صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 35

موضوع: همه دارو ندارم بنویسید حسین {{ اشعارویژه محرم, تاسوعا و عاشورای حسینی}}

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض








    هنوز می چکد از چشم آسمان آتش
    زمین و هر چه در آن می کشد فغان آتش

    صدای طبل عزا بین کوچه می پیچد
    دوباره سنج و دهل بسته بر دهان آتش

    صدای شیون شمشیر می رسد برگوش
    میان معرکه برپاست بی‌گمان آتش

    فغان و آه بلند است و العطش جاری
    به جان خسته دلان بانگ: الامان آتش!

    کنار علقمه افتاده دست ساقیِ مست
    کنار خیمه ولی، آه، ارغوان، آتش

    چقدر شکوه کند رود، با لبی تشنه
    چقدر گریه کند مشکِ بی زبان آتش

    گلوی کودک شش ماهه ای غزلخوان شد
    دمی که تیر، بخون خفت و شد کمان آتش

    کسی ندیده چنین رسم میهمانداری
    کسی نداده چنین دست میهمان آتش

    چه شعله ها که به پاهای کودکان پیچید
    چه زخمها که چنین می زند به جان آتش

    چه کرده شمر به گودال قتلگاه مگر
    که ناگهان شده دلهای شیعیان آتش

    مگر چه آمده بر نعش های در گودال
    که شعله می کشد از عمق استخوان آتش

    صدای ناله ای از عرش می رسد برگوش
    رسیده است مگر تا به کهکشان آتش؟

    گمان مبر که در آن سرخی غروب و عطش
    رسیده است به پایانِ داستان آتش

    چه ها گذشت بر آن کاروان نمی دانم!
    گذشته است گمانم ز هفت خوان آتش

    چه ها گذشت به بانوی صبر و بی تابی
    دمی که داشت به لب چوب خیزران آتش

    بپاست خطبه آتش میان کاخ یزید
    تمام شام بلا سوخت از همان آتش





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟
    یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟

    بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام
    بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟

    اشهد ان لا...شهادت اشهد ان لا ...شهید
    محشر الله الله است می دانی چرا؟

    یک بغل باران الله الصمد آورده ام
    نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟

    راه عقل ازآن طرف راه جنون از این طرف
    راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟

    از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست
    فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟

    از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید
    انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟

    از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد
    باز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدير ارشد انجمن چند رسانه ای
    تاریخ عضویت
    August 2014
    شماره عضویت
    7103
    نوشته
    7,710
    صلوات
    5000
    دلنوشته
    24
    طـاقتم طاق شـــــد و از تو نیامــــــد خبری...
    تشکر
    26,141
    مورد تشکر
    15,181 در 6,458
    وبلاگ
    5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ز دستم‌ مي‌ روي‌ اما صدايم‌ در نمي‌آيد
    دلم‌ مي‌سوزد و كاري‌ ز دستم‌ بر نمي‌آيد

    سرم‌ را مي‌گذارم‌ روي‌ كتف‌ خواهرم‌ زينب‌:
    الا اي‌ محرم‌ دردم‌ چرا اكبر نمي‌آيد

    اگر زينب‌ نمي‌آمد گريبان‌ پاره‌ مي‌كردم‌
    تحمل‌ مي‌رود اما شب‌ غم‌ سر نمي‌آيد

    اذان‌ گوي‌ دل‌ بابا، اذاني‌ ميهمانم‌ كن‌
    اگر چه‌ از گلوي‌ تو صدائي‌ در نمي‌آيد

    الا اي‌ سرو بي‌ همتا، عصاي‌ پيري‌ بابا
    به والله‌ سرم‌ ديگر از اين‌ بدتر نمي‌آيد

    اگر چه‌ سعي‌ خود را مي‌كنم‌، اما
    نمي‌دانم‌ چرا اين‌ تيرها از پيكر تو در نمي‌آيد



    علی اکبر لطیفیان



    امضاء
    .
    .



    اللهمّ عجّل لولیّک الفرج


    .


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض






    قــــرار آخر ما با تو بود برگردی
    بدون بدرقه رفتی که زود برگردی

    قرار بود اگر رفتی و مــــــقابل تو

    به سمت علقمه راهی نبود برگردی

    قرار بود کمی رفع تـــشنگی بکنی
    نفس بگیری و از پیش رو برگردی

    قــــرار بود که حــــتی اگر هم آبی هم

    نداشت مشک تو ، با این وجود برگردی

    قرار بود تو باشی و هرکجا رفتی
    نیــــامده علمت تا فرود برگردی

    بنا نبود که حالا که دســــت تـنهایم

    در این نماز به حال سجود برگردی

    بـــنا نبـــود تو هــــم مثل اکــــــبر من

    با سر شکسته به ضرب عمود برگردی



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض









    بار دگر دل را غبار غم گرفته
    چون قلب ختم الانبیا ماتم گرفته

    گویی که رنگ از چهرة گردون پریده
    مه سینه و خورشید پیراهن دریده

    ختم رسل در هاله ماتم نشسته
    بر چهرة زهرا غبار غم نشسته

    گر شعله جوشد از دل هامون عجب نیست
    گر خون بریزد از هلال خون عجب نیست

    ای اهل ماتم جامة ماتم بپوشید
    ای اشک ها از دیدة عالم بجوشید

    ای اختران از دامن افلاک ریزید
    ای مهر و مه خون گشته و بر خاک ریزید

    در سوز دل دارم پیام کربلا را
    انگار می بینم تمام کربلا را

    انگار می بینم زمین دریای خون است
    رخسار وجه الله اعظم لاله گون است

    انگار می بینم که هفتاد و دو سرباز
    دل هایشان بهر شهادت کرده پرواز

    انگار می بینم که طفل شیرخواره
    بر دوش بابا پر زند از گاهواره

    انگار می بینم حبیب افتاده بر خاک
    در مقدم محبوب خود با جسم صدچاک

    انگار می بینم که حر "العفو" گوید
    نزد حسین از اشک خجلت چهره شوید

    انگار می بینم که مُحرم گشته عباس
    دور حرم دائم حرم را می دهد پاس

    انگار می بینم به گل های مدینه
    در تشنگی سقا شده چشم سکینه

    انگار می بینم که جسم گلعذاران
    با تیر و تیغ و نیزه گشته لاله باران

    انگار می بینم که گرگانی هم آهنگ
    بر جسم اکبر می زنند از هر طرف چنگ

    انگار می بینم زنان داغ دیده
    دارند شیون دور سرهای بریده

    ای ماه خون برگرد، خون کردی دلم را
    آتش زدی هم ریشه و هم حاصلم را

    ای ماه خون سیلاب خونم در دو عین است
    یک دشت دشمن تشنة خون حسین است

    ماه حرام است و دلم غرق ملال است
    بر خصم، خون یوسف زهرا حلال است

    ماهی که گل های خدا با جسم صدچاک
    ریزند چون آیات قرآن بر روی خاک

    ماهی که دل ها هم چنان صهبای خون است
    ماهی که در هر دیده صد دریای خون است

    ماهی که شادی هم به ماتم رشک دارد
    قربان آن چشمی که دائم اشک دارد

    ماهی که طفل از نوک پیکان شیر نوشد
    حتی جوان آب از دم شمشیر نوشد

    ماهی که این امت ز پیغمبر بریدند
    هجده جوان هاشمی را سر بریدند

    تنها نه این ماه امام عالمین است
    بالله تمام ماه ها، ماه حسین است

    هر سال، سال یوسف زهراست، آری!
    هر روز، روز سرخ عاشوراست، آری!

    "میثم" رخ اسلام گلگون حسین است
    آب درخت نور از خون حسین است







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    تا می دمد از یاد تو در شهر نشان ها
    در معرضِ عطر کلماتند دهان ها

    بوی تن تو با نَفَس خاک چه کَردَست
    کِامروز پر از بوی بهشتند جوان ها

    دیروز چشیدست زمین طعم تو،امروز
    ذرّات تو را تجزیه کرده ست به جان ها

    ای کاش زمین خون تو را ترجمه می کرد
    تا با گلِ خورشید می آمیخت دهان ها

    از تیغ گرفتند تَنَت را و سپردن
    در آن سوی مقتل به کَمان ها و گَمان ها

    ای زنده جاوید! همانروز سرت را
    از نیزه ربودند و سپردند به آن ها

    گفتند فقط،از لب و دندان و ندادند
    از ردّ نَفَسهایِ شهیدِ تو نشان ها

    ای کاش مسیحِ نَفَسَت ، روح بریزد
    در کالبدِ منجمدِ مرثیه خوان ها


    عبدالجبار کاکایی





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم
    رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم

    رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی
    نشان حرمله و خولی و سنان بدهم

    دلم قرار ندارد در این قفس باید
    کبوتر دل خود را به آسمان بدهم

    عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو
    من آمدم که حسن را نشانتان بدهم

    عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است
    خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم

    سپر برای تو با سینه می شوم هیهات
    اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم

    مگر که زنده نباشم که در دل گودال
    اجازهء زدنت را به کوفیان بدهم

    من آمدم که شوم حائل تو با عمه
    مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم

    عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان
    جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم

    کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم
    عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم

    صدای مرکب و نعل جدید می آید
    عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم

    فقط نصیب من و شیرخواره شد این فخر
    که روی سینۀ مولای خویش جان بدهم

    عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش
    بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم

    برای آنکه جسارت به پیکرت نشود
    خودم لباس تنت را به این و آن بدهم

    (مهدی مقیمی)





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    باز افراشــــته اند بیــــرق و پرچم ها را
    شهــر برداشـــته است شور مُحَرَّم ها را

    دَم به دَم، دَم بــزنیم از تـــو فقط آقا جان
    مـــا غنیمــت بشــــماریم همین دَم ها را

    می خرد حضـرت زهرا(س) به بهایی بالا
    روز محشــــر همه ی ناله و ماتم ها را

    گریه هرگز سبب حُزن و پریشانی نیست
    اشــکِ روضــه بزداید همه ی غم ها را

    چــایی روضه ی ارباب چه طعمی دارد!
    مـا نــخواهیم دگر ســـفره ی حاتم ها را

    از ازل ذکر حسین(ع) عامل بخشایش شد
    چـــون پذیرفت خــــدا توبه ی آدم ها را


    محسن زعفرانیه








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. تشكر


  11. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    من و این روضه ها الحمدلله
    من و این روضه ها الحمدلله

    من و این روضه ها الحمدلله
    من و یاد شما الحمدلله

    من و ماه محرم زنده بودن
    بود حسن عطا الحمدلله

    نبودم، حق مرا سینه زنت کرد
    شدم اهل بکا الحمدلله

    من از دامان پاک مادر خود
    تو را گشتم گدا الحمدلله

    من از هیئت هزاران خیر دیدم
    شدم حاجت روا الحمدلله

    سیاهی عزایت نور محض است
    که گشته رزق ما الحمدلله

    رسد روزی که در سجده بگویم
    رسیدم کربلا الحمدلله؟

    جواد حیدری









    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  12. تشكر


  13. Top | #20

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    یازده ماه از خدا این روزها را خواستم
    دیدۀ تر خواستم حال بکا را خواستم

    اذن دق الباب این خانه برای ما بس است
    استجابت پیشکش فیض دعا را خواستم

    یازده ما هست می خواهم که سلطانی کنم
    پشت این در ماندن و دست گدا را خواستم

    قول دادم این محرم معصیت کمتر کنم
    همت توبه به درگاه خدا را خواستم

    از علی موسی الرضا رزق لباس مشکیه
    دستباف حضرت خیرالنسا را خواستم

    هر محرم زیر دین صلح آقاییم ما
    یا امام مجتبی اشفع لنا را خواستم

    کربلایی نیستم اما تو شاهد باش که
    هردعایی کردم اول کربلا را خواستم

    شصت شب از صبح تا شب نوکری در روضه ها
    طعنه خوردن،سوختن پای شما را خواستم

    گرچه ناقابلتر از این حرف ها هستم ولی
    یک زیارت اربعین پایین پا را خواستم

    از نجف تا کربلا پای پیاده دست جمع
    روضه خواندن بین این صحن و سرا را خواستم

    اهل عالم دارد از ره ماه ماتم میرسد
    هیئتی ها یاعلی! دارد محرم میرسد...











    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  14. تشكر


صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi