هان ای مردم!از آنچه در میدان های نابودی نسل ها و قرن های پیشین دیده اید عبرت گیرید.از سرنوشت آن جامعه ها و قدرت هایی که پیوندهای اعضا و اندام هایشان گسست، چشم ها و گوش هایشان نابود شد، شرافت و عضت و شکوهشان بر باد رفت و نعمت ها و شادی ها و کامیابی هایشان به پایان رسید! آری، از سرنوشت آنان عبرت گیرید.
4.و این گونه شکوهبار وصف ناپذیر به قانون و قانونمداری حاکم بر جامعه و تاریخ توجه می دهد که:
عباد الله ان الدهر یجری بالباقین کجریه بالماضین. لا یعود ما قد ولی منه، و لا یبقی سرمدا ما فیه. آخر فعاله کاوله.متشابهه أموره متظاهره اعلامه...(21)
بندگان خدا، روزگار، همان طور که بر پیشینیان گذشت، بر شما و آیندگان نیز خواهد گذشت.آنچه از آن گذشت، باز نمی گردد و چیزی در آن ماندگار و جاودانه نخواهد ماند.
5.و به گرامی فرزندش حسن علیه السلام، و همه ی فرزندان فرهنگی و معنوی و اخلاقی و تاریخی اش روشنگری می کند که:
أی بنی انی و ان لم أکن عمرت من کان قبلی فقد نظرت فی اعمالهم، و فکرت فی أخبارهم، و سرت فی آثارهم حتی عدت کاحدهم.بل کانی بما انتهی الی من أمورهم قد عمرت مع أولهم الی آخرهم، صفو ذلک کدره، و نفعه من ضرره، فاستخلصت لک من کل أمر نخیله و توخیت لک جمیله، و صرفت عنک مجهوله...(22)
گرامی فرزندم! گر چه من در تمام طول تاریخ، همپا و همراه پیشینیان زندگی نکرده و به اندازه ی همه ی آنان - که پیش از من بوده اند - نزیسته ام؛ اما در کارهای آنان ژرف نگرانه نگریسته و در سرگذشت آنان نیک اندیشیده، و در رویدادها و خبرهای آنان به دقت نگریسته و همه را مطالعه نموده، و آثاری که از آنان به یادگار مانده است، همه را بررسی کرده ام؛ به گونه ای که بسان یکی از آنان گردیده، بلکه گویی چنان است که در تمام این مدت، زنده بوده و فراز و نشیب های تاریخ زندگی گذشتگان را از نزدیک مشاهده نموده، و عمری جاودانه و به درازای تاریخ داشته ام، و اینک آنچه را دیده ام، روشن آن را از تیره و تار آن و سودبخش آن را، از زیانبار آن، باز شناخته و برای تو از هر چیز، خالص و زبده ی آن را جدا ساخته، و نیکوی آن را برایت جست و جو کرده و آورده ام...
6.و نیز به او اندرزی بسیار دلنشین و پدرانه می دهد که:
أحی قلبک بالموعظه، و أمته بالزهاده، و قوه بالیقین، ونوره بالحکمه، ذلله بذکر الموت، و قرره بالفناء، و بصره فجائع الدنیا، و حذره صوله الدهر، و فحش تقلب اللیالی و الایام، و اعرض علیه أخبار الماضین، و ذکره بما أصاب من کان قبلک من الاولین، و سر فی دیارهم و آثارهم فانظر فیها فعلو و عما نتقلوا و أین حلوا و نزلوا، فانک تجدهم قد نتقلوا عن الاحبه، و حلوا دیار الغربه و کانک عن قلیل قد صرت کأحدهم(23)
گرامی فرزندم!قلب خود را با پند و اندرز زنده دار، و هوای دل را با پارسایی و بی اعتنایی به زرق و برق ناروای دنیا بمیران. دل را با یقین، توانمند ساز، و با حکمت و دانش، نورباران نما، و با یاد مرگ، رام کن، و آن را به اقرار و فناپذیری دنیا وادار کن، و با نشان دادن سختی های دنیا او را بینا و ژرف نگر گردان، و خبرهای پیشینیان را به آن عرضه کن، و آنچه را بر گذشتگان رسیده است به یادش بیاور، و در خانه ها و شهر و دیار و آثار ویران شده و بر جای مانده ی آنان گردش نما، و نیک بنگر که چه کردند؟ از کجا به کجا شدند؟کجا بار کشودند؟ و کجا فرود آمدند؟ آنان را خواهی دید که از کنار دوستان رخت بربستند و در خانه های قربت نشستند، و چندین دور نخواهد بود که تو نیز یکی از آنان گردی؛ بنابراین در آباد سازی و آراستگی اقامتگاه خویش بکوش، و آن جهانت را به این جهان مفروش...
بر این باور، تاریخ گنج شایگان، تجربیات انسانی، انعکاس دهنده دستاوردهای علمی و عملی عصرها و نسل ها، وسیله ی تفکر و تأمل و تدبر در امور، آموزگار عبرت در راه خود سازی و ساختن دیگران، و منبع غنی و مهمی برای شناخت و دریافت قوانین و سنن حاکم بر جامعه و تاریخ است و به طور اجمال، دارای ارزش و اعتبار و اصالت می باشد.