خود، تحلیل محققانهای از این مساله به دست دادهاند که صورتبندی آن در ضمن دو مقدمه چنین است:
1. جهنم هماینک موجود است: فَاتَّقوا النّار الَّتی وُقوُدها النّاس وَالحِجاره أُعِدَّت لِلكافِرین) بقره/24(.
2. هر شیای که لباس هستی بر قامتش پوشیده شد، مخلوق حضرت باریتعالی است.
3. خداوند عالم، هر چیزی را که خلق کرد، نیکو آفرید: الَّذِی أَحْسَنَ كُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ(سجده/7).
نتیجه اینکه در نظام احسن آفرینش، هیچ موجودی شرّ مطلق نیست. چرا که « حسنه و سیئه از عناوین اضافی و نسبی است كه از مقایسه پدیدهها و رخدادها با كمال نوع انسان یا سعادت افراد این نوع به دست میآید، گاه یك واقعیت برای عدهای سیئه و شرّ است و برای دیگران حسنه و خیر؛ مانند قِصاصِ جنایتكننده كه برای قاتل و وابستگان او سیئه و برای اولیای مقتول حسنه است. ولی اصل وجود واقعیات جهان هستی، صرفنظر از این مقایسه، همه خیر و حَسن است و وجود هیچ موجودی شرّ مطلق و سیئه نیست. با این دیدگاه قرآنی كه از آیات متعددی به دست میآید، سراسر جهان آفرینش خیر و زیبا و حسنه است و همه مخلوقات الهی آیت و نشانه جلال و جمال خالق خود هستند، و در نظام احسن جهان هیچ موجود باطل، شرّ و زاید وجود ندارد. همچنان كه بهشت آیت زیبای خدای سبحان است، جهنم نیز در نظام كلی زیبا و بجاست.» [3]
هم ایشان در جای دیگر میگوید: «همه اشیا و پدیدههای عالم همراه با تسبیحگویی پروردگار، به او محبّتی تكوینی نیز دارند[4] كه مانند كیفیّت تسبیح آنان از فهم انسان دور است: (وإن مِن شیءٍ إلاّ یُسَبِّحُ بِحَمدِهِ ولكِن لاتَفقَهونَ تَسبیحَهُم)[اسری/44]، چنانكه درباره سجده همه اجزای عالم برای خدای سبحان گفته شده: كافر خودش سجده نمیكند؛ ولی سایهاش (:بدنش) سجده میكند[5]، بنابراین، ملحد و جهنّم و... نیز محبّ خداست و بر همین اساس و رعایت جهات دیگر خدای سبحان جهنّم را همچون بهشت در شمار نعمتهای خویش ذكر میكند»[6].
ممکن است گفته شود: فرضا پذیرفتیم که بر اساس قاعده "احسن کل شی خلقه"، جهنم که مخلوق خداست نسبت به اصل وجودش، حسن و خیر است اما نسبت به کافران که شر هست؟ حال میپرسیم چرا خداوند این جهنم را برای کافران آفرید؟
در پاسخ باید گفت نسبت جهنم با کافر، نسبت تکوینی است. بدین معنا که جهنم، تجسم اعمال کافران و نتیجه بلافصل و انفکارک ناپذیر اعمال آنهاست.
«مجازات های جهان دیگر با گناهان، رابطه تکوینی دارند. رابطه عمل با جزای آن در آخرت مانند قوانین جزایی قراردادی و اعتباری نیست؛ و نیز مانند مکافات های دنیوی از نوع رابطه علی و معلولی نیست، بلکه از آن هم بالاتر است. در اینجا رابطه عینیت و اتحاد حکمفرما است؛ یعنی آنچه در آخرت به عنوان پاداش یا کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده می شود تجسم اعمال آنها است. جزا و پاداش الهی همین اعمال نیک و بد است که وقتی حجاب ها کنار بروند، تجسم و تمثل پیدا می کند. در آن حالت، مثلا تلاوت قرآن کریم صورتی زیبا شده و در کنار انسان قرار می گیرد؛ غیبت و رنجانیدن دیگران به صورت خورش سگان جهنم در می آید. در واقع، اعمال ما صورتی ملکی دارند که فانی و موقت است و آن همان است که در این جهان به صورت اعمال و کردارها از ما بروز پیدا می کند.
اما این اعمال صورت و وجهه ای ملکوتی نیز دارند که هرگز فانی نمی شود و از همراهان همیشگی ما خواهد بود. اعمال ما از جهت ملکوتی و غیبی باقی است و روزی به آن ها رسیده و با همان چهره مشاهده شان خواهیم کرد. اگر زیبا و لذت بخش است برایمان نعمت، و اگر زشت و کریه است، آتش و جحیم خواهد بود. »[7]
نه تنها جهنم بلکه مرگ نیز بنا بر کریمه دوم سوره مبارکه ملک، (الذی خلق الموت و الحیوه)، مخلوق خداست و با همین تحلیل می توان فهمید که وجود مرگ در نظام احسن هستی، خیر است. هر چند، کفار به دلیل اعمالی که بر دستشان رفته است، آنرا شر بینگارند.