صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 37

موضوع: اصول بازیگری تئاتر

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض اصول بازیگری تئاتر




    امضاء


  2. تشكر


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    اصول بازیگری تئاتر

    برخی از مهمترین اصطلاحات نمایشی


    پروتا گونیست : ( protagonist ) بازیگر اول ( معمولا قهرمان )
    آنتا گونیست : ( antagonist ) بازیگر مخالف ( معمولا ضد قهرمان )
    پرسوناژ : ( personat) شخصیت نمایش
    پرولوگ : ( prologue ) پیش درآمد ، پیش گفتار نمایشی در نمایشنامه های یونان باستان که توسط همسرایان اجرا می شد. پرولوگ به طور کلی مربوط به وقایعی است که قبل از شروع نمایش به وقوع پیوسته است.
    دیالوگ : (dialogue) گفت و گو و سخنرانی شخصیت ها در هر اثر نمایشی
    مونولوگ : گفت و گوی پرسوناژها با خود ؛ دراصطلاح به دیالوگ های بلند وطولانی نیز گفته می شود .
    کست : ( casting ، Cast ) تعیین کردن و یا معین شدن نقش بازیگران هر نمایش
    پیئس : ( piece ) نمایشنامه
    تکس : ( text ) نمایشنامه رادیویی ( در اصطلاح به متن چاپ شده نمایشنامه نیز اطلاق می شود)
    سن : صحنه
    آوانسن : جلوی صحنه
    کمدی: (comedy ) نمایش شادی آور
    تراژدی : ( teragedy ) نمایشی با پایان غمناک و اندوهبار
    پارتنریا پارتونر (Partner ) : بازیگر روبه رو
    میزانسن : حرکت بازیگر در صحنه
    کوریو گرافی : ( Corugraphy ) طراحی حرکات موزون در نمایش
    پانتومیم : ( Pantomim ) نمایشی مبتنی برحرکت وحس ، بدون صدا و بیان

    ۱ - تئاتر : مفهومی
    حرکت
    ۲ - رقص : تزئینی




    امضاء


  5. تشكر


  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مهمترین ژانرها ( گونه ها ) ی نمایشی


    1- تراژدی ( teragedy ): نمایش با پایان اندوهناک ( معمولاً مرگ قهرمان نمایشنامه)
    2- کمدی ( comedy ) : نمایش با پایان شادی آور
    3- کمدی تراژدی ( tragi-comedy ): تلفیقی از تراژدی و کمدی
    4- فارس ( farce ): کمدی های سطحی و روزمره و مملو از شوخی های هزل گونه
    5- ملودرام ( Melodrama ): نمایشی که موسیقی درآن یکی از ارکان اولیه و مهم به شمار می رود و دارای مضامین احساس و خانوادگی و روزمره می باشد
    6- درام (Deram) : اصطلاحاً به نمایش های جدی گویند .
    7- ساتیر (satir ) : نمایشی که به هجو اساطیر می پرداخت








    امضاء


  7. تشكر


  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    فنون پایه ای بازیگری

    یک فرد تازه کارِ علاقمند به بازیگری وغرق در احساسات برای بازی یک نقش ، معمولاً با عجله واشتیاق وارد بازیگری می شود . بدون این که به بیان گویای لازم برای بازی کردن نقش آگاهی داشته باشد . تکیه بر هیجانات والهامات لحظه ای و بدون دارا بودن توانایی های فنی باعث می شود هدف یک بازیگر به شکست بینجامد . این ملاحظات فنی شامل موارد زیر می شود :
    1) ارتباط بازیگر با قسمت های مختلف صحنه
    2) ارتباط با تماشاگران
    3) ارتباط بادیگر بازیگران
    4) استفاده مناسب از ابزار بازیگری برای ارتباط با وسایل صحنه وانجام مشغولیات صحنه
    این نکات شاید به نظر قابل اغماض بیایند ، اما برای یک بازی زیبا وجذاب وارائه روشن ودقیق آن به تماشاگران ، بی نهایت با ارزش هستند . این موارد مربوط به هماهنگ کردن موقعیت های مختلف و زمان بندی حرکت های روی صحنه هستند که عملاً در تمامی نمایش ها در هنگام بازیگری روی می دهند . عدم شناخت این « بایدها » و « نبایدها » و عمل نکردن به آنها باعث می شود بازیگر تماشاگر را در نمایش لحاظ نکند ، بازیگران دیگر را ناراحت می کند وگروه اجرا را به هم بریزد وبازی زمخت وبدون زمان بندی صحیحی ارائه کند و همچنین باعث شود که بی انضباطی بازیگر وارد اثر شود وجریان صحنه ونمایش را خراب کند . بنابر این در هر صورت ، بازیگران باید این نکات فنی و دیگر مسایل مهمی که در ادامه به آن خواهیم پرداخت را فرا گیرند ، همانند پیانیستی که باید آن قدر تمرین های پنج انگشتی را انجام دهد تا هنگام اجرا مجبور نباشدتمام هم خود را معطوف مسائل فنی کند و بتواند به راحتی پیش رود . این فنون ، پایه ای هستند برای بیان استعداد ، چراکه بدون وجود آنها ، استعداد ناتوان خواهد ماند . بازیگر باید هر قسمتی فنونی را که در ذیل به آن خواهیم پرداخت را آن قدر خوب فرابگیرد تا در نهایت جزیی از از وجود فیزیکی وکنش وواکنش اوبشود . اونباید آن ها را با خود آگاهی وتوجه به ارایه کند ، بلکه باید آن ها رابه صورت « واکنشی خودکار » ارایه کند . او باید با جدیت وپشتکار فراوان تمرین کند ومهارت لازم را در این فنون کسب کند تا بتواند این فنون را جزیی از وجود خودش کند .
    لحظه ای که بخشی از این فنون نقض شود ، نتیجه نامناسب وزمان بندی به هم ریخته شده ناشی از آن باید توسط بازیگر احساس شود . بازیگران تعلیم دیده بلافاصله این را احساس می کند ؛ اما اگر متوجه نشدند ، کارگردان به سرعت می تواند با تذکر وتوضیح فنی ، روش اجرایی آنان را اصلاح کند . بنابراین ، فنون وتکنیک های بازیگری باید به خوبی فرا گرفته شوند تا مفاهیم نمایش به مخاطب انتقال داده شود .









    امضاء


  9. تشكر


  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    بازیگری و حرفه ای گری ( هنرصحنه ای و حرفه صحنه ای )


    ( بنا بر نظریات کنستانتین سرگیویچ استانیسلاوسکی Konstantin Sergeevich Stanislavski بازیگر وکارگردان ونظریه پرداز بزرگ روسی 1938 ـ 1863 م )
    اصول برانگیختن غریزه خلاقه طبیعی ، از طریق شعور و تکنیک روانی بازیگری ، یکی از مهمترین اصول هنر احساس صادقانه بازیگری را تشکیل می دهد . بازیگر از راه شعور به خلاقیت دست می یابد و از همین طریق راههای تکنیک روانی را دنبال می کند . برای این کار راههای مخصوص تکنیک های روانی موجود است که ضرورت آنها در این است که می توان با راههای غیر مستقیم و آگاهانه، غریزه را برانگیخت و به خلاقیت کشانید. قبل از هر چیز این راهها به ما می آموزد که وقتی در صحنه ، غریزه شروع به کار کرد ، نباید مزاحم شد . به طور مثال برای این که نیروی برق ، باد ، آب و دیگر نیروهای طبیعت را به پیروی از بشر وادار کرد ، احتیاج به مهندسین کار آزموده و توانا داریم . نیروی خلاق غریزه بازیگر نیز به مهندسین مخصوص خود احتیاج دارد ، یعنی به تکنیک روانی آگاه. فقط زمانی که هنر پیشه احساس می کند و می فهمد که زندگی برونی و درونی او روی صحنه در شرایط محیطی و به طور واقعی و طبیعی و طبق تمام قوانین طبیعت جریان می یابد ، اسرار نهفته غریزی با احتیاط آشکار می شود و از آنها احساس به وجود می آید که فهمیدن آن همیشه مقدور نیست . آن احساس برای مدت کوتاهی و گاه نیز نسبتاً طولانی بر ما مستولی می شود و ما را به مسیری که یک چیز درونی آن را تأییدمی کند ، می برد .
    هنر احساس درونی
    هدف اصلی در هنر بازیگری فقط این نیست که زندگی نقش را فقط از لحاظ پدیده های ظاهری آن روی صحنه تجسم بخشیم ، بلکه مسأله مهم و اساسی،تجسم چهره زندگی درونی نقش و زندگی درونی تمام نمایشنامه است .
    هنر پیشه باید با احساس انسانی خود و یا با به کار بستن کلیه عناصر ارگانیسم روانی خویش بکوشد تا احساس انسانی خویش را روی صحنه با زندگی درونی شخصیت و نیز فکر اصلی نمایشنامه منطبق کند . برای همیشه به خاطر بسپارید که راهنمای مادر هنر و به طور کل راهنمای خلاقیت و زندگی صحنه ای بازیگر ، همین هدف اصلی و اساسی است و به همین دلیل است که قبل از هر چیز درباره زندگی درونی نقش می اندیشیم، یعنی درباره زندگی روانی آن که با کمک احساس درونی به وجود می آید و این خود مهمترین مسأله و مهمترین لحظه خلاقیت بازیگری است .
    ü هر بازیگر باید نقش را احساس کند یعنی احساس مشابه با آن را برای هرچند بار هم که تکرار شود ، در خود آزمایش کند . هر بازیگر باید احساس کند که واقعاً همه آنچه را که تجسم می بخشد، احساس می کند. بازیگر نباید این هیجان را یکی دوبار و آن هم ضمن تمرین آزمایش کند ، بلکه موظف است که در هر اجرا ، چه برای بار اول و چه برای بار هزارم ، کم و بیش همان احساس را داشته باشد .
    وقتی روی صحنه قرار گرفتید ، در شرایط زندگی نقش و در مشابهت کامل با آن به شیوه ای صحیح ، صمیمی ، منطقی و مداوم مانند یک انسان زنده، به اندیشیدن ، خواستن ، کوشش کردن و عمل بپردازید . تنها هنگامی به عنوان بازیگر موفق به این کار می شوید که با نزدیک شدن به نقش ، احساس مشابه در شما زنده شود و این را به زبان ما « احساس درونی » نقش می گویند .







    ویرایش توسط *~* مهسا *~* : 17-06-2020 در ساعت 23:14
    امضاء


  11. تشكر


  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    بازیگری و حرفه ای گری ( هنرصحنه ای و حرفه صحنه ای )


    ( بنا بر نظریات کنستانتین سرگیویچ استانیسلاوسکی Konstantin Sergeevich Stanislavski بازیگر وکارگردان ونظریه پرداز بزرگ روسی 1938 ـ 1863 م )
    اصول برانگیختن غریزه خلاقه طبیعی ، از طریق شعور و تکنیک روانی بازیگری ، یکی از مهمترین اصول هنر احساس صادقانه بازیگری را تشکیل می دهد . بازیگر از راه شعور به خلاقیت دست می یابد و از همین طریق راههای تکنیک روانی را دنبال می کند . برای این کار راههای مخصوص تکنیک های روانی موجود است که ضرورت آنها در این است که می توان با راههای غیر مستقیم و آگاهانه، غریزه را برانگیخت و به خلاقیت کشانید. قبل از هر چیز این راهها به ما می آموزد که وقتی در صحنه ، غریزه شروع به کار کرد ، نباید مزاحم شد . به طور مثال برای این که نیروی برق ، باد ، آب و دیگر نیروهای طبیعت را به پیروی از بشر وادار کرد ، احتیاج به مهندسین کار آزموده و توانا داریم . نیروی خلاق غریزه بازیگر نیز به مهندسین مخصوص خود احتیاج دارد ، یعنی به تکنیک روانی آگاه. فقط زمانی که هنر پیشه احساس می کند و می فهمد که زندگی برونی و درونی او روی صحنه در شرایط محیطی و به طور واقعی و طبیعی و طبق تمام قوانین طبیعت جریان می یابد ، اسرار نهفته غریزی با احتیاط آشکار می شود و از آنها احساس به وجود می آید که فهمیدن آن همیشه مقدور نیست . آن احساس برای مدت کوتاهی و گاه نیز نسبتاً طولانی بر ما مستولی می شود و ما را به مسیری که یک چیز درونی آن را تأییدمی کند ، می برد .








    امضاء


  13. تشكر


  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    هنر احساس درونی


    هدف اصلی در هنر بازیگری فقط این نیست که زندگی نقش را فقط از لحاظ پدیده های ظاهری آن روی صحنه تجسم بخشیم ، بلکه مسأله مهم و اساسی،تجسم چهره زندگی درونی نقش و زندگی درونی تمام نمایشنامه است .
    هنر پیشه باید با احساس انسانی خود و یا با به کار بستن کلیه عناصر ارگانیسم روانی خویش بکوشد تا احساس انسانی خویش را روی صحنه با زندگی درونی شخصیت و نیز فکر اصلی نمایشنامه منطبق کند . برای همیشه به خاطر بسپارید که راهنمای مادر هنر و به طور کل راهنمای خلاقیت و زندگی صحنه ای بازیگر ، همین هدف اصلی و اساسی است و به همین دلیل است که قبل از هر چیز درباره زندگی درونی نقش می اندیشیم، یعنی درباره زندگی روانی آن که با کمک احساس درونی به وجود می آید و این خود مهمترین مسأله و مهمترین لحظه خلاقیت بازیگری است .
    ü هر بازیگر باید نقش را احساس کند یعنی احساس مشابه با آن را برای هرچند بار هم که تکرار شود ، در خود آزمایش کند . هر بازیگر باید احساس کند که واقعاً همه آنچه را که تجسم می بخشد، احساس می کند. بازیگر نباید این هیجان را یکی دوبار و آن هم ضمن تمرین آزمایش کند ، بلکه موظف است که در هر اجرا ، چه برای بار اول و چه برای بار هزارم ، کم و بیش همان احساس را داشته باشد .
    وقتی روی صحنه قرار گرفتید ، در شرایط زندگی نقش و در مشابهت کامل با آن به شیوه ای صحیح ، صمیمی ، منطقی و مداوم مانند یک انسان زنده، به اندیشیدن ، خواستن ، کوشش کردن و عمل بپردازید . تنها هنگامی به عنوان بازیگر موفق به این کار می شوید که با نزدیک شدن به نقش ، احساس مشابه در شما زنده شود و این را به زبان ما « احساس درونی » نقش می گویند .







    امضاء


  15. Top | #8

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ویژگی های حرفه ای گری


    حرفه ای گری از نتیجه گیری احساس ، یعنی از پایان آن شروع می شود . به همان نسبت که جریان احساس در هنر بازیگری و هنر احساس درونی حتمی و ضروری است ، این جریان در موضوع حرفه ای گری غیر لازم و اتفاقی است . چنین هنر پیشگانی قادر به خلق نقش های مختلف نیستند . باید گفت که اگر چه کلمات برای آنها عوض می شود ولی قالب کارشان همواره ثابت می ماند . چنین بازیگرانی قادر به احساس بوده و طبیعتاً قادر به تجسم احساس نیستند . بازیگران حرفه ای گر فقط قادرند متن نقش را در یک شکل تکراری بازی صحنه ای، گزارش دهند . در واقع اینها شدیداً هدف حرفه شان را ساده و سطحی می پندارند.
    حرفه ای گری بازیگری
    هنری زیبا هنری عمیق و ژرف
    شکوهمند و پر زرق و برق شکوهمند و تأثیر گذار
    شکل جالبتر از محتوا محتوا مهمتر و با اهمبت تر از شکل
    تأثیر در چشم و گوش تأثیر در ذهن و روح
    تحسین آمیز هیجان بخش و التهاب انگیز
    تأثیرات شدید و آنی و زودگذر تأثیرات درخشان و متداوم
    تعجب انگیز باور پذیر
    عدم توانایی درارشاد و سازندگی قادر بودن به ارشاد و سازندگی







    ویرایش توسط *~* مهسا *~* : 19-06-2020 در ساعت 17:58
    امضاء


  16. Top | #9

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    تمرکز


    تمرکز در هر هنری ــ به خصوص در هنر نمایش ــ به ما این امکان را می دهد که تمام قوای روحی وذهنی مان را به سمت موضوع مشخصی هدایت کنیم تا هر وقت که لازم شد به این کار ادامه دهیم ؛ گاهی حتی خیلی بیش از مدتی که قوه جسمی ما بتواند تحمل کند . مثل یک ماهیگیری که در توفان گیرکرد . اما به مدت بیست وچهار ساعت سکان قایق را ترک نکرد و تا آخرین دقیقه تمام حواسش را روی قایق بادبانی خود متمرکز کرد . وقتی قایق را به سلامت به بندر گاه رساند تازه به بدنش اجازه داد که ازحال برود وبیفتد . این قدرت ، این اعتماد واطمینان به قدرت کنترل بر خود ، خصلت اساسی هر هنرمند خلاقی است . منتهی یک بازیگر باید آن را در درون خود پیدا کند وآن قدر آن را پرورش دهد تا به نهایت ممکن خودش برسد . مهم نکته در این میان این است که در هنر نمایش نوع خاصی از تمرکز لازم است . به طور مثال خلبان هواپیما دستگاه جهت یاب دارد . زیست شناس میکروسکوپ دارد ، مهندس معمار آلات وادوات طراحی خودش را دارد ــ که همه این ها ابزار آلات بیرونی برای تمرکز وخلاقیت هستند ــ اما موضوع مورد تمرکز بازیگر چیز خاص وپیچیده ای به نام « روح وروان انسانی » است . چون بازیگری از این منظر یعنی بازنمایی زندگی روح و روان آدمی که از طریق هنر متولد می شود .





    امضاء


  17. Top | #10

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مراحل تمرکز :

    1 ـ جست وجو
    2 ـ ساخت

    مرحله اول : جست وجو
    در مرحله اول کار بازیگری ــ مرحله جست وجو ـ موضوع تمرکز بازیگر روح وروان خود و آدم های دور و برش است . یعنی باید بازیگر بداند که در کجا قرار دارد وبا چه آدم هایی مواجه است ورابطه اش با آنها چیست ؟ به عبارت دیگر بازیگر باید ازشرایط ومقتضیات زندگی شخصی خود ــ که ساعتی پیش ویا لحظاتی پیش با آن مواجه بوده ــ فارغ ورها شود وخود را برای موقعیت وشرایطی تازه ودر مواجه با آدم هایی جدید ، آماده نماید .




    امضاء


صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi