پنجاه رباعی و غزل در رابطه با صلوات

[╬✿╬ سوگند ╬✿╬]

خوانند فرشتگان مکرّر صلوات
چون هست ز هر ذکر نکوتر صلوات

توحید و نبوت و امامت هر سه
چون درنگری جمع بود در صلوات

[╬✿╬ سوگند ╬✿╬]

خوانند فرشتگان مکرّر صلوات
چون هست ز هر ذکر نکوتر صلوات

توحید و نبوت و امامت هر سه
چون درنگری جمع بود در صلوات

[╬✿╬ سوگند ╬✿╬]

ماه فرو مانَد از جمال محمّد
سرو نباشد به اعتدال محمّد

قدر فلک را کمال و منزلتي نيست
در نظر قدرِ با کمال محمّد

وعده ديدار هرکسي به قيامت
ليله اَسري شبِ وصال محمّد

آدم و نوح و خليل و موسي و عيسي
آمده مجموع در ظِلال محمّد

عرصه گيتي مجال همّت او نيست
روز قيامت نگر مجالِ محمّد

وان‌همه پيرايه بسته جنّت فردوس
بو که قبولش کند بِلال محمّد

همچو زمين خواهد آسمان که بيفتد
تا بدهد بوسه بر نِعال محمّد

شمس و قمر در زمين حشر نتابد
نور نتابد مگر جمال محمّد

چشم مرا تا به خواب ديد جمالش
خواب نمي‌گيرد از خيالِ محمّد

سعدي اگر عاشقي کني و جواني
عشق محمّد بس است و آل محمّد

[╬✿╬ سوگند ╬✿╬]

بر أحمد و بر آل محمّد صلوات
بر هشت و چهار نور سرمد صلوات

هر کس صلوات می فرستد یکبار
ده بار خدا بر او فرستد صلوات

[╬✿╬ سوگند ╬✿╬]

خوانند فرشتگان مکرّر صلوات
چون هست ز هر ذکر نکوتر صلوات

توحید و نبوت و امامت هر سه
چون درنگری جمع بود در صلوات

[╬✿╬ سوگند ╬✿╬]

با نام نبی بکن مُزیّن سخنت
تا خالق تو بیمه کند جان و تَنت

ای آنکه ز عاشقانِ احمد هستی
خوشبوی کن از نام مُحمّد دهنت

[╬✿╬ سوگند ╬✿╬]

سرچشمۀ فیض حَیّ سرمد زهراست
ناموس حق و بضعۀ احمد زهراست

در گلشن هستی گل بی خار یکی ست
آن هم گُل گُلزارِ محمّد زهراست

[╬✿╬ سوگند ╬✿╬]

خوانند فرشتگان مکرّر صلوات
چون هست ز هر ذکر نکوتر صلوات

توحید و نبوت و امامت هر سه
چون درنگری جمع بود در صلوات

[╬✿╬ سوگند ╬✿╬]

خوانند فرشتگان مکرّر صلوات
چون هست ز هر ذکر نکوتر صلوات

توحید و نبوت و امامت هر سه
چون درنگری جمع بود در صلوات

[╬✿╬ سوگند ╬✿╬]

خوانند فرشتگان مکرّر صلوات
چون هست ز هر ذکر نکوتر صلوات

توحید و نبوت و امامت هر سه
چون درنگری جمع بود در صلوات