بررسی علل به وجود آمدن بحران مخاطب در تئاتر ایران
واقعیت این است آن چه در تئاتر به وجود می آید شگفت انگیز است، حضور جمعی، شور،نشاط و شادابی درونی به انسان می دهد و به خاطر همین حس و حال است که همه آن را باور دارند.
همه بر این باورند لازم است فاصله میان تئاتر و مخاطب از بین برود و باید تماشاگر را وارد اجراهای عمومی کرد.آنچه مسلم است افرادی که در سطح شهر نظیر: ایستگاههای تاکسی و اتوبوس، بوستانها و حتی بازارهای محله ای و هفتگی و ... حضور دارند یا در رفت و آمد هستند نیز نیاز هنری دارند، در تمام دنیا از این ظرفیت بالقوه به شکل های مختلف در قالب نمایشهای خیابانی و میدانی و یا هپینینگ جهت جذب مخاطب تئاتر استفاده می شود.
در نخستین شکل ارتباط تئاتری،اجراکنندگان در جایگاه فرستنده و تماشاگران در جایگاه گیرنده پیام قرار میگیرند، اما مخاطب نیز یک عنصر منفعل نیست.بلکه در اجرای نمایش دخیل است و با واکنشهایی همچون خندیدن،گریستن، دست زدن،خمیازه کشیدن یا جابه جا شدن روی صندلی و...سیگنالهای خود را برای بازیگران ارسال میکنند. برای همین تماشاگران همواره اثری را موفق میدانند که بتوانند ارتباط بهتری با آن برقرار کنند.