صفحه 2 از 24 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 231

موضوع: آموزه هایی از پیام های تاریخی قرآن

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    هان ای مردم!از آنچه در میدان های نابودی نسل ها و قرن های پیشین دیده اید عبرت گیرید.از سرنوشت آن جامعه ها و قدرت هایی که پیوندهای اعضا و اندام هایشان گسست، چشم ها و گوش هایشان نابود شد، شرافت و عضت و شکوهشان بر باد رفت و نعمت ها و شادی ها و کامیابی هایشان به پایان رسید! آری، از سرنوشت آنان عبرت گیرید.
    4.و این گونه شکوهبار وصف ناپذیر به قانون و قانونمداری حاکم بر جامعه و تاریخ توجه می دهد که:
    عباد الله ان الدهر یجری بالباقین کجریه بالماضین. لا یعود ما قد ولی منه، و لا یبقی سرمدا ما فیه. آخر فعاله کاوله.متشابهه أموره متظاهره اعلامه...(21)
    بندگان خدا، روزگار، همان طور که بر پیشینیان گذشت، بر شما و آیندگان نیز خواهد گذشت.آنچه از آن گذشت، باز نمی گردد و چیزی در آن ماندگار و جاودانه نخواهد ماند.
    5.و به گرامی فرزندش حسن علیه السلام، و همه ی فرزندان فرهنگی و معنوی و اخلاقی و تاریخی اش روشنگری می کند که:
    أی بنی انی و ان لم أکن عمرت من کان قبلی فقد نظرت فی اعمالهم، و فکرت فی أخبارهم، و سرت فی آثارهم حتی عدت کاحدهم.بل کانی بما انتهی الی من أمورهم قد عمرت مع أولهم الی آخرهم، صفو ذلک کدره، و نفعه من ضرره، فاستخلصت لک من کل أمر نخیله و توخیت لک جمیله، و صرفت عنک مجهوله...(22)
    گرامی فرزندم! گر چه من در تمام طول تاریخ، همپا و همراه پیشینیان زندگی نکرده و به اندازه ی همه ی آنان - که پیش از من بوده اند - نزیسته ام؛ اما در کارهای آنان ژرف نگرانه نگریسته و در سرگذشت آنان نیک اندیشیده، و در رویدادها و خبرهای آنان به دقت نگریسته و همه را مطالعه نموده، و آثاری که از آنان به یادگار مانده است، همه را بررسی کرده ام؛ به گونه ای که بسان یکی از آنان گردیده، بلکه گویی چنان است که در تمام این مدت، زنده بوده و فراز و نشیب های تاریخ زندگی گذشتگان را از نزدیک مشاهده نموده، و عمری جاودانه و به درازای تاریخ داشته ام، و اینک آنچه را دیده ام، روشن آن را از تیره و تار آن و سودبخش آن را، از زیانبار آن، باز شناخته و برای تو از هر چیز، خالص و زبده ی آن را جدا ساخته، و نیکوی آن را برایت جست و جو کرده و آورده ام...
    6.و نیز به او اندرزی بسیار دلنشین و پدرانه می دهد که:
    أحی قلبک بالموعظه، و أمته بالزهاده، و قوه بالیقین، ونوره بالحکمه، ذلله بذکر الموت، و قرره بالفناء، و بصره فجائع الدنیا، و حذره صوله الدهر، و فحش تقلب اللیالی و الایام، و اعرض علیه أخبار الماضین، و ذکره بما أصاب من کان قبلک من الاولین، و سر فی دیارهم و آثارهم فانظر فیها فعلو و عما نتقلوا و أین حلوا و نزلوا، فانک تجدهم قد نتقلوا عن الاحبه، و حلوا دیار الغربه و کانک عن قلیل قد صرت کأحدهم(23)
    گرامی فرزندم!قلب خود را با پند و اندرز زنده دار، و هوای دل را با پارسایی و بی اعتنایی به زرق و برق ناروای دنیا بمیران. دل را با یقین، توانمند ساز، و با حکمت و دانش، نورباران نما، و با یاد مرگ، رام کن، و آن را به اقرار و فناپذیری دنیا وادار کن، و با نشان دادن سختی های دنیا او را بینا و ژرف نگر گردان، و خبرهای پیشینیان را به آن عرضه کن، و آنچه را بر گذشتگان رسیده است به یادش بیاور، و در خانه ها و شهر و دیار و آثار ویران شده و بر جای مانده ی آنان گردش نما، و نیک بنگر که چه کردند؟ از کجا به کجا شدند؟کجا بار کشودند؟ و کجا فرود آمدند؟ آنان را خواهی دید که از کنار دوستان رخت بربستند و در خانه های قربت نشستند، و چندین دور نخواهد بود که تو نیز یکی از آنان گردی؛ بنابراین در آباد سازی و آراستگی اقامتگاه خویش بکوش، و آن جهانت را به این جهان مفروش...
    بر این باور، تاریخ گنج شایگان، تجربیات انسانی، انعکاس دهنده دستاوردهای علمی و عملی عصرها و نسل ها، وسیله ی تفکر و تأمل و تدبر در امور، آموزگار عبرت در راه خود سازی و ساختن دیگران، و منبع غنی و مهمی برای شناخت و دریافت قوانین و سنن حاکم بر جامعه و تاریخ است و به طور اجمال، دارای ارزش و اعتبار و اصالت می باشد.


    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  2. تشكر



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بخش 2: تاریخ در آینه ی وحی

    دو گنجینه ی مهم شناخت


    قرآن را نباید یک کتاب علمی و طبیعی تصور کرد، که در پی تشریح و بیان قوانین و فرمول های فزیک و شیمی و یا کیهان شناسی و زیست شناسی است؛ همچنان که نباید آن را کتاب تاریخ پنداشت، که در پی انعکاس رویدادها، اتفاقات، جریانات، حوادث، فراز و نشیب های زندگی جامعه ها و امت ها و یاظهور و سقوط سلسله و رژیم ها یا در پی وقایع نگاری است. قرآن، نه این است و نه آن اما کتابی است که بیش از هر کتاب و هر مکتب علمی و دینی دیگری، طبیعت و تاریخ را به عنوان دو منبع مهم معرفت و دو گنجینه ی گرانبهای شناخت، معرفی می کند و پیروان خود را با سبک ویژه و در راه هدف های کمال طلبانه و رشدخواهانه ی تربیتی و سازندگی خود، به شناخت رموز و اسرار و قوانین و نظامات حاکم بر طبیعت و بر شناخت سنن و ضوابط و قانون مداری حاکم بر سیر تاریخ و جامعه فرا می خواند و همگان را به مطالعه ی دقیق و عمیق هر دو، آن هم با هم در کنار هم، سخت سفارش می کند(24).

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    دعوت به شناخت قوانین حاکم بر طبیعت

    قرآن، انسان را به نگرش بر طبیعت فرا می خواند. او را از خردورزی و اندیشیدن از کران تا کران آفرینش دعوت می کند او را به واقعیت های عینی در آن توجه می دهد حقایق کلی و اساسی مربوط به جهان را-که انسان در راه تعالی و تکامل و رشد و شکوفایی شخصیت خود و نوع خویش به آن ها نیازمند است - به او ارائه می دهد و او را سخت ترغیب می کند که در شناخت کتاب طبیعت و قوانین خلقت از هیچ کوشش و دقت و موشکافی فروگزار نکند.
    به او هشدار می دهد تاامور طبیعی را سرسری نگیرد. از آنچه در اطرافش اتفاق می افتد، بی توجه نگذرد. از کنار هزاران حادثه و پدیده ی طبیعی - که در برابر دیدگانش جریان دارد - بدون تأمل و تفکر عبور نکند. از او می طلبد که در هر حادثه ی کوچک و بزرگ طبیعی و در هر پدیده ی به ظاهر عادی دقت کند، و بیندیشد تا راز خلقت و قوانین آن را کشف کند. مگر جز این است که قوانین و سنت های حاکم بر کران تا کران پدیده ها، تنها از راه مطالعه و کنکاش و تفکر در حوادث بزرگ و کوچک و گاه رویدادهای بی اهمیتی هم چون، سقوط یک سیب از شاخه ی درخت کشف شده است؟ و مگر جز این است که پدیده های گوناگون طبیعت و مظاهر مختلف زندگی، همه و همه نشانه ها و آیت هایی هستند که صاحبان تفکر و تعقل با تعمق در آنها و با غور و بررسی و شناخت شایسته ی آنها می توانند به وجود نظامات و قوانین و حساب و کتاب در جان طبیعت رهنمون گردند؟ به حقایق عالم و قوانین آفرینش ایمان آورند و با شناخت بهتر آنها، راه رسیدن به کمال را هموار و مشکلات زندگی را بر طرف، و معضلات گوناگون اجتماعی را حل، و به آسودگی، آرامش، توان مندی، نیک بختی و رفاه دست یابند.
    بر این اساس است که قرآن دعوت به مشاهده ی عینی پدیده های طبیعی و جریانات خلقت می کند؛ دعوت به مشاهده ی عینی و علمی خورشید و ماه و ستارگان، زمین و آسمان، خشکی و دریا و هوا، بخار آب و ریزش باران، غرش رعد و جهش برق، پذیرش آب در دل زمین و جریان آن در پهنه ی خاک، جوشش چشمه ها و ریزش آبشارها، پرورش بذر در رحم زمین و تکامل جنین در رحم حیوانات، رویش گیاهان و رشد و بالندگی نباتات، شکوفا شدن گل ها و لاله ها و به میوه نشستن درختان، پیدایش جنگل های انبوه و دشت های خرم و پر طراوت، خلقت حشرات و حیات جنبندگان، آفرینش پرنده و زندگی خزنده، به زندگی انسان سمبل این موجودات، و به مشاهده ی علمی و عینی قوانین و نظامات و سنن حاکم بر تمامی این پدیده ها بر می انگیزد. آری، قرآن انسان را به مشاهده ی عینی و علمی و تجربی همه ی اینها فرا می خواند؛ برای نمونه:
    1.قرآن در این راستا، در قالبی پرسشی انگیزاننده می فرماید:
    أولم یرو کیف یبدی الله الخلق ثم یعیده ان ذلک علی الله یسیر.
    قل سیرو فی الارض فانظرو کیف بدا الخلق ثم الله ینشی النشاه الاخره ان الله علی کل شی ء قدیر(25)
    آیا در نشانه های قدرت خدا نیندیشیده اند؟ و آیا ندیده اند که خدا چگونه آفرینش را آغاز می کند، سپس آن را باز می گرداند؟! بی گمان این کار برای خدا آسان است. هان ای پیامبر! بگو در زمین بگردید و بنگرید که خدا چگونه آفرینش را آغاز کرد، سپس خدا این گونه پدیده ی آخرت را پدید خواهد آورد؛ چرا که خدا بر هر چیزی تواناست.
    2.و نیز می فرماید:
    ألم تر أن الله أنزل من السماء ماء فسلکه ینابیع فی الارض ثم یخرج به زرعا مختلفا ألوانه ثم یهیج فتراه مصفرا ثم یجعله حطاما ان فی ذلک لذکری لاولی الالباب(26)
    آیا ندیده اید که خدا آبی به صورت بارانی حیات بخش از آسمان فرود آورد آن گاه آن را به چشمه سارهایی در گسترهی زمین راه نمود؛ سپس به وسیله ی آن آب، زراعت و کشته ای را - که رنگ هایش گوناگون است - از دل خاک تیره بیرون می آورد.
    پس از کشت و زرع خشک می گردد و آن را زرد و خزان شده می بینی، آن گاه آن را در هم می کوبد و خرد می سازد؟! راستی که در این نظام شگرف، برای خردمندان و خردورزان اندرزی جاودانه است.
    3.و نیز به صورت اندیشاننده ای می پرسد:
    ألم تر أن الله یزجی سحابا ثم یولف بینه ثم یجعله رکاما فتری الودق یخرج من خلاله و ینزل من اسماء من جبال فیها من برد فیصیب به من یشاء یکاد سنا برقه یذهب باالابصار یقلب الله اللیل و النهار ان فی ذلک لعبره لاولی الابصار و الله خلق کل دابه من ماء فمنهم من یمشی علی بطنه و منهم من یمشی علی رجلین و منهم من یمشی علی أربع یخلق الله مایشاء ان الله علی کل شی قدیر(27)
    آیا ندانسته ای که این ذات بی همتای خداست که ابرهایی را به آرامی می راند؛ آن گاه میان بخش های گوناگون آن پیوند بر قرار می سازد سپس آن را متراکم می کند؛ از پی آن دانه های باران را می نگری که از لا به لای آن خارج می گردد؛ و اوست که از آسمان، از کوه هایی از ابرهای انباشته و یخ زده - که در آنجاست - دانه های تگرکی فرو می ریزد؛ و هر کس را بخواهد به وسیله ی آن گزند می رساند، و از هر که بخواهد زیان و گزند آن را باز می دارد؟ نزدیک است درخشندگی برق آن ابرها، چشمها را ببرد!
    خداست که شب و روز را دگرگون و با هم جا به جا می سازد؛ به راستی که در این جابه جایی و دگرگونی برای صاحبان بینش درس های عبرتی است.
    و خدای یکتاست که هر جنبنده ای را در آغاز، از آبی آفرید؛ پس پارهای از آنها بر رویشکم خود راه می روند، و پاره ای از آنها بر روی دو پا و برخی از آنها هم بر روی چهار پا راه می روند، خدا هر که را بخواهد پدید می آورد چرا که خدا بر هر چیزی تواناست.
    4.و می فرماید:
    ان فی خلق السماوات والارض و اختلاف الیل و النهار و الفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس و ما أنزل الله من السماء من ماء فأحیا به الارض بعد موتها و بث فیها من کل دابه و تصریف الریاح و السحاب المسخر بین السماء و الارض لآیات لقوم یعقلون(28)
    بی گمان در آفرینش آسمان ها و زمین، آمد و شد شب و روز، کشتی هایی که در دریا به سود مردم در حرکت هستند، و آبی که خدا از آسمان فرود آورده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و همچنین در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان رام شده اند، برای مردمی که می اندیشند نشانه هایی از ذات پاک خدا و یگانگی اوست!


    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اصرار بر شناخت قانون مندی تاریخ

    قرآن از یک سو، انسان را بر شناخت کتاب پر اسرار طبیعت و قوانین حاکم بر جهان خلقت - که در رشد و پیشرفت انسان به سر منزل کمال نقش سرنوشت سازی دارد- فرا می خواند و در این اندیشه و روند است که عقل و فکر بشر را بر انگیزد و به راه اندازد، تا در کشف حقایق و قوانین حاکم بر طبیعت، مهارت وتجربه و آگاهی بیندوزد. بیاموزد که چگونه و از چه طریق و با چه وسیله ای باید به درون پدیده ها و عمق حقایق راه یابد و نفوذ کند، و حقایق را از اعماق جان طبیعت، از محیط زندگی، از مظاهر خلقت و تحولات طبیعی بیرون کشد؛ و از دگر سو به انسان اصرار می ورزد تا حوادث تاریخی، اتفاقات و رخدادها تحولات و دگرگونی ها، فرازها ونشیب ها و اوج و حضیض ها را به دقت مطالعه کند تا ضمن عبرت آموزی، برای خود سازی و ساختن دیگران، علل پیشرفت و انحطاط ملت ها و رشد و شکوفایی و یا پسرفت و فروپاشی امت ها را کشف کند، و با کشف دلایل و عوامل ظهور و افول سلسله ها و چگونگی تکوین و فروپاشی قدرت ها، و کنکاش در راز و رمز حیات و مرگ تمدن ها و بروز جنبش ها و دگرگونی ها و انقلابات اجتماعی، قوانین حاکم بر تاریخ و سنن الهی را در مسیر جامعه ها بنگرد و بشناسد.آن ها را از دل تاریخ بیرون کشد و آویزه ی گوش کند و فراراه جامعه ی خویش سازد و به سوی بهروزی و سعادت و آرامش خاطر در زندگی اوج گیرد.
    آیات روشنگر قرآن بر این اندیشه ترغیب می کند که رهروان راه آن، رویدادهای متنوع دوران های گذشته را با حوادث گوناگون دنیای معاصر، و جهان معاصر را با تاریخ درس آموز گذشته پیوند دهند، و پیوند نسل حاضر را با نسل های گذشته اش برای درک حقایق و دریافت واقعیت ها، ضروری بدانند؛ چرا که از ارتباط درست و گره خوردن دنیای گذشته و معاصر است که رسالت ما در ساختن درست تاریخ فردا و نیز مسئولیت نسل های آینده روشن می شود.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سیر علمی و اندیشمندانه در زمین و زمان

    در فرهنگ قرآن، دعوت به سیر و سیاحت هدفمند و گردش اندیشمندانه در زمین و زمان، همان مطالعه دقیق تاریخ پیشینیان است؛ همان چیزی که قرآن بر آن تأکید و اصرار دارد.
    قرآن به صورت جدی به سیر و سیاحت در زمین و زمان دعوت می کند؛ هم سیر محققانه برای شناخت سنن حاکم بر جامعه و تاریخ و عبرت آموختن از آن و فرا گرفتن تجربیات پیشینیان.
    در این مورد از جمله می فرماید:
    و لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدو الله و اجتنبوا الطاغوت فمنهم من هدی الله و منهم من حقت علیه الضلاله فسیرو فی الارض فانظرو کیف کان عاقبه المکذبین(29)
    ما در میان هر جامعه ای پیام رسانی بر انگیختیم که: خدای یکتا را بپرستند؛ و از طاغوت اجتناب کنید! خداوند گروهی را هدایت کرد؛ و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت؛ پس در روی زمین بگردید و ببینید فرجام کار تکذیب کنندگان حق چگونه است!
    و می فرماید:
    قد خلت من قبلکم سنن و فسیرو فی الارض فانظرو کیف کان عاقبه المکذبین هذا بیان للناس و هدی و موعظه للمتقین(30)
    بی تردید پیش از شما، سنت های وجود داشت و سپری گردید؛ و هر جامعه ای، برابر اندیشه و اخلاق و عمل کرد خود، سرنوشت هایی داشت که شما نیز همانند آن را خواهید داشت پس در روی زمین، گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان آیات خدا و حق ستیزان چگونه بود؟ این بیانی است برای همه ی مردم؛ و هدایت و اندرزی است برای پرهیزگاران! و نیز می فرماید:
    قل سیروا فی الارض فانظرو کیف کان عاقبه المجرمین(31)
    هان ای پیامبر!بگو: در روی زمین گردش کنید و ببینید فرجام کار مجرمان به کجا رسید!
    و در قالب گزارشی تکان دهنده می فرماید:
    فکاین من قریه اهلکناها و هی ظالمه فهی خاویه علی عروشها و بئر معطله و قصر مشید.افلم یسیرو فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها او آذان یسبعون بها فانها لا تعمی الابصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور(32)
    و چه بسیار شهرهایی که ساکنین بیداد پیشه بودند و ما آنها را نابود ساختیم؛ به گونه ای که دیوارهایشان بر سقف هایشان فرو ریخته است.و چه فراوان چاه های وانهاده شده و کاخ های بر افراشته ای که بدون صاحب ماند.
    بنابراین از کران تا کران زمین گردش نکرده و آثار بر جای مانده از بیدادگران را ندیده اند تا دل هایی داشته باشند که به وسیله ی آن، حقیقت را دریابد؟ و یا گوش هایی که با آن سخن حق را بشنود؟ چرا که چشم ها، بر اثر غفلت نابینا نمی شوند، بلکه دل هایی که در سینه هاست بر اثر غفلت و غرور و گناه کور می شود.
    و در قالب پرسشی اندیشاننده می فرماید:
    أو لم یسیروا فی الارض فینظرو کیف عاقبه الذین کانو من قبلهم کانو هم أشد منهم قوه و آثارا فی الارض فاخذهم الله بذنوبهم و ما کان لهم من الله من واق. ذلک بأنهم کانت تأتیهم رسلهم بالبینات فکفرو فأخذهم الله انه قوی شدید العقاب(33)
    آیا اینان در سرگذشت پیشینیان نیندیشیده، و آیا در زمین و زمان گردش ننموده اند تا ببینند سرانجام کسانی که پیش از اینان بودند، چگونه بوده است؟! آنان از اینان نیرومندتر و در زمین و زمان دارای آثار پایدارتر و افزون تری از اینان بوده اند؛ اما خدا آنان را به کیفر گناه و بیدادشان گرفتار ساخت؛ و برای آنان هیچ حمایت گر و نگاهدارنده ای از کیفر خدا نبود.
    این کیفر و عذاب، به خاطر آن بود که آنان پیامبران و اصلاحگرانشان دلیل های روشن و روشنگر برایشان آوردند، اما آنان به جای پذیرش حق، کفر ورزیدند؛ از این رو خدا گریبان آنان را به کیفر اصلاح ناپذیری و بیدادشان گرفت، چرا که او نیرومند و سخت کیفر است.
    آری، ویرانه های کاخ ها و مراکز قدرت و ستمگران و بوستانها و تفریگاه های ویران شده ی خودکامگان مغرور و اصلاح ناپذیر- که روزی در اوج قدرت می زیستند- هر کدام در همان سکوت رازآمیز و خاموشی خود هزارها زبان دارند و با هر زبانی هزاران نکته! این ویرانه ها، کتاب های گویا و زندهای است از سرگذشت این اقوام، از نتایج اعمال و رفتارشان و از برنامه های ننگین سیاست ظالمانه انحصارگرانه، بسته، نقد ناپذیر، نظارت گریز ونهانکارانه ی آنان و کیفر شومی که گریبانشان را گرفت.
    این زمین خاموش، و آثاری که در این ویرانه هابه چشم می خورد چنان نغمه های شور انگیزی در جان انسان می دمند که گاه مطالعه ی یکی از آنها به اندازه ی مطالعه ی یک کتاب قطور به انسان درس می دهد(34)درس عبرت برای خود سازی و برای اندرز دادن دیگران، و درس شناخت ضوابط و قانون مندی حاکم بر جامعه برای ساختن آینده ای بهتر.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  8. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    از شاهکارهای قرآن و...

    بر این باور، از شاهکارهای قرآن و پیامبر این بود که زنجیرهای خرافه و اوهام و تحجر و تاریک اندیشی را از دست و پای خود و اندیشه ی بشر گشود انسان را آزاد ساخت، دعوت کرد، ترغیب نمود، و در آسمان بی کران رشد و اوج، به پرواز در آورد تا در کران تا کران طبیعت و تاریخ سیر کند، بیندیشد، به تفکر برخیزد، و قوانین و نظامات حاکم بر طبیعت و سنن حاکم بر جامعه و تاریخ را بشناسد.
    الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التورا و الانجیل یامرهم بالمعروف و ینههم عن المنکر و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث و یضع عنهم اصرهم والاغلال التی کانت علیهم فالیذین امنو به و عزروه و نصروه واتبعو النور الذی انزل معه اولئک هم المفلحون(35)
    چرا که هر فرد و جامعه ای که در طبیعت و تاریخ نیندیشید، بدان ها با دیدی عمیق و بینشی متفکرانه و جست و جو گرانه نظاره نکرد، از آنها اندیشمندانه درس نگرفت و قوانین آنها را نشناخت و با آنها در جهت رشد و اوج هماهنگ نزیست، به بدبختی و رنج و عقب ماندگی محروم میگردد؛ آن هم نه رنج و بدبختی این جهان تنها، که در آخرت نیز چنین فرجامی خواهد داشت.
    این واقعیت را علاوه بر منطق تخلف ناپذیر وحی، تجربه های علمی و تاریخی و اجتماعی و روزمره نیز گواهی می کنند.



    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  9. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بخش 3: قرآن و روش ابتکاری در نمایش رویدادهای تاریخی



    انگیزه ی انعکاس رخدادهای تاریخی

    حس کنجکاوی انسان، هم چنان که او را به کنکاش درباره ی پدیده های طبیعی و مصنوعی و شناخت آنها وا می دارد، همان طور او را به مطالعه ی رخدادها و پژوهش در شناخت حوادث مهم تاریخ و شناخت گذشته های دور و نزدیک علاقه مند ساخته، و از او موجودی می سازد که با یادها و خاطره ها و تجربیات گوناگون خود و دیگران در آمیخته، و به ساختن تاریخ فردا همت گمارد.
    به نظر می رسد همین حقیقت ظریف و اندیشاننده است که دوشادوش کشش جاودانگی و عشق به ماندگاری - که از اعماق جان پراسرار انسان سر چشمه می گیرد - باعث شده اند تا پیشینیان انسان، اقدام به ثبت خاطرات زندگی خود کنند، و رخدادها و حوادث روزگار خویش را برای ثبت در تاریخ بنگارند و کتاب های تاریخ ، سیره، زندگی نامه ها، خاطرات و سرگذشت ها و سرانجام تاریخ نگاری و علم تاریخ را پدید آورند.
    آری، این انگیزه ی انعکاس رخدادهای تاریخی به وسیله ی پیشینیان و پسینیان، و یا نسل های دیروز به نسل های امروز بشر و نسل های کنونی، به آیندگان است.

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  10. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    شیوه های نگارش

    شیوه ی نگارش یا ثبت رخدادها و حوادث یا دانش مربوط به تاریخ بر سه روش و سه گونه است: نقلی یا وقایع نگاری؛ تحلیلی یا علمی؛ و دیگر فلسفه ی تاریخ؛ یا علم ضوابط یا سنن حاکم بر تحولات و دگرگونی های جامعه و تمدن ها(36).
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  11. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    1 - شیوه ی وقایع نگاری

    در شیوه ی نخست - که روش نقلی یا وقایع نگاری است - تاریخ نگار، کاری به علل پدید آمدن حوادث، انگیزه ی پدید آمدن وقایع، شرایط فرهنگی، عقیدتی اجتماعی و سیاسی و یا امکان و عدم امکان وقوع فلان حادثه ی بزرگ یا کوچک تاریخی ندارد؛ بلکه آنچه را اتفاق افتاده، و او مشاهده کرده است، ثبت می کند و آنچه را که خود نظاره گر نبوده، اما روایت گران اخبار و پدید آورندگان و ناقلان آثار و روایات می کنند، همه را می نگارند.
    او، رویدادها را دهان به دهان، سینه به سینه، از لا به لای روزنامه ها، از درون آثار و مدارک، اسناد و دفترچه های خاطرات و کتاب های تاریخی نیز نقل می کند.
    طبیعی است که چنین شیوه ای در نگارش تاریخ، آگاهی به امور جزیی و گاهی شخصی و فردی را به ارمغان می آورد، و نه آگاهی به قوانین و ضوابط و نظامات حاکم بر روند تاریخ و جامعه و چرایی آن را.
    این شیوه از تاریخ نگاری، روش نقلی است و نه عقلی و تحلیلی و علمی؛ آگاهی به (شده هاست، نه آنچه باید (بشود؛ مربوط به گذشته است و شاید چندان نقشی در حال و آینده نداشته باشد؛ ضمن این که مواد خامی است که پژوهشگران و مفسلان تاریخ می توانند با تعمق در آن و با بررسی تحلیل و تفسیر دقیق آن، حقایق و واقعیت های تاریخی را از دل آن رویداد دریافت کنند و راست یا دروغ بودن برخی حوادث را کشف نمایند.

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  12. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    2 - شیوه ی تحلیلی

    روش دیگر در انعکاس وقایق تاریخی، روش تحلیلی یا علمی است.
    در این روش نیز آگاهی بخشی و اطلاع رسانی از رخدادهای گذشته است.علم به حال و روز جامعه ها و تمدن های دیروز است؛ اما بر خلاف روش نقلی که جزیی بود این جا آگاهی به امور و رویدادها تا حدودی کلی است، و عقلی و تحلیلی هم هست و نه نقلی تنها.
    در این شیوه، تاریخ نگار یا تحلیل گر وقایق تاریخی، در مرحله ی نخست، اسناد و آثار و مدارک حادثه یا رخداد را به منظور کشف حقیقت مورد مطالعه و ارزیابی قرار می دهد. آن گاه پس از پژوهش و اطمینان به درستی اسناد و مدارک خود، حادثه ی تاریخی را زیر ذره بین خرد و اندیشه ی محققانه می گذارد و آن را به نقد و تحلیل می کشد.
    افزون بر این دو کار، شرایط و اوضاع و احوال اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، عقیدتی و چگونگی زمان وقوع اتفاق را با شیوه ی علمی و فکری به منظور دست یابی به واقعیت موضوع و حقیقت رویداد، همه را مورد تحقیق و بررسی قرار می دهد.چه بسا که از تجربیات جامعه شناسان روانشناسان، باستان شناسان، جغرافی دانان، زیست شناسان و متخصصان دیگر علوم و فنون هم مدد گیرد، تا موضوع را آن چنان که اتفاق افتاده است، دریافت کند و نه آن طوری که گاه دست خیانتکار استبداد و استعمار، و یا قشری گری و تاریک اندیشی و تعصب کور ذوب شدگان در قدرت بی مهار و نهانکار، آن را با تحریف و دروغ و سوداگری و نمایش های رسوای اقرار و اعتراف گیری و بولتن های ساختگی و مخرب و مافیایی، به صورتی واژگونه و در جهت تطهیر دست های پلید اربابان قدرت و آلوده ساختن آزادی خواهان و نقد کنندگان قدرت نقد ناپذیر، وارد تاریخ ساخته است.
    طبیعی است که در این شیوه، ضمن آگاهی به تاریخ گذشتگان و به دست آوردن صحت و یا سقم حوادث تاریخی به وسیله ی قراین و شواهد، می توان به برخی علل و عوامل و فرازها و یا انحطاطها نیز پی برد و درس های عبرت گرفت و تجربیات ارزنده ای را که در راه ساختن آینده ای بهتر کار ساز است، به دست آورد(37).



    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




صفحه 2 از 24 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-04-2010, 15:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi