صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 31

موضوع: تفسیر سوره واقعه

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نکته ها:
    * هیچ چیز و هیچ کس بدون اراده خداوند نمی تواند در جهان تأثیر گذارد.بنابراین،اعتقاد به تأثیر ستارگان در زندگی انسان خرافه ای بیش نیست و هیچ کس ستاره ی بختی در آسمان ندارد که موجب خوش بختی یا بد بختی او شود.امام کاظم علیه السلام فرمود:خداوند،ستارگان را ستایش کرده و به جایگاه آنها سوگند یاد نموده است. [60]
    * «مَواقِعِ النُّجُومِ» به محل استقرار و حرکت ستارگان گفته می شود.سوگند به مسیر گردش کرات آسمانی مهم تر از سوگند به خود آنهاست،چون عظمت و وسعت مواقع نجوم،هزاران برابر کرات است.
    پیام ها:
    1- خداوند در این سوره،فکر انسان را از نطفه و بذر و آب و آتش تا مسیر حرکت کرات آسمانی جولان می دهد. أَ فَرَأَیْتُمْ ما تُمْنُونَ ... فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ
    2- خداوند،گاهی به چیزهای کوچکی مانند انجیر سوگند یاد می کند، «وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ» و گاهی به کهکشان و مسیر ستارگان.آری برای خداوند کوچک و بزرگ،کاه و کوه یکی است. «فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ»
    3- هر ستاره ای،مدار و مسیر حرکت منظّم و مخصوص به خود دارد. «بِمَواقِعِ النُّجُومِ»
    4- بشر به تمام مسیرهای کرات آگاه نیست و علم نجوم و کیهان شناسی انسان علی رغم تلاش او ناقص است. «لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ»
    إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ«77» فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ«78»
    همانا آن قرآن کریم است.که در کتاب محفوظی جای دارد.
    لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ«79» تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ«80»
    جز پاکیزگان به آن دست نزنند.فرو آمده از سوی پروردگار جهانیان است.

    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نکته ها:
    * ظاهراً مراد از «کِتابٍ مَکْنُونٍ» ،همان لوح محفوظ است،زیرا در سوره بروج آمده: «بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ»[61]و در این سوره می خوانیم: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ»
    * در قرآن،خداوند و آنچه مربوط به اوست،به صفت«کریم»متّصف شده اند:
    خداوند،کریم است. «ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ»[62]
    قرآن،کریم است. «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ»[63]
    رسول خدا،کریم است. «وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ کَرِیمٌ»[64]
    واسطه نزول وحی(جبرئیل)،کریم است. «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ»[65]
    حضرت علی علیه السلام در خطبه 152 نهج البلاغه،اهل بیت را«کرائم القرآن»می نامد.
    انسان نیز به عنوان برترین مخلوق الهی،مورد کرامت است. «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ» [66]
    * تلاوت الفاظ و فهم لغات قرآن،برای همه ممکن است،امّا تماس با روح قرآن،طهارتی مخصوص می خواهد. «لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» [67]لذا نفرمود:
    «لا یقرئه و لا یفهمه الاّ المطهّرون»بلکه فرمود: «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» و تماس،معنای خاص دارد.چنانکه در روایت آمده است:تنها مقرّبان درگاه الهی با قرآن تماس پیدا می کنند.[68]
    * قرآن،کریم است،زیرا:
    سرچشمه آن از لوح محفوظ و کتاب مکنون است. «فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ»
    واسطه آن،فرشتگان و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام،همه مطهّرند. «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»
    و هدف آن تربیت جهانیان است. «تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ»
    * قرآن،مطهّر است، «صُحُفاً مُطَهَّرَهً» [69]و تنها پاکان می توانند آن را مس کنند. «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»
    * قرآن،چنان نیست که دشمنان آنان را توصیف می کردند.نه خیالپردازی ذهن پیامبر است، «تُمْلی عَلَیْهِ» [70]نه افسانه و غیر واقعی، «إِنْ هذا إِلاّ أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ» [71]نه آموخته هایی از
    دیگران، «یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ»[72]و نه کار گروهی هم فکر، «أَعانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ»[73]،بلکه از جانب پروردگار جهانیان برای رشد انسان نازل شده است. «تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ»
    * قرآن،کلید کرامت و عزّتِ فرد و جامعه است.نگاه به آن،تلاوت آن،تدبّر در آن،حفظ آن، استدلال به آن و پندگیری از آن مایه ی رشد و کرامت انسان است. «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ»
    قرآن،در مسائل فردی،خانوادگی،اجتماعی،اقت صادی،سیاسی،عبادی،نظامی،اخ لاقی، اعتقادی،تربیتی و فرهنگی،به انسان نور و روشنایی می دهد. «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ»
    در قرآن،حرف سست،زشت،ناموزون و دور از منطق نیامده است. «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ»
    امضاء


  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پیام ها:
    1- خداوند،برای بزرگ ترین سند تشریع یعنی قرآن،به بزرگ ترین بخش تکوین یعنی کهکشان ها،سوگند یاد کرده است. فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ ... إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ
    2- قرآن،با نهایت کرامت،معارف خود را در اختیار قرار داده و هر کس می تواند به گونه ای از آن بهره گیرد. «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ»
    3- قرآن،تنها الفاظ و عبارات نیست،محتوایی والا دارد که در نزد خداوند محفوظ و مکنون است. «فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ»
    4- بهره بردن از قرآن آدابی دارد.افراد بی وضو حق دست زدن به آن را ندارند.[74]
    «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»
    5-حقایق بلند قرآن را افراد آلوده به شرک و کفر و نفاق و عناد درک نمی کنند.
    «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»
    6- قرآن،جلوه ای از ربوبیّت خداوند و برنامه ای جامع برای رشد و تربیت انسان است. «تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ»
    أَ فَبِهذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ«81»
    آیا شما با این سخن(الهی)،با سبکی و سستی برخورد می کنید؟
    وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ«82»
    و(سهم و)رزق خود را تکذیب آن قرار می دهید؟
    امضاء


  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نکته ها:
    * «مُدْهِنُونَ» از«دهن»به معنای روغن است.مداهنه،گاهی به معنای مدارا و ملایمت و گاهی سستی و ضعف می آید.
    * اکرم صلی الله علیه و آله همراه با عدّه ای در حال مسافرت بودند که با کمبود آب مواجه شدند و عطش بر مردم غلبه کرد.پیامبر صلی الله علیه و آله دست به دعا برداشتند و باران بارید و همه را سیراب کرد.در این میان یکی گفت:این باران به خاطر طلوع فلان ستاره است(نه دعای پیامبر)! که این آیه نازل شد. «وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ» و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:به جای شکر روزی هایتان،تکذیب می کنید.[75]
    آری همواره در جامعه افرادی وجود دارند که موجودیّت و شخصیّت خود را در مخالفت با دیگران می بینند و تمام هنر خود را در کوک کردن ساز مخالفت بکار می گیرند.اگر همه موافق باشند او مخالفت می کند و اگر همه مخالف باشند،او موافق است.او کار به دلیل ندارد و دوست دارد همیشه بر خلاف دیگران حرکت کند و این نگرش در حرکات و گفتار و برخوردهای شخصی او نمایان است.او سعی می کند در چگونگی اصلاح سر و صورت یا رنگ و نوع لباس،یا لحن و صوت و استفاده از الفاظ و اصطلاحات و یا نوشتار،حتی در نام گذاری فرزند،رفتاری غیر متعارف و انگشت نما داشته باشد و به این طریق خود را جدا و بهتر از دیگران مطرح کند.
    امضاء


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پیام ها:
    1- هر چه قداست و عظمت بیشتر باشد،سهل انگاری خطرناک تر و توبیخ بیشتر است. «أَ فَبِهذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ»
    2- مداهنه و سازشکاری در برابر اصول مسلّم دین،پذیرفته نیست. إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ ... أَ فَبِهذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ
    3- سهل انگاری،سستی و سازش در دین،به تدریج انسان را به انکار وادار می کند. «أَ فَبِهذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ»
    فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ«83» وَ أَنْتُمْ حِینَئِذٍ تَنْظُرُونَ«84»
    پس چرا آنگاه که جان به گلوگاه رسد.و شما در آن هنگام نظاره می کنید.
    وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَ لکِنْ لا تُبْصِرُونَ«85»
    و ما از شما به آن(محتضر)نزدیک تریم،ولی نمی بینید.
    فَلَوْ لا إِنْ کُنْتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ«86» تَرْجِعُونَها إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ«87»
    پس اگر شما(در برابر اعمالتان)مجازات شدنی نیستید،چرا آن جان را (در حال احتضار به بدن خود)بر نمی گردانید اگر راست می گویید؟
    امضاء


  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نکته ها:
    * اگر منکران معاد در قدرت خداوند برای مبعوث کردن مردگان شک دارند،آیا قدرت او را در گرفتن جان انسان ها،انکار می کنند؟ صحنه جان دادن محتضر را می بینند که احدی هیچ کاری نمی تواند بکند،عجز خود و قدرت نمایی او را در حال احتضار دیده اند،همان قدرت که می تواند جان را بگیرد،می تواند جان را باز گرداند.اگر مرگ به اراده و تقدیر الهی نبود و اتّفاقی بود،چاره جویی و جلوگیری از آن امکان داشت.
    * برای منکران باید استدلال آورد،چنانکه در آیات متعدّد این سوره خداوند بارها استدلال آورده است. «أَ فَرَأَیْتُمْ ما تُمْنُونَ» ، «أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ» ، «أَ فَرَأَیْتُمُ النّارَ الَّتِی تُورُونَ» ،البتّه
    گاهی هم باید با نشان دادن صحنه عجزشان آنان را تحقیر کرد،چنانکه در این آیات خداوند خطاب به آنان می فرماید:همه شما قدرت دور کردن مرگ و زنده نگه داشتن عزیزتان را در لحظه احتضار ندارید.
    * خداوند،به همه بندگان،خوب یا بد،نزدیک است. «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ» آنچه مهم و ارزشمند است این که ما با ایمان و عمل صالح به خدا نزدیک شویم.
    * «مدین»از«دین»به معنای جزاست و لذا «یَوْمِ الدِّینِ» یکی از نام های قیامت است:
    «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»
    * نگاه،غیر از دیدن است،چه بسا انسان به چیزی نگاه می کند،اما آن را نمی بیند و در فکر چیز دیگری است. تَنْظُرُونَ ... لکِنْ لا تُبْصِرُونَ
    پیام ها:
    1- لحظه ی احتضار و مرگ،برای همه حتمی است. «إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ» (کلمه «إِذا» در موارد حتمی الوقوع بکار می رود)
    2- خروج روح از بدن،از مجرای تنفسی و حلقوم است. «بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ»
    3- خداوند برای برطرف کردن تردید معاد،هم قدرت خود را در حیات مطرح می کند و هم در حال مرگ و به این طریق اتمام حجّت می کند. «بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ»
    4- خداوند،از نزدیک ترین افراد به انسان،نزدیک تر است.نزدیکی دیگران جسمی است و نزدیکی او ناشی از احاطه کامل به مخلوق است. «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ»
    5-معاد و کیفر و پاداش اخروی قطعی است. «إِنْ کُنْتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ» (بکارگیری فعل ماضی برای بیان آینده،نشانه حتمی و قطعی بودن آن است)
    فَأَمّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ«88» فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّهُ نَعِیمٍ«89»
    پس اگر او(محتضر)از مقرّبان باشد.راحت و رحمت و بهشت پر نعمت، روزی او خواهد بود.
    وَ أَمّا إِنْ کانَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ«90» فَسَلامٌ لَکَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ«91»
    و امّا اگر از اصحاب یمین باشد،(به او گفته می شود:)از طرف اصحاب یمین(که هم فکران تو هستند)به تو سلام باد.
    وَ أَمّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضّالِّینَ«92» فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ«93» وَ تَصْلِیَهُ جَحِیمٍ«94» إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ«95»
    و امّا اگر از تکذیب کنندگان گمراه باشد،با آبی جوشان پذیرایی می شود.
    و ورود به دوزخ(جزای اوست).همانا این مطلب،حق و یقینی است.
    فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ«96»
    پس به نام پروردگار بزرگوارت تسبیح کن.
    امضاء


  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پیام ها:
    1- لحظه ی احتضار و مرگ،برای همه حتمی است. «إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ» (کلمه «إِذا» در موارد حتمی الوقوع بکار می رود)
    2- خروج روح از بدن،از مجرای تنفسی و حلقوم است. «بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ»
    3- خداوند برای برطرف کردن تردید معاد،هم قدرت خود را در حیات مطرح می کند و هم در حال مرگ و به این طریق اتمام حجّت می کند. «بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ»
    4- خداوند،از نزدیک ترین افراد به انسان،نزدیک تر است.نزدیکی دیگران جسمی است و نزدیکی او ناشی از احاطه کامل به مخلوق است. «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ»
    5-معاد و کیفر و پاداش اخروی قطعی است. «إِنْ کُنْتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ» (بکارگیری فعل ماضی برای بیان آینده،نشانه حتمی و قطعی بودن آن است)
    فَأَمّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ«88» فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّهُ نَعِیمٍ«89»
    پس اگر او(محتضر)از مقرّبان باشد.راحت و رحمت و بهشت پر نعمت، روزی او خواهد بود.
    وَ أَمّا إِنْ کانَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ«90» فَسَلامٌ لَکَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ«91»
    و امّا اگر از اصحاب یمین باشد،(به او گفته می شود:)از طرف اصحاب یمین(که هم فکران تو هستند)به تو سلام باد.
    وَ أَمّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضّالِّینَ«92» فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ«93» وَ تَصْلِیَهُ جَحِیمٍ«94» إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ«95»
    و امّا اگر از تکذیب کنندگان گمراه باشد،با آبی جوشان پذیرایی می شود.
    و ورود به دوزخ(جزای اوست).همانا این مطلب،حق و یقینی است.
    فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ«96»
    پس به نام پروردگار بزرگوارت تسبیح کن.
    امضاء


  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نکته ها:
    * «روح»به معنای راحت و آسایش و رحمت است. «رَیْحانٌ» به گیاهان خوشبو و معطّر گفته می شود،همچنین به معنای رزق و روزی نیز آمده است. «تَصْلِیَهُ» از«صلی»به معنای چشیدن،بریان شدن و افتادن است.
    * آغاز این سوره،مردم را به سه دسته تقسیم کرد: «کُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَهً» :مقرّبان درگاه الهی، اصحاب یمین و اصحاب شمال،پایان سوره نیز سرنوشت این سه گروه را تکرار می کند.
    * هرکس به میزان قرب خود،پاداش دریافت می دارد؛چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود:اگر محتضر از مقرّبان باشد،روح و ریحان در قبر و بهشت پر نعمت برای آخرت او مقررمی شود.البتّه«مقربون»با توجّه به آیات 10 و 11،همان پیشتازان در ایمان و عمل صالح می باشند. «وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ»
    از اصحاب یمین در لحظه مرگ تنها رفع نگرانی می شود تا قیامت پاداش دریافت کنند.
    ظاهراً مراد از اصحاب یمین کسانی هستند که نامه عملشان به دست راستشان داده می شود که در آیات 71 سوره اسراء و 19 سوره حاقّه و 7 سوره انشقاق از آنان با جمله «فَمَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ» نام برده است.مراد از اصحاب شمال نیز کسانی هستند که نامه عملشان به دست چپشان داده می شود.از امام باقر علیه السلام روایت شده که منظور از «الْمُکَذِّبِینَ الضّالِّینَ» مشرکان می باشند. [76]
    برای جمله «فَسَلامٌ لَکَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ» چند معنا بیان شده است:
    الف)به اهل بهشت(بدون آنکه شخص معیّنی در کار باشد)گفته می شود:سلام بر تو.
    ب)بهشتیان به پیامبر درود می فرستند،بخاطر زحمات او که آنان را به این مقام رسانده است.
    ج)پیامبر به خاطر رستگاری این گروه در خیر و سلامتی است. [77]
    امضاء


  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    * در آیه 51 خواندیم: «ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ ، لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ» ولی در آیه 92 می فرماید: «وَ أَمّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضّالِّینَ فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ» چرا در آیه اول، ضالّین بر مکذّبین مقدّم شده و در پایان برعکس شده است؟
    پاسخ: به نظر می رسد که خطاب آیه اول در دنیا است که انسان از انحراف و گمراهی به تکذیب کشیده می شود،ولی در آخر سوره مسئله جان دادن مطرح است که آغاز کیفر است و کیفر،از خلاف سنگین آغاز می شود،تکذیب مهم تر از انحراف است.
    * در این آیات،لحظات جان دادن سه گروه در کنار هم مطرح شده است تا انسان در این نمایشگاه معنوی،کدام یک را انتخاب کند: فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّهُ نَعِیمٍ ... فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ تَصْلِیَهُ جَحِیمٍ
    برای پاداش مقرّبان و اصحاب یمین دلیلی نیامده است،ولی برای کیفر کافران دلیل آمده که چون مکذّب و ضالّ هستند.پس تنبیه،دلیل می خواهد ولی در لطف و محبت،کسی سراغ علّت نمی رود. [78]
    * امام صادق علیه السلام فرمود:پذیرایی با آب جوشان،در برزخ و قبر است و ورود به دوزخ،در قیامت است.[79]
    * این سوره با یاد معاد آغاز و با نام معاد ختم گردیده است.
    امضاء


  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پیام ها:
    1- مقرّبان،پس از جان دادن،بلافاصله به راحت و رفاه می رسند. «فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ» (حرف«ف»دلالت بر گذشت زمانی اندک می کند.)
    2- مرگ برای مقرّبان،زمینه ساز سه رحمت است:رهایی از غصّه ها و سختی های دنیا «فَرَوْحٌ» ،رسیدن به الطاف الهی «رَیْحانٌ» و رسیدن به کامیابی ابدی. «جَنَّهُ نَعِیمٍ»
    3- لحظات احتضار و مرگ و اخبار چگونگی جان دادن مقرّبان،اصحاب یمین و اصحاب شمال را باور کرده و جدّی بگیریم. «إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ»
    4- سختی جان دادن کفار و کیفر آنان با حمیم و جحیم،حق و عادلانه است.
    فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ تَصْلِیَهُ جَحِیمٍ ... إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ
    5-کیفر یک عمر انحراف و تکذیب، «الْمُکَذِّبِینَ الضّالِّینَ» پذیرایی با نوشیدنی سوزان در جایگاهی آتشین است، «فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ تَصْلِیَهُ جَحِیمٍ» و خداوند از کیفر نابجا منزّه است. فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ ...
    6- وجود قیامت و نظام کیفر و پاداش،نشانه ربوبیّت خداوند در جهت تربیت انسان است که ستایش پروردگار را می طلبد. «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ»
    «والحمدللّه ربّ العالمین»

    امضاء


صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi