صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 67

موضوع: پندهای کوتاه از نهج البلاغه

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    12. آنچه بر خود نمی پسندی بر دیگران مپسند

    فأحبب لغیرک ما تحب لنفسک و اکره له ما تکره لها.
    نامه /31
    ترجمه: آنچه که برای خود دوست میدارد، برای خود نمی پسندی، برای دیگران هم مپسند.
    شرح: یک ضرب المثل فارسی می گوید آنچه به خود نمی پسندی، به دیگران روا مدار. و ضرب المثل دیگری می گوید:یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به مردم. این دو ضرب المثل، و دهها ضرب المثل دیگر، و شعرها، و کلمات کوتاه و بلند بسیاری که در زبان و ادبیات ما، در باره همین موضوع صحبت میکند، همه، با الهام گرفتن از سخن امام علیه السلام، و در توضیح و تشریح آن گفته شده و رواج پیدا کرده است.
    و منظور از تمام این سخنان، آن است که درباره یکی از دستورات عمیق و پر معنی اسلام، به شکلهای گوناگون، توضیح داده شود. بر اساس این دستور والا و زندگی ساز اسلام، ما انسانها وظیفه داریم که در هر کاری، رعایت حال دیگران را نیز بکنیم. یعنی همیشه خودمان را به جای دیگران بگذاریم، و با مردم طوری رفتار کنیم، که دوست داریم دیگران با ما همانطور رفتار کنند.
    کسیکه به مشکلات و ناراحتیهای دیگران اهمیت نمی دهد، باید حساب کند که آیا خودش می توان همان مشکلات و ناراحتیها را تحمل کند، یا نه، به زبان ساده تر باید گفت: هر کس راضی شود که یک جوالدوز به تن دیگری فرو رود، باید با انصاف و مروت حساب کند که آیا خودش حاضر است یک سوزن به تنش فرو رود، یا نه؟
    مسلمان مومن واقعی، کسی است که برای دیگران نیز به اندازه خودش، راحت و آسایش و حق استفاده از مواهب زندگی را بخواهد و اصولا آسایش و خوشبختی خود را، در آسایش و خوشبختی دیگران جستجو کند.


    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    13. اندرز پذیری

    و لا تکونن ممن لا تنفعه العظة الا اذا بالغت فی ایلامه، فان العاقل یتعظ بالاداب و البهائم لا تتعظ الا بالضرب
    نامه / 31
    ترجمه: از کسانی مباش که اندرز نمی پذیرند مگر هنگامی که آزار و عذابی به آنها برسد. شخص عاقل، باادب و ملایمت اندرز می پذیرد، و چهار پایان هستند که جز با کتک، فرمان نمیبرند و به راه نمی آیند.
    شرح: انسان که برترین مخلوق خداوند است، و بهمین جهتاشرف مخلوقات نام گرفته، با سایر جانداران، تفاوتهای بسیار دارد. یکی از مهمترین تفاوتهای انسان با حیوانات، این است که انسان اندرزپذیر نیستند، و صاحب با نگهبان حیوانات و چهارپایان، ناچار می شوند که به ضرب چوب و شلاق، آنها را به راه بیاورند و از خطر و ناراحتی ها دور سازند.
    انسان عاقل، میداند که پدر و مادر، یا معلم، یا سایر بزرگترها، که بیش از او دانش و تجربه دارند، جز خیر و صلاح او را نمیخواهند و به همین دلیل، هر گاه ببینند که کودک خردسال یا شاگرد کوچکشان به راه خطا می رود، او را اندرز میدهند و سعی می کنند با ارشاد و راهنمایی، از خطا و خطرها، دورش کنند.
    در چنین مواقعی،انسان اگر عاقل باشد، با زبان خوش و ملایم، اندرز بزرگترها را می پذیرد و مؤدبانه به راهنمایی آنها گردن می گذارد. اما، گاهی، کسانی هم پیدا می شوند که بر خلاف انتظار، اندرز افراد خیرخواه را خطای خود، ادامه می دهند.
    حتماً شما هم دیده اید که گاهی، پدر و مادر، مجبور می شوند فرزند خود را، به خاطر آن که با زبان خوش اندرز نپذیرفته است، با تنبیه بدنی و کتک و خشونت تربیت کنند. در حالیکه انسان عاقل، هرگز کاری نمی کند که با او مانند حیوانات و چهارپایان رفتار کنند و با کتک به راهش بیاورند. بلکه باادب و ملایمت، اندرز بزرگترها را می پذیرد، و با خوبی و خوشی، به راهی میرود، که سعادت و خوشبختی او، در آن است.

    امضاء

  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    14. دوستی و خردمندی

    التودد نصف العقل
    ح /142
    ترجمه: دوستی و مهربانی با مردم، نیمی از عقل است.
    شرح: شخص عاقل، با شخص نادان، تفاوتهای زیادی دارد. اما این تفاوتها، همیشه و همه جا معلوم و آشکار میگردد که کدامیک عاقل و کدامیک نادان هستند.
    یکی از این موارد، طرز رفتار با مردم است. شخص نادان، ارزش دوستی و مهربانی را نمیداند و بهمین دلیل، با مردم دوستی نمی کند و محبت کسی را در دل خود جای نمی دهد.
    اما شخص عاقل، چون به نیروی عقل خود، قدر و قیمت دوستی و محبت را درک می کند و با دوستانش نیز، همیشه با مهر و محبت رفتار می کند.
    یکی از راههائی که ما میتوانیم تشخیص دهیم چه کسی عاقل و چه کسی نادان است، همین است که ببینیم آیا شخص مورد نظر، با مردم دوستی و محبت میکند، یا با هیچکس از دل مهر و محبت و دوستی وارد نمیشود
    از آنجا که دوستی و محبت با مردم، یکی از مهمترین نشانه های عقل و شعور است، امام علیه السلام، برای دوستی ارزش فراوانی قائل شده است، تا جائی که فرموده است: همینکه شخصی با مردم دوستی و محبت کند، نشانه آن است که دست کم، نیمی از عقل طبیعی یک انسان در او وجود دارد.




    امضاء

  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    15. پرهیز از دوستی با...

    اباک و مصادقه الاحمق، فانه یرید ان ینفعک فیضرک و مصادقه البخیل، فانه یبعد عنک احوج ماتکون الیه، و ایاک و مصادقه الفاجر، فانه یبیعک بالتافه، و ایاک و مصادقه الکذاب، فانه کالسراب: یقرب علیک البعید و یبعد علیک القرب.
    ح /38
    ترجمه: از دوستی با نادان بپرهیز، چون او میخواهد به تو سود برساند، ولی از روی نادانی زیاد میرساند، از دوستی با شخص تنگ نظر بپرهیز، چون او تو را، هنگامی که به شدت نیازمند او باشی رها میکند، از دوستی با شخص بد کاره بپرهیز، چون او به ناچیزترین قیمتها تو را می فروشد، و از دوستی با دروغگو بپرهیز، چون او، مانند سهراب، فریبت میدهد. دور را در نظرت نزدیک نشان میدهد، و نزدیک را دور جلوه گر میسازد.
    شرح: یکی از مهم اسلامی، که هم پیامبران اکرم (ص) و هم امام علیه السلام، درباره آن بسیار سفارش کرده اند، مسئله انتخاب دوست و همنشین است. کسانی که خصوصیات زشت و ناپسند، و صفات بد و نامطلوب دارند، بر روی دوستان و معاشران خود نیز تأثیر منفی میگذارند، و به آنان، زیانهای جبران ناپذیر می زنند. از این رو، در انتخاب دوست، باید کمال مراقبت را به عمل آوریم و دست کم، کسانی را که دارای چهار خصوصیت زشتنادانی،بخل،بدکاری ودروغگویی هستند، به عنوان دوست انتخاب نکنیم.
    شخص نادان، هر چند هم که مهربان و صمیمی باشد، از آنجا که عقل کافی ندارد، موارد سود و زیان را نیز تشخیص نمیدهد. به همین جهت، حتی وقتی میخواهد به دوست خود، سودی برساند، از روی نادانی، کاری میکند که به زیان دوستش تمام شود.
    شخص بخیل، یا تنگ نظر، نیز چون به مال دنیا بیش از هر چیز دیگری دلبستگی دارد، و حاضر نیست ذره ای از مال خود را از دست بدهد، تا زمانی به دوستی خود با دیگران ادامه میدهد، که به او نیازمند نباشد. اما همینکه یکی از دوستانش به او نیازمند شود، حتی اگر در اوج نیازمندی باشد و تمام زندگی اش به اندکی گذشت و بخشش از سوی او بستگی پیدا کند، باز حاضر به گذشت و چشم پوشی از مال دنیا نمی شود، و دوست خود را، در آن اوج احتیاج، رها میکند و به حال خود می گذرد.

    امضاء

  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بد کاره، یا کسی که در روی زمین به فسق و فجور و فساد دست میزند، نیز از کسانی است که باید از دوستی با او پرهیز کرد. شخص بد کاره، عزت و شرافت انسانی خود، و سعادت و رستگاری آخرت خود را، در برابر کم ارزشی ترین چیزها از دست می دهد. بنابراین، مسلم است که چنین کسی، برای دوستان نیز، ارزشی قائل نخواهد شد، و آنها را در برابر اندک چیزی خواهد فروخت.
    دروغگو نیز، شایسته دوستی نیست. چون او نیز، مانند سراب که از دور به شکل آب دیده میشود و از نزدیک چیزی جز خاک و ریگ بیابان نیست، همیشه به فکر فریب دادن است. شخص دروغگو، همیشه با دروغهای خود، کارهای خوب را به صورت کارهایبد وانمود میکند. و کارهای بد را بصورتخوب نشان میدهد. در نتیجه، کسیکه با شخص دروغگو دوستی کند، فریب حرفهای او را میخورد، و دو عیب بزرگ در زندگی پیدا میکند: نخست آن که از کارهای خوب رویگردان میشود، چون خیال میکند که آن کارهابد است. و دیگر آنکه به انجام کارهای بد می پردازد، چون بخاطر حرفهای دوست دروغگوی خود، گمان میکند که آن کارهاخوب است.
    فرزند عزیز، وقتی میخواهی با کسی دوست شوی مراقب باش که او، جزو هیچکدام از این چهار گروه نباشد. چون امام علیه السلام، به خاطر خیر و صلاح مسلمانان، سفارش کرده است که از دوستی با این گونه افراد، دوری کنند.


    امضاء

  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    16. هشدار مژده است

    من حدرک، کمن بشرک.
    ج / 59
    ترجمه: کسی که تو را هشدار میدهد مانند کسی است که به تو مژده می دهد.
    شرح: گاهی پدر و مادرها، و بزرگترها، و دوستان خوب و دلسوز، از روی خیرخواهی، و برای آن که ما را از انجام کارهای بد باز دارند، مجبور میشوند به جای نرمش و ملایمت، با لحنی تند و درشت، هشدار دهند و ما را، از کاری که می خواهیم انجام دهیم، بر حذر و بیمناک سازند.
    ممکن است بعضی افراد، اینگونه بر حذر داشتن را خوش نداشته باشند، و از لحن تند و هشدار دهنده کسی که با درشتی از انجام کار بد آنها جلوگیری میکند، ناراحت شوند.
    ولی، فرزند عزیز، این را بدان که: وقتی کسی با درشتی و تندی، به تو هشدار میدهد و از انجام کارهای بد تو جلوگیری میکند، مثل کسی است که بالحنی ملایم و مهرآمیز، به تو مژده یی را میدهد.
    به عنوان مثال: وقتی کسی تو را از تنبلی در مدرسه و بازیگوشی در خانه باز میدارد، و بالحنی تند میگوید:در خواندن درسهایت تنبلی نکن، چون بیسواد و بیکاره بار می آیی و بدبخت میشوی، مثل کسی است که به تو مژده میدهد و میگوید:شاگرد اول شده ای و بزرگترین جایزه نصیب تو شده است.
    پس، از هشدار و انتقاد سازنده ناراحت نشو بلکه خوشحال و متشکر باش زیرا انتقاد بجا، انسان را متوجه اشتباه خود میکند و باعث برطرف شدن عیب و ایراد میگردد.


    امضاء

  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    17. خودپسندی

    الاعجاب یمنع من الازدیاد.
    ج / 167
    ترجمه: خودپسندی، مانع از پیشرفت و رسیدن به کمال است.
    شرح: یکی از بزرگترین عیبهایی که بعضی افراد دچار آن هستند، غرور و خود پسندی، یعنی کسی که خود را، در همه چیز، برتر و بالاتر از همه مردم میداند، و خیال میکند که هیچ کس در علم و دانش و درک و شعور، به پای او نمی رسد.
    شخصی که دچار این عیب بزرگ باشد، از دو جهت لطمه میخورد و صدمه می بیند. نخست، از این جهت که: چون خود را بزرگترین و برترین عاقلان و دانشمندان میداند، دیگر لازم نمی بیند که دنبال تحصیل علم و دانش، برود. و به این صورت، از آموختن باز میماند، و در همان مرحله یی که هست، در جای میزند، و دیگر بالاتر و پیش تر نمی رود.
    علاوه بر این، شخص خود پسند، چون کسی را عاقل تر و دانشمندتر از خود نمی داند، هنگامی که برایش مسئله و مشکلی پیش می آید، با هیچکس مشورت نمی کند، و از افراد عاقل تر و دانشمندتر از خودش، راهنمایی نمی خواهد. و به این صورت، از حل مسائل و مشکلات، و گشودن راههای بسته زندگی اش، عاجز می ماند، و همواره، در میان گرداب مشکلات و گرفتاریها دست و پا میزند، و هیچگاه نمی توان راههای پیشرفت و ترقی را پیدا کند و به سوی کمال گام بردارد.

    امضاء

  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    18. اکرام خویشاوندان

    و اکرم عشیرتک...
    نامه /31
    ترجمه: اقوام و خویشاوندانت را گرامی و عزیز بدار.
    شرح: امام علیه السلام، در این جمله زیبا و پر معنی، ما را به حفظ و رعایتصله رحم دعوت کرده است.
    دربارهصله رحم در قرآن و روایات اسلامی، سفارش فراوانی شده است. تا جای که ترک آن - یعنی بجا نیاوردن صله رحم - از گناهان بزرگ به شمار آمده است.
    معنایصله رحم آن است که: انسان، با اقوام و خویشاوندان خود، مناسبات و رفت و آمدهای سالم و صمیمانه داشته باشد، با مهربانی و لطف و گرامی، به دیدار و احوال پرسی آنها برود، در حل مشکلات و رفع گرفتاریهای آنان شرکت کند و هنگامی که آنها مشکل و نیازی داشته باشد، از کمک کردن به آنها خودداری نورزد.
    در این باره، امام علیه السلام، با زیباترین و مؤثرترین بیان، ما را، بیش، به اهمیت و ارزش معاشرت با خانواده و خویشاوند، متوجه نموده است.
    طبق فرموده امام علیه السلام، خویشاوندان، همانند پر و بالی هستند که ما، به کمک آنها قدرت پرواز پیدا میکنیم و می توانیم به آسانی به سوی هدف های خود برویم. در حالیکه بدون داشتن پروبال یعنی بدون داشتن خانواده دلسوز و مهربان و یاری دهنده قادر به پرواز نخواهیم بود و به این زودیها، به هدفهای خود نخواهیم رسید.
    از نظر دیگر، ما همچون شاخه و برگ درختی هستیم، که ریشه های آن را، اقوام و خویشاوندان ما تشکیل میدهند، و در حقیقت، اصالت و پابرجایی ما، به آنها بستگی دارد. و همچنین، خویشاوندان همانند دستهای ما هستند، که بوسیله آنها، دشمنان را از خود دور میسازد، و نیز، هدفهای خود را به چنگ می آوریم.
    به این ترتیب، اگر ما با خانواده و خویشاوندان خود رفت و آمد داشته باشیم، و با مهربانی و نیکدلی و صمیمیت معاشرت کنیم، همیشه در جریان کارها و مشکلات و مسائل زندگی یکدیگر خواهیم بود، و در هنگام گرفتاریها، به کمک همدیگر خواهیم شتافت و از نیروهای یکدیگر، برای حل مشکلات و سازندگی در راه زندگی یکدیگر، کمک خواهیم گرفت .
    و البته، اینها همه به شرطی درست خواهد بود، که برای رفت و آمد و صمیمیت و کمک خواهی، خویشاوندان مؤمن و متدین و با تقوای خود را انتخاب کنیم. چون خویشاوندی که دین و ایمان محکم و تقوای اسلامی نداشته باشد، جز ضرر و زیان و ایجاد ناراحتی و گرفتاری بیشتر، تأثیری در زندگی ما نخواهد داشت.




    امضاء

  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    19. بزرگترین عیب

    اکبر العیب أن تعجب ما فیک مثله.
    ح /353
    ترجمه: بزرگترین عیب آن است که: عیبی را که خود نیز دارای، در دیگران، عیب بشماری.
    شرح: کسانی هستند که عیب و ایرادی را که در اعمال و رفتار خودشان وجود دارد، نمی بینند و به حساب نمی آورند، اما همینکه آن عیب را، در شخص دیگری ببینند، زبان به عیبجویی و انتقاد باز می کنند، و همه جا و پیش همه کس، از عیب آن شخص سخن می گویند.
    برای مثال: گاهی کسی را می بینم، که برای حقوق انسانی دیگران، ارزش قائل نیست، حق مردم را پایمال میکند، دستمزد کاری را که دیگران برایش انجام داده اند نمی دهد، یا کم و با تأخیر میدهند، قول و قرارهای خود را به هم میزند، و وعده هایی را که به مردم داده است انجام نمی دهد. اما همین شخص، به محض آنکه دیگری، کمترین حق او را پایمال کند، یا دستمزدش را یک ریال کمتر یا یک روز دیرتر بدهد، یا با او مختصری بد قولی کند، یا وعده یی را که به وی داده است انجام ندهد، فریادش به آسمان میرود، و همه جا، از آن شخص، عیبجوئی و انتقاد میکند. شاعری، در همین معنی گفته است:
    ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند - داد و فریاد بر آری که: مسلمانی نیست!
    امام علیه السلام می فرماید: این خود، بزرگترین عیب است که تو، عیبی را در مردم ببینی و آن را زشت و ناپسند بشماری و زبان به انتقادش بگشایی، در حالیکه خودت نیز، شبیه همان عیب را داشته باشی، ولی به آن توجه نکنی.
    البته، منظور امام این نیست که وقتی در دیگران عیبی را دیدی که خودت نیز شبیه آن عیب را داری، همین کافی است که عیب دیگران را به زبان نیاوری، و در عوض، عیب خودت نیز، سر جایش باقی بماند. بلکه، منظور این است که وقتی، عیب دیگران، باعث ناراحتی ما شد، هوشیار باشیم و فوراً به خود آئیم و ببینیم که آیا خود ما نیز، آن عیب را داریم یا نه؟ و اگر دیدیم که خودمان نیز، داری همان عیب هستیم، در صدد بر طرف کردن آن بر آئیم، زیرا آن عیب، همانطور که در وجود دیگران، ما را ناراحت کرده است، در وجود ما نیز باعث ناراحتی دیگران خواهد شد.




    امضاء

  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    20. همت عالی و شکم پروری

    لا تجتمع عزیمه و ولیمه
    خ 241/
    ترجمه: همت عالی، با سورچرانی و شکم پروری، سازگار نیست.
    شرح: کسی که صاحب همت عالی است به شکم پروری برود، نمی تواند همت عالی داشته باشد. و به عبارت دیگر، ممکن نیست که همت عالی، و شکم پروری، در وجود انسان، یکجا جمع شده باشد.
    زیرا شخص سورچران، بیش از هر چیز، در بند شکم خوش است، و تمام فکر و کوشش او صرف آن میشود که چطور و از چه راهی، خود را به سفره یی رنگین برساند و شکمش را از خوراکیهای لذیذ انباشته کند. آشکار است که چنین کسی، نه فرصت آن را دارد و نه اصولا در فکر آن است که ذهن و اندیشه اش را در کارهای با شکوه به کار اندازد، و تصمیمهای عالی و والا بگیرد، و اراده و همت خود را در انجام کارهای با ارزش و انسانی نمایان سازد. شخص شکم پرور و سورچران، از آغاز صبح، دائماً به این فکر میکند که ظهر، چگونه ناهار لذیذی بدست آورد، و از ظهر به بعد، ذهن و اندیشه اش در این جهت کار میکند که برای شب، از کجا و چگونه شام چرب و شیرینی فراهم کند. و طبیعی است که چنین شخصی، شب هم با این فکر به بستر میرود که صبح، چه خوراکیهایی سر سفره صبحانه در انتظارش خواهد بود.
    اما کسی که همت عالی دارد، فکر و ذهنش، آنقدر مشغول مسائل مهم و کارهای عالی و انسانی است، که اصولا فرصتی برای فکر کردن به شکم پیدا نمی کند. و تازه وقتی هم سر سفره بنشیند، غذایش، ساده ترین غذاها خواهد بود. نمونه درخشان این افراد، خود حضرت علی علیه السلام است که غذایش، بیشتر اوقات، چیزی جز نان خالی، یا نانی همواره با کمی خرما، یا کمی پیاز، یا کمی نبوده است. تا جایی که اگر اندکی بیش از این برایش غذا می آورد، به شدت اعتراض میرد.


    امضاء

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi