صفحه 2 از 9 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 88

موضوع: اسماء حسنا، دریچه‌های نظر به حق(شرحی بر دعای سحر)

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    در این دعا عرض می‌کنیم خدایا! با توجه به نور بهاء و روشنی و حُسن و جلال و جمالِ تو، به تو نظر داریم تا تو نیز به نور همان اسماء به سراغ ما بیایی. همان‌طور که به خدا عرضه می‌دارید به حقِّ فاطمه‌ی زهرا(س) ما را از این مشکل نجات بده. چون می‌دانید حضرت حق در جلوه‌‌ای خاص بر قلب مبارک حضرت صدیقه‌ی طاهره(س) جلوه کرده و او را به مقام فاطمی رسانده است، حال وقتی از خدا می‌خواهید به حقِّ فاطمه(س) گشایش لازم را در امور ما إعمال کند، به آن نوری از خداوند نظر دارید که در جمال حضرت فاطمه(س) نمایان است و با امیدِ تجلی آن نور بر اموراتتان از طریق نظر به نور آن حضرت، از خداوند تقاضا می‌کنید و به آن جلوه‌ی ناب الهی که بر جان حضرت زهرا(س) تجلی کرده نظر می‌نمایید و مدد می‌گیرید. می‌خواهید با توجه به آن جلوه با خدا مرتبط شوید، چون شما در همه حال می‌خواهید با خدا مرتبط باشید و منظری زیبا پیدا کرده‌اید که راه ارتباط با خدا را آسان و ممکن می‌کند، آن منظر، جمال معنوی حضرت فاطمه(س) است. با توجه به چنین قاعده و معرفتی عرضه می‌داری: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ» خدایا با نظر به همه‌ی نورِ بهاء و تابش و روشنایی و حُسن‌ات از تو می‌خواهم که به نورِ همان اسم بر من نظر کنی.




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    اسماء الهی مسیر اُنس با خدا

    عمده آن است که ابتدا «اسم» را بیابید، اگر معنی اسماء الهی درست روشن نشود ما نمی‌توانیم درست سیر کنیم. بناست از طریق اسماء الهی با حق مأنوس شویم زیرا خودش فرمود: «فَادْعُوهُ بِها» او را از طریق اسماء حُسنایش طلب کنید. عرض شد که در تعریف اسم می‌فرمایند: اسم همان ذات حق است به جلوه‌ و صفت خاص. برای فهم این موضوع به علم دیگری نیاز نداریم، کافی است در موضوعِ اسمای حُسنا تأمل و تدبّر کنیم تا به راحتی منظور دعای سحر را بفهمیم و از طریق این دعا، راه اُنس با خدا را به عالی‌ترین شکل پیدا کنیم.
    عرضه می‌دارید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِیٌّ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّه» خدایا از تو از نور بهاء و تابش و حُسن‌ات تقاضا دارم، اما آن بهاء و درخششی که از همه‌ی درخشش‌‌ها کامل‌تر است در حالی که هر بهاء و حُسن و کمالی که از تو باشد کامل‌ترین تابش و حسن و کمال است. پس خدایا از تو نورِ همه‌ی بهاء و روشنی و حسن و کمالت را تقاضا دارم.
    در هر فرازی از فرازهای دعای سحر چنین سیری را ملاحظه می‌کنید که ابتدا نظر به نورِ اسمی از اسماء الهی می‌کنید تا خداوند بر اساس آن اسم بر جان شما تجلی کند، سپس دل را به جنبه‌ی متعالی آن اسم معطوف می‌دارید تا ‌جایی که آنچنان دل شکوفا ‌شود که از هر جنبه‌ای از جنبه‌های آن اسم متوجه جنبه‌ی متعالی آن گردد و اظهار کند: « وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِیٌّ » هر نور و روشنی که از تو باشد، کامل‌ترین و شدیدترین روشنایی است و در نتیجه‌ی چنین سیری سالک در پرتو نورِ آن اسم، به حقِ مطلق می‌رسد و در نهایت اظهار می‌دارد: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ » خدایا از تو به نور اسم بهاءات به صورت کلی تقاضای توجه دارم. در قسمت آخر دعا قلب نظر به جامعیت نور بهاءِ الهی انداخته و طلب تجلی آن نور را بر جانِ خود می‌کند. به عبارت دیگر در این قسمت از این فراز سالک نظر به حقِّ مطلق نموده، منتها در صفت «بهاء» و آماده‌ شده تا حقِّ مطلق به نور آن اسم بر قلب او تجلی کند.
    ملاحظه کنید آنچه در صحنه است ذات است به صفاتی خاص. گُل مظهر جمال حق است و چون همه‌ی زیبایی‌ها از حق است، پس ذات حق به نور جمال جلوه کرده و شما از منظر آن گُل با حق روبه‌رو شده‌اید و هر اندازه ما کامل شویم جلوه‌ی حق هم کامل‌تر ظهور می‌کند. گفت:
    هرچه روی دلت مصفاتر

    زو تجلی تو را مهیاتر




    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 21-06-2020 در ساعت 16:36
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    چون خداوند وجود مطلق و حضور مطلق است پس از جانب او غیبتی و نقصی نیست و لذا هر اندازه قلب انسان توجه بیشتری به خداوند داشته باشد، حق با جامعیتِ بیشتری ظهور می‌کند، در آن حال دیگر از جمال حق متوجه حق نمی‌شوید بلکه از حق متوجه جمال او می‌گردید و در آن شرایط است که به‌واقع می‌توانیم با قلب خود تصدیق کنیم که «اسم» عبارت است از ذات به صفتی خاص.
    در مسیر رجوعِ به حق، حق را به اسم جمال در گُل می‌بینیم. گُل مظهر است تا با اسم جمال مرتبط شویم و ذات حق را در صفت جمال بنگریم. ذات در اسماء، به صفات خاص جلوه می‌کند و خود را از طریق مظاهر می‌نمایاند. می‌فرماید: «فَادْعُوهُ بِها» از طریق نظر به اسماء الهی در آینه‌ی مظاهر، به حق رجوع کنید و حق را طلب نمایید. در مسیر رجوع الی الله، ابتدا جمال حق را در مظهری مثل گُل می‌بینید و به اسم جمال منتقل می‌شوید و ذات‌بینی را در صفتی خاص تجربه می‌کنید تا آن‌جا که إن‌شاءالله، «الله» را بیابید و از آینه‌ی اسم «الله» به اسم جمالِ او بنگرید که این غایتُ‌القصوای سیر إلی الله است و مقصد اصلی هر سالکی همین است.(20) این‌که می‌گویند در مسیر «إلیهِ راجِعون» باید دل انسان خدابین شود به همین معنی است که بتواند به «الله» برگردد.




    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 24-06-2020 در ساعت 20:31
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    اگر انسان خواست خدا را پیدا کند ابتدا باید او را بشناسد و قلب او از طریق معرفتِ صحیح و طهارت و تزکیه، از غیر خدا منصرف شود و در عالَمِ وجود هیچ‌چیزی را مستقل نبیند تا خداوند آرام‌آرام خود را در مظاهر به او نشان دهد. بهترین و کامل‌ترین مظاهر الهی، اولیاء معصوم(ع) هستند و بعد از آن‌ها علماء بالله می‌باشند. کسی که بداند خدا را باید با اسماء حُسنایش طلب کرد و اسماء او مظهر دارد، به ناکجاآبادها نظر نمی‌کند، قلب را طوری تربیت می‌کند تا در مظاهرِ حق، حق را بیابد. حق در جمال اولیاء تجلی می‌کند و خود را نشان می‌دهد. همین‌طور که در دعای جوشن کبیر از یک طرف می‌گوئیم این‌ دعا را رسول خدا(ص) گفته‌اند و از طرف دیگر می‌دانیم چون خدا قلب حضرت را آماده‌ی تجلی دید، با آن اسماء در آن قلب تجلی کرد، هرگز نباید از حضور خدا در قلب پیامبر خدا(ص) هنگام گفتن این دعا غفلت کنیم وگرنه از حقیقت بزرگی غافل شده‌ایم. خداوند در آن دعا با هزار جلوه، هزار اسم را بر قلب رسول خدا(ص) متجلی کرده و در همین رابطه حضرت سیدالساجدین(ع) می‌فرمایند: جبرائیل در یکی از غزوات، دعای جوشن کبیر را بر قلب مبارک رسول خدا(ص) القاء فرمود.




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    اولیاء الهی مظاهر اسماء الهی

    دعای سحر با «اللَّهُمَّ» به معنی ای خدا شروع می‌شود. اصل آن «یا الله» بوده و شما با ندای «اللّهم» نظر به حقیقی‌ترین حقایق عالم می‌کنید تا از طریق اُنس با او منور به انوار روحانی او گردید، منور به انواری مثل سمیع و بصیر و جمال و جلال- مواظب باشید خود را مشغول یک خدای ذهنی نکنید تا خدا از منظرتان گم بشود- با «اللّهم» به او خطاب می‌کنید، چون او به نور اسماءِ حسنایش، بدون حجاب به شما نزدیک است. نباید به دنبال خدایی گشت که هیچ وقت پیدا نمی‌شود. در ابتدای دعای سحر عرضه می‌دارید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِیٌّ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ» خدایا! از تو، نور حُسن و زیبایی و روشنایی‌ات را طلب می‌کنم، آن‌هم شدیدترین شکل آن را. حضرت رب العالمین به بهاء و حُسن و روشنایی در مظاهر عالم جلوه می‌کند آن‌هم با درخشندگی شکوهمندی که همه‌ی دل‌ها را جلب می‌کند.
    هنر ما آن است که متوجه نور حُسن او شویم، همان‌طور که می‌فرماید: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»(21) «الله» نور آسمان و زمین است. یعنی آسمان‌ها و زمین یک نوری دارند که آن نور «الله» است. اگر نتوانیم نور آسمان‌ها و زمین را ببینیم نمی‌توانیم «الله» را ببینیم. باید به دنبال آن نوری باشیم که عالم را فرا گرفته وگرنه کوه و درخت می‌بینیم. همین‌طور که در کلمات ائمه(ع) نوری را احساس می‌کنید که در کلمات مردم عادی نیست، چون قلب‌شان الهی شده و منور به نور «الله» گشته. اگر علماء بالله اهل رکوع و سجود و شب‌زنده‌داری نبودند، «الله» بر قلب آن‌ها تجلی نمی‌کرد تا کلمات آن‌ها را نورانی کند. نورِ جلوه‌ی «الله» است که کلمات آن‌ها را نورانی کرده. اگر بتوانید آن نور را ببینید می‌توانید با خدا مرتبط بشوید. عالَم هم به همین صورت نوری دارد که به جهت آن نور زنده است و آغوش خود را برای انسان‌های مؤمن گشوده به طوری‌که هیچ‌وقت انسان مؤمن در این عالم در نمی‌ماند چون با نور آسمان‌ها و زمین مرتبط است و نه با خود آسمان و زمین. آن‌هایی که زمین را چسبیده و فکر می‌کنند ثروت و قدرت‌ به تنهایی به کارشان می‌آید حتماً خوار می‌شوند. به همین جهت در دعاها دارید: خدایا! من را از آن‌هایی قرار بده که با نور تو عزیز می‌شوند، چون می‌دانید نور آسمان و زمین منشأ همه‌ی کمالات است و نه خود آسمان و زمین. اگر آن نور را ببینیم، بهاء و حُسن را دیده‌ایم و مظاهر آن نور را خواهیم شناخت. عارف بالله به جایی می‌رسد که در هر چیزی این «بهاء» را می‌بیند و شما نیز آن نور را در مظاهری که درخشش بیشتری دارند می‌توانید ملاحظه کنید و از طریق تجلی اسم «بَهاء» با ذات خدا مأنوس شوید. ولی اگر به دنبال خدایی بیرون از اسم بَهاء و جلال و جمال هستید، هرگز خدا را پیدا نخواهید کرد چون «اسم» را نمی‌شناسید تا به مظاهر او بنگرید و او را بیابید.
    اولیاء الهی مظاهر خداوند هستند و وسیله‌ی قرب به خدا می‌شوند. رسول خدا(ص) فرمودند: نظر به جمال امیرالمؤمنین(ع) عبادت است،(22) چون جمال حضرت را نفسی تدبیر می‌کند که محل تجلی اسماء الهی است و شما را به آن اسماء منتقل می‌کند. اگر کسی خواست ذات را بدون نظر به مظاهر اسماء ببیند، هرگز نمی‌تواند با خدا مأنوس شود و عمرش باطل می‌گردد. وقتی به صورت علماء بالله نگاه کنید به اسماء الهی منتقل می‌شوید(23) و این منتقل‌شدن به انوار الهی را «ثواب» می‌گویند. ثواب یعنی آنچه عامل انتقال به خدا می‌شود، حتی نگاه به درِ خانه‌ی عالم ما را منتقل می‌کند به سیره‌ی او که مظهر اسماء الهی است. چون او در مقام قرب نوافل است و در حق فانی شده و حق از طریق او خود را می‌نمایاند. خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: «لَا یَزَالُ عَبْدِی یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّوَافِلِ مُخْلِصاً لِی حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا»(24) همواره بنده ى من به وسیله‌ی نافله‌ها به من نزدیك مى شود در صورتى كه كاملا به من اخلاص دارد، تا این‌كه او را دوست دارم، پس هرگاه او را دوست داشتم گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود و چشم او می‌گردم که با آن می‌بیند و دست او می‌شوم که با آن می‌گیرد . و خداوند از این طریق در حرکات و سکنات سالک ظهور می‌کند.



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    آفات غفلت از مظاهر الهی

    اشکال ما در ابتدای کار این است که وقتی می‌خواهیم به «بهاءِ» خداوند نظر کنیم نمی‌دانیم چگونه به دنبال آن بگردیم تا با آن روبه‌رو شویم چون او را در جایی خارج از مظاهرش جستجو می‌کنیم. در سقوط شاه باید بتوانیم خدا را به اسم جلال در صحنه ببینیم، نه این‌که به چگونگی خروج او از ایران بپردازیم. باید در آن حادثه این حقیقت را مشاهده کرد که هرکس روبه‌روی حق بایستد ذلیل می‌شود و با این دید می‌توانید بگویید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ جَلالِكَ» خدایا از تو از جلال‌ات می‌خواهم. واقعاً حیف است که آدم جلال یعنی آن عظمتی که از حق در عالم جریان دارد و هرکس مقابل آن ایستادگی ‌کند را خوار می‌‌نماید، نبیند. با نظر به اسم جلال می‌فهمید خداوند اَجَلِّ از آن است که کسی در کنار حضرت حق عرض اندام کند. در حدیث قدسی می‌فرماید: «یَا مُوسَى إِنَّ الْفَخْرَ رِدَائِی وَ الْكِبْرِیَاءَ إِزَارِی مَنْ نَازَعَنِی فِی شَیْ ءٍ مِنْهُمَا عَذَّبْتُهُ بِنَارِی»(25) ای موسى! فخر؛ رداى من و كبریایی؛ پیراهن من است، هركس در این دو چیز با من به نزاع برخیزد او را با آتشِ عذابِ خود شكنجه می‌كنم، و در جایی دیگر می‌فرماید: پشت او را می‌شکنم.
    وقتی ذلّت رضاخان را می‌بینید باید متوجه جلال و کبریایی خداوند شوید. جای دیگر نباید به دنبال خدا بگردید، خدا در همه‌ی مظاهرِ خود نمایان است و به این اعتبار به او «حقّ مخلوقٌ بِه» می‌گویند و حافظ در این رابطه می‌گوید:
    بی دلی در همه احوال خدا با او بود

    او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌کرد

    گوهری‌کز صدف‌کون‌و‌مکان بیرون‌است

    طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد

    کسانی که خدا را در جایی غیر از مظاهرِ اسماء جستجو می‌کنند، گمشده‌های لب دریا هستند، «گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است» را نباید از گمشدگان لب دریا سراغ گرفت، این‌ها می‌خواهند خدا را ثابت کنند! خدایی که با استدلال ثابت شود خدای ذهنی و انتزاعی است و نه خدایی که در خارج واقعیت دارد، کبریایی خدا را در خواری رضاخان ببینید که می‌خواست مانع تجلی نور خدا شود خداوند هم کمرش را شکست، وقتی سرنوشت رضاخان را دیدید، قاصم‌الجبّارین بودنِ خدا را دیده‌اید.
    بحث در رابطه با «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهائِکَ» بود و تقاضای نور بهاء و حُسن و شکوه حضرت حق و این‌که خدا را در کجا جستجو کنیم و از نور او نورانی شویم. عرض شد خدا را به اسمای حُسنایش در جمال علمای بالله پیدا کنید. واقعاً حضرت امام خمینی(رض) مظهر حُسن و شکوه الهی بودند. آن خبرنگار اروپایی گفته بود زمانی که تمام تلویزیون‌ها و رادیوها و روزنامه‌ها تلاش می‌کنند که ذهن‌ها را به خودشان جلب کنند پیرمردی در گوشه‌ی جماران با حرکت انگشتانش میلیون‌ها مردم را به حرکت می‌آورد. چرا ما این حُسن و شکوه الهی را که حضرت امام(رض) مظهر آن بودند به عنوان واقعیتی بسیار اساسی و جدّی نبینیم و ذهن خود را متوجه قدرت‌های دروغین و وَهمی بنماییم؟ آن‌هایی که می‌خواستند از راه‌های دیگری غیر از راهی که حضرت امام عمل کردند مردم را به حرکت بیاورند هر روز با مشکل جدیدی روبه‌رو می‌شدند و هر روز باید حیله‌ای جدید بر پا کنند. حسنی مبارک در آخرین روزهای حکومتش گفته بود: «اگر کسی بخواهد در طول عمر خود با لباس آمریکایی خود را پوشش دهد، همه‌ی عمرش عریان است». بیچاره مردمِ آمریکا که می‌خواهند حُسن و شکوه را در حاکمانی پیدا کنند که عین خواری و حقارت‌اند.
    رئیس جمهورهای آمریکا، این‌همه‌ تلاش می‌کنند و استعداد به‌کار می‌برند تا حُسن و شکوهِ دروغینی را به مردم خود بنمایانند ولی چیزی نمی‌گذرد که مردم هم می‌فهمند این حرف‌ها دروغ است. این آقایان روی خودشان زحمت کشیده‌اند اما در جهت منفی و با اعتماد به نفس امّاره، مواظب‌اند چه اندازه غذا بخورند، چه غذاهایی را نخورند، چند ساعت در روز ورزش کنند، چگونه مطالعه کنند، چه سخنانی را بر زبان برانند تا به حُسن و شکوه برسند ولی چون رجوعِ به نور بهاءِ الهی نکردند به سراب رسیده اند. برعکس، حضرت امام‌خمینی(رض) چون به بهاءِ حقیقی رجوع کردند روز به روز برای خود و در نزد مردم متعالی‌تر شدند. تاریخ‌دانان می‌گویند: قهرمانان در تاریخ بشر در مرحله‌ای از عمر خود صعودی دارند ولی چیزی نمی‌گذرد که افولشان شروع می‌شود، در حالی‌که حضرت امام خمینی(رض) روزی که رحلت کردند بیشتر از روزی که ظهور نمودند قلب‌ها را با خود بردند. چون به نور بهاءِ الهی که همواره پایدار است رجوع کرده بودند، انانیتی برای خود باقی نگذارده بودند تا مانع تجلی آن نور شود.
    این یک سنت و واقعیت مهمی است که اگر انسان به دنبال خدا باشد هرچه خوبی است را به نحو کامل و پایدار به‌دست می‌آورد. اگر جنبه‌ی الهیِ قضیه در میان نباشد و به جای دیگر رجوع شود جای دیگر خبری نیست. با خواندن امثال دعای سحر متوجه می‌شوید راه را چگونه طی کنید و مطلوب خود را در کجا دنبال نمایید تا بیابید. وقتی ما می‌گوییم؛ «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ» «بهاء» الهی را از او طلب می‌کنیم تا خداوند با آن نور بر جان ما تجلی کند. چون می‌دانیم هر «بهایی» را باید از او خواست، بعد که می‌گویید: «بِاَبْهاهُ» نظر را به مرتبه‌ی کامله‌ی «بهاء» می‌اندازید چون با توجه به نور توحید و وحدت تشکیکی وجود، متوجه می‌شوید هر جلوه‌ای از جلوات نور بهاءِ الهی، مرتبه‌ای کامل‌تر را در باطن خود دارد و جهت اُنس با آن مرتبه‌، طالب رفع حجاب‌اید، مشکل در عدم آمادگی ما است که آن حقیقت در مرتبه‌ی نازله‌اش بر ما جلوه کرده، زیرا همچنان که عرض شد:
    هرچه روی دلت مصفاتر

    زو تجلی تو را مهیاتر

    به لطف الهی سالک در مسیر توحیدیِ خود بعد از نظر به مرتبه‌ی عالی‌ترِ بهاء، به جایی می‌رسد که در هر جلوه‌ای جنبه‌ی کمالی آن جلوه را می‌بیند و اظهار می‌دارد: «كُلُّ بَهَائِكَ بَهِیٌّ». در مسیر توحیدی از این هم جلوتر می‌آید و حقیقت جامعِ همه‌ی اسماء یعنی حضرت «الله» را در هر منظری می‌نگرد و در مشرب مولی‌الموحدین(ع) می‌گوید: «ما رَأَیْتُ شَیْئاً إلَّا وَ رَأَیْتُ اللَّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ» (26) هیچ چیزی را ندیدم مگر آن‌که «الله» را قبل از آن چیز و با آن و بعد از آن چیز دیدم.
    در جمله‌ی «كُلُّ بَهَائِكَ بَهِیٌّ» قلب سالک متوجه حضور حقیقت اسم بهاء در تمام جلواتی است که آن اسم در آن جلوات ظهور دارد. در واقع بعد از آن‌که طلب مرتبه‌ی شدیدترِ نور بهاءِ الهی را کردید با ادامه‌ی سیر توحیدی، قلب‌تان متوجه می‌شود هر جلوه‌ای از جلوات نور بهاءِ الهی، عالی‌ترین جلوه است و با توجه به این امر عرضه می‌دارید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ» خدایا از تو حقیقت بهاء را که در همه‌ی جلوات حاضر است طلب می‌کنم، زیرا او در هر جلوه‌ای عالی‌ترین نحوه‌ی حضور را دارد. إن‌شاءالله در فرازهای بعدی این قاعده بیشتر روشن می‌شود.



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    کسانی که خدا را در جایی غیر از مظاهرِ اسماء جستجو می‌کنند، گمشده‌های لب دریا هستند، «گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است» را نباید از گمشدگان لب دریا سراغ گرفت، این‌ها می‌خواهند خدا را ثابت کنند! خدایی که با استدلال ثابت شود خدای ذهنی و انتزاعی است و نه خدایی که در خارج واقعیت دارد، کبریایی خدا را در خواری رضاخان ببینید که می‌خواست مانع تجلی نور خدا شود خداوند هم کمرش را شکست، وقتی سرنوشت رضاخان را دیدید، قاصم‌الجبّارین بودنِ خدا را دیده‌اید.
    بحث در رابطه با «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهائِکَ» بود و تقاضای نور بهاء و حُسن و شکوه حضرت حق و این‌که خدا را در کجا جستجو کنیم و از نور او نورانی شویم. عرض شد خدا را به اسمای حُسنایش در جمال علمای بالله پیدا کنید. واقعاً حضرت امام خمینی(رض) مظهر حُسن و شکوه الهی بودند. آن خبرنگار اروپایی گفته بود زمانی که تمام تلویزیون‌ها و رادیوها و روزنامه‌ها تلاش می‌کنند که ذهن‌ها را به خودشان جلب کنند پیرمردی در گوشه‌ی جماران با حرکت انگشتانش میلیون‌ها مردم را به حرکت می‌آورد. چرا ما این حُسن و شکوه الهی را که حضرت امام(رض) مظهر آن بودند به عنوان واقعیتی بسیار اساسی و جدّی نبینیم و ذهن خود را متوجه قدرت‌های دروغین و وَهمی بنماییم؟ آن‌هایی که می‌خواستند از راه‌های دیگری غیر از راهی که حضرت امام عمل کردند مردم را به حرکت بیاورند هر روز با مشکل جدیدی روبه‌رو می‌شدند و هر روز باید حیله‌ای جدید بر پا کنند. حسنی مبارک در آخرین روزهای حکومتش گفته بود: «اگر کسی بخواهد در طول عمر خود با لباس آمریکایی خود را پوشش دهد، همه‌ی عمرش عریان است». بیچاره مردمِ آمریکا که می‌خواهند حُسن و شکوه را در حاکمانی پیدا کنند که عین خواری و حقارت‌اند.
    رئیس جمهورهای آمریکا، این‌همه‌ تلاش می‌کنند و استعداد به‌کار می‌برند تا حُسن و شکوهِ دروغینی را به مردم خود بنمایانند ولی چیزی نمی‌گذرد که مردم هم می‌فهمند این حرف‌ها دروغ است. این آقایان روی خودشان زحمت کشیده‌اند اما در جهت منفی و با اعتماد به نفس امّاره، مواظب‌اند چه اندازه غذا بخورند، چه غذاهایی را نخورند، چند ساعت در روز ورزش کنند، چگونه مطالعه کنند، چه سخنانی را بر زبان برانند تا به حُسن و شکوه برسند ولی چون رجوعِ به نور بهاءِ الهی نکردند به سراب رسیده اند. برعکس، حضرت امام‌خمینی(رض) چون به بهاءِ حقیقی رجوع کردند روز به روز برای خود و در نزد مردم متعالی‌تر شدند. تاریخ‌دانان می‌گویند: قهرمانان در تاریخ بشر در مرحله‌ای از عمر خود صعودی دارند ولی چیزی نمی‌گذرد که افولشان شروع می‌شود، در حالی‌که حضرت امام خمینی(رض) روزی که رحلت کردند بیشتر از روزی که ظهور نمودند قلب‌ها را با خود بردند. چون به نور بهاءِ الهی که همواره پایدار است رجوع کرده بودند، انانیتی برای خود باقی نگذارده بودند تا مانع تجلی آن نور شود.




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    این یک سنت و واقعیت مهمی است که اگر انسان به دنبال خدا باشد هرچه خوبی است را به نحو کامل و پایدار به‌دست می‌آورد. اگر جنبه‌ی الهیِ قضیه در میان نباشد و به جای دیگر رجوع شود جای دیگر خبری نیست. با خواندن امثال دعای سحر متوجه می‌شوید راه را چگونه طی کنید و مطلوب خود را در کجا دنبال نمایید تا بیابید. وقتی ما می‌گوییم؛ «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ» «بهاء» الهی را از او طلب می‌کنیم تا خداوند با آن نور بر جان ما تجلی کند. چون می‌دانیم هر «بهایی» را باید از او خواست، بعد که می‌گویید: «بِاَبْهاهُ» نظر را به مرتبه‌ی کامله‌ی «بهاء» می‌اندازید چون با توجه به نور توحید و وحدت تشکیکی وجود، متوجه می‌شوید هر جلوه‌ای از جلوات نور بهاءِ الهی، مرتبه‌ای کامل‌تر را در باطن خود دارد و جهت اُنس با آن مرتبه‌، طالب رفع حجاب‌اید، مشکل در عدم آمادگی ما است که آن حقیقت در مرتبه‌ی نازله‌اش بر ما جلوه کرده، زیرا همچنان که عرض شد:
    هرچه روی دلت مصفاتر

    زو تجلی تو را مهیاتر

    به لطف الهی سالک در مسیر توحیدیِ خود بعد از نظر به مرتبه‌ی عالی‌ترِ بهاء، به جایی می‌رسد که در هر جلوه‌ای جنبه‌ی کمالی آن جلوه را می‌بیند و اظهار می‌دارد: «كُلُّ بَهَائِكَ بَهِیٌّ». در مسیر توحیدی از این هم جلوتر می‌آید و حقیقت جامعِ همه‌ی اسماء یعنی حضرت «الله» را در هر منظری می‌نگرد و در مشرب مولی‌الموحدین(ع) می‌گوید: «ما رَأَیْتُ شَیْئاً إلَّا وَ رَأَیْتُ اللَّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ» (26) هیچ چیزی را ندیدم مگر آن‌که «الله» را قبل از آن چیز و با آن و بعد از آن چیز دیدم.
    در جمله‌ی «كُلُّ بَهَائِكَ بَهِیٌّ» قلب سالک متوجه حضور حقیقت اسم بهاء در تمام جلواتی است که آن اسم در آن جلوات ظهور دارد. در واقع بعد از آن‌که طلب مرتبه‌ی شدیدترِ نور بهاءِ الهی را کردید با ادامه‌ی سیر توحیدی، قلب‌تان متوجه می‌شود هر جلوه‌ای از جلوات نور بهاءِ الهی، عالی‌ترین جلوه است و با توجه به این امر عرضه می‌دارید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ» خدایا از تو حقیقت بهاء را که در همه‌ی جلوات حاضر است طلب می‌کنم، زیرا او در هر جلوه‌ای عالی‌ترین نحوه‌ی حضور را دارد. إن‌شاءالله در فرازهای بعدی این قاعده بیشتر روشن می‌شود.



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    نظر به حقِّ مطلق

    وقتی با نظر به گُل متوجه «جمال» خداوند شدید چنانچه توجه بفرمایید ملاحظه خواهید کرد ظاهر گُل در عین این‌که مظهر جمال حق است می‌تواند حجاب او باشد و آن در موقعی است که جمال او را در محدوده‌ی گُل بنگرید و از طریق جمالِ گل، به جمال مطلق نظر نیندازید. ولی اگر نظرتان به جمال مطلق بود به لطف و کرم الهی نه‌تنها متوجه جمال مطلق می‌شوید، بلکه در همان لحظه که به گل نظر کردید، آن را آینه‌ی جمال مطلق می‌بینید و خواهید گفت: «و کُلُّ جَمالِکَ جَمیل» هرجا از تو جمالی هست کامل‌ترین جمال در صحنه است و می‌بینی هرجا جلوه کند عالی‌ترین جمال ظاهر می‌شود. چون مگر می‌شود یک‌جا خدا باشد و غیر خدا هم باشد؟ مگر غیر خدا هست؟ همه‌چیز جلوات حضرت حق است و حقِّ مطلق از طریق آن جلوات، خود را با اسماء حسنایش می‌نمایاند. این‌که ما خدا را در جلوه‌ی کاملش نمی‌بینیم چون هنوز در سلوک خود کامل نشده‌ایم و نحوه‌ای از نظر به خود در میان است. هراندازه امکان تجلی نور او را فراهم کنیم حجاب انانیت بهتر رفع می‌شود و او با جلوه‌ای کامل‌تر تجلی می‌کند. گفت:

    ز بس بستم خیالِ تو، توگشتم پای تا سر من

    تو آمد رفته رفته، رفت من، آهسته آهسته




    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 01-07-2020 در ساعت 14:52
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    وقتی آرام‌آرام حجاب انانیت کنار رفت حق به نحو کامل‌تری ظهور می‌کند و اقرار می‌کنید؛ «وَ کُلُّ بهائِکَ بَهی» هرجایی که نور بهاء و روشنایی و حُسن تو هست، به کامل‌ترین شکل هست.
    دو نکته را عزیزان در نظر داشته باشند؛ یکی توجه به اسمای الهی در مظاهر مختلف و دیگر توجه به حقیقت اسماء که در هر مظهری آن حقیقت در صحنه است. باید با آزادشدن از حجاب‌ها آن حقیقت را در هر مظهری ببینیم و هر مظهری به نور آن حقیقت دیده شود. حق در اسماء خود کامل است ولی چون ما هنوز در حجاب هستیم حقیقتِ اسماء را نمی‌بینیم. مثل این‌که بعضی خدا را در رزق خود به رزاق‌بودن می‌نگرند، غافل از این‌که چون او ربّ است، رزّاق است و رزق شما یکی از جلوات ربوبیت اوست. اگر به رزق خود نظر کنیم از ربوبیت ربّ که همواره در صحنه است غافل می‌شویم ولی اگر به ربّ خود نظر کنیم رزق را ظهوری از ربوبیت او می‌نگریم و قلب ما با نظر به رزق، از نظر به ربّ محروم نمی‌شود علاوه بر این‌که ابتدا ربّ را می‌بینیم و رزّاق‌بودن او را در ربّ‌بودن او می‌نگریم.




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 2 از 9 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi