کارگزاران و کارکنان نظام اداری جز با بردباری نمی توانند وظایف خود را انجام دهند و حقوق را برپا سازند و مردمان را خدمت کنند، چنانکه امام (ع) وقتی به بر پا کردن جلساتی برای گفتگو متقابل و بیان مشکلات و مسائل فرمان می دهد، نسبت به تندیها و بد زبانیهای مردمان، سفارش به بردباری می نماید:
و اجعل لذوی الحاجات منک قسما تفرغ لهم فیه شخصک، و تجلس لهم مجلسا عاما فتتواضع فیه لله الذی خلقک، و تقعد عنهم جندک و أعوانک من أحراسک و شرطک، حتی یکلمک متکلمهم غیر متتعتع، فانی سمعت رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - یقول فی غیر موطن: لن تقدس امه لا یوخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع. ثم احتمل الخرق منهم و العی و نح عنهم الضیق و الانف یبسط الله علیک بذلک أکناف رحمته، و یوجب لک ثواب طاعته.
و بخشی از وقت خود را خاص کسانی کن که به تو نیاز دارند. خود را برای کار آنان فارغ دار و در مجلسی عمومی بنشین و در آن مجلس برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش و سپاهیان و یارانت را که نگهبانانند یا تو را پاسبانان، از آنان بازدار، تا سخنگوی آن مردم با تو گفتگو کند بی درماندگی در گفتار که من از رسول خدا (ص) بارها شنیدم که می فرمود: هرگز امتی را پاک - از گناه - نخوانند که در آن امت - بی آنکه بترسند - و در گفتار درمانند، حق ناتوان را از توانا نستانند. و درشتی کردن و درست سخن نگفتن آنان را بر خود هموار کن و تنگخویی بر آنان و خود بزرگ بینی را از خود بران، تا خدا بدین کار درهای رحمت خود را بر روی تو بگشاید و تو را پاداش فرمانبرداری عطا فرماید.
روابط انسانی جز با بردباری زیبایی نمی یابد و امور اداری جز به بردباری قوامنیت شغلی پیدا نمی کند. در حکمتهای نورانی امام علی (ع) آمده است:
الحلم عطاء ساتر، و العقل حسام قاطع، فاستر خلل خلقک بحلمک، و قاتل هواک بعقلک.
بردباری پرده ای پوشان، و خرد شمشیری است بران؛ پس نقصانهای خلقت را با بردباری ات بپوشان، و با خرد خویش هوای نفست را بمیران.
بردباری در انجام دادن امور اداری، کمالی است که نظام اداری را سلامت می دارد و آن را به ارجمندی می رساند که به بیان امام علی (ع):
لا عز کالحلم.
هیچ عزتی چون بردباری نیست.
با توجه به جایگاه بردباری در اخلاق اداری باید تلاش شود که کارگزاران و کارکنان نظام اداری متصف به بردباری باشند و براساس بردباری عمل و رفتار نمایند. امیرمؤمنان علی (ع) سفارش کرده است که آنان که فاقد بردباری اند، تلاش کنند که آن را کسب کنند و با القا و تلقین و تکلیف به خود، آن را در خود ایجاد نمایند:
ان لم تکن حلیماً فتحلم، فانه قل من تشبه بقوم الا أوشک أن یکون منهم.
اگر بردبار نیستی، خود را به بردباری وادار، چه کم است کسی که خود را همانند مردمی کند و از جمله آنان نشود.
امام علی (ع) توصیه می کند که با واداشتن خود به بردباری، آن را به صورت ملکه رفتاری درآورید که این امر شدنی است. امام خمینی در این باره چنین می فرماید:
باید دانست که به واسطه شدت اتصالی که مابین ملک بدن و روح است - چنانچه در فلسفه اعلا ثابت است که نفس دارای نشئات غیب و شهادت است، و آن، عالی در عین دنو است و دانی در عین علو است، و با وحدت، تمام قوا است - بنابراین، تمام آثار ظاهریه در روح، و آثار معنویه در ملک بدن سرایت می کند. پس اگر کسی در حرکات و سکنات مواظبت کند که با سکونت و آرامش رفتار کند، و در اعمال صوریه مانند اشخاص حلیم رفتار کند، کم کم این نقشه ظاهر به روح سرایت کند و روح از آن متأثر شود؛ و نیز اگر مدتی کظم غیظ کند و حلم را به خود ببندد، ناچار این تحلم به حلم منتهی شود و همین امر تکلفی زوری امر عادی نفس شود. و اگر مدتی انسان، خود را به این امر وادار کند و مواظبت کامل از خود کند و مراقبت صحیح نماید، نتیجه مطلوبه البته حاصل شود.