اي دست
اي مخمل نسيم
اي بازگشته از سفر بي کرانگي
از سرزمين پاک گياهان مهرزي
اي کاش
گرده هاي محبت را
در ذهن سبز گونه ي من ، بارور کني
اي کاش
مي گشوديم آرام
اي کاش
جمله هاي تنم را
آهنگ عاشقانه مي دادي
آنگاه
آن عاشقانه را
از بر مي خواندي
اي کاش
با من مي ماندي
روزي هزار بار
من را به نام مي خواندي
اي کاش
فرخ تميمي