صفحه 1 از 7 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 61

موضوع: خورشید عرفان

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض خورشید عرفان





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  2. تشكر

    roya1000 (10-04-2020)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    بسم الحی


    بپاس بزرگی های شیخ شهید حضرت آیت الله شیخ فضل الله نوری این مختصر به محضرش تقدیم شد.
    درود بر او که در راه مبارزه با نواندیشان انگلیسی مآب و هوس بازان سیاسی کار حتی تا بلندای چوبه دار سرخم نکرد.
    درود بر او که معیار عملش در همه امور شرع مقدس اسلام بود.
    و در آخر، کلامی از او:
    شیخ در جواب فردی که از طرف دولت عثمانی (ترکیه) پیام آورد که برای حفظ جانتان به سفارت عثمانی در تهرآن پناهنده شوید گفت:
    من از علی ابن ابیطالب علیه السلام بدی ندیده ام که به عثمانی پناهنده شوم...
    درود همه غیرتمندان تاریخ علوی بر منش و روش و اندیشه شیخ شهید باد.
    خداوندا ما را بر مرام او بدار






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. تشكر

    roya1000 (10-04-2020)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    مقدمه

    سر خوش از جام سبوی تو منم من
    مرد بزرگ اندیشه ها خمینی با چشمانی آفتاب گون آمد و آفتاب باورش را بر دلهای ما تابانید تا پاینده شویم.
    ذوق عشق تا نکنی ذوق عرفان نیز سودت ندهد و این شدنی نیست الا به خود باختن خویش امام خمینی در هدایتهای عرفانیش صرفا ناقل نبوده و نیست بلکه آنچه باعث نورانیت این شخصیت عرفانی است همانا عملکرد پر نور او در این صحنه نور ریز است.
    او با روح خدائیش عرفان نابی را در جان جامعه جاری کرد که معانی بهشتی آن ملتی را به جان آورد و شهره بازار نمود.
    این مجموعه شامل چهل سوال عرفانی است که تنظیم کننده با طرح سؤالاتی پاسخهای مربوط به آن را از کتب امام خمینی به تناسب سؤالات استخراج نموده است.
    والحمد لله رب العالمین
    محمد رضا رمزی اوحدی




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. تشكر

    roya1000 (10-04-2020)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    (1) (شیطان شناسی)

    سوال: همه ما شیطان را دشمن رسمی خود می پنداریم لیکن خیلی به حیله های او دقت نمی کنیم و نفس اماره را نیز بعنوان استدعا دارد حضرتعالی در این خصوص و اغواگریهای شیطان راهنمائی هائی بفرمائید ؟
    مکائد نفس و شیطان در دل از روی میزان و اساس است. هیچ گاه ممکن نیست نفس به شما که دارای ملکه تقوی و خوف از خدا هستید، تکلیف قتل نفس یا زنا کند. یا (به) کسی که دارای خصلت شرافت و طهارت نفس است، پیشنهاد دزدی و راهزنی نماید.
    از اول امر ممکن نیست به شما بگوید در این ایمان و اعمال، به خدای خود منت گذار، یا خود را از زمره محبوبین و محبین و مقربین درگاه قلمداد کن. ابتدای امر از درجه نازله گرفته، رخنه در دل شما باز می کند، و شما را وادار می کند به شدت مواظبت در مستحبات و أذکار و أوراد، و ضمن، عمل یکی از اهل معصیت را در نظر شما به مناسبت حال شرع و عقل بهترید، و اعمال شما موجب نجات شما است و بحمد الله شما و پاک پاکیزه هستید و از معاصی عاری و بری هستید.
    از این، دو نتیجه می گیرد، یکی بد بینی به بندگان خدا و دیگر خود پسندی، که هر دو از مهلکات و سر چشمه مفاسد است و به نفس و شیطان بگویید ممکن است این شخصی که مبتلا است به معصیت، دارای ملکه یی باشد یا اعمال دیگری باشد یا اعمال دیگری باشد خدای تعالی او را به رحمت خود مستغرق کند و نور آن خلق و آن ملکه او را هدایت کند و منجر شود کار او به حسن عاقبت. شاید این شخص را خدا مبتلا به معصیت کرده، (تا) به عجب که از معصیت بدتر است، (مبتلا) نشود...
    (1)
    بالجمله، آنچه تو را از حق باز دارد و از جمال جمیل محبوب جل جلاله محجوب کند شیطان تو است، چه در صورت انسان باشد یا جن. و آنچه که به آن وسیله تو را از این مقصد و مقصود باز دارند دامهای شیطانی است، چه از سنخ مقامات و مدارج باشد یا علوم و کمالات یا حرف و صنایع یا عیش و راحت یا رنج و ذلت یا غیر اینها. و اینها عبارت از دنیای مذمومه است ؛ و به عبارت دیگر، تعلق قلب به غیر حق دنیای او است و آن مذموم است و دام شیطان است و استعاذه از آن باید کرد.(2)
    شیطانی باطنی انسان است بسیار استاد است و او - این - همچو نیست که ابتدا انسان را به فساد بکشد، ابتدا قدم کوچکی را وا می دارد که انسان بر دارد، این قدم که بر داشت فرادیش یک قدم یک قدری بلندتری، انسان را یواش یواش به جهنم می فرستد، یواش یواش به فساد می کشد... شیطانی که در باطن انسان است با کمال استادی انسان را به تباهی می کشد. اگر از اول بگوید که تو بیا برو یک آدمی را بکش هرگز نخواهد رفت. این از اول انسان را وادار می کند که این آدم چطور است یک غیضی به او بکن. بعد یک قدری زیادتر تا کم کم مهیا می کند انسان را برای اینکه آدم هم می کشد. همه اینهائی که فاسد هستند به تدریج فاسد شدند. هیچ کس یک دفعه فاسد نشده است و هیچ یک از ماها هم باید تصور نکنیم که مامون از این هستیم که فاسد بشویم. همه در معرض فساد هستیم، همه مادر دست به گریبان به شیطان است و خصوصا شیطان نفس ، همه گریبانمان به دست اوست، هیچ کس هم از ابتدا فاسد فاسد نبوده است و هیچ کس هم مامون نیست از اینکه - از - به فساد و به دام شیطان نیفتد.(3)
    انسان از خودش همیشه غافل است، نمی تواند ادراک کند که چکاره است. ممکن است چهل پنجاه سال یکی فکر کند که برای خدا کار می کند و آن که به او القاء می کند شیطان باشد...(4) اینها تلبیسات ابلیس است که بر ما غلبه کرده است و این تلبیسات ابلیسی را اگر چنانچه مسامحه کنید شما را به جهنم می فرستد، در همین دنیا هم به تباهی می کشد. در همین دنیا ایستاده است این تلبیس نفسانی و این شیطان نفس ایستاده است، تا آنجائی که همه چیز دنیا را به باد فنا بدهد هیتلر حاضر بود تمام بشر از بین برود و خودش در آن قدرت بین همان آلمان باقی باشد (5)...انگیزه بعثت این است که ما را از این طغیان ها نجات دهد و ما تزکیه کنیم خودمان را، نفوس خودمان را مصفا کنیم و نفوس خودمان را از این ظلمات نجات بدهیم. (6)





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. تشكر

    roya1000 (10-04-2020)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    (2) (بهترین و موثرترین راه مبارزه با نفس اماره)


    سوال: نفس انسان طبق فرمایش قرآن فرمان به بدی می دهد و رذائل نفسانی بعنوان حجابی جدی، ما را از محضر حق دور نگه داشته، حال این سوال مطرح است که چگونه رذائل اخلاقی و نفسانی را از جان معنوی خود باید دور بریزیم؟ و چگونه بر صراط جق پایدار میتوان ماند؟
    باید وارد مجاهده با قصد خالص شد. البته آن وقت نفس اصلاح می شود. تمام صفات نفسانیه قابل اصلاح است، لیکن در اول امر، کمی زحمت دارد. آن هم بعد از ورود در اصلاح، سهل و آسان می شود. عمده به فکر تصفیه و اصلاح افتادن است و از خواب بیدار شدن است منزل اول انسانیت یقظه است. و آن بیدار شدن از خواب غفلت و هشیار شدن از سکر طبیعت است، و فهمیدن این که انسان مسافر است. و هر مسافر، زاد و راحله می خواهد. زاد و راحله انسان، خصال خود انسان است. مرکوب این سفر پر خوف و خطر، و این راه تاریک و باریک و صراط احد از سیف، و ادق از شعر، همت مردانه است. نور این طریق مظلم، ایمان و خصال حمیده است. اگر سستی کند و فتور نماید، از این صراط نتواند گذشت، به رو در آتش افتد و با خاک مذلت یکسان شده، به پرتگاه هلاکت افتد. و کسی که از این صراط نتواند گذشت، از صراط آخرت نیز نتواند گذشت. (7)
    گمان مکن که رذایل نفسانی و اخلاق روحی ممکن الزوال نیست. این ها خیال خامی است که نفس اماره و شیطان القاء می کند و می خواهد تو را از سلوک راه آخرت و اصلاح نفس باز دارد انسان تا در این دار تغیر و نشاه تبدل است، ممکن است در تمام اوصاف و اخلاق تغییر پیدا کند، و هر چه ملکات محکم هم باشد تا در این عالم است، قابل زوال است. منتها به حسب اختلاف شدت و ضعف، زحمت تصفیه می کند. (8)
    انسان مدتی با کمال دقت، مواظبت کند از حرکات و سکنات خود، و کاملاً مداقه در اعمال خویش کند، و بر خلاف خواهش و آرزوی نفس، اقدام کند و مجاهده نماید، و اعمال و اقوال خود را در ظاهر و باطن خوب کند، و تظاهرات و تدلیسات را عملاً کنار بگذارد، و از خدای متعال در خلال این احوال، توفیق طلب کند، که او را بر نفس اماره و هواهای آن مسلط کند، و در این اقدام و علاج با او همراهی فرماید. خداوند تبارک و تعالی، فضل و رحمتش بر بندگان بی پایان است. (9)
    خداوندا ما را از این خواب طولانی بیدار کن، و از مستی و بی خودی هشیار فرما، و دل ما را به نور ایمان صفا بده، و به حال ما ترحم فرما. ما مرد این میدان نیستیم. تو خود ما را دستگیری نما و از چنگال شیطان و هوای نفس نجات ده. بحق اولیائک محمد و آله الطاهرین - صلوات الله علیهم اجمعین -. (10)
    راه اسلام و خدا را طی کنید که صراط انسانیت است. راه همین است، راه مستقیم همین است. آن راهی را که شما در سوره حمد در نماز می خوانید که: اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاالضالین . صراط مستقیم همین صراط اسلام است که صراط انسانیت است، که صراط کمال است که راه به خداست. سه راه هست، یک راه مستقیم و یک راه شرقی مغضوب علیهم و یک راه غربی ضالین...
    راه مستقیم، منتهی به خدا می شود آن صراطی که تا جهنم کشیده شده است، اگر مستقیم در این عالم حرکت کنید، از آن صراط، مستقیماً رد می شوید. جهنم باطن این دنیاست. اگر مستقیم از این راه رفتید و طرف چپ یا طرف راست منحرف نشدید، از صراط در این عالم هم مستقیم عبور می کنید و به چپ یا راست متمایل نمی شوید، که اگر به چپ متمایل بشوید به جهنم است و اگر به راست متمایل شوید جهنم است. راه خدا مستقیم است. (11)
    انسان اگر هر انحرافی پیدا کند، انحراف عملی، انحراف روحی، انحراف عقلی، برگرداندن این انحرافات را به معنای خودش، این ایجاد عدالت است در انسان، اگر اخلاقش اخلاق منحرفی باشد، از این انحراف وقتی به اعتدال برگردد، این عدالت در او تحقق پیدا کرده است. اگر در عقاید یک انحرافاتی و کجی هایی باشد،برگرداندن آن عقاید کج به یک عقیده صحیح و صراط مستقیم، این ایجاد عدالت است در عقل انسان. (12)
    آیا نیامده وقت آن که در صدد اصلاح نفس برآئیم، و برای علاج امراض آن قدمی برداریم؟
    سرمایه جوانی را به رایگان از دست دادیم، و با غرور نفس و شیطان، جوانی را که باید با آن سعادتهای دو جهان را تهیه کنیم از کف نهادیم اکنون نیز در صدد اصلاح بر نمی آئیم تا سرمایه حیات هم از دست برود و با خسران تام و شقاوت کامل از این دنیا منتقل شویم...
    چه خسرانی بالاتر از آن که سرمایه سعادت ابدی را در شقاوت ابدی خرج کند و مایه حیات و نجات، در هلاکت و فنای خود به کار اندازد، و تا آخر عمر از غفلت و مستی به عود نیاید. (13)






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. تشكر

    roya1000 (10-04-2020)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    (3) (دعا و آثار معنوی آن بر باطن مناجات شعبانیه در بین سایر ادعیه)

    سوال: مشاهده شده حضرت مستطاب عالی اشارات زیادی در خصوص مناجات شعبانیه و... داشته اید استدعا دارد بفرمائید چرا بخش عمده اعمال عبادی ماههای رجب و شعبان را این ادعیه تشکیل می دهد آنگاه پیرامون آثار وضعی و تاثیرات روحی دعا در تکوین شخصیت معنوی و عرفانی افراد راهنمائی لازم را مبذول فرمائید؟
    این دعاهائی که از ائمه ما وارد شده است، مثل مناجات شعبانیه، مثل کمیل، دعای حضرت سید الشهدا علیه السلام سمات، اینها چه جور انسان را درست می کنند... در روایت است که همه ائمه دعای شعبانیه می خوانند. من ندیدم که در سایر ادعیه که اینطور تعبیر شده باشد که همه ائمه می خوانند. (14) ...این ادعیه انسان را از این ظلمت بیرون می برد، وقتی که از این ظلمت بیرون رفت یک انسانی می شود که کار می کند ؛ اما برای خدا شمشیر می زند برای خدا، مقاتله می کند برای خدا قیامش برای خدا است. (15)
    دور کردند مردم را از ادعیه و کتب دعا! یک وقت آتش می زند، یک روزی داشت آن مرد خبیث، کسروی که روز آتش یوزی بود، کتابهای عرفانی و کتابهای دعا و (امثال) اینها را می آوردند، می گفتند، که آن روز آتش می زد. اینها نمی فهمند دعا یعنی چه تاثیر دعا را در نفوس نمی دانند. نمی دانند که همه خیرات و برکات از همان دعا خوانهاست. همینها هم که به طور ضعیف دعا می خوانند و ذکر خدا می گویند، به اندازه همان مقدار تاثیری که (در آنهاست) طوطی وار هم هست لکن درشان تاثیره کرده - بهتر از آنهایند که در تارک هستند.
    نماز خوان و لو اینکه یک مرتبه نازله ای را دارد، از آن نمازنخوان بهتر است، مهذب تر است. این دزدی نمی کند.
    پرونده های جنایت را شما بررسی کنید ببینید چقدرش مال طلبه است،چقدرش مال غیر طلبه؟ (16)
    آنکه می گوید: ما را دعا نمی خواهیم، قرآن را هم نمی خواهد، یعنی قرآن را هم قبول ندارد. ادعونی استجب لکم مردم! مرا بخوانید، دعا کنید. ان شاءالله خداوند ما را از اهل دعا و اهل ذکر و اهل قرآن قرار بدهد. ان شاءالله. (17)
    ائمه طاهرین علیهم السلام بسیاری از مسائل را با لسان ادعیه بیان فرموده اند، لسان ادعیه با لسانهای عادی که آن بزرگواران داشتند و احکام را بیان می فرمودند خیلی فرق دارد. اکثراً مسائل روحانی، مسائل ماوراء طبیعت مساول دقیق الهی و آنچه را مربوط به معرفه الله است با لسان ادعیه بیان فرموده اند ولی ما ادعیه را تا آخر می خوانیم و متاسفانه به این معنی توجه نداریم و اصولاً نمی فهمیم چه می خواهند بفرمایند. (18)
    همین ادعیه بودند که اشخاص وقتی که ادعیه را می خواندند قوت روحی پیدا می کردند و سبکبار می شدند و شهادت برای آنها همین و آسان می شد. این ادعیه در ماه مبارک رجب و خصوصاً در ماه مبارک شعبان اینها مقدمه و آرایشی است که انسان به حسب قلب خودش می کند برای اینکه مهیا بشود برود میهمانی، میهمانی خدا، مهمانی ای که در آنجا سفره ای که پهن کرده است قرآن مجید است و محلی که در آنجا ضیافت می کند مهمش لیله القدر است و ضیافتی که می کند ضیافت تنزیهی و ضیافت اثباتی و تعلیمی، نفوس را از روز اول ماه مبارک رمضان به روزه، به مجاهده، به ادعیه مهیا می کند تا برسند به آن سفره ای که از آن باید استفاده کنند و آن لیله القدر است که قرآن در آن نازل شده است. این ضیافت الهی انسان را منقلب باید بکند از این جهت حیوانی به آن جهت واقعی، انسانی، از آن ظلمت هائی که اطلاع به آن داریم منقلب کند انسان را به آن نورهائی و آن نورها و نور مطلقی که همه عالم تبع اوست. (19)
    این دعاهائی که در ماههاست، در روزها هست خصوصاً در ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان اینها انسان را همچو تقویت روحی می کند اگر کسی اهلش باشد ماها که نیستیم، همچو تقویت روحی می کند و همچو راه را برای انسان باز می کند و نور افکن است برای اینکه این بشر را از این ظلمت ها بیرون بیاورد و وارد نور بکند که معجزه آساست. (20)
    آن که سبکبار می کند انسان را و از این ظلمتکده می کشد او را بیرون و نفس را از آن گرفتاری ها و سرگشتگی هائی که دارد خارج می کند این ادعیه ای است که از ائمه ما وارد شده اند... این ادعیه مهیا می کنند این نفوس را برای اینکه این علائقی که انسان دارد و بیچاره کرده انسان را این علائق، این گرفتاری هائی که انسان در این عالم طبیعت دارد و انسان را سرگشته کرده است، متحیر کرده است، نجاتش بدهند و آن راهی که راه انسان است ببرند، راه های دیگر راه انسان نیست، صراط مستقیم راه انسانیت است. (21)
    هر عملی اولش فکر است. هر کاری اولش تفکر و تامل در اطراف کار است.
    اگر ما در روحمان ضعف باشد، نم توانیم کاری بکنیم، روح را قوی کنید، قلب خودتان را قوی کنید، به خدا منقطع بشوید. اینهمه ادعیه ای که وارد شده است و همه را دعوت کرده است به اینکه...به خدا بکنید برای اینکه او مرکز قدرت است. اینهمه دعوت شده است که به کس دیگری غیر خدا متشبث نشوید، برای اینکه به شما تزریق کنند قوت را، که شما یک پشتوانه عظیم دارید و او خداست. کسی که خدا را دارد، از جه باید بترسید؟ (22)





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  13. تشكر

    roya1000 (10-04-2020)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    (4) (مسئله تکبر و راههای مبارزه عملی با تکبر)

    سوال: مسئله تکبر که از اهم مباحث اخلاقی است در قرآن کریم و روایات متعدد، مکرر، به آن اشاره شده استدعا دارد طریقه عملی رهایی از این خصیصه زشت را بیان فرموده، سپس جهت تبرک و تیمن آیه و روایتی را به عنوان استشهاد در این باب بیان فرمائید.
    اگر در صدد اصلاح نفس برآمدی، طریق عملی آن نیز با قدری مواظبت، سهل و آسان است، و در این طریق با همت مردانه و حریت فکر و بلندی نظر، به هیچ مخاطره، تصادف نمی کنی. تنها راه غلبه به نفس اماره و شیطان و راه نجات بر خلاف میل آن ها رفتار کردن است. هیچ راهی بهتر برای سرکوبی نفس، از اتصاف به صفت متواضعین، و رفتار کردن مطابق رفتار و سیره آن ها نیست. در هر مرتبه از تبکر که هستی و اهل هر رشته عملی و علمی و غیر آن که هستی، بر خلاف میل نفسانی چندی عمل کن، با تنبهات علمی و تفکر در نتایج دنیایی و آخرتی، امید است راه، آسان و سهل شده، نتیجه مطلوبه بگیری.
    اگر نفس از تو تمنا کرد که صدر مجلس را اشغال کن و تقدم بر همقطار خود پیدا کن، تو بر خلاف میل آن رفتار کن. اگر تانف (23) می کند از مجالست با فقرا و مساکین، تو دماغ (او) را به خاک مالیده، با فقرا مجالست کن، هم غذا شو، همسفر شو، مزاح (کن)، ممکن است نفس از راه بحث با تو پیش آید و بگوید تو دارای مقامی، باید مقام خود را برای ترویج شریعت حفظ کنی. با فقرا نشستن، وقع (24) تو را از قلوب می برد. مزاح با زیر دستان تو را کم وزن می کند. پایین نشستن در مجالس تو را از مقام تو کاسته می کند، آن وقت خوب نمی توانی به وظیفه شرعی خود اقدام کنی.
    بدان تمام این ها دام های شیطان و مکائد نفس است. رسول اکرم صلی الله و علیه و آله موقعیتش در دنیا از حیث ریاست از تو بیش تر بود و سیره اش آن بود که دیدی....باید وارد مجاهده با قصد خالص شد. البته آن وقت نفس اصلاح می شود. تمام صفات نفسانیه قابل اصلاح است، لیکن در اول امر، کمی زحمت دارد. آن هم بعد از ورود در اصلاح، سهل و آسان می شود. عمده به فکر تصفیه و اصلاح افتادن است و از خواب بیدار شدن است. منزل اول انسانیت یقظه (25) است. و آن بیدار شدن از خواب غفلت و هشیار شدن از سکر (26) طبیعت است. و فهمیدن این که انسان مسافر است. و هر مسافر، زاد و راحله میخواهد. زاد و راحله انسان، خصال خود انسان است. مرکوب این سفر پرخوف و خطر، و این راه تاریک و باریک و صراط احد از سیف و ادق از شعر، (27) همت مردانه است... (28)
    شیطان که تکبر به خدا نکرده بود. تکبر کرد به آدم که مخلوق حق است. گفت: خلقتنی من نار و خلقته من طین. (29) خود را بزرگ شمرد و آدم را کوچک. تو آدم زاده ها را کوچک شماری و خود را بزرگ. تو نیز از اوامر خدا سرپیچی کنی: فرموده فروتن باش، تواضع کن با بندگان خدا. تکبر کنی، سرافرازی نمایی. پس چرا فقط شیطان را لعن می کنی؟ نفس خبیث خودت را هم شریک کن در لعن. همان طور که شریک با او در این رذیله یی. تو از مظاهر شیطانی مجسمی. شاید صورت برزخی و قیامتی تو، شیطان باشد. (30)
    در کافی شریف، از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که در جهنم وادی (ای) است از برای متکبران که آن را سقر گویند. به خدای تعالی شکایت کرد از شدت حرارت خود و خواهش کرد که اذن دهد که تنفس کند. پس نفس کشید و جهنم از آن محترق شد. (31)
    عزیز! انسان اگر احتمال صدق این طور احادیث را بدهد، باید بیشتر از ما در صدد علاج نفس برآید. جائی که چیزی خود محل عذاب و آتش است، از شدت حرارت به ناله درآید و از نفس آن جهنم محترق شود، آیا ما با این عذاب باید چطور به سر بریم؟ آیا برای این چند روزه سرکشی و بزرگی فروشی به بندگان خدا،یا تکبیر به عبادت و اطاعت خدا، چطور خود را حاضر کنیم از برای چنین عذابی که جهنم را به فریاد در آورد؟ وای به حال غفلت و سرمستی ما. امان از این بی هوشی و خواب سنگین ما. (32)





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  15. تشكر

    roya1000 (10-04-2020)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    (5) (راههای کنترل غضب در انسان)


    سوال: اماما غضب یکی از رذیله های اخلاقی است که در روایات پیرامون آن و آثار وحشت آور آن فرمایشات زیادی شده است استدعا دارد راجع به علاج و راههای کنترل غضب رهنمودهائی بفرمائید؟
    پس از آن که انسان عاقل در حال سکونت نفس و خاموشی غضب، ملاحظه مفاسد آن و مصالح کظم غیظ را نمود، لازم است بر خود حتم کند که با هر قیمتی است و با هر رنج و زحمتی ممکن است، این آتش سوزان و نائره فروزان را از قلب خود فرو نشاند، و دل خود را از ظلمت و کدورت آن صافی نماید. و این با قدری اقدام و برخلاف نفس و خواهش آن رفتار نمودن و تدبر نمودن در عواقب امر و نصیحت نمودن نفس، کاری است بس ممکن. چنان چه تمام اخلاق فاسده و ملکات زشت را می توان از ساحت نفس خارج کرد،و جمیع محاسن و ملکات حسنه را می توان در قلب وارد کرد و روح را با آن متجلی نمود. (33)
    از برای علاج غضب در حال اشتعال آن نیز، علاج علمی و عملی است.
    اما علمی، تفکر در این امور که ذکر شد، که آن نیز خود را طریق معالجات علمیه است، در این حال.
    اما عملی، پس عمده آن انصراف نفس است در اول پیدایش آن.
    چون این قوه، مصل آتش کم کم اشتعال پیدا می کند و رو به اشتداد می گذارد تا این که تنورش سوزان و نائره اش سخت فروزان شود، و عنان را از دست انسان بکلی بگیرد، و نور عقل و ایمان را خاموش کند، و چراغ هدایت را یکسره منطفی نماید، و انسان را بیچاره و ذلیل کند. باید انسان ملتفت باشد تا اشتعال آن زیاد نشده، و نائره آن شدت پیدا نکرده، خود را به وسایلی منصرف کند، یا به تغییر حال. اگر نشسته است، برخیزد، و اگر ایستاده است، بنشیند یا به ذکر خدای تعالی اشتغال پیدا کند. بلکه بعضی ذکر خدا را در حال غضب واجب دانند، و یا مشغول کارهای دیگر شود و (34)
    اما شخص شجاع در جمیع این امور به خلاف آن است. کارهایش از روی رویه و میزان عقل و طمانینه نفس (است) در موقع خود غضب می کند و در موقع خود حلم و بردبای کن. و هر چیز، او را حرکت ندهد و به غضب نیاورد، و در موقع غضب به اندازه غضب کند، و با تمیز و عقل، انتقام کشد.
    می فهمد از که انتقام کشد و به چه اندازه و به چه کیفیت انتقام کند و از که عفو و اغماض نماید. در وقت غضب، عنان عقلش در دستش است و به حرف های زشت و اعمال ناهنجار مبادرت نکند و کارهایش همه از روی میزان عقل و شرع و عدل و انصاف است. به طوری اقدام کند که در آخر کار پشیمان نشود. (35)
    توجه به خودتان باید داشته باشید. هر شخصی باید خودش را محاسبه کند. یکی از مناطق سیر، محاسبه آدم است، نوع انسان مراقبت از خودش بکند در روز که مشغول عمل است که خلاف نکند، شب هم که، آخر شب هم که می رود منزل از خودش محاسبه کند، مثل یک کسی که از او استنطاق می خواهد بکند، بازرسی می کند، خودش بازرسی کند ببیند که امروز چه کرده است. شما از خودتان هر شب بازرسی کنید. (36)





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  17. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    (6) (حیله های شیطان در انسان بواسطه رحمت الهی و شفاعت ائمه اطهار)

    سوال: همانطوری که حضرتعالی استحضار دارند انسان فی الواقع در محدوده عمر خود عمل می نماید و هر کس عمری مشخص و محدود دارد و قطعاً عامل رستگاری انسان منوط به انجام عمل صالح است ولی بعضاً دیده می شود که بعضی از انسانها به جای انجام عمل صرفاً به رحمت الهی امید دارند و در واقع با این ایده و روش دست از عمل برداشته و در انجام اوامر الهی و اطاعت حق تعالی صرفاً به رحمت حق تعالی امیدوارند. استدعا دارد در خصوص ابعاد این مسئله و استفاده از فرصتها و حدود رحمت الهی و نوع وظیفه مکلف بیاناتی بفرمائید؟
    بدان شیطان ملعون و نفس خبیث اماره بالسوء انسان را از طرق بسیاری مغرور می کنند و به هلاکت ابدی همیشگی می کشانند، و آخر تیری که در کمان دارند مغرور کردن انسان است در اوایل امر به رحمت حق و انسان را به واسطه این غرور از عمل باز می دارند. و این اتکال به رحمت از مکائد شیطان و غرور آنست. و شاهد و دلیل آن این است که ما در امور دنیایی به هیچ وجه اتکال به رحمت حق تعالی نداریم و یکسره اسباب طبیعی و ظاهری را مستقل و کارکن می دانیم بطوری که گویی در عالم، موثری جز اسباب ظاهری نیست. و در امور اخروی غالباً اتکال به رحمت حق در گمان خود می کنیم و از دستورات خدا و رسول صلی الله علیه و آله غفلت می نماییم، گویی خداوند ما را قدرت عمل نداده و راه صحت و سقم نیاموخته. (37)
    حق تعالی ستار است، ولی غیور هم هست. ارحم الراحمیناست، ولی اشد المعاقبین هم هست. (38)
    رحمت خدا الان به تو احاطه کرده، رحمت صحت و سلامت و حیات و امنیت و هدایت و عقل و فرصت و راهنمایی اصلاح نفس. در هزاران رحمت گوناگون حق تعالی غوطه وری (39) و استفاده از آن ها نمی کنی و اطاعت شیطان می کنی. اگر از این رحمت ها در این عالم استفاده نکنی، بدان که در آن عالم نیز بی بهره هستی از رحمت های بی تناهی حق و از شفاعت شفیعان نیز محروم مانی. جلوه شفاعت شافعان در این عالم، هدایت آن ها است و در آن عالم، باطن هدایت، شفاعت است. تو از هدایت اگر بی بهره شدی، از شفاعت بی بهره یی و به هر قدر هدایت شدی، شفاعت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مثل رحمت حق مطلق است. محل قابل باید از او استفاده کند. (40)
    ای عزیز! ملتفت باش که رجا را از غرور تمیز دهی. ممکن است اهل غرور باشی و گمان کنی اهل رجا هستی و تمیز آن از مبادی آن سهل است. ببین این حالتی که در تو پیدا شده و بدان خود را رجی می داند از تهاون (41) به اوامر حق و کوچک شمردن حق و اوامر او پیدا شده یا از اعتقاد به سعه رحمت و غظمت آن ذات مقدس؟ و اگر تمیز آن نیز مشکل است، از آثار می توان تمیز داد. اگر عظمت حق در دل باشد و قلب مومن به احاطه رحمت و عطای آن ذات مقدس باشد، قیام به اطاعت و عبودیت می کند. چون تعظیم و عبادت عظیم و منعم از فطریات است و تخلف ناپذیر است. پس اگر با قیام به وظایف عبودیت و جد و جهد در طاعت و عبادت، اعتماد به اعمال خود نداشت باشی و آن ها را به چیزی نشمری، و امید به رحمت حق و فضل و عطای او داشته باشی و خود را به واسطه اعمال خود، مستوجب هر ذم و لوم و سخط و غضب بدانی، و تکیه گاه تو رحمت وجود جواد علی الاطلاق باشد، دارای مقام رجا هستی، و شکر خدای تبارک و تعالی کن و از ذات مقدس بخواه که آن را در قلب تو محکم کند، و مقام بالاتر از آن را به تو عنایت فرماید. و اگر خدای نخواسته، متهاون به اوامر حق بودی، و بی اهمیت و ناچیز شمردی فرموده های ذات اقدس را، بدان که آن غرور است که در دل تو پیدا شده از مکائد شیطان و نفس اماره تو. اگر ایمان به سعه رحمت و عظمت داشتی، اثری از آن نمایان بود در تو. مدعی که علمش مخالف با دعوایش باشد خود مکذب خود است. (42)
    الحال، قدری با نظر اعتبار اندیشه کن و اهمیت مقام و بزرگی موقف را با دیده بصیرت بنگر و با جدیت تمام قیام به امر کن. کلید در سعادت و درهای بهشت و کلید در شقاوت و درهای جهنم در این دنیا در جیب خود تو است می توانی درهای بهشت و سعادت را به روی خود مفتوح کنی و می توانی بخلاف آن باشی. زمام امر در دست تو است، خدای تبارک و تعالی حجت را تمام و راههای سعادت و شقاوت را نموده و توفیقات ظاهری و باطنی را عطا فرموده، آنچه از جانب او و اولیای او است تمام، اکنون نوبت اقدام ما است، آنها راهنمایند و ما راهرو. آنها عمل خود را انجام دادند به وجه احسن و عذری باقی نگذاشتند و لحمه ای کوتاهی نکردند، تو نیز از خواب غفلت برخیز و راه سعادت خود را طی کن و از عمر و توانایی خود استفاده نما که اگر وقت بگذرد و این نقد عمر و جوانی و گنج قوت و توانائی از دستت برود جبران ندارد. (43)
    و از دامهای بزرگ ابلیس، آن است که در ابتدا بنده را به غرور کشانده، و او را به این وسیله افسار گسیخته کند، و از معاصی کوچک به بزرگ و از آن به کبائر و موبقات کشد. و چون مدتی بدین منوال با او بازی کرد و او را به خیال رجاء به رحمت، به وادی غرور کشاند، در آخر کار، اگر در او نورانیتی دید که احتمال توبه و رجوع داد، او را به یاس از رحمت و قنوط کشاند و به او گوید: از تو گذشته و کار تو اصلاح شدنی نیست و این دام بزرگی است که بنده را از در خانه خدا رو گردان کند، و دست او را از من رحمت الهی کوتاه نماید. (44)
    ای عزیز! اکنون که فرصت است و سرمایه عمر عزیز در دست است و طریق سلوک الی الله مفتوح است و درهای رحمت حق باز است و سلامتی و قوت اعضاء و قوا برقرار است و دار الزرع عالم ملک بر پا است همتی کن و قدر این نعم الهیه را بفهم و از آنها استفاده نما و کمالات روحانیه و سعادات ازلیه ابدیه را تحصیل کن، و از این همه معارف که قرآن شریف آسمانی و اهل بیت عصمت علیهم السلام در بسیط ارض طبیعت مظلمه بسط دادند و عالم را به انوار ساطعه الهیه روشن فرمودند تو نیز بهره ای بردار، و ارض طبیعت مظلمه خود را به نور الهی روشن کن و چشم و گوش و لسان و دیگران قوای ظاهره و باطنه را به نور حق تعالی منور کن. (45)
    ای عزیز! تا این نعمت بزرگ الهی و این نقد عمر خدا داد، موجود است، برای روزهای گرفتاری و بیچارگی همتی کن و خود را از آن سختیها و بدبختیها که در پیش رو داری نجات ده که امروز، در دار تغیر و تبدل و دار الزرعی، این نتیجه را خوب می توانی حاصل کنی. اگر خدای نخواسته حزب شیطانی در تو غالب باشد و با همین حال، روزگارت سرآید و دستت از این عالم کوتاه شود دیگر جبران شدنی نیست، آن روز حسرتها و ندامتها فایده ندارد. (46)





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  18. تشكر

    roya1000 (10-04-2020)

  19. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    (7) (دنیاطلبی و آثار سوء آن)


    سوال: دنیاطلبی منشا تمام مفاسد و گمراهی و انحطاط انسانها در تمام اعصار بشر بود. و غالباً کسانی که در مقابل دعوت انبیاء و ائمه علیهم السلام می ایستادند این خصیصه پست در نهادشان ریشه دوانده بوده است لذا مسئله دنیاطلبی بعنوان مانعی جدی برای یک سالک مطرح است حضرتعالی در زمینه ای چه تحلیلی و برداشتی دارید؟
    اگر کسی اندکی تامل کند در عواقب امر اهل دنیا و عشاق آن و مفاسدی که از آنها بروز کرده و ننگهائی که از آنها به یادگار مانده که صفحات تاریخ را سیاه و ننگین نموده، که تمام آن از حب جاه و مال و بالجمله حب دنیا بوده، و تفکر کند در اخبار و آثاری که از اهل بیت عصمت و طهارت در مذمت حب دنیا وارد شده و مفاسدی که در دین دنیا بر آن مترتب است، تصدیق می کند که با هر قیمت هست و با هر فشار و ریاضتی میسور و ممکن باشد قطع این فساد را از صحنه قلب بکند و این ظلمت و کدورت را از فضای دل برکنار کند، لازم است بکند ؛ و این با قدری اقدام و همت تا اندازه ای ممکن است.
    گرچه ترک مطلق از عهده هر کس ساخته نیست، ولی کم کردن آن و شاخ و برگ آن را زدن بسیار ممکن است بلکه می توان گفت سهل است. (47)
    باید دانست که دنیای مذموم در لسان اولیا همان علاقه و حب و توجه به آن است ؛ والا اصل عالم ملک و مشهد شهادت، یکی از مشاهد جمال جمیله حق است و مهد تربیت اولیا و عرفا و علما بالله است و دار التکمیل نفوس قدسیه بشریه و مزرع آخرت است، از اعز مشاهده و منازل است نزد اولیا و اهل معرفت. (48)
    بالجمله، آنچه خار طریق وصول به کمالات و شیطان قاطع الطریق مقام قرب و وصول است و انسان را از حق منصرف می کند و از لذت مناجات با او محروم می نماید و قلب را ظلمانی و کدر می کند، حب به دنیا است که در احادیث شریفه آن را راس کل خطیئه و مجتمع کل معاصی شمرده اند. (49)
    تعلق به این عالم طبیعت، تعلق به این دنیا، این اسباب این می شود که انسان را منحط می کند. ممکن است یک کسی به یک تسبیحی آنقدر تعلق داشته باشد که یک کس دیگری به یک سلطنت این تعلق را داشته باشند، این اولی بیشتر به دنیا چسبیده است و آن دومی کمتر. سلیمان ابن داود هم سلطان بود سلطانی که بر همه چیز حکم می کرد، لکن آن سلطنت یک سلطنتی نبود که دل سلطان را، دل سلیمان ابن داود را به خودش جذب کند. رسول اکرم هم رئیس یک ملت بود و فرمانفرمای ملت بود، لکن این فرمانفرمایی اینطور نبود که او را جذب کند به خودش. فرمانفرمایی در تحت سیطره او بود، نه او در تحت سیطره فرمانفرمایی (50)





    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 14-03-2020 در ساعت 17:06
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  20. تشكر

    roya1000 (10-04-2020)

صفحه 1 از 7 12345 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi