زندگی قرآنی
پیشینه:
1- «انس» در لغت، معنایی مقابل «وحشت» دارد و انس انسان به چیزی، بدین معناست که از آن، هیچ وحشت و اضطرابی ندارد و همراه با آن به آرامش میرسد.
2- در روایات، به انس با علم و معرفت به قرآن و ذکر خدا سفارش شده است.
3- آنچه انسان در مسیر هدایت به آن نیاز داشته باشد، در قرآن پیدا میکند.
4- نظام پیشنهادی ای که از مجموع روایات مربوط به قرآن به دست میآید از نگهداری قرآن در خانه آغاز میشود و با بالاترین درجه، یعنی عمل به قرآن، پایان مییابد.
5- اولین مرحله انس با قرآن: پایینترین مرتبه نگهداری قرآن در منزل است که اگر کسی قادر نیست که هیچ گونه ارتباطی با قرآن داشته باشد، لااقل آن را در منزل نگهداری کند.
6- دومین مرحله انس با قرآن: قدم بعدی نگریستن به قرآن است. اگر کسی فقط نگاه هم به قرآن بکند، نوعی عبادت است.
7- قبل از مرتبه قرائت، گوش دادن به قرآن است. اگر کسی به هر دلیل از قرائت قرآن ناتوان است، میتواند به آن گوش فرا دهد.
8- در قرآن کریم آمده است کسانی که کتاب خدا را تلاوت کنند، مشمول اجر و فضل خداوند میگردند.
9- یکی از عالیترین مراحل ارتباط با قرآن، اندیشیدن در آیات الهی است
10- حضرت علی علیهالسلام فرمود: قرآن را یاد بگیرید که بهترین سخن است و در آن اندیشه کنید که چون بهار است نکته مهم این فرمایش، آن است که مرحله تفکّر و اندیشه را به بهار تشبیه کرده است؛ بهاری که فصل رویش و زندگی است.
آنچه ادیان الهی را از یکدیگر جدا کرده، احکام و دستوراتی است که هر دین برای خود داشته است؛ وگرنه از نظر اعتقادی و نظری، تمام ادیان، دعوت به توحید کردهاند و در این مسئله، همه با هم مشترک بودهاند. قبل از ظهور اسلام نیز در دوران جاهلیت، فرهنگ و عادات خاصّی در مورد ازدواج، اقتصاد و روابط اجتماعی وجود داشته است. با نزول قرآن، دوران تبیین فرهنگ اسلامی به آرامی شروع شد و بسیاری از احکام، خصوصاً احکام معاملات، به شیوه سابق ادامه یافت و تعداد زیادی احکام جدید هم از طرف خداوند و به واسطه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به مردم ابلاغ شد. محور همه این دستورات، قرآن بود.
به شهادت روایات، هر آنچه مردم برای زندگی دینی به آن نیاز داشتند، در قرآن آمده بود. اصول سنّت پیامبر (صلی الله علیه وآله) نیز در قرآن وجود داشت و حداقل، مخالفتی با اصول موجود در قرآن نداشت و پیامبر (صلی الله علیه وآله)، تبیین و تفسیر همان اصول را در قالب سنّت به مردم عرضه میکرد: و أنزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزّل الیهم. [1] اجرای قوانین موجود در قرآن در زمینههای مختلف و خصوصاً اقتصاد، جامعه آن روز را به گونهای در آورده بود که حتّی با شاخصهای تعریف شده امروزی، جامعه ای موفّق بود. [2] آسیبهای فرهنگی ای که امروزه از ناحیه مسائل اقتصادی متوجّه جوامع است، در آن ایامْ مشاهده نشده است.
امام صادق (علیه السلام) درباره این آیه میفرماید: یعنی آیات قرآن را با ترتیل بخوانند و در آن اندیشه کنند. به احکام آن عمل کنند. به وعدههایش امیدوار باشند و از عذابهای وعده داده شده بترسند. از قصّههای آن عبرت گیرند. به آنچه در آن دستور داده شده، عمل کنند و از آنچه نهی شده، پرهیز نمایند. به خدا قسم، حقّ تلاوت به معنای حفظ آیات و قرائت آنها نیست...؛ بلکه باید در آیاتش تدبّر نموده، به آنها عمل نمود.
مفاهیم زیبایی چون انفاق، صدقات، مواسات و... به بهترین نحو در آن زمان تحقّق پیدا کرده بود. حتّی جلوههای معنوی آن زمان که در تاریخ ضبط شده است، انسان را به شگفتی وامیدارد که با وجود مشکلات و درگیریها و غزوات پیامبر (صلی الله علیه و آله)، باز هم مجالس و محافل قرآنی برپا بوده است و همان طور که گفته شد، حضرت، خانه افراد را از صوت قرآن صاحبان آنها میشناخته است. در یک کلام: قرآن در متن زندگی مردم، حضور داشته است. تعبیرات مختلفی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) در مورد عمل به قرآن رسیده است و تعبیراتی دیگر، مثل (اتّباع)، (تمسّک) و (حق التلاوة) نیز بیان شده که ناظر بر عمل به قرآن است.
به تعدادی از این روایات، اشاره میکنیم. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: اعملوا بالقرآن أحلّوا حلاله وحرّموا حرامه واقتدوا به ولا تکفروا به شیء منه. [3] به قرآن عمل کنید و حلالش را حلال شمارید و از حرامش اجتناب کنید و به آن اقتدا نموده، به هیچ چیز آن کفر نورزید. در روایت دیگری امام علی (علیه السلام) فرمود: یا حملة القرآن! اِعملوا فان العالم من عمل به ما علم و وافق عمله علمه و سیکون أقوام یحملون العلم لایجاوز تراقیهم، یخالف سریرتهم علانیتهم. [4] ای کسانی که عالِم به قرآن هستید، به آن عمل کنید؛ چون عالم کسی است که به آنچه میداند، عمل میکند و عمل او مطابق علمش است. به زودی مردمی خواهند آمد که علمشان از گلوهای آنها تجاوز نمیکند و باطنشان با رفتار ظاهر آنها مخالف است.
جلوههای معنوی آن زمان که در تاریخ ضبط شده است، انسان را به شگفتی وامیدارد که با وجود مشکلات و درگیریها و غزوات پیامبر (صلی الله علیه و آله)، باز هم مجالس و محافل قرآنی برپا بوده است و همان طور که گفته شد، حضرت، خانه افراد را از صوت قرآن صاحبان آنها میشناخته است. در یک کلام: قرآن در متن زندگی مردم، حضور داشته است.
تا زمانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در میان امّت بود، مردم مکلّف بودند به آنچه که ایشان امر میکند، عمل کنند و از آنچه نهی میکند، دوری گزینند؛ چون او همان احکام الهی را میگفت و کلامش، کلام وحی بود و بعد از خود نیز امّت را به قرآن و عترت ارجاع داد. [5] علّتش هم این بود که عترت او چیزی غیر از قرآن نمیگفتند و آنها هم در مقام تبیین و تفسیر کلام خدا بودند. امام علی (علیه السلام) در تعبیر زیبایی فرموده است که: قرآن باید چون لباس زیرین، همیشه با انسان باشد، که البته افرادی با این خصوصیات، تعدادشان کم است: طوبی للزاهدین فی الدنیا الراغبین فی الآخرة، اولئک قوم اتخذوا القرآن شعاراً. [6] خوشا به حال زاهدان در دنیا، کسانی که به آخرت میل دارند و قرآن را چون لباس زیرین خویش قرار دادند!
یکی از واژههایی که در قرآن برای عمل به آن آمده است، «حق تلاوت» است: الذین آتیناهم الکتاب یتلونه حقَّ تلاوته أولئک یۆمنون به ومن یکفر به فأولئک هم الخاسرون. [7] کسانی که کتاب آسمانی را به آنان دادهایم و آن را چنانکه باید میخوانند، ایشان اند که بدان ایمان دارند؛ ولی کسانی که کفر ورزیدند، هماناناند که زیانکاراناند. مراد از کتاب آسمانی، هم میتواند تورات و انجیل باشد و هم قرآن. در هر حال، مراد از «حق التلاوة»، عمل به قرآن است. [8] امام صادق (علیه السلام) درباره این آیه میفرماید: یعنی آیات قرآن را با ترتیل بخوانند و در آن اندیشه کنند. به احکام آن عمل کنند. به وعدههایش امیدوار باشند و از عذابهای وعده داده شده بترسند. از قصّههای آن عبرت گیرند. به آنچه در آن دستور داده شده، عمل کنند و از آنچه نهی شده، پرهیز نمایند. به خدا قسم، حقّ تلاوت به معنای حفظ آیات و قرائت آنها نیست...؛ بلکه باید در آیاتش تدبّر نموده، به آنها عمل نمود.
خداوند میفرماید: ای پیامبر! قرآن، کتابی مبارک است که به سوی تو فرستادیم تا مردم در آیات آن تدبّر کنند. [9] علاوه بر آنچه در مورد عمل به قرآن از جهت اثباتی بیان شد و روایات آن ملاحظه گردید، روایاتی در مذمّت عمل نکردن به قرآن وجود دارد که برای تأیید و تأکید مطلب به آنها نیز اشارهای داریم. رسول خدا فرمود: یأتی علی الناس زمانٌ القرآن فی وادٍ و هم فی وادٍ غیره. [10] زمانی فرا میرسد که مردم و قرآن در دو وادی مختلف قرار میگیرند (به آنچه قرآن میگوید، عمل نمیکنند). در روایت دیگری پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس قرآن را یاد بگیرد و به آن عمل نکند و دوستی دنیا و زینت آن بر او چیره شود، سزاوار عذاب الهی است و هم رتبه با یهود و نصاراست که کتاب (خدا) را پشت سر انداختند. [11] علاوه بر روایات فوق، روایات دیگری نیز وجود دارد که از عمل نکردن به قرآن نهی کردهاند. [12]
پایان این نوشتار را با گزیدهای از دعای امام سجاد (علیه السلام) که در مورد ختم قرآن است، ختم میکنیم: خداوندا! بر محمد و آل او رحمت فرست و ما را از کسانی قرار ده که به ریسمان عهد و پیمان قرآن چنگ میزنند و از امور متشابه به پناهگاه محکمش پناه میبرند، و در سایه پر و بالش میآسایند و به روشنی صبحش راه مییابند و به اشراق روشنگریاش راه میجویند و از چراغش میفروزند و از غیر آن، هدایت نمیطلبند. [13]
به امید آنکه قرآن نمک زندگیهامان شود. آمین
شبکه تخصصی قرآن تبیان
پیوند قسمت اول: انس با قرآن به چه معناست؟
پیوند قسمت دوم: عبادت چشم چگونه است؟
پیوند قسمت سوم: خانهّهای ستارهای
ءپیوند قسمت چهارم: چرا قرآن مثل بهار است؟
فرآوری شده توسط حسین عسگری
كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان
1- سوره نحل، آیه 44
2- ر. ک: جزوه (نظام اقتصادی صدر اسلام)، کاظم صدر، دانشگاه شهید بهشتی
3- المستدرک علی الصحیحین، الحاکم النیشابوری، ج 1، ص 757 (ح 2087)؛ السنن الکبری، احمد بن حسین البیهقی، ج 10، ص 15 (ح 19706(
4- کنز العمّال، ج 9، ص 294
5- صحیح مسلم، ج 4، ص 1874 (ح 2408(
6- نهج البلاغه، حکمت 104؛ أمالی المفید، ج 1، ص 133
7- سوره بقره، آیه 121
8- المیزان، ج 1، ص 266
9- همان جا (به نقل از: ارشاد القلوب دیلمی (
10- نوادر الأصول، الترمذی، ج 2 ص 3 ص 338 کنزالعمال، حح 29118
11- ثواب الأعمال، صص 332 بحارالأنوار، جج 76 صص 36(حح 30
12- الکافی، جج 8 صص 52 صحیح البخاری، جج 6(حح 55836 و 6640)؛ مسند أحمد بن حنبل، جج 7 صص 251(حح 20115؛ صحیح 13- مسلم، جج 4 صص 1874(حح 2408؛ سنن الترمذی؛ جج 5 صص 663(حح 3788؛ سنن الدارمی، جج 2 صص 88 ح 31989(ح 3198(
الصحیفه السجادیة، الدعاء 42