زشتیِ التماس فقیران و تکبّر ثروتمندان
عدّه ای چون به خود مال ارزش داده اند خودشان را در مقابل ثروت و ثروتمندان ذلیل می کنند، در حالی که بنا نیست ما با التماس به دیگران رزق خود را به دست آوریم. رزقی که با التماس به دست می آید یا به جهت این است که چیزی می خواهم که رزقم نیست، یا گناهانی انجام داده ام که رزق خود را از بین برده ام. کاسبی که با کم فروشی و گران فروشی و بدخلقی، به مشتری ها ظلم کرده و از این طریق رزق خود را از خود رانده است، حالا خدا اسیر التماسش می کند، این چوب خداست! پیامبرخدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «اِنَّ الرَّجُلَ لَیُحْرَمُ الرِّزْقَ بِالذَّنْبِ یُصیبُهُ»(1) یعنی انسان به جهت گناه از رزقی که بنا بود به او برسد، محروم می شود.
شیخی گفت: «هر کس در خانقاه ما وارد شود، نانش دهید و از دینش سؤال نکنید، چون خدا چنین کرده است» خدا وجود انسان ها را اراده کرده، چطور رزق آن ها را اراده نکرده است. اگر خدا نمی خواست به انسان رزق دهد، می میراندش و حالا که روح او را قبض نکرده، حتماً می خواهد به او رزق دهد، پس برای طلب رزق جای خواری و ذلّت و
ص: 38
1- نهج الفصاحه،حدیث شماره 624.
التماس نیست. خیلی زشت است انسانی در مقابل انسان دیگر، برای طلب رزق التماس کند و این عمل یک نحوه توهین به خدا است و عملاً این آدم به خداوند سوء ظن دارد و معتقد است خداوند بنده هایش را خلق می کند و رهایشان می نماید. چه زشت است چنین حکمی را به خدا نسبت دادن، و نیز چه زشت است کسی فکر کند آنچه در اختیار دارد مالِ خودش است و متکبّرانه جهتِ دادن مقداری از آن به مردم، اجازه دهد به او التماس کنند. در روایت داریم که حضرت اباعبدالله علیه السلام وقتی سائلی می آمد و تقاضای چیزی می کرد، حضرت در خانه را نیمه باز می کردند و از همان لای در به او آنچه داشتند می دادند، که مبادا سائل چشمش در چشم حضرت بیفتد و خجالت بکشد! و بعد هم می گفتند: ببخشید که کم است.!