صفحه 2 از 26 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 255

موضوع: جوانه زندگی و زندگی جوان« شرح نامه 31 نهج البلاغه»

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    شناخت کامل امامان

    انسان های عادی، هرگز نمی توانند اعماق بی انتهای وجود امامان معصوم علیهم السلام را درک کنند. وجود انسان های معمولی، و حتی نخبگان جامعه، در برابر وجود این بزرگواران، همچون ذره ای در برابر اقیانوس بی کران، علم، تقوی، زهد، اخلاق، عرفان، فقه و حکمت است.
    آیا برای این چنین ذره ناچیزی، درک کامل آن چنان اقیانوس پر عظمتی ممکن است؟
    مطمئنا خیر! ولی هر کس به قدر ظرفیت و وسعت وجود خود، توان درک آنان را دارد. انسان هر قدر وجود خود را وسعت ببخشد، قدرت درک امامان و استفاده از محضر آنان را بیشتر خواهد یافت.
    آب دریا را اگر نتوان کشید - هم به قدر تشنگی باید چشید(8)
    آورده اند که:
    روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رو به سوی علی علیه السلام کردند و فرمودند:
    و ما عرفک یا علی حق معرفتک الا الله و أنا،
    یا علی! هیچ موجودی جز خداوند و من، تو را آن گونه که حق توست نمی شناسند.(9)
    آری! شناخت کامل معصومین علیهم السلام جز برای خودشان و خدای متعال ممکن نیست.


    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نهج البلاغه، کلام علی علیه السلام

    نهج البلاغه - این برادر قرآن - دریایی عظیم و اقیانوسی عمیق و بی کران از مسایل فکری، اخلاقی، علمی، سیاسی، اجتماعی و سایر ابعاد بشری است که معارف بلند انسانی را در بر دارد.
    این کتاب، مجموعه سخنرانی ها، نامه ها و کلمات قصار حضرت امیرالمومنین علیه السلام است.
    امیرالمومنین علی علیه السلام انسانی کامل، معصوم و در بالاترین مراتب عرفان، فقاهت، حکمت، زهد، قضاوت، شجاعت، عدالت و در حد اعلای کمال بود.
    پنهان ترین زوایای وجود آدمی را به علم خداوندی شناخته و رسالت خود را - که همان هدایت عامه بشریت به سوی حقایق هستی بود - در وادی علم و عمل انجام داد و در حقیقت، نهج البلاغه جامع حکمت های ناب علوی است.
    انسان در شناسایی راه و مقصد، نیازمند راهنمای راه دانی است که بر فراز و نشیب مسیر واقف باشد؛ حقیقت وجود انسان را بشناسد و بتواند او را به مقصد و مقصود هدایت کند.
    آیا راهنمای صاحب چنین صفاتی را سراغ داریم؟ آیا کتابی غیر از نهج البلاغه می شناسیم که هم سخن قرآن باشد و هم تفسیر آن، هم راهنمای عرفان و فقیهان و زاهدان و عالمان باشد و هم سیر اخلاقی و عرفانی را به عموم بشر ارائه دهد. کدام راهنما، کدام عارف، کدام فقیه، کدام حکیم، کدام زاهد و کدام عالم به حقیقت را می توان سراغ داشت که خود، قرآن ناطق باشد و سخنان وی تفسیر قرآن ظاهر؟

    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    علی علیه السلام، عالمی عامل.

    آری! علی علیه السلام همان است.
    او عالمی است که علم خود را با سلونی قبل آن تفقدونی(10) فریاد زد.
    زمین و آسمان، عرفان نظری و عملی او را در هزار رکعت های نیمه شب ها و ((مولای یا مولای)) مسجد کوفه اش به نظاره نشست. او مرد عمل است. چاه ها، نخلستان ها و یتیمان هر شب در انتظار کوفه، گواه این مدعایند.
    در قضاوت، عادل ترین است تا بدان جا که حتی از مساوات در نیم نگاهی به طرفین دعوا دریغ نکرد؛ در حکومت، ذره ای از بیت المال را بی حساب به برادر نبخشید. در زمام داری کشور اسلامی، ظلم به زن غیر مسلمان را مایه ننگ و مرگ دانسته و در خانواده، هم پای فاطمه علیها السلام به امور منزل و تربیت فرزندان می پرداخت و خستگی روزانه را نیمه شبها با نوازش یتیمان از تن به در می برد.
    کلام او، مایه شناساندن او در همگان است؛ خورشیدی است عالم تاب، که صحرای وجود او به بشریت می نمایاند. سیر زندگانی او، به حقیقت، راه مسلمانی است و قطره قطره خون او تا ابد، این راه را گلگون کرده است.
    کتابی که پیش روی دارید، تفسیر نامه ای از امیرالمومنین علیه السلام به فرزند خود امام حسن علیه السلام است. نامه ای از مهربان ترین و داناترین پدر عالم، به همه فرزندان جوان خود که در پی راه و حقیقت زندگانی اند.




    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نویسنده، مکان و زمان نگارش.


    در سال سی و نه هجری، جنگ سختی میان لشکریان حق و باطل در گرفت. جنگی نه تنها میان دو لشکر، بلکه میان دو تفکر، دو آرمان، دو جریان، دو اندیشه.
    جنگ صفین، از سویی تصویرگر رشادت های فرزندان پاک و حقیقت جو و از جهتی نمایانگر جهالت و خیانت برخی عناصر جاهل و مقدس مآب بود.
    امیرالمومنین علیه السلام در حال بازگشت از این جنگ، در دیار ((حاضرین)) منطقه ای از شهر حلب در عراق - و در حالی که حدود شصت سال از عمر پربرکتشان می گذشت، نامه ای حاوی وصیت پدری پیر و دانا به امام حسن مجتبی علیه السلام نوشتند.
    امام حسن علیه السلام در آن زمان، سنین جوانی را سپری می کردند. حضرت امیرالمومنین علیه السلام با این نامه سعی در هدایت مخاطب یا مخاطبین خود به سوی حقیقت و جلوه دادن صراط رستگاری کردند.
    این نامه، گنجینه ای است کم نظیر و گران بها، از سوی ثروتمندترین مردم، که دارایی اش مسلمانی، انسانیت، معرفت، علم، عبادت، اندیشه، زهد و عشق به خداوند بود.
    محبت به گونه گونه آدمیان، او را هر نیمه شب، بر در خانه یتیمان می برد. عشق به خداوند هستی آفرین، او را در نماز به گونه ای مدهوش می کرد که در آوردن تیری از پای را لایق نیم نگاهی نمی دانست.
    غضب و غیرت مسلمانی او در جبهه جنگ ندای این المفر از نهاد مشرکان و منافقان بر آورده بود و اخلاص او اجازه نمی داد دشمن را با کینه شخصی از میان بردارد.
    این سخنان، نه تنها برای امام مجتبی علیه السلام بلکه برای همه آنان که از این مکتب راهنمایی می جویند، ارزشمند است.
    آری! به نصایح پدرانه او گوش فرا دهیم؛ در کلاس درس او، زانوی ادب بزنیم، و از چشمه سار هدایتش جرعه ای بنوشیم.

    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    خلاصه مطالب این درس

    1 - انسان از آغاز قدم نهادن در این دنیا همواره به دنبال حقیقتی بود که او را به سوی کمال راهنمایی کند.
    2 - خداوند از سویی نعمت عقل و استفاده از آن را به انسان عطا کرد و از طرفی در هر برهه از زمان رسولانی را برای راهنمایی انسان فرستاد تا او با استفاده از عقل و یاری جستن از راهنمایی فرستادگان الهی از تیرگی وارهیده و به سوی نور حرکت کند.
    3 - فرستادگان و حجت های خداوند، خود به منزل کمال رسیده و از فراز و نشیب راه آگاه اند.
    آنان که به سلاح عصمت و علم خاص الهی مجهزند راه را از غیر، خوب شناخته و از اشتباه و گناه بر کنارند. بنابراین ایشان بهترین راهنمایان به سوی حقیقت اند.
    4 - برای بهره گیری از این بزرگواران باید آنها را تا حد مقدور شناخت.
    این شناخت از دو راه ممکن است؛
    اول، مطالعه ابعاد مختلف زندگی آنان.
    و دوم: مطالعه کلام گهربارشان.
    چرا که آنان معصوم اند و در علم و عمل مرتکب خطا و یا گناه نشده و از جهتی دیگر سخنانشان روزنه ای بر علم و حکمت بی انتهایشان است.
    5 - در میان سخنان گهربار ائمه علیهم السلام - که پس از گذشت سال ها و قرنها با مشقات و مرارت های فراوان، بدون هیچ تصرفی به دست ما رسیده است - سخنان حضرت امیرالمومنین علیه السلام - که توسط سید رضی رحمة الله علیه رد نهج البلاغه گرد آمده، جایگاه بس عظیم دارد.
    این سخنان دریایی چنان ژرف از مسایل فکری، اخلاقی، علمی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و سایر ابعاد زندگی بشری است که نام (( برادر قرآن)) گرفته است.
    6 - در میان (( خطبه ها)) و (( نامه ها)) و (( حکمت ها)) که سه بخش این کتاب ماندگار و گهربار را تشکیل می دهند، نامه ای است از پدری پیر اما دانا و عامل به دانایی و در سن 60 سالگی به فرزند رشید خود امام حسن مجتبی علیه السلام، که در آن دوران در سنین جوانی می زیسته، نگاشته شده است.
    امیرالمومنین علی علیه السلام نه تنها پدر حسن و حسین علیهما السلام بلکه پدر همه شیعیان و رهروان خود و در واقع پدر حقیقت، عدالت، تقوا و ایمان است و این سخنان نه تنها برای امام مجتبی علیه السلام بلکه برای همه آنان که از این مکتب راهنمایی می جویند نه تنها مفید و ارزشمند، بلکه لازم و ضروری است.


    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سئوالات

    1 - دو نعمت از بزرگترین نعمات الهی برای سیر انسان به سوی کمال را بیان کنید.
    2 - دو ویژگی بارز حجت های خداوند را بر شمرده و هر یک را مختصرا توضیح دهید.
    3 - چرا باید اولیای خداوند را شناخت و دو راه شناخت آنان را توضیح دهید.
    4 - لقب (( برادر قرآن)) به کدام کتاب داده شده و چرا؟




    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    درس دوم

    انتظار می رود پس از مطالعه این درس با مفاهیم زیر آشنا شوید.
    انواع اوصاف انسان در قرآن
    ماهیت هفت صفت ابتدایی این نامه
    رابطه انسان با زمان
    عمر مفید و عمر غیر مفید
    علت نام گذاری دنیا و برخی صفات آن
    مرگ، یقینی که هیچ شکی در آن راه ندارد.
    من الوالد الفان، المقر للزمان، المدبر العمر، المستسلم للدنیا، الساکن مساکن الموتی و الطاعن عنها غدا؛(11)
    ((از پدری که در آستانه فناست و چیرگی زمان را پذیراست، زندگی را پشت سر نهاده، به گردش روزگار گردن نهاده، نکوهنده این جهان است و آرام گیرنده در سرای مردگان و فردا کوچ کننده از آن.))
    امیرالمومنین علیه السلام در ابتدای نامه، اوصاف طبیعی انسان را ذکر کرده اند، اوصافی که هر موجود مادی واجد آن است.
    موجودات مادی - چه انسان و چه گیاه و یا اجسام بی جان - محکوم به فنای جسمی هستند. همه موجودات صاحب جسم مادی، در محاصره زمانند. زمان بر زندگی آنان می تازد و سرانجام به پایان زندگی دنیایی شان می رساند.
    به طور کلی، صفت هایی که در وصف انسان ذکر می شوند و یا از باب تکریم یا تحقیر و یا در وصف اوصاف طبیعی اوست.

    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    با مراجعه به قرآن کریم نیز در می یابیم، آیاتی که صفت های انسان در آن یاد شده نیز به همین سه بخش تقسیم می شود:
    الف - آیاتی که حاوی تکریم و تمجید انسان است؛
    در این گونه آیات، انسان با در نظر گرفتن ایمان و اعتقاد به ارکان شریعت مبین، تصور شده و به این جهت آیاتی در وصف کمال او بیان گردیده است.
    انسان در برخی آیات، خلیفه خداوند در زمین معرفی شده است:
    انی جاعل فی الارض خلیفة،(12)
    (( همانا برای خود در زمین، خلیفه قرار می دهم)).
    در برخی از آیات نیز، کرامت و تکریم و عطای خداوند به انسان بیان شده است:
    لقد کرمنا بنی آدم،(13)
    (( فرزندان آدم را بزرگ داشتیم (تکریم کردیم).)).
    ب - آیاتی که حاوی تحقیر انسان است؛
    این گونه آیات به انسان هایی که فاقد ایمان به ارکان شریعت و عمل به احکام خداوند هستند، اشاره می کند.
    فرزندان آدم در بسیاری از مواقع حقیقت خود را فراموش کرده و دست به اعمالی می زنند که در شأن انسانیت شان نیست.
    تاریخ همواره تصویرگر جهالت ها و خون ریزی های گروهی است که بی رحمانه و ظالمانه، دست خود را به نسل کشی ها و تمدن سوزی های دلخراش، آلوده کرده اند.
    برگ های سیاه تاریخ شاهد فرو مردن فریاد اعتراض، آزادی خواهان سراسر کره خاکی، به دست خون آشامان پلید دوران ها بوده است. قتل، خون ریزی، مفاسد اخلاقی، سوء استفاده از موقعیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و هزاران جنایت دیگر، نه تنها در شأن بنی آدم نبوده، بلکه گاهی حیوانات نیز از انجام برخی از این اعمال ابا دارند.
    اینان نیز همچون سایر افراد بشر، رسولان و آیات الهی را دیده و ندای دعوت آنان به سوی حق را شنیده اند، اما قلبشان چنان تیره گشته است که هیچ پرتو نوری در آن راه نمی یابد. آیا این موجود همان است که ((خلیفة الله)) در زمین خوانده شده است؟!
    قرآن کریم در وصف این گونه از افراد بشر می فرماید:
    و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم اذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل،(14)
    (( آنان گوش هایی دارند، ولی با آن (ندای حق) را نمی شنوند و چشم هایی دارند، ولی (آیات الهی) را نمی بینند. آنان همانند چهارپایان هستند و چه بسا حقیرتر)).
    خداوند در این گونه آیات قرآن، نسبت هایی پست، چون عجول، به انسان داده است. تقابل این آیات با آیاتی که کرامت انسان را وصف کرده اند در یک نگاه سطحی ممکن است موجب حیرت و سردرگمی شود.
    اما واقعیت مطلب آن است که آیات دسته اول مربوط به انسان با وصف ایمان و آیات دسته دوم مربوط به انسان منهای وصف ایمان است.
    باید توجه داشت که حقیقت انسان، کرامت و بزرگواری و کمال است و این مطلب نیز از آیات قرآن کریم بر می آید:
    علم الانسان ما لم یعلم،(15)
    ((همه اسماء (علوم) را به آدم یاد دادیم)).
    و نیز انسان در ابتدای خلقت، به گونه ای آفریده شده که جلوه ای از خداوند گشته و لایق سجده ملائک.
    و اذ قلنا للملائکة اسجدوا لادم فسجدوا،(16)
    (( و آن گاه که به ملائکه امر کردیم، آدم را سجده کنند پس آنان به سجده افتادند)).
    ج - آیاتی که تنها ویژگی های حقیقی و طبیعی انسان را با توجه به خصیصه ها و ویژگی های عالم طبیعت، بیان می کند.
    این گونه آیات، نه از باب تکریم انسان وارد شده است و نه قصد تحقیر او را دارد. بلکه تنها معرف و بیان کننده جایگاه طبیعی او است.
    جایگاه طبیعی انسان به موجب شرایط خاص ذاتی و یا جانبی او همچون نفس انسان یا شرایط محیطی مادی که او در آن قرار دارد برخی ویژگی ها و صفات خاص را داراست.
    قرآن کریم برخی از این صفات را ذکر می کند:
    انّ الانسان خلق هلوعا،(17)
    ((انسان حریص خلق گشته است)).
    خلق الانسان ضعیفا،(18)
    ((انسان ضعیف خلق شده است)).
    و کان الانسان اکثر شی ء جدلا،(19)
    با وجود چنین ویژگی هایی - که با تاثیر گرفتن او در محیط مادی دنیا حاصل شده است - انسان می تواند به زندگی خود جهت ببخشد.
    امکاناتی همچون عقل، احساس، دل، وحی و اولیاء الهی در اختیار بشر می تواند مسیر صحیح را انتخاب کند و خود را به هدف عالی و مقام الهی خود برساند.
    جملاتی که حضرت امیر علیه السلام در ابتدای نامه - نه در وصف خود بلکه در وصف بنی آدم - بیان داشته اند از دسته سوم صفات یاد شده است.


    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    قرآن کریم در وصف این گونه از افراد بشر می فرماید:
    و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم اذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل،(14)
    (( آنان گوش هایی دارند، ولی با آن (ندای حق) را نمی شنوند و چشم هایی دارند، ولی (آیات الهی) را نمی بینند. آنان همانند چهارپایان هستند و چه بسا حقیرتر)).
    خداوند در این گونه آیات قرآن، نسبت هایی پست، چون عجول، به انسان داده است. تقابل این آیات با آیاتی که کرامت انسان را وصف کرده اند در یک نگاه سطحی ممکن است موجب حیرت و سردرگمی شود.
    اما واقعیت مطلب آن است که آیات دسته اول مربوط به انسان با وصف ایمان و آیات دسته دوم مربوط به انسان منهای وصف ایمان است.
    باید توجه داشت که حقیقت انسان، کرامت و بزرگواری و کمال است و این مطلب نیز از آیات قرآن کریم بر می آید:
    علم الانسان ما لم یعلم،(15)
    ((همه اسماء (علوم) را به آدم یاد دادیم)).
    و نیز انسان در ابتدای خلقت، به گونه ای آفریده شده که جلوه ای از خداوند گشته و لایق سجده ملائک.
    و اذ قلنا للملائکة اسجدوا لادم فسجدوا،(16)
    (( و آن گاه که به ملائکه امر کردیم، آدم را سجده کنند پس آنان به سجده افتادند)).

    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ج - آیاتی که تنها ویژگی های حقیقی و طبیعی انسان را با توجه به خصیصه ها و ویژگی های عالم طبیعت، بیان می کند.
    این گونه آیات، نه از باب تکریم انسان وارد شده است و نه قصد تحقیر او را دارد. بلکه تنها معرف و بیان کننده جایگاه طبیعی او است.
    جایگاه طبیعی انسان به موجب شرایط خاص ذاتی و یا جانبی او همچون نفس انسان یا شرایط محیطی مادی که او در آن قرار دارد برخی ویژگی ها و صفات خاص را داراست.
    قرآن کریم برخی از این صفات را ذکر می کند:
    انّ الانسان خلق هلوعا،(17)
    ((انسان حریص خلق گشته است)).
    خلق الانسان ضعیفا،(18)
    ((انسان ضعیف خلق شده است)).
    و کان الانسان اکثر شی ء جدلا،(19)
    با وجود چنین ویژگی هایی - که با تاثیر گرفتن او در محیط مادی دنیا حاصل شده است - انسان می تواند به زندگی خود جهت ببخشد.
    امکاناتی همچون عقل، احساس، دل، وحی و اولیاء الهی در اختیار بشر می تواند مسیر صحیح را انتخاب کند و خود را به هدف عالی و مقام الهی خود برساند.
    جملاتی که حضرت امیر علیه السلام در ابتدای نامه - نه در وصف خود بلکه در وصف بنی آدم - بیان داشته اند از دسته سوم صفات یاد شده است.


    امضاء

صفحه 2 از 26 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi