صفحه 3 از 10 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 97

موضوع: هفت شهر عشق : نگاهی نو به حماسه کربلا

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    امروز، پانزدهم ماه رمضان است كه مسلم به سوی كوفه می‌رود...
    او راه مكّه تا كوفه را مدّت بیست روز طی می‌كند و روز پنجم شوّال به كوفه می‌رسد.
    مردم كوفه به استقبال مسلم آمده و گروه گروه با او بیعت می‌كنند.
    آیا می‌دانید چند نفر با مسلم بیعت كرده‌اند؟ هجده هزار نفر، چه شرایطی از این بهتر!71
    صبح روز دهم ذی القعده، مسلم قلم در دست می‌گیرد. او در این سی و پنج روز به بررسی اوضاع كوفه پرداخته است و شرایط را برای حضور امام مناسب می‌بیند.
    مسلم می‌داند كه امام حسین علیه‌السلام، در مكّه منتظر رسیدن نامه اوست و باید نتیجه بررسی اوضاع كوفه را به امام خبر بدهد. پس نتیجه بررسی‌های یك ماهه خود را گزارش می‌دهد و این نامه را برای امام می‌نویسد: «هجده هزار نفر با من بیعت كرده‌اند. هنگامی كه نامه من به دست شما رسید، هر چه زودتر به سوی كوفه بشتابید».72
    مسلم، این نامه را به یكی از یاران خود می‌دهد و از او می‌خواهد كه هر چه سریع‌تر این نامه مهمّ را به امام برساند.
    فرستاده مسلم با شتاب به سوی مكّه می‌تازد تا نامه را به موقع به امام برساند.73 * * * یزید در قصر خود در شام نشسته و همه مشاوران را گرد خود جمع كرده است و به آنها چنین سخن می‌گوید: «به راستی، ما برای مقابله با حسین چه كنیم؟ آیا او را در مكّه به قتل برسانیم؟ در مكّه حتّی حیوانات هم، در امن و امان هستند. اگر ما حسین را در آن شهر به قتل برسانیم، همه دنیای اسلام شورش خواهند كرد. آن وقت دیگر آبرویی برای ما نخواهد ماند».
    همه در فكر هستند كه چه كنند. حمله به حسین در مكّه، برای حكومت یزید بسیار خطرناك است و می‌تواند پایه‌های حكومت او را به لرزه در آورد.
    مشكل یزید این است كه اكنون، مكّه در تصرّف امام حسین علیه‌السلام است. ایام حج هم نزدیك است و همه حاجیان برای طواف خانه خدا به مكّه می‌روند.
    مشاوران یزید می‌گویند: «ما نمی‌توانیم لشكری به مكّه بفرستیم و با حسین به صورت آشكارا بجنگیم».
    یزید سخت آشفته است. بر سر اطرافیان خود فریاد می‌زند: «من این همه پول به شما می‌دهم تا در این مواقع حسّاس، فكری به حال من بكنید. زود باشید! نقشه‌ای برای خاموش كردن نهضت حسین بكشید».
    همه به فكر فرو می‌روند. برنامه‌های امام حسین علیه‌السلام آن‌قدر حساب شده و دقیق است كه راهی برای یزید باقی نگذاشته است.




    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    یكی از اطرافیان می‌گوید: «من راه‌حل را یافتم. من راه‌حل بسیار خوبی پیدا كردم». او طرح خود را می‌گوید، همه با دقّت گوش می‌دهند و در نهایت، این طرح مورد تأیید همه قرار می‌گیرد و یزید هم بسیار خوشحال می‌شود.
    طرحی بسیار دقیق و حساب شده كه دارای پنج مرحله است:
    1. ابتدا امیری شجاع و نترس را به مكّه اعزام می‌كنیم و از او می‌خواهیم كه هرگز با حسین درگیر نشود.
    2. لشكری بزرگ و مجهّز همراه او به مكّه اعزام می‌كنیم.
    3. سی نفر از هواداران بنی‌اُمیّه را انتخاب نموده و آنها را به مكّه می‌فرستیم. آنها باید در زیر لباس‌های خود شمشیر داشته باشند.
    4. در هنگام طواف خانه خدا، حسین مورد حمله قرار می‌گیرد و از آن جهت كه همراه داشتن اسلحه در هنگام طواف بر همه حرام است، پس یاران حسین قدرت دفاع از او را نخواهند داشت.
    5 . بعد از كشته شدن حسین، برای جلوگیری از شورش مردم، آن سی هوادار بنی‌اُمیّه به وسیله نیروهای امیر مكّه دستگیر شده و همگی اعدام می‌شوند تا مردم تصوّر كنند كه حسین، به وسیله عدّه‌ای از اعراب كشته شده است و حكومت یزید نیز، هیچ دخالتی در این ماجرا نداشته و حتّی قاتلان حسین را نیز، اعدام كرده است.74
    واقعاً كه این طرح، یك طرح زیركانه و دقیق است، امّا آیا یزید موفق به اجرای همه مراحل آن خواهد شد؟ با من همراه باشید. * * * روزهای اوّل ماه ذی الحجّه است و مردم بسیاری برای انجام مراسم حج به مكّه آمده‌اند.
    نامه مسلم به مكّه می‌رسد و امام آن را می‌خواند. آیا امام به سوی كوفه خواهد رفت؟ روزهای انجام حج نزدیك است. امام می‌خواهد اعمال حج را انجام دهد.
    حج یك اجتماع عظیم اسلامی است و امام می‌تواند از این فرصت به خوبی استفاده كند. از تمام دنیای اسلام به این شهر آمده‌اند و هر حاجی می‌تواند پس از بازگشت به وطن خود، یك مبلّغ خوب برای قیام امام باشد.
    در حال حاضر مكّه هم بدون امیر است و زمینه برای هرگونه فعالیّت یاران امام فراهم است.
    در شام جاسوس‌ها خبر بیعت مردم كوفه با امام حسین علیه‌السلام را به یزید داده‌اند.
    قلب كشور عراق در كوفه می‌تپد و اگر امام بتواند آنجا را تصرّف كند به آسانی بر بخش عظیمی از دنیای اسلام تسلّط می‌یابد. اگر امام حسین علیه‌السلام به كوفه برسد، گروه بی‌شماری از شیعیان دور او جمع خواهند شد. * * * روز دوشنبه هفتم ذی الحجّه است و ما دو روز دیگر تا روز عرفه فرصت داریم. همه حاجیان لباس احرام بر تن كرده‌اند و خود را برای رفتن به صحرای عرفات آماده می‌كنند.
    آیا تو هم آماده‌ای لباس احرام بر تن كنی و به صحرای عرفات بروی؟
    ناگهان خبر مهمّی به شهر می‌رسد. گوش كن! یزید برای مكّه، امیر جدیدی انتخاب كرده و این امیر همراه با لشكر بزرگی به نزدیكی‌های مكّه رسیده است.75
    او می‌آید تا نقشه شوم یزید را عملی كند و شعله نهضت امام حسین علیه‌السلام را خاموش كند. امیر جدید به مكّه می‌رسد و وارد مسجدالحرام می‌شود.
    تا پیش از این، همیشه امام حسین علیه‌السلام كنار خانه خدا به نماز می‌ایستاد و مردم پشت سر او نماز می‌خواندند. موقع نماز كه می‌شود امیر جدید، در جایگاه مخصوص امام جماعت می‌ایستد.
    امام حسین علیه‌السلام این صحنه را می‌بیند. ولی برای اینكه بهانه‌ای به دست دشمن ندهد، اقدامی نمی‌كند و پشت سر او نماز می‌خواند.





    امضاء


  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    روزهای اوّل ماه ذی الحجّه است و مردم بسیاری برای انجام مراسم حج به مكّه آمده‌اند.
    نامه مسلم به مكّه می‌رسد و امام آن را می‌خواند. آیا امام به سوی كوفه خواهد رفت؟ روزهای انجام حج نزدیك است. امام می‌خواهد اعمال حج را انجام دهد.
    حج یك اجتماع عظیم اسلامی است و امام می‌تواند از این فرصت به خوبی استفاده كند. از تمام دنیای اسلام به این شهر آمده‌اند و هر حاجی می‌تواند پس از بازگشت به وطن خود، یك مبلّغ خوب برای قیام امام باشد.
    در حال حاضر مكّه هم بدون امیر است و زمینه برای هرگونه فعالیّت یاران امام فراهم است.
    در شام جاسوس‌ها خبر بیعت مردم كوفه با امام حسین علیه‌السلام را به یزید داده‌اند.
    قلب كشور عراق در كوفه می‌تپد و اگر امام بتواند آنجا را تصرّف كند به آسانی بر بخش عظیمی از دنیای اسلام تسلّط می‌یابد. اگر امام حسین علیه‌السلام به كوفه برسد، گروه بی‌شماری از شیعیان دور او جمع خواهند شد.




    امضاء


  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    روز دوشنبه هفتم ذی الحجّه است و ما دو روز دیگر تا روز عرفه فرصت داریم. همه حاجیان لباس احرام بر تن كرده‌اند و خود را برای رفتن به صحرای عرفات آماده می‌كنند.
    آیا تو هم آماده‌ای لباس احرام بر تن كنی و به صحرای عرفات بروی؟
    ناگهان خبر مهمّی به شهر می‌رسد. گوش كن! یزید برای مكّه، امیر جدیدی انتخاب كرده و این امیر همراه با لشكر بزرگی به نزدیكی‌های مكّه رسیده است.75
    او می‌آید تا نقشه شوم یزید را عملی كند و شعله نهضت امام حسین علیه‌السلام را خاموش كند. امیر جدید به مكّه می‌رسد و وارد مسجدالحرام می‌شود.
    تا پیش از این، همیشه امام حسین علیه‌السلام كنار خانه خدا به نماز می‌ایستاد و مردم پشت سر او نماز می‌خواندند. موقع نماز كه می‌شود امیر جدید، در جایگاه مخصوص امام جماعت می‌ایستد.
    امام حسین علیه‌السلام این صحنه را می‌بیند. ولی برای اینكه بهانه‌ای به دست دشمن ندهد، اقدامی نمی‌كند و پشت سر او نماز می‌خواند.





    امضاء


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    با ورود امیر جدید و بررسی تغییرات اوضاع مكّه، امام تصمیم جدیدی می‌گیرد. مردم از همه جایِ جهان اسلام به مكّه آمده‌اند تا اعمال حج را به‌جا آورند. دو روز دیگر نیز، مردم به صحرای عرفات می‌روند. ولی امام می‌خواهد به كوفه برود.
    به راستی چرا امام این تصمیم را گرفته است؟
    پیام امام حسین علیه‌السلام، به گوش یاران و شیفتگان آن حضرت می‌رسد: «هر كس كه می‌خواهد جان خویش را در راه ما فدا كند و خود را برای دیدار خداوند آماده می‌بیند، با ما همسفر شود كه ما به زودی به سوی كوفه حركت خواهیم كرد».76
    امام حسین علیه‌السلام می‌خواهد طواف وداع را انجام دهد. طواف خداحافظی با خانه خدا!
    مردم همه در لباس احرام هستند و آرام آرام خود را برای رفتن به سرزمین عرفات آماده می‌كنند، امّا یاران امام حسین علیه‌السلام بار سفر می‌بندند. * * * مردم مكّه همه در تعجّب‌اند كه چرا امام با این عجله، مكّه را ترك می‌كند؟ چرا او در این شهر نمی‌ماند؟
    در این‌جا كه هیچ خطری او را تهدید نمی‌كند. این‌جا حرم امن الهی است. اگر امام تصمیم به رفتن دارد چرا صبر نمی‌كند تا اعمال حج تمام شود. در آن صورت گروه زیادی از حاجیان همراه او خواهند رفت.
    در حال حاضر، برای مردم بسیار سخت است كه اعمال حج را رها كنند و همراه امام حسین علیه‌السلام بروند. هر مسلمانی در هر جای دنیا، آرزو دارد روز عرفه در صحرای عرفات باشد.
    این سو?ل‌ها ذهن مردم را به خود مشغول كرده است. هیچ كس خبر ندارد كه یزید چه نقشه شومی كشیده است. او می‌خواهد امام حسین علیه‌السلام را در حال احرام و كنار خانه خدا به قتل برساند.
    هیچ كس باور نمی‌كند كه جان امام در این سرزمین در خطر باشد. آخر تا به حال سابقه نداشته است كه حرمت خانه خدا شكسته شود.
    از زمان‌های قدیم تاكنون، مردم به خانه خدا احترام گذاشته‌اند و حتّی در زمان جاهلیّت نیز، هیچ كس جرأت نداشته است كسی را كنار خانه خدا به قتل برساند، امّا یزید كه پایه‌های حكومت خود را متزلزل می‌بیند تصمیم گرفته است تا حرمت خانه خدا را بشكند و امام حسین علیه‌السلام را در این حرم امن به قتل برساند.
    امام حسین علیه‌السلام طواف وداع انجام می‌دهد. مستحب است هر كس كه از مكّه خارج می‌شود، طواف وداع انجام دهد. آیا موافقی ما هم همراه آن حضرت طواف وداع انجام دهیم؟
    اشك در چشمان یاران امام حسین علیه‌السلام حلقه زده است. آیا قسمت خواهد شد بار دیگر خانه خدا را ببینند؟ آیا بار دیگر، دور این خانه طواف خواهند كرد؟
    یك نفر رو به امام می‌كند و می‌گوید: «ای حسین! كبوتری از كبوتران حرم باش».77
    همه خیال می‌كنند كه اگر امام در مكّه بماند در امن و امان خواهد بود. همان‌طور كه كبوتران حرم در امن و امان هستند، ولی امام می‌فرماید: «دوست ندارم به خاطر من حرمت این خانه شكسته شود».78 آری، این‌جا شهر خدا و حرم خداست و امام نمی‌خواهد حرمت خانه خدا شكسته شود.
    یزید می‌خواهد بعد از كشتن امام حسین علیه‌السلام، با تبلیغات زیاد در ذهن مردم جا بیندازد كه این حسین بود كه حریم خانه خدا را برای اوّلین بار شكست. كافی است كه ابتدا درگیری ساختگی بین مأموران حكومتی و یاران امام ایجاد كنند. به گونه‌ای كه تعدادی از مأموران كشته شوند و بعد از آن، امام به وسیله مأموران به قتل برسد و در ذهن مردم این‌گونه جا بیفتد كه ابتدا یاران امام با هواداران یزید درگیر شده و در این درگیری آنها از خود دفاع كرده‌اند و در این كشمكش امام حسین علیه‌السلام نیز، كشته شده است.
    اكنون یزید می‌خواهد كه هم حسین علیه‌السلام را به قتل برساند و هم او را به عنوان اوّلین كسی كه در مكّه خون كسی را ریخته است، معرّفی كند. * * * او كیست كه چنین سراسیمه به سوی امام می‌آید؟ به گمانم یكی از پسر عموی‌های امام حسین علیه‌السلام است كه خبردار شده امام می‌خواهد به سوی كوفه برود.
    او خدمت امام می‌رسد و سلام كرده و می‌گوید: «ای حسین! به من خبر رسیده كه تصمیم داری به سوی كوفه بروی، امّا من خیلی نگرانم. زیرا هنوز نماینده یزید در آن شهر حكومت می‌كند و یزید پول‌های بیت المال را در اختیار دارد و مردم هم كه بنده پول هستند. من می‌ترسم آنها مردم را با پول فریب بدهند و همان‌هایی كه به تو وعده یاری داده‌اند، به خاطر پول به جنگ با تو بیایند».79
    وقتی سخن او تمام می‌شود امام می‌گوید: «خدا به تو جزای خیر دهد. می‌دانم كه تو از روی دلسوزی سخن می‌گویی، امّا من باید به این سفر بروم».80
    هیچ كس خبر ندارد كه یزید چه نقشه‌ای برای كشتن امام حسین علیه‌السلام كشیده است. برای همین، همه دلسوزان، امام را از ترك مكّه نهی می‌كنند. ولی امام می‌داند كه در مكّه هم در امان نیست. پس صلاح در این است كه به سوی كوفه حركت كند.
    * * * آیا محمّد بن حَنَفیّه را به یاد می‌آوری؟ برادر امام حسین علیه‌السلام را می‌گویم. همان كه به دستور امام ( در موقع حركت از مدینه )، به عنوان نماینده امام در آن شهر ماند.
    اكنون او برای انجام مراسم حج و دیدن برادر به سوی مكّه می‌آید.
    او شب هشتم ذی الحجّه به مكّه می‌رسد، امّا همین كه وارد شهر می‌شود به او خبر می‌دهند كه اگر می‌خواهی برادرت حسین علیه‌السلام را ببینی، فرصت زیادی نداری. زیرا ایشان فردا صبح زود، به سوی كوفه حركت می‌كند.
    مگر او اعمال حج را انجام نمی‌دهد؟
    محمّد بن حنفیّه با عجله خدمت برادر می‌رسد. امام حسین علیه‌السلام را در آغوش می‌گیرد. اشكش جاری می‌شود و می‌گوید: «ای برادر! چرا می‌خواهی به سوی كوفه بروی؟ مگر فراموش كردی كه آنها با پدرمان چه كردند؟ مگر به یاد نداری كه با برادرمان، حسن علیه‌السلام، چگونه برخورد كردند؟ من می‌ترسم كه آنها باز هم بی‌وفایی كنند. ای برادر، در مكّه بمان كه این‌جا حرم امن الهی است».81
    امام می‌فرماید: «ای برادر! بدان كه یزید، برای كشتن من در این شهر، برنامه‌ریزی كرده است».
    محمّد بن حنفیّه، با شنیدن این سخن به فكر فرو می‌رود. آیا امام حسین علیه‌السلام كنار خانه خدا هم در امان نیست؟ او به امام می‌گوید: «برادر، به سوی كشور یمن برو كه آنجا شیعیان زیادی هستند».
    امام نیز می‌فرماید: «من در مورد پیشنهاد تو فكر می‌كنم».82
    محمّد بن حنفیّه اكنون آرام می‌گیرد و نزد خواهرش زینب علیهاالسلام می‌رود تا با او دیداری تازه كند. امشب اوّلین شبی است كه لشكر یزید در مكّه مستقر شده‌اند. باید به هوش بود و بیدار!
    آیا موافقی امشب، من و تو كنار خانه امام نگهبانی بدهیم؟
    جوانان بنی‌هاشم جمع شده‌اند. عبّاس را نگاه كن! او هر رفت و آمدی را با دقّت زیر نظر دارد. مگر جان امام در خطر است؟ چرا باید چنین باشد، مگر این‌جا حرم امن خدا نیست؟ به راستی، چه شده كه حقیقت حرم، این‌گونه جانش در خطر است؟
    سی نفر از هواداران بنی‌اُمیّه كه قرار است نقشه قتل امام را اجرا كنند، اكنون خود را به مكّه رسانیده‌اند. آنها به جایزه بزرگی كه یزید به آنها وعده داده است فكر می‌كنند، امّا نمی‌دانند كه نقشه آنها عملی نخواهد شد.
    امام حسین علیه‌السلام عاشق صحرای عرفات است. او هر سال در آن صحرا، دعای عرفه می‌خواند و با خدای خویش راز و نیاز می‌كند. هیچ كس باور نمی‌كند كه امام یك روز قبل از روز عرفه، مكّه را ترك كند؟





    امضاء


  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    با ورود امیر جدید و بررسی تغییرات اوضاع مكّه، امام تصمیم جدیدی می‌گیرد. مردم از همه جایِ جهان اسلام به مكّه آمده‌اند تا اعمال حج را به‌جا آورند. دو روز دیگر نیز، مردم به صحرای عرفات می‌روند. ولی امام می‌خواهد به كوفه برود.
    به راستی چرا امام این تصمیم را گرفته است؟
    پیام امام حسین علیه‌السلام، به گوش یاران و شیفتگان آن حضرت می‌رسد: «هر كس كه می‌خواهد جان خویش را در راه ما فدا كند و خود را برای دیدار خداوند آماده می‌بیند، با ما همسفر شود كه ما به زودی به سوی كوفه حركت خواهیم كرد».76
    امام حسین علیه‌السلام می‌خواهد طواف وداع را انجام دهد. طواف خداحافظی با خانه خدا!
    مردم همه در لباس احرام هستند و آرام آرام خود را برای رفتن به سرزمین عرفات آماده می‌كنند، امّا یاران امام حسین علیه‌السلام بار سفر می‌بندند.




    امضاء


  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    مردم مكّه همه در تعجّب‌اند كه چرا امام با این عجله، مكّه را ترك می‌كند؟ چرا او در این شهر نمی‌ماند؟
    در این‌جا كه هیچ خطری او را تهدید نمی‌كند. این‌جا حرم امن الهی است. اگر امام تصمیم به رفتن دارد چرا صبر نمی‌كند تا اعمال حج تمام شود. در آن صورت گروه زیادی از حاجیان همراه او خواهند رفت.
    در حال حاضر، برای مردم بسیار سخت است كه اعمال حج را رها كنند و همراه امام حسین علیه‌السلام بروند. هر مسلمانی در هر جای دنیا، آرزو دارد روز عرفه در صحرای عرفات باشد.
    این سو?ل‌ها ذهن مردم را به خود مشغول كرده است. هیچ كس خبر ندارد كه یزید چه نقشه شومی كشیده است. او می‌خواهد امام حسین علیه‌السلام را در حال احرام و كنار خانه خدا به قتل برساند.
    هیچ كس باور نمی‌كند كه جان امام در این سرزمین در خطر باشد. آخر تا به حال سابقه نداشته است كه حرمت خانه خدا شكسته شود.
    از زمان‌های قدیم تاكنون، مردم به خانه خدا احترام گذاشته‌اند و حتّی در زمان جاهلیّت نیز، هیچ كس جرأت نداشته است كسی را كنار خانه خدا به قتل برساند، امّا یزید كه پایه‌های حكومت خود را متزلزل می‌بیند تصمیم گرفته است تا حرمت خانه خدا را بشكند و امام حسین علیه‌السلام را در این حرم امن به قتل برساند.
    امام حسین علیه‌السلام طواف وداع انجام می‌دهد. مستحب است هر كس كه از مكّه خارج می‌شود، طواف وداع انجام دهد. آیا موافقی ما هم همراه آن حضرت طواف وداع انجام دهیم؟
    اشك در چشمان یاران امام حسین علیه‌السلام حلقه زده است. آیا قسمت خواهد شد بار دیگر خانه خدا را ببینند؟ آیا بار دیگر، دور این خانه طواف خواهند كرد؟
    یك نفر رو به امام می‌كند و می‌گوید: «ای حسین! كبوتری از كبوتران حرم باش».77
    همه خیال می‌كنند كه اگر امام در مكّه بماند در امن و امان خواهد بود. همان‌طور كه كبوتران حرم در امن و امان هستند، ولی امام می‌فرماید: «دوست ندارم به خاطر من حرمت این خانه شكسته شود».78 آری، این‌جا شهر خدا و حرم خداست و امام نمی‌خواهد حرمت خانه خدا شكسته شود.
    یزید می‌خواهد بعد از كشتن امام حسین علیه‌السلام، با تبلیغات زیاد در ذهن مردم جا بیندازد كه این حسین بود كه حریم خانه خدا را برای اوّلین بار شكست. كافی است كه ابتدا درگیری ساختگی بین مأموران حكومتی و یاران امام ایجاد كنند. به گونه‌ای كه تعدادی از مأموران كشته شوند و بعد از آن، امام به وسیله مأموران به قتل برسد و در ذهن مردم این‌گونه جا بیفتد كه ابتدا یاران امام با هواداران یزید درگیر شده و در این درگیری آنها از خود دفاع كرده‌اند و در این كشمكش امام حسین علیه‌السلام نیز، كشته شده است.
    اكنون یزید می‌خواهد كه هم حسین علیه‌السلام را به قتل برساند و هم او را به عنوان اوّلین كسی كه در مكّه خون كسی را ریخته است، معرّفی كند.

    * * *

    او كیست كه چنین سراسیمه به سوی امام می‌آید؟ به گمانم یكی از پسر عموی‌های امام حسین علیه‌السلام است كه خبردار شده امام می‌خواهد به سوی كوفه برود.
    او خدمت امام می‌رسد و سلام كرده و می‌گوید: «ای حسین! به من خبر رسیده كه تصمیم داری به سوی كوفه بروی، امّا من خیلی نگرانم. زیرا هنوز نماینده یزید در آن شهر حكومت می‌كند و یزید پول‌های بیت المال را در اختیار دارد و مردم هم كه بنده پول هستند. من می‌ترسم آنها مردم را با پول فریب بدهند و همان‌هایی كه به تو وعده یاری داده‌اند، به خاطر پول به جنگ با تو بیایند».79
    وقتی سخن او تمام می‌شود امام می‌گوید: «خدا به تو جزای خیر دهد. می‌دانم كه تو از روی دلسوزی سخن می‌گویی، امّا من باید به این سفر بروم».80
    هیچ كس خبر ندارد كه یزید چه نقشه‌ای برای كشتن امام حسین علیه‌السلام كشیده است. برای همین، همه دلسوزان، امام را از ترك مكّه نهی می‌كنند. ولی امام می‌داند كه در مكّه هم در امان نیست. پس صلاح در این است كه به سوی كوفه حركت كند.


    * * *

    آیا محمّد بن حَنَفیّه را به یاد می‌آوری؟ برادر امام حسین علیه‌السلام را می‌گویم. همان كه به دستور امام ( در موقع حركت از مدینه )، به عنوان نماینده امام در آن شهر ماند.
    اكنون او برای انجام مراسم حج و دیدن برادر به سوی مكّه می‌آید.
    او شب هشتم ذی الحجّه به مكّه می‌رسد، امّا همین كه وارد شهر می‌شود به او خبر می‌دهند كه اگر می‌خواهی برادرت حسین علیه‌السلام را ببینی، فرصت زیادی نداری. زیرا ایشان فردا صبح زود، به سوی كوفه حركت می‌كند.
    مگر او اعمال حج را انجام نمی‌دهد؟
    محمّد بن حنفیّه با عجله خدمت برادر می‌رسد. امام حسین علیه‌السلام را در آغوش می‌گیرد. اشكش جاری می‌شود و می‌گوید: «ای برادر! چرا می‌خواهی به سوی كوفه بروی؟ مگر فراموش كردی كه آنها با پدرمان چه كردند؟ مگر به یاد نداری كه با برادرمان، حسن علیه‌السلام، چگونه برخورد كردند؟ من می‌ترسم كه آنها باز هم بی‌وفایی كنند. ای برادر، در مكّه بمان كه این‌جا حرم امن الهی است».81
    امام می‌فرماید: «ای برادر! بدان كه یزید، برای كشتن من در این شهر، برنامه‌ریزی كرده است».
    محمّد بن حنفیّه، با شنیدن این سخن به فكر فرو می‌رود. آیا امام حسین علیه‌السلام كنار خانه خدا هم در امان نیست؟ او به امام می‌گوید: «برادر، به سوی كشور یمن برو كه آنجا شیعیان زیادی هستند».
    امام نیز می‌فرماید: «من در مورد پیشنهاد تو فكر می‌كنم».82
    محمّد بن حنفیّه اكنون آرام می‌گیرد و نزد خواهرش زینب علیهاالسلام می‌رود تا با او دیداری تازه كند. امشب اوّلین شبی است كه لشكر یزید در مكّه مستقر شده‌اند. باید به هوش بود و بیدار!
    آیا موافقی امشب، من و تو كنار خانه امام نگهبانی بدهیم؟
    جوانان بنی‌هاشم جمع شده‌اند. عبّاس را نگاه كن! او هر رفت و آمدی را با دقّت زیر نظر دارد. مگر جان امام در خطر است؟ چرا باید چنین باشد، مگر این‌جا حرم امن خدا نیست؟ به راستی، چه شده كه حقیقت حرم، این‌گونه جانش در خطر است؟
    سی نفر از هواداران بنی‌اُمیّه كه قرار است نقشه قتل امام را اجرا كنند، اكنون خود را به مكّه رسانیده‌اند. آنها به جایزه بزرگی كه یزید به آنها وعده داده است فكر می‌كنند، امّا نمی‌دانند كه نقشه آنها عملی نخواهد شد.
    امام حسین علیه‌السلام عاشق صحرای عرفات است. او هر سال در آن صحرا، دعای عرفه می‌خواند و با خدای خویش راز و نیاز می‌كند. هیچ كس باور نمی‌كند كه امام یك روز قبل از روز عرفه، مكّه را ترك كند؟
    امروز امام به فكر صحرای دیگری است. او می‌خواهد حج دیگری انجام دهد. او می‌خواهد با خون وضو بگیرد تا اسلام زنده بماند.
    امت اسلامی گرفتار خواب شده است. همه این مردمی كه در مكّه جمع شده‌اند بر شیطان سنگ می‌زنند، امّا دست در دست شیطان بزرگ، یزید می‌گذارند. آنها نمی‌دانند كه بیعت با یزید، یعنی مرگ اسلام! یزید تصمیم گرفته است تا اسلام را از بین ببرد. او كه آشكارا شراب می‌خورد و سگ‌بازی می‌كند، خلیفه مسلمانان شده و قرآن را به بازی گرفته است.
    اكنون امام، مصلحت دیده است كه برای بیداری بشریّت باید هجرت كند. هجرت به سوی بیداری. هجرت به سوی آزادگی. *




    امضاء


  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    او كیست كه چنین سراسیمه به سوی امام می‌آید؟ به گمانم یكی از پسر عموی‌های امام حسین علیه‌السلام است كه خبردار شده امام می‌خواهد به سوی كوفه برود.
    او خدمت امام می‌رسد و سلام كرده و می‌گوید: «ای حسین! به من خبر رسیده كه تصمیم داری به سوی كوفه بروی، امّا من خیلی نگرانم. زیرا هنوز نماینده یزید در آن شهر حكومت می‌كند و یزید پول‌های بیت المال را در اختیار دارد و مردم هم كه بنده پول هستند. من می‌ترسم آنها مردم را با پول فریب بدهند و همان‌هایی كه به تو وعده یاری داده‌اند، به خاطر پول به جنگ با تو بیایند».79
    وقتی سخن او تمام می‌شود امام می‌گوید: «خدا به تو جزای خیر دهد. می‌دانم كه تو از روی دلسوزی سخن می‌گویی، امّا من باید به این سفر بروم».80
    هیچ كس خبر ندارد كه یزید چه نقشه‌ای برای كشتن امام حسین علیه‌السلام كشیده است. برای همین، همه دلسوزان، امام را از ترك مكّه نهی می‌كنند. ولی امام می‌داند كه در مكّه هم در امان نیست. پس صلاح در این است كه به سوی كوفه حركت كند.




    امضاء


  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    آیا محمّد بن حَنَفیّه را به یاد می‌آوری؟ برادر امام حسین علیه‌السلام را می‌گویم. همان كه به دستور امام ( در موقع حركت از مدینه )، به عنوان نماینده امام در آن شهر ماند.
    اكنون او برای انجام مراسم حج و دیدن برادر به سوی مكّه می‌آید.
    او شب هشتم ذی الحجّه به مكّه می‌رسد، امّا همین كه وارد شهر می‌شود به او خبر می‌دهند كه اگر می‌خواهی برادرت حسین علیه‌السلام را ببینی، فرصت زیادی نداری. زیرا ایشان فردا صبح زود، به سوی كوفه حركت می‌كند.
    مگر او اعمال حج را انجام نمی‌دهد؟
    محمّد بن حنفیّه با عجله خدمت برادر می‌رسد. امام حسین علیه‌السلام را در آغوش می‌گیرد. اشكش جاری می‌شود و می‌گوید: «ای برادر! چرا می‌خواهی به سوی كوفه بروی؟ مگر فراموش كردی كه آنها با پدرمان چه كردند؟ مگر به یاد نداری كه با برادرمان، حسن علیه‌السلام، چگونه برخورد كردند؟ من می‌ترسم كه آنها باز هم بی‌وفایی كنند. ای برادر، در مكّه بمان كه این‌جا حرم امن الهی است».81
    امام می‌فرماید: «ای برادر! بدان كه یزید، برای كشتن من در این شهر، برنامه‌ریزی كرده است».
    محمّد بن حنفیّه، با شنیدن این سخن به فكر فرو می‌رود. آیا امام حسین علیه‌السلام كنار خانه خدا هم در امان نیست؟ او به امام می‌گوید: «برادر، به سوی كشور یمن برو كه آنجا شیعیان زیادی هستند».
    امام نیز می‌فرماید: «من در مورد پیشنهاد تو فكر می‌كنم».82
    محمّد بن حنفیّه اكنون آرام می‌گیرد و نزد خواهرش زینب علیهاالسلام می‌رود تا با او دیداری تازه كند. امشب اوّلین شبی است كه لشكر یزید در مكّه مستقر شده‌اند. باید به هوش بود و بیدار!
    آیا موافقی امشب، من و تو كنار خانه امام نگهبانی بدهیم؟
    جوانان بنی‌هاشم جمع شده‌اند. عبّاس را نگاه كن! او هر رفت و آمدی را با دقّت زیر نظر دارد. مگر جان امام در خطر است؟ چرا باید چنین باشد، مگر این‌جا حرم امن خدا نیست؟ به راستی، چه شده كه حقیقت حرم، این‌گونه جانش در خطر است؟




    امضاء


  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    سی نفر از هواداران بنی‌اُمیّه كه قرار است نقشه قتل امام را اجرا كنند، اكنون خود را به مكّه رسانیده‌اند. آنها به جایزه بزرگی كه یزید به آنها وعده داده است فكر می‌كنند، امّا نمی‌دانند كه نقشه آنها عملی نخواهد شد.
    امام حسین علیه‌السلام عاشق صحرای عرفات است. او هر سال در آن صحرا، دعای عرفه می‌خواند و با خدای خویش راز و نیاز می‌كند. هیچ كس باور نمی‌كند كه امام یك روز قبل از روز عرفه، مكّه را ترك كند؟
    امروز امام به فكر صحرای دیگری است. او می‌خواهد حج دیگری انجام دهد. او می‌خواهد با خون وضو بگیرد تا اسلام زنده بماند.
    امت اسلامی گرفتار خواب شده است. همه این مردمی كه در مكّه جمع شده‌اند بر شیطان سنگ می‌زنند، امّا دست در دست شیطان بزرگ، یزید می‌گذارند. آنها نمی‌دانند كه بیعت با یزید، یعنی مرگ اسلام! یزید تصمیم گرفته است تا اسلام را از بین ببرد. او كه آشكارا شراب می‌خورد و سگ‌بازی می‌كند، خلیفه مسلمانان شده و قرآن را به بازی گرفته است.
    اكنون امام، مصلحت دیده است كه برای بیداری بشریّت باید هجرت كند. هجرت به سوی بیداری. هجرت به سوی آزادگی. *




    امضاء


صفحه 3 از 10 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi