صفحه 21 از 24 نخستنخست ... 111718192021222324 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 201 تا 210 , از مجموع 231

موضوع: آموزه هایی از پیام های تاریخی قرآن

  1. Top | #201

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    10. و نیز آن حضرت درس عبرت نگرفتن از تاریخ پیشینیان، یا کمتر درس عبرت آموختن از آن را، یکی از علت های استبدادگرایی حکومت ها و اصلاح ستیزی نظام ها و زمینه ساز فرو پاشی و سقوط آنها عنوان می سازد:
    و تفقد أمر الخراج بما یصلح أهله، فان فی صلاحه و صلاحهم صلاحا لمن سواهم ولاصلاح لمن سواهم الا بهم لام الناس کلهم عیال علی الخراج وأهله ولیکن نظرک فی عماره الارض أبلغ من نظرک فی استجلاب الخراج لان ذلک لا یدرک الا بالعماره، و من طلب الخراج بغیر عماره فقد أخرب البلاد، وأهلک العباد و لم یستقم أمره الا قلیلا...فربما حدث من الامور ما اذا عولت فیه علیهم من بعد احتملوه طیبه أنفسهم به فان العمران محتمل ما حملته و انما یوتی خراب الارض من اعواز اهلها، و انما یعوز أهلها لاشراف أنفس الولاه علی الجمع و سوء ظنهم بالبقاء، وقله انتفاعهم بالعبر...(318)
    ویرانی و خرابی زمین و زمان بدان دلیل پیش خواهد آمد که ساکنان آن دچار فقر و تهی دستی می شوند و محرومیت و نیاز آنان بدان جهت است که زمامداران و رهبران به گردآوری ثروت های باد آورده می پردازند و به ماندگاری حکومت و پایبندی آن بدگمان می شوند و از عبرت های تاریخ کمتر عبرت می آموزند و بهره می برند.
    روشن است که این هشدار، اشاره ی دیگری به تکرار تاریخ ونسب های حاکم بر رویدادها و دگرگونی های خوشایند و ناخوشایند آن و همانند بودن حوادث مهم و منشا و ریشه و عوامل آن است، و گونه این هشدار حکیمانه چرا؟
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #202

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    11. و نیز آن حضرت، خطاب به یکی از شایسته ترین کارگزاران و یاران خویش نوشت:
    ثم اعلم یا مالک أنی قد وجهتک الی بلاد قد جرت علیها دول قبلک من عدل و جور و ان الناس ینظرون من أمورک فی مثل ما کنت تنظر فیه من أمور الولاه قبلک و یقولون فیک ما کنت تقول فیهم؛ و انما یستدل علی الصالحین بما یجری الله لهم علی ألسن عباده فلیکن آحب الذخائر الیک ذخیره العمل الصالح، فاملک هواک وشح بنفسک عما لایحل لک؛ فان الشح بالنفس الانصاف منها فیها أحبت أو کرهت، وأشعر قلبک الرحمه للرعیه، والمحبه لهم واللطف بهم ولاتکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم أکلهم، فانهم صنفان: اما أخ لک فی الدین و اما نظیر لک فی الخلق...(319)
    هان ای مالک! بدان که من تو را به سوی جامعه و شهرهایی برای اداره ی امور مردم می فرستم، که دست خوش دگرگونی ها گردیده، و گاه داد و گاه بیداد بسیار در آن ها رفته است. به هوش باش که مردم در کار تو همان گونه می نگرند و می اندیشند، که تو در کار حکومت های پیش از خود می نگری؛ و درباره ی تو همان را خواهند گفت و همان سان داوری خواهند نمود، که تو درباره ی آنان می گویی و داوری می کنی.به یاد داشته باش که نیکوکاران و آزادمنشان را با آن چه خدا بر اندیشه و زبان بندگانش در مورد آنان جاری می سازد، و با و زن و چهره ای که با اندیشه و عمل کرد هنجار یا ناهنجار و روش و منش مترقی یا منحط خود در افکار عمومی برای خود ساخته اند، می توان شناخت.
    و همین گونه خودکامگان و ظالمان و اصلاح ناپذیران تاریخ را.
    به نظر می رسد آن جامعه شناس بزرگ و بی نظیر تاریخ بشر، منظورش از این بیان تفکرانگیز این است که: بر روند تاریخ و حرکت جامعه در بستر زمان، قانون و ضابطه حاکم است، نه تصادف و بی هدفی. رویدادهای مهم و سرنوشت ساز جامعه ها و حکومت ها نیز کم و بیش به هم می مانند؛ چرا که غرایز و خواسته ها و آرمان ها و آرزوهای انسان، همانند است به منظور و پیدایش نظام های مردم سالار و سقوط و فروپاشی حکومت های خودکامه و ضدمردمی و آمدن و رفتن رهبران دادگر، یا سیاهکار و نیز خوش نامی و بد نامی آنان در افکار و ادبیات خانواده ی بزرگ جهانی و نوع نگرش جامعه ها به آنان، همانند است بنابراین، مراقب باش که در افکار عمومی و قضاوت ملی و منطقه ای و جهانی و در دادگاه تاریخ، در ردیف رهبران دادگر و بشردوست و مشارکت جو و نظارت خواه و محاسبه پذیر آزادمنش آن سرزمین، نظیر موسی و یوسف و... جلوه کنی نه در صف خودکامگان و انحصارگران نظارت گریز و نقدناپذیر و خشونت منشی، چون فرعون ها و... و این یعنی تکرار تاریخ؛ و گرنه چگونه می توان عبرت آموخت و درس گرفت و تجربه ها اندوخت؟
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #203

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    12.و نیز هشدار می دهد که:
    ...و قدر لکم أعمارا سترا عنکم، و خلف لکم عبرا من آثار الماضین قبلهم، من مستمتع خلاقهم ومستفسح خناقهم...(320)
    خدای فرزانه برای آنها عمری و روزگاری مقرر فرمود، پایان آن را از شما پنهان داشت، و برای عبرت آموزی شما، آثار و بقایای پیشینیان را بر جای نهاد...
    ویرایش توسط ملکوت* گامی تارهایی * : 24-06-2021 در ساعت 18:29
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #204

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    13.و نیز انسان های خردمند و خردورز را در برابر پرسشی اندیشاننده قرار می دهد:
    أو لیس لکم فی آثار الاولین مزدجر، و فی آبائهم الماضین تبصره و معتبر ان کنتم تعقلون أولم تراوا الی الماضین منکم لا یرجعون، و الی الخلف الباقین لا یبقون أولستم ترون أهل الدنیا یصبحون و یمسون علی أحوال شتی: فمیت یبکی، و آخر یعزی، وصریع مبتلی، و عائد یعود، و آخر بنفسه یجود، و طالب للدنیا و الموت یطلبه و غافل و لیس بمغفول عنه، و علی أثر الماضی ما یمضی الباقی...(321)
    هان ای مردم! آیا در آثار بر جای مانده از گذشتگان، برای شما وسیله ای پند و اندرز نیست، که شما را از دنیا دوستی و پول دوستی و پرستش جاه و مقام و رفتار و کردار ظالمانه و ناپسند باز دارد؟ اگر درست بیندیشید، آیا در مرگ پدرانتان، رفتن نیاکانتان و پیوستن به پیشینیان به تاریخ، جای بینایی و هوشیاری نیست و نباید پند گیرید؟
    راستی آیا نمی نگرید که به تاریخ پیوستگان شما باز نمی آیند و ماندگان و زندگان شما دیری نمی پاید؟ مگر مردم این جهان و این جامعه ی بشری را تماشا نمی کنید که روز را به شب می آورند و شب را به روز و هر کدام حال و روزی دارند؟ یکی مرده ای است که بر او می گریند، و دیگری زنده ای است که به او تسلیت می گویند. یکی در بستر بیماری است و دیگری به دیدار و عیادت او می شتابند و سومی در حال جان دادن و به تاریخ پیوستن است؛ و همه ی این دگرگونی ها بر اساس قوانین و سنت های حاکم بر روند جامعه و تاریخ است، نه تصادف و شانس و اقبال.
    ویرایش توسط ملکوت* گامی تارهایی * : 25-06-2021 در ساعت 18:19
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #205

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    14.و این گونه شکوهبار و وصف ناپذیر به قانون. قانونمداری حاکم بر جامعه و تاریخ است می دهد که:
    وان لکم فی القرون السابقه لعبره و ابناه العمالقه؟ این الفراعنه و ابناه الفراعه ؟این اصحاب مداین الرس؟الذین قتلوا النبیین، أطفووا سنن المرسلین، و أحیوا سنن الجبارین.این الذین ساؤوا بالجیوش، هزموا بالالوف و عسکروا العساکر و مدنوا المدائن؟(322)
    برای شما مردم، در تاریخ قرون و اعصار گذشته؛ درس های عبرت انگیز بسیاری وجود دارد نیک بیندیشید که عمالقه ای انحصارگر و زورمدار کجا هستند فرزندان ستمکار آنان کجایند.
    فرعون های خشونت کیش و خودکامه و نسل آنان کجا هستند کجایند سردمداران اقتدارگرا و انحصارگر شهرهای رس؟ همان خشونت کیشانی که پیامران را کشتند، مشعل های پرفروغ آداب و سنن و مقررات عادلانه و روش های مترقی و آزادمنشانه و انسانی آنها را خاموش کردند، و راه و رسم ستمکران و استبدادگران سیاهکار را زنده ساختند؟ کجایند آنهایی که با سپاهیان گران به راه افتادن و جامعه ها را شکست دادند و لشکرهای بسیار گرد آوردند و شهرها و قدرت ها بر پا داشتند؟ راستی آنان کجا هستند.؟
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. Top | #206

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    15. و نیز دلسوزانه و آینده نگرانه هشدار می دهد که:
    ...و اعتبروا بما قد رأیتم من مصارع القرون قبلکم قد تزایلت أویصالهم و زالت أبصارهم، و اسماعهم و ذهب شرفتم و عزهم و انقطع سرورهم و نعیمهم...(323)
    هان ای مردم! از آنچه در میدان های نابودی نسل ها و قرن های پیشین دیده اید، عبرت گیرید از سرنوشت آن جامعه ها و قدرت هایی که پیوندهای اعضا و اندام هایشان گسست چشم ها و گوش هایشان نابود شد شرافت و عزت و شکوهشان بر باد رفت و نعمت ها و شادی ها و کامیابی هایشان به پایان رسید! آری از سرنوشت آنها عبرت گیرید.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  8. Top | #207

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    16.و به گرامی فرزندش حسن علیه السلام و همه ی فرزندان فرهنگی و معنوی و اخلاقی اش روشنگری می کند که:
    أی بنی انی وان لم أکن عمرت عمر من کان قبلی فقد نظرت فی أعمالهم، و فکرت فی أخبارهم، و سرت فی آثارهم حتی کأحدهم بل کانی بما انتهی الی من أمورهم قد عمرت مع أولهم الی آخرهم، فعرفت صفو ذلک من کدره، و نفعه من ضرره فاستخلصت لک من کل أمر نخیله و توخیت لک جمیله، و صرفت عنک مجهوله...(324)
    گرامی فرزندم! گر چه من در تمام طول تاریخ، همپا و همراه پیشینیان زندگی نکرده، و به اندازه ی همه ی آنان - که پیش از من بوده اند - نزیسته ام، اما در کارهای آنان ژرف نگرانه نگریسته و در سرگذشت آنان نیک اندیشیده، و در رویدادهاو خبرهای آنان، به دقت نگریسته و همه را بررسی کرده ام، به گونه ای که به سان یکی از آنان گردیده، بلکه گویی چنان است که در تمام این مدت زنده بوده، و فراز و نشیب های تاریخ زندگی گذشتگان را از نزدیک مشاهده نموده، و عمری جاودانه و به درازای تاریخ داشته ام، و اینک آنچه را دیدم روشن را، از تار و سود بخش را، از زیان بار آن باز ساخته، و نیکوی آن را برایت جست و جو کرده و آورده ام...
    17.و نیز به اندرزی بسیار دلنشین و پدرانه می دهد که:
    أخی قلبک بالموعظه و أمته بالزهاره و قوه بالیقین، ونوره بالحکمه، و ذلله بذکر الموت و قرره بالفناء، و بصره فجائع الدنیا، و حذره صوله الدهر و فحش تقلب اللیالی و الایام، و اعرض علیه أخبار الماضین، و ذکره بما أصاب من کان الاولین، و سر فی دیارهم و آثارهم فانظر فیها فعلوا و عما انتقلوا و أین حلوا و نزلوا، فانک تجدهم قد انتقلوا عن الاحبه، و حلوا دیار الغربه و کانک عن قلیل قد صرت کأحدهم...(325)
    گرامی فرزندم! قلب خود را با پند و اندرز، زنده دار و هوای دل را با پارسایی و بی اعتنایی به زرق و برق ناروای دنیا، بمیران دل را با یقین توانمندساز، و با حکمت و دانش نور باران نما، و با یاد مرگ رام کن، و آن را به اقرار به مرگ و فنا پذیری دنیا وادار، و با نشان دادن سختی های دنیا او را بینا ژرف نگر گردان، و خبرهای پیشینیان را با آن عرضه کن، و آنچه را به گذشتگان رسیده ایست به یادش بیاور، و در خانه ها و شهر و دیار و آثار ویران شده و بر جای مانده ی آنان گردش نما، و نیک بنگر که چه کردند؟ از کجا به کجا شدند؟ کجا بار گشودند؟ و کجا فرود آمدند؟ آنان را خواهی دید که از کنار دوستان رخت بربستند و در خانه های غربت نشستند، و چندین دور نخواهد بود که تو نیز یکی از آنان گردی؛ بنابراین در آبادسازی و آراستگی اقامتگاه خویش بکوش، و آن جهانت را به این جهانت مفروش...
    18.و نیز به عبرت آموزی و عبرت اندوزی سفارش می کند:
    فاعتبروا بما أصاب الامم المستکبرین من قبلکم من بأس الله و صولاته وقایعه و مثلاته، و اتعطوا بمثاری خدودهم، و مصارع جنوبهم و استعیذوا بالله من لواقع الکبر کما تستعیذونه من طوارق الدهر؛ فلو رخص الله فی الکبر لاحد من عباده لرخص فیه لخاصه أنبیائه و أولیائه، و لکنه سبحانه کره الیهم التکابر و رضی لهم التواضع...(326)
    پس از آنچه پیش از شما بر جامعه ها و امت ها و حکومت های خود بزرگ بین و حق ناپذیر از عذاب خدا و سخت گیری ها و خواری و کیفرهای دردناکش در رسید عبرت گیرد و از خاک تیره ای که رخساره های ناز پرورده ی خود را به آن نهاده، و زمین هایی که در دل آن خفته اند عبرت آموزید، و راز این کیفر و رمز این هلاکت و نابودی را دریابید و به آن نزدیک نشوید، و از ره آورد ویرانگر و اثر گذاری زشت غرور و مستی بر دل ها، به خدا پناه برید؛ درست همان گونه که از رویدادهای سخت به او پناه می برید. اگر خدای فرزانه خود بزرگ بینی و غرور و حق ناپذیری را می پسندید و اجازه می داد، آن را به پیامبرانش می پسندید، و هماره ناپسند اعلام فرمود، و فروتنی و حق پذیری و حق طلبی را زیبنده ی آنان دانست...
    19. و به ژرف نگری و درس آموزی از تاریخ پرفراز و نشیب ظهور اسلام انگیزش پیامبر از سوی خدا توجه می دهد:
    فانظروا الی مواقع نعم الله علیهم حین بعث الیهم رسولا فعقد بملته طاعتهم، و جمع علی دعوته الفتهم، کیف نشرت النعمه علیهم جناح کرمتها، وأسالت لهم جداول نعیما والتفت المله بهم فی عوائد برکتها؛ فأصبحوا فی نعمتها غرقین و فی خضره عیشها فکهین قد تربعت الامور بهم فی ظل سلطان قاهر، و آوتهم الحال الی کنف عز غالب، وتعطفت الامور علیهم فی ذری ملک ثابت، فهم حکام علی العالمین، و ملوک فی أطراف الارضین، یملکون الامور علی من کن یملکها علیهم، ویمضون الاحکام فیمن ان فیمن کان یمضیها فیهم، لا تغمز لهم قناه، و لا تفرع لهم صفاه.(327)
    اینک به نعمت های بزرگ خدا که به هنگامه ی انگیزش و بعثت پیامبر بر آنان ارزانی داشت بنگرید، که چگونه حق گرایی و فرمانبرداری آنان از خدا را به دین خود پیوند داد و با دعوتش، به آنان هماهنگی و همگرایی بخشید، آن گاه چگونه نعمت های خدا بال های کرامت خود را بر آنان گسترد، و جویبارهای آسایش و رفاه را برایشان روان ساخت، و تمام برکات ایمان به آیین حق و عدالت و عمل به مقررات آن، زندگی آنان را فرا گرفت. چگونه در پرتو درست اندیشی و آزادمنشی و تلاش و حق جویی در میان نعمت ها غرق شدند و در خرمی و طراوت زندگی شادمان گشتند. چگونه امور و شئون آنان در پرتو عزتی ماندگار آرام گرفتند و به نظام مدیریتی آزاد و باثبات رسیدند، و از پی آن، پیشوای جامعه و زمامدار جهان گردیده و بر کسانی که در گذشته به آنان حاکم بودند، پیروز و فرمانروا شدند.
    20. و نیز به عبرت آموزی از جریان سنت ها در مورد بیدادگران پیشین و فروپاشی قدرت استبدادی آنها فرا می خواند:
    وان عندکم الامثال من بأس الله و قوارعه، وأیامه و وقائعهفلا تستبطئوا وعیده جهلا بأخذه و تهاونا ببطشه و یاسا من باسه؛ فان الله سبحانه لم یلعن القرن الماضی بین أیدیکم الا لترکهم الامر بالمعروف، والنهی عن المنکر؛ فلعن الله السفهاءلرکوب المعاضی والحلماءلترک التناهی...(328)
    و راستی که از عذاب خدا و کیفر سخت او بر جامعه ها و حکومت های بیدادپیشه و خشونت کیش گذشته، و نیز روزهای ماندگار و رویدادهای عبرت آموزش که آنان را زیر تازیانه عذاب گرفت و رنج و آسیب های دردناک را به کیفر طبیعی عمل کردشان بر آنان فرود آورد، نمونه ها و سرگذشت هایی اندیشاننده در دسترس شماست؛ بنابراین هشدار و عذاب او را به این بهانه که نمی دانید و در چنگ او گرفتارید و از کیفرش آگاه نبودید، و یا با سبک شمردن انتقام او، یا با ایمن پنداشتن خود از کیفر او، دست کم مگیرید و دیر مینگارید. خدای فرزانه مردم روزگاران گذشته را بدان دلیل از مهر و رحمت خود دور ساخت که اصل مسئولیت اجتماعی و دعوت به حق و عدالت هشدار به ظلم و استبداد را وانهادند، از این رو خدای دادگر بی خردان را به خاطر گناه و قانون شکنی، و خردمندان را به کیفر وانهادن مسئولیت و نظارت اجتماعی از مهر و رحمت خود دور و مورد لعنت و نفرین قرار داد.
    آری، فرازها و سخنان جانبخش، هر کدام اشاره ی روشن به پدیده ی تکرار تاریخ است؛ چرا که در غیر این صورت، بر جای نهادن آثار و بقایای گذشتگان، و عبرت آموختن نسل های معاصر و آینده از سبک و شیوه ی مشابه و ثمره ی همانند زندگی آنان، بی معنا خواهد بود.
    چگونه می توان در صورت بی هدف و بی برنامه بودن حرکت جامعه و گسسته و بریده بودن رویدادهای مهم آن، و همانند و مشابه نبودن راز صعودها و رمز فروپاشی ها، از آنها عبرت آموخت و در راه افکندن طرحی نو و برنامه ای دل انگیز و سبک و شیوه ای عادلانه و مردمی و مردم سالار برای شکوفایی جامعه ها و تمدن ها و اوج گرفتن به پرفرازترین قله ی رهایی و آزادی و فضای عادلانه و باز و انسانی و توسعه یافته، درس آموخت؟ راستی چگونه؟
    27 - دو روش مدیریت و جهانداری در بینش تاریخی قرآن

    مدیریت ها و نظام های تاریخی انسان، با همه ی شکل ها و فرم ها و نام و عنوان های متنوعی که دارند، می توانند به دو بخش کلی تقسیم گردند:
    الف. اقتدارگرا و تمامت خواه و تحصیلی؛
    ب. مردم سالار و مشارکت جو و آزادمنش.
    و هر کدام از این دو نوع مدیریت و طرح سیاسی و اجتماعی نیز، برای خود نشانه ها و ویژه گی هاو در نتیجه ره آوردهایی زندگی ساز و زندگی سوز برای انسان ها دارد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  9. Top | #208

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    17.و نیز به اندرزی بسیار دلنشین و پدرانه می دهد که:
    أخی قلبک بالموعظه و أمته بالزهاره و قوه بالیقین، ونوره بالحکمه، و ذلله بذکر الموت و قرره بالفناء، و بصره فجائع الدنیا، و حذره صوله الدهر و فحش تقلب اللیالی و الایام، و اعرض علیه أخبار الماضین، و ذکره بما أصاب من کان الاولین، و سر فی دیارهم و آثارهم فانظر فیها فعلوا و عما انتقلوا و أین حلوا و نزلوا، فانک تجدهم قد انتقلوا عن الاحبه، و حلوا دیار الغربه و کانک عن قلیل قد صرت کأحدهم...(325)
    گرامی فرزندم! قلب خود را با پند و اندرز، زنده دار و هوای دل را با پارسایی و بی اعتنایی به زرق و برق ناروای دنیا، بمیران دل را با یقین توانمندساز، و با حکمت و دانش نور باران نما، و با یاد مرگ رام کن، و آن را به اقرار به مرگ و فنا پذیری دنیا وادار، و با نشان دادن سختی های دنیا او را بینا ژرف نگر گردان، و خبرهای پیشینیان را با آن عرضه کن، و آنچه را به گذشتگان رسیده ایست به یادش بیاور، و در خانه ها و شهر و دیار و آثار ویران شده و بر جای مانده ی آنان گردش نما، و نیک بنگر که چه کردند؟ از کجا به کجا شدند؟ کجا بار گشودند؟ و کجا فرود آمدند؟ آنان را خواهی دید که از کنار دوستان رخت بربستند و در خانه های غربت نشستند، و چندین دور نخواهد بود که تو نیز یکی از آنان گردی؛ بنابراین در آبادسازی و آراستگی اقامتگاه خویش بکوش، و آن جهانت را به این جهانت مفروش...
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  10. Top | #209

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    18.و نیز به عبرت آموزی و عبرت اندوزی سفارش می کند:
    فاعتبروا بما أصاب الامم المستکبرین من قبلکم من بأس الله و صولاته وقایعه و مثلاته، و اتعطوا بمثاری خدودهم، و مصارع جنوبهم و استعیذوا بالله من لواقع الکبر کما تستعیذونه من طوارق الدهر؛ فلو رخص الله فی الکبر لاحد من عباده لرخص فیه لخاصه أنبیائه و أولیائه، و لکنه سبحانه کره الیهم التکابر و رضی لهم التواضع...(326)
    پس از آنچه پیش از شما بر جامعه ها و امت ها و حکومت های خود بزرگ بین و حق ناپذیر از عذاب خدا و سخت گیری ها و خواری و کیفرهای دردناکش در رسید عبرت گیرد و از خاک تیره ای که رخساره های ناز پرورده ی خود را به آن نهاده، و زمین هایی که در دل آن خفته اند عبرت آموزید، و راز این کیفر و رمز این هلاکت و نابودی را دریابید و به آن نزدیک نشوید، و از ره آورد ویرانگر و اثر گذاری زشت غرور و مستی بر دل ها، به خدا پناه برید؛ درست همان گونه که از رویدادهای سخت به او پناه می برید. اگر خدای فرزانه خود بزرگ بینی و غرور و حق ناپذیری را می پسندید و اجازه می داد، آن را به پیامبرانش می پسندید، و هماره ناپسند اعلام فرمود، و فروتنی و حق پذیری و حق طلبی را زیبنده ی آنان دانست...
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  11. Top | #210

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    19. و به ژرف نگری و درس آموزی از تاریخ پرفراز و نشیب ظهور اسلام انگیزش پیامبر از سوی خدا توجه می دهد:
    فانظروا الی مواقع نعم الله علیهم حین بعث الیهم رسولا فعقد بملته طاعتهم، و جمع علی دعوته الفتهم، کیف نشرت النعمه علیهم جناح کرمتها، وأسالت لهم جداول نعیما والتفت المله بهم فی عوائد برکتها؛ فأصبحوا فی نعمتها غرقین و فی خضره عیشها فکهین قد تربعت الامور بهم فی ظل سلطان قاهر، و آوتهم الحال الی کنف عز غالب، وتعطفت الامور علیهم فی ذری ملک ثابت، فهم حکام علی العالمین، و ملوک فی أطراف الارضین، یملکون الامور علی من کن یملکها علیهم، ویمضون الاحکام فیمن ان فیمن کان یمضیها فیهم، لا تغمز لهم قناه، و لا تفرع لهم صفاه.(327)
    اینک به نعمت های بزرگ خدا که به هنگامه ی انگیزش و بعثت پیامبر بر آنان ارزانی داشت بنگرید، که چگونه حق گرایی و فرمانبرداری آنان از خدا را به دین خود پیوند داد و با دعوتش، به آنان هماهنگی و همگرایی بخشید، آن گاه چگونه نعمت های خدا بال های کرامت خود را بر آنان گسترد، و جویبارهای آسایش و رفاه را برایشان روان ساخت، و تمام برکات ایمان به آیین حق و عدالت و عمل به مقررات آن، زندگی آنان را فرا گرفت. چگونه در پرتو درست اندیشی و آزادمنشی و تلاش و حق جویی در میان نعمت ها غرق شدند و در خرمی و طراوت زندگی شادمان گشتند. چگونه امور و شئون آنان در پرتو عزتی ماندگار آرام گرفتند و به نظام مدیریتی آزاد و باثبات رسیدند، و از پی آن، پیشوای جامعه و زمامدار جهان گردیده و بر کسانی که در گذشته به آنان حاکم بودند، پیروز و فرمانروا شدند.
    20. و نیز به عبرت آموزی از جریان سنت ها در مورد بیدادگران پیشین و فروپاشی قدرت استبدادی آنها فرا می خواند:
    وان عندکم الامثال من بأس الله و قوارعه، وأیامه و وقائعهفلا تستبطئوا وعیده جهلا بأخذه و تهاونا ببطشه و یاسا من باسه؛ فان الله سبحانه لم یلعن القرن الماضی بین أیدیکم الا لترکهم الامر بالمعروف، والنهی عن المنکر؛ فلعن الله السفهاءلرکوب المعاضی والحلماءلترک التناهی...(328)
    و راستی که از عذاب خدا و کیفر سخت او بر جامعه ها و حکومت های بیدادپیشه و خشونت کیش گذشته، و نیز روزهای ماندگار و رویدادهای عبرت آموزش که آنان را زیر تازیانه عذاب گرفت و رنج و آسیب های دردناک را به کیفر طبیعی عمل کردشان بر آنان فرود آورد، نمونه ها و سرگذشت هایی اندیشاننده در دسترس شماست؛ بنابراین هشدار و عذاب او را به این بهانه که نمی دانید و در چنگ او گرفتارید و از کیفرش آگاه نبودید، و یا با سبک شمردن انتقام او، یا با ایمن پنداشتن خود از کیفر او، دست کم مگیرید و دیر مینگارید. خدای فرزانه مردم روزگاران گذشته را بدان دلیل از مهر و رحمت خود دور ساخت که اصل مسئولیت اجتماعی و دعوت به حق و عدالت هشدار به ظلم و استبداد را وانهادند، از این رو خدای دادگر بی خردان را به خاطر گناه و قانون شکنی، و خردمندان را به کیفر وانهادن مسئولیت و نظارت اجتماعی از مهر و رحمت خود دور و مورد لعنت و نفرین قرار داد.
    آری، فرازها و سخنان جانبخش، هر کدام اشاره ی روشن به پدیده ی تکرار تاریخ است؛ چرا که در غیر این صورت، بر جای نهادن آثار و بقایای گذشتگان، و عبرت آموختن نسل های معاصر و آینده از سبک و شیوه ی مشابه و ثمره ی همانند زندگی آنان، بی معنا خواهد بود.
    چگونه می توان در صورت بی هدف و بی برنامه بودن حرکت جامعه و گسسته و بریده بودن رویدادهای مهم آن، و همانند و مشابه نبودن راز صعودها و رمز فروپاشی ها، از آنها عبرت آموخت و در راه افکندن طرحی نو و برنامه ای دل انگیز و سبک و شیوه ای عادلانه و مردمی و مردم سالار برای شکوفایی جامعه ها و تمدن ها و اوج گرفتن به پرفرازترین قله ی رهایی و آزادی و فضای عادلانه و باز و انسانی و توسعه یافته، درس آموخت؟ راستی چگونه؟
    27 - دو روش مدیریت و جهانداری در بینش تاریخی قرآن

    مدیریت ها و نظام های تاریخی انسان، با همه ی شکل ها و فرم ها و نام و عنوان های متنوعی که دارند، می توانند به دو بخش کلی تقسیم گردند:
    الف. اقتدارگرا و تمامت خواه و تحصیلی؛
    ب. مردم سالار و مشارکت جو و آزادمنش.
    و هر کدام از این دو نوع مدیریت و طرح سیاسی و اجتماعی نیز، برای خود نشانه ها و ویژه گی هاو در نتیجه ره آوردهایی زندگی ساز و زندگی سوز برای انسان ها دارد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




صفحه 21 از 24 نخستنخست ... 111718192021222324 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-04-2010, 15:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi