واقعیت این است که از آینده بیخبریم، نمیدانیم که در نهایت هر استعدادی چطور در ظرف زمان خودش مینشیند و نامش در کجای تاریخ هنر ثبت میشود. آنچه قابل اغماض نیست تاثیر عوامل مختلف در شکلگیری یک شخصیت است. عواملی که در گذر زمان دستخوش تغییرات میشوند و طبیعتا محصول دیگری تولید خواهند کرد. بنای مقایسه نیست اما ناگفته پیداست که حاصل هنر، ویژگیهای ادوار و تواناییهای فردی، هرچه تاثیرگذارتر باشد، بخش بزرگتری از حوزه فرهنگ و هنر را در بر میگیرد و باز روشنتر اینکه آب رفته، به جوی باز نمیگردد.حق نشر عکسISNAImage captionآقای کشاورز در سال ۱۳۰۹ در اصفهان زاده شد و از سال ۱۳۳۹ فعالیتش را با بازی در تئاتری به کارگردانی علی نصیریان آغاز کرد. فرصتسازی و فرصتسوزی
محمدعلی کشاورز هم از این قاعده مستثنی نیست. او که از معدود آدمهای تاثیرگذار سینما و تلویزیون در اوایل انقلاب و دهه شصت بود، مانند برخی از همکارانش از کوران انقلاب عبور کرد و با تکیه بر تواناییهایش، به مدد همکاری با افراد قابلی که به درخشیدن او کمک کردند در زمان مناسب موفق شد برای خودش جایگاهی ریشهدار و اختصاصی بسازد؛ هم در دل مردم و مخاطبانش، هم در عالم تاتر و سینما و تلویزیون. فرصتی دست داد و او فرصتسوزی نکرد.پرویز پرستویی از محمدعلی کشاورز، عزتالله انتظامی، داوود رشیدی، جمشید مشایخی و علی نصیریان به عنوان "پنج تن" سینما و تاتر و تلویزیون ایران یاد کرد. این افراد، یادگار زمانی هستند که هنوز اینهمه پول با منشا معلوم و نامعلوم به سینما سرازیر نشده بود، وقتی هنوز فیلمهای ژانر "رحمان ۱۴۰۰" و "وای آمپول" پا نگرفته بود، وقتی تلویزیون "برندهباش" و "دورهمی" نداشت، وقتی "شبکه نمایش خانگی" وجود نداشت و فیلمها، اکران آنلاین نمیشدند. از این یادگارها حالا فقط علی نصیریان مانده؛ قبراق و فعال و با انگیزه و البته تلخکام و دلشکسته از وداع با رفقا.ح