نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: ماجرای پسر ثروتمندی که شهید حجاب شد

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض ماجرای پسر ثروتمندی که شهید حجاب شد





    ماجرای پسر ثروتمندی که شهید حجاب شد/ آرایشی که در غرب نشانه بی‌فرهنگی است، در دانشگاه‌های ما نشانه فرهنگ شده‌است.

    سست‌شدن بنیان خانواده‌ها، آسیب دیدن قشر جوان، بی‌بندوباری، ترویج فساد و ناامنی تنها بخشی از آسیب‌هایی است که بر اثر آزادی بی‌قیدوبند دامن‌گیر جوامع غربی شده است.

    امضاء



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، حسن قدیری ابیانه که مدت‌ها به‌عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در برخی کشورها حضور داشته و کتاب‌هایی در خصوص حجاب و عفاف از جمله «زن در اسلام و غرب» تألیف کرده، معتقد است: «در جوامع اسلامی جذابیت جنسی، یک ارزش صرفاً زناشویی و در محدوده حلال شرعی است اما در غرب یک ارزش اجتماعی هم محسوب می‌شود، یعنی ارزش و احترام زن در جامعه غربی به زیبایی ظاهری او هم منوط می‌شود، درحالی که این موارد نباید به یک ارزش اجتماعی تبدیل بشود. ارزش اجتماعی زن نباید به قد و وزن، رنگ پوست و ظاهر او باشد، بلکه باید به علم، ایمان، عمل صالح، نقش مادری، کارهای خیر، ساعات مفید مطالعه و این‌گونه موارد باشد، نه به ظاهر او».

    برای ورود به بحث عفاف و حجاب، خوب است از ارزش زیبایی شروع کنیم. روایت داریم که «الله جمیل و یحب الجمال» به این معنا که خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد؛ اما این پرسش مطرح است که محدوده عفاف و حجاب کجاست؟ چرا اسلام نمایش زیبایی را به درون خانواده محدود کرده و جوامع غربی آن را تا بطن جامعه گسترش داده‌اند؟

    امضاء



  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اگر بخواهیم به این سؤال پاسخ درستی بدهیم و به مسئله حجاب بپردازیم، لازم است که به روابط زوجیت و زناشویی بپردازیم و به جذابیت‌ها اشاره کنیم. خدا جذابیت‌هایی در مرد و زن قرار داده که این جذابیت‌ها را باید نعمت الهی دانست. زن هر چه زیباتر و جذاب‌تر باشد جای شکر خدا را دارد. اسلام نگاه روان‌شناسانه به موضوع خانواده دارد و این زیبایی که در وجود زن و مرد گذاشته برای استحکام خانواده و بقای نسل انسان است. حتی می‌توان گفت در اسلام جذابیت و زیبایی یک ارزش محسوب می‌شود و به آن اهمیت زیادی داده شده است. چراکه این‌ها نیاز بشر اعم از زن و مرد است. پس در اسلام جذاب بودن مهم است و بهره بردن از این جذابیت به طور حلال بسیار تأکید شده و یک ارزش است.

    طبق گفته شما، این‌ها در جامعه اسلامی یک ارزش است. در حالی که در جوامع غربی و در خانواده آن‌ها هم یک ارزش محسوب می‌شود.

    بله؛ اما ما یک تفاوتی با غربی‌ها داریم. تفاوت ما این است که در جوامع اسلامی جذابیت جنسی، یک ارزش صرفاً زناشویی و در محدوده حلال شرعی است اما در غرب یک ارزش اجتماعی هم محسوب می‌شود. یعنی ارزش و احترام زن در جامعه غربی به زیبایی ظاهری او هم منوط می‌شود. در حالی که این موارد نباید به یک ارزش اجتماعی تبدیل بشود. ارزش اجتماعی زن نباید به قد و وزن، رنگ پوست و ظاهر او باشد، بلکه باید به علم، ایمان، عمل صالح، نقش مادری، کارهای خیر، ساعات مفید مطالعه و این‌گونه موارد باشد، نه به ظاهر او.


    امضاء



  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اگر بخواهیم یک تفاوت اساسی میان فرهنگ غربی و فرهنگ اسلامی عنوان کنیم، به این نکته می‌رسیم که در کشورهای غربی علاوه بر اینکه زیبایی یک ارزش زناشویی است یک ارزش اجتماعی هم به حساب می‌آید.

    به طور مشخص می‌خواهیم بدانیم چنین رویکردی در غرب و نمایش زیبایی زنان در سطح جامعه، چه پیامدها و عواقب بدی برای آن‌ها به دنبال داشته که جامعه اسلامی از این لحاظ در امان مانده است؟

    اگر ما می‌خواهیم یک کشور پیشرفت بکند یا آن عوامل پیشرفت را به عنوان یک ارزش تبلیغ و ترویج کنیم، آیا پیشرفت علمی و صنعتی اقتصادی کشور به ظاهر زنان ما بستگی دارد یا به علم و ایمان و عمل آن‌ها؟ ما می‌گوییم عامل پیشرفت علم است، یعنی اگر کشوری می‌خواهد پیشرفت کند باید علم‌آموزی ترویج بشود، باید خوب کار کردن و درست کار کردن ترویج شود، باید قناعت از مصرف ترویج شود، باید ساعت مفید کار و ساعت مفید مطالعه افزایش پیدا کند و اموری از این قبیل که تفاوتی در آن‌ها در میان زن و مرد وجود ندارد.

    اگر این موارد ارتقا پیدا کند و بینش اخلاقی میان مردم تقویت شود، زمینه‌های جلب احترام اجتماعی هم تغییر می‌کند. در این صورت اگر کسی بخواهد احترام اجتماعی را به خودش جلب کند و مورد احترام دیگران قرار گرفته و ارزشمند تلقی شود، باید با علم خودش را معرفی نکند، نه ظاهرش.

    امروز در غرب عده زیادی از زنان، خود را با ظاهر معرفی کرده و کسب درآمدشان از این طریق است. این کار ستون خانواده‌های آن‌ها را متزلزل کرده است. اما در جامعه اسلامی به دلیل غیرت مردانگی و حیای زنانگی، این آسیب دیده نمی‌شود.

    در اینجا زنان اگر بخواهند دارای منزلت اجتماعی شوند، باید باحیا و موقر باشند. باید به کارهای خیرش و به مطالعات خود بیفزایند. اما اگر جامعه‌ای علاوه بر این‌ها، جذابیت را یک ارزش اجتماعی قرار بدهد، آن وقت اگر بخواهند احترام اجتماعی را کسب کند باید خودآرایی کند و خودش را از جنبه ظاهر نشان دهد. حالا مثلاً شما توجه کنید در بیمارستان نقش چه کسی بین خانم‌ها مثلاً مؤثرتر است، زنی که خودآرایی و خودنمایی می‌کند یا زنی که جراح است؟ مسلماً زنی که پزشک یا پرستار است نقش مهمی دارد، چون در بیمارستان درمان نیاز است. پس آن کسی که سواد و تخصص درمان دارد، اعم از پرستار تا جراح، در آنجا ارزشمند است. به همین دلیل در بیمارستان‌ها کمتر می‌بینیم پزشک یا پرستار خانم آرایش کند.

    امضاء


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    به هر حال علم ارزش باطنی است که به نوعی در رفتار هم تأثیرگذار است.

    درست است. هر چه علم فرد بیشتر است، آرایشش کمتر است. چون احترام و ارزشی که می‌خواهد برایش قائل شوند از طریق علم به دست می‌آورد. اما اگر در جامعه جذابیت یکی از محورهای ارزشی شد، آن وقت میل به خودنمایی زیاد می‌شود که در جوامع غربی این اتفاق می‌افتد.

    آن طور که شما در کشورهای غربی دیده‌اید، آسیب‌هایی که از ناحیه خودنمایی و تظاهر به زیبایی ایجاد شده، چیست؟

    یک بیماری روانی در غرب مطرح بود که من در ایتالیا عنوان این بیماری را زیاد شنیدم که بیماری زنان 40 ساله نام دارد. این یک بیماری روحی و روانی است و زنان در 40 سالگی دچار آن می‌شوند. چون در آنجا، جذابیت جنسی یک ارزش اجتماعی است، طبیعتاً در 40 سالگی زنان در سراشیبی از دست دادن زیبایی‌ها می‌افتند، چین و چروک‌ها پیدا می‌شود، اندامشان بر هم می‌خورد و درنهایت احترام اجتماعی آن‌ها کسر می‌شود. زنان در این سن احساس می‌کنند که دیگر آن ارزش سابق را ندارند. به همین دلیل در این سن زنان زیاد به روان‌پزشک مراجعه می‌کنند. هرچند که بعدها در مکزیک شنیدم که این سن به 30 سالگی کاهش پیدا کرده است.

    پس اگر زیبایی ارزش باشد، حتماً از بین خواهد رفت. تا چند سال زنان می‌توانند زیبا باشند؟ تا چند سال می‌توانند در رقابت با جوان‌تر از خودشان حرفی برای گفتن داشته باشند؟ به همین دلیل در این ایام احساس می‌کند که آن زیبایی سابق را ندارند. این یک واقعیت موجود است.

    با این توضیح می‌توان حجاب زن و ارزش علم‌آموزی و دانش‌پژوهی او را در اسلام، ارزش حقیقی تلقی کرد.
    بله. در اسلام این گونه جذابیت‌های ظاهری تنها یک ارزش زناشویی است. پس هرچه تجربه و دانش زن بالاتر برود، تجربه زندگی‌اش بیشتر شده و احترام اجتماعی او بیشتر است. حتی زنان خانه‌دار هم هر اندازه در همسرداری و تربیت فرزندان موفق‌تر عمل کنند، باارزش‌تر خواهند بود.

    اما در غرب می‌گویند از یک زن پا به سن گذاشته نباید سن او را پرسید، به این دلیل که عار دارد از اینکه بگوید 50 سال دارم. چرا؟ چون در 50 سالگی آن جذابیت جوانی را ندارد. خود زن هم ناراحت می‌شود که به او بگویند 50 سال دارد. اما اگر در جامعه‌ای تجربه و ارزش بود با افتخار می‌گوید 50 سال دارم.

    امضاء


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi