2-اصل آفند1
«آفند عبارت است از به دست آوردن و حفظ ابتکار و آزادی عمل و تحمیل اراده به دشمن.بزرگترین بخش آفند به دست گرفتن ابتکار و آزادی عمل است که بدین وسیله انتخاب هدف ها،محل و زمان و همچنین وسایل لازم برای اجرای مأموریت آسان می گردد.»(فرقانی،امکانی،1381:25)
--------------
.................................................. .............. مدیریت نظامی » شماره 37 (صفحه 121)
علی(ع)در نهج البلاغه به دفعات به این اصل اشاره کرده و با الفاظ و تعابیر مختلف روحیهء جنگاوری و آفندی را در سپاهیان خود زنده کرده است:
«...و اطعنوا الشّزر و نافحوا بالظّبی و صلوا السّیوف بالخطا و اعلموا انّکم بعین اللّه و مع ابن عمّ رسول اللّه.»(نهج البلاغه:خطبهء 66)
«...با گوشهء چشم به دشمن بنگرید و ضربت را از چپ و راست فرود آورید و با تیزی شمشیر بزنید و با گام برداشتن به پیش،شمشیر را به دشمن برسانید و بدانید که در پیش روی خدا و پسر عموی پیامبر قرار دارید.»
و درمورد جنگ با شامیان می فرماید:«همانا شامیان بدون ضربت نیزه های پیاپی هرگز از جای خود خارج نشوند؛ضرباتی که بدن هایشان را سوراخ نماید،چنان که وزش باد از این سو فرو شده بدان سو درآید؛ضربتی که کاسهء سر را بپراکند و استخوان های بدن را خرد و بازوها و پاها را قطع و به اطراف پخش کند.آنان دست برنمی دارند تا آنگاه که دسته های لشگر پیاپی بر آنان حمله کنند و آنها را تیرباران نمایند و سواران ما هجوم آورند و صف هایشان را درهم شکنند و لشگرهای عظیم پشت سر لشگرهای انبوه،آنها را تا شهرهایشان عقب برانند تا اسب ها،سرزمینشان را که روی در روی یکدیگر قرار دارد و اطراف چراگاهایشان و راه های آنان را از زیر سم بکوبند.» (همان:خطبهء 124)
و این سخن پر مغز از حضرت(ع)است که درمورد شامیانی که آب را بر لشگریان آن حضرت بستند،فرمود:«...روّوا السّیوف من الدّماء ترووا من الماء فالموت فی حیاتکم مقهورین و الحیاهء فی موتکم قاهرین.»(همان:خطبهء 51)
«...شمشیرها را از خون آنها سیراب سازید تا از آب سیراب شوید.پس بدانید که مرگ در زندگی توأم با شکست و زندگی جاویدان در مرگ پیروزمندانهء شماست.»
و در نامه ای که به اهل مصر نوشته،می فرماید:
.................................................. ..............
مدیریت نظامی » شماره 37 (صفحه 122)
«...برای جهاد با دشمنان کوچ کنید.خداوند شما را رحمت کند.
در خانه های خود نمانید که به ستم گرفتار و به خواری دچار خواهید شد....»(همان:نامهء 62)