تني چند از شهيدان يهودي 8 سال دفاع مقدس

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

به نام خداوند بخشنده مهربان

در تاریخ 2 خرداد ماه سال جاری مراسم تجلیل از هموطنان یثارگر مسیحی، زرتشتی و كلیمی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور نمیندگانی از هموطنان مسیحی، زرتشتی و كلیمی و غلامعلی عادل رئیس مجلس شوری اسلامی و احمد مسجدجامعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار وحدت تهران برگزار شد.


این مراسم كورش نیكنام نمینده زرتشتیان در مجلس شوری اسلامی به نمیندگی از طرف همه هموطنان غیرمسلمان ضمن تقدیر از شجاعت و فداكاری یثارگران از به كار بردن واژه هموطن مسیحی، زرتشتی و كلیمی به جی اقلیت مذهبی ابراز شادمانی كرد و گفت: همه ما در واژه یران، ایرانی بودن شریك هستیم و افتخار می‏كنیم و یك صدا فریاد می‏زنیم ایران مال همه ایرانیان است.



در ادامه سخنان خود از وجود برخی قوانین قضیی درخصوص اقلیت‏هی دینی گله كرد و اظهار داشت: امیدواریم قوانین درخصوص شهادت دادن، ارث و قصاص در مورد اقلیت‏هی دینی اصلاح شود تا بهانه‏ی به دست بیگانگان داده نشود كه بگویند حقوق اقلیت‏ها در ایران رعیت نمی‏شود.


ادامه غلامعلی حداد عادل، رئیس مجلس شوری اسلامی: ضمن دعوت مردم به شركت در انتخابات و تجلیل از یثارگران مسیحی، زرتشتی و كلیمی اظهار داشت: خون عزیزان مسیحی، زرتشتی و كلیمی با خون جوانان ما مسلمانان همراه شد و خرمشهر كه خونین شهر شده بود را در سوم خرداد آزاد كرد.



خاتمه این مراسم، طی مراسمی از تعدادی از یثارگران جوامع مسیحی، زرتشتی و كلیمی تقدیر به عمل آمد كه از جامعه كلیمی ایران آقیان: دكتر سیامك مره‏ صدق، دكتر منصور یشاریم، دكتر جهانبخش قهرمانی (جانباز 70%) و دكتر یونس حمامی لاله زار به عنوان نمینده


بیمارستان دكتر سپیر واحد خیریه كلیمیان معرفی شدند.



حاشیه: گروه كرال هموطنان مسیحی، زرتشتی و كلیمی با اجری چندین سرود در این مراسم هنرنمیی كردند.

تنی چند از شهدی كلیمی یرانی عبارتند از:






شهید مهندس شهرام زرینی



1337 در كرمانشاه
شهادت كرمانشاه 29 دی 1365







شهید فریبرز موریم



1338 در قصرشیرین

شهادت عملیات والفجر 30 بهمن 1361









شهید اسحاق تیزابی



1337 در

شهادت 5 اسفند 1359







شهیــد سیروس حكیـمیان


شــهادت جبـهه مــدیران 7 آبـان







حمید نهاوندی



1332 در

شهادت پادگان عشرت‏ *

آباد تهران 22 بهمن

مصاحبه با جهانبخش قهرماني مجروح جنگي كليمي

مرجان ابراهيمي

* لطفا خودتان را معرفي كنيد:

** اينجانب جهانبخش قهرماني فرزند باباجان در سال 1344 در يكي از روستاهاي استان كرمانشاه متولد شدم و اكنون نيز ساكن شهر كرمانشاه هستم.


* در مورد وضعيت تأهل خود بگوييد :



** من در سال 1374 ازدواج كردم كه ثمره اين پيوند دو دختر به نام‏هاي استر و آذين، شش و چهار ساله مي‏باشد و در اينجا از همسر فداكار و فرزندانم كه بار مشكلات را همراه من به دوش مي‏كشند و موفقيت‏هايم را مديون آنها هستم قدرداني مي‏كنم.



* در مورد وضعيت تحصيلي و شغلي خود توضيح بدهيد:



** پس از به اتمام رساندن دوران دبيرستان به خدمت مقدس سربازي اعزام گرديدم و پس از آن در سال 1367 در كنكور سراسري در رشته داروسازي دانشگاه شهيد بهشتي پذيرفته شدم و داراي مدرك دكتراي داروسازي هستم و سپس در شهر كرمانشاه اقدام به تأسيس داروخانه نمودم و اكنون هم در اين مكان شاغل مي‏باشم.



* انگيزه شما براي شركت در جبهه ‏هاي جنگ چه بود؟



** به نظر من زمان جنگ، زماني بود كه مملكت محتاج به مردان شجاع جهت دفاع از ايران بود و من وظيفه حتمي خود دانستم كه به عنوان فردي از افراد جامعه دينم را نسبت به وطنم ادا كنم و به خدمت مقدس سربازي اعزام گردم و گام كوچكي جهت خدمت به مملكتم بردارم.





* چه سالي به جبهه اعزام شديد و در چه منطقه‏ اي مشغول به خدمت بوديد؟



** در سال 1363 به جبهه‏ هاي جنگ اعزام گرديدم و در منطقه جنوب، قسمت شرهاني مشغول به خدمت بودم.






* در چه تاريخي و كجا مجروح گشتيد؟



** در روز 26 دي ماه سال 1364 در منطقه عملياتي شرهاني در جنوب بر اثر انفجار به شدت مجروح گرديدم و اكنون جانباز هفتاد درصد از ناحيه دو پا مي‏باشم و با وجودي كه با مشكلاتي مواجه هستم، اما خوشحالم كه توانستم در راه دفاع از كشورم قدم بردارم و اين خود مسبب تسكين دردهايم مي‏باشد و اين طرز تفكر موجب گرديده كه مشكلات خود را اول با مدد خداوند متعال و بعد با كمك خانواده‏ام تا حد زيادي هموار سازم.



* خاطره ‏اي از جنگ براي ما تعريف كنيد:



** به نظر من جنگ سراسر خاطره است، اما شيرين‏ترين خاطره من مربوط به روز آزادي خرمشهر است. اگر چه اين روز فراموش ناشدني مربوط به 3 خرداد 1361 و زماني بود كه من يك محصل دبيرستاني بودم و هنوز به جنگ نرفته بودم اما اين روز برايم باشكوه و شاد بود. متأسفانه آن زمان علي‏رغم ميل شديد قلبيم امكان مراجعه به آن منطقه و مشاهده از نزديك صحنه‏هاي شادماني مردم را نداشتم ولي از تلويزيون شاهد شادماني مردم بودم و خودم را نيز در اين جشن سهيم مي‏دانستم. آن روز نه تنها در خرمشهر بلكه در همه شهرها جشن و شادماني برپا بود و در شهر ما كرمانشاه هم مردم در كوچه و خيابان‏ها با پخش كردن شيريني خرسندي خود را اعلام مي‏داشتند. من از همان روز عزمم را جزم كردم كه بعد از اتمام دبيرستان سريعاً به جبهه‏ هاي نبرد حق عليه باطل بپيوندم و از ميهنم دفاع كنم.
http://rozup.ir/view/3144641/00003.jpg

منبع:::http://kohne_sarbaz_iran.rozblog.com/Forum/Post/2072

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

**************************

*************************

**************************

**************************