1- . مذهب فلسفی «سوفسطایی» منسوب به سفسطه، در قرن پنجم قبل از میلاد در یونان به وجود آمد. پیروان آن به «سوفیست» یعنی «دانشور» معروف شدند، ولی اعراب آن را «سوفسطاییه» یا «سفسطایین» نامیده اند. سوفسطاییان هنگام بحث در مسائل فلسفی و اخلاقی و سیاسی به روش جدل، مغالطه و سفسطه پرداختند و معتقد بودند که حقایق، وجودی اصلی ندارد و نسبی است و با اختلاف حالات نفسیه تغییر می یابد، هرکسی هر چه حس می کند معتبر می داند، در حالی که دیگران همان امر را طور دیگر ادراک می کنند و اموری که به حس و ادراک در می آید ثابت نیست، از این رو آن چه انسان درک می کند حقیقت مطلق نیست بلکه نسبی و تعبیر است. معروف ترین حاکم سوفسطایی «پروتاغورس» بوده که گفته است: انسان مقیاس همه چیز است. کلام او را چنین تفسیر کرده اند که در واقع حقیقتی وجود ندارد.
ص:42
که به تمام رازهای بزرگ جهان از قبیل راز خداوند و خلقت و سرنوشت جهان هستی و غیره آراسته است.