(¯*~•~*¯) مشاعره ... مشاعره ... مشاعره با دوستان (¯*~•~*¯)

[راحیل السادات* تورا من چشم در راهم*]

من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
که گناه دگری برتو نخواهند نوشت

[نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*]

تا کی می صبوح و شکر خواب بامداد
هشیار گرد که گذشت اختیار عمر

[فریاد بیصدا]

رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

[مهراوه* باران اشک *]

تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که همی سپرم

[پروانه*یاس ها یاد اور پروانه اند*]

مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپرده اند به مستی و شرب مدام ما

[سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*]

ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد
آفرین برتو که شایسته صد چندینی

[اشک مهتاب*خادمه فاطمه زهرا(س)تا ابدالدهر*]

یارب به کمند عشق پا بستم کن
از دامن غیر خودتهی دستم کن

[مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*]

ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
برو ای خواجه ی عاقل هنری بهتر از این

[مناجات**انتظار سبز مهدوی**]

نی هم یک نام دارد در نیستانها ولی
از یکی نی قند خیزد و ز دگر نی بوریا

[مهراوه* باران اشک *]

آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا