نظریه انیشتین
انیشتین دانشمند ریاضی و فیزیک که صاحب نظریه معروف نسبی است می گوید: در جهان چیزی هست که نمی دانم چیست و کاری می کند که نمی دانم چه کاری است (هر چه می دانیم از بضاعت علمی ما است) و تمام عمر همواره در انتظار هستیم. امروز منتظر فردا هستیم و فردا که شد انتظار پس فردا را داریم و پس فردا منتظر هفته بعد آن هفته و منتظر ماه و سال بعد سال منتظر سال های آینده می باشیم. تا وقتی که جوان هستیم تصور می کنیم انتظار ما برای تشکیل خانواده است و پس از ازدواج به وجود آمدن فرزندان و در روزهای سال خوردگی هم مرتباً انتظار فردا را داریم. یک وقت متوجه می شویم که انتظار ما برای وصول فردا هیچ علتی نداشته جز این که منتظر مرگ بودیم. نمی دانیم که ساعت مرگ ما کی فرا می رسد در انتظارش عمر می گذرانیم.
صاحب نظران اندیشمند معتقدند مرگ پایان دردهای جسمانی و روحانی است، نظیر همان خواب لذت بخش؛ پس چرا باید از مرگ هراس داشته باشیم.
باز باید دانست که مرگ برخلاف نظر برخی از مفسرین عادی، دروازه و مرز نیست که بین این جهان و جهان بی پایان کار گذاشته شود و تصور کنیم که وقتی از این مرز عبور کردیم، یعنی مردیم، مسافرت ما به پایان رسیده باشد، نه... بلکه مرگ یکی از مراحل این سفر بی انتهاست؛ باید راه پیمود تا به مقصد رسید.