جنگ داخلي آمريکا
با فرارسيدن انتخابات سال 1860 اختلافات بين شمال و جنوب به صورت منازعات سياسي عيان گرديد.
آبراهام لينکلن نامزد حزب جمهوري خواه با توجه به حمايت ايالت هاي شمالي و غربي به شدت با مساله بردهداري و رواج آن مخالفت ميکرد.
حزب مخالف به علت نداشتن تشکيلات منظم نتوانست در انتخابات نتايج مهمي کسب نمايد و نامزد جمهوري خواهان پيروز شد.
بلافاصله پس از اعلام نتايج انتخابات، کنگرهاي به دعوت کاروليناي جنوبي تشکيل شد.
در اين کنگره عدهاي از ايالتهاي جنوبي از اتحاديه ايالتها خارج شده و در 8 فوريه 1861 اتحاديه جديدي به نام (کنفدراسيون ايالتهاي آمريکا) تشکيل دادند.
ابراهم لينکلن موضوع تجيزه ايالات متحده آمريکا را نپذيرفت و آن را از نظر قانون، غير عملي خواند، اما کنفدراسيون به گفتار او توجهي نکرد و روز 12 آوريل با شليک توپهاي کنفدراسيون به بندر چارلستون، آتش جنگ داخلي بر افروخته شد.
از نقطه نظر بسيج منابع و ابزار مادي، شمال برتري نماياني نسبت به جنوب داشت.
نخستين و نمايانترين اختلاف، عدم تناسب منابع و جمعيت بود.
شمال داراي 22 ميليون جمعيت و سرزميني بزرگتر بود حال آن که جمعيت جنوب با احتساب بردهها از 10 ميليون نفر تجاوز نميکرد، اما مساله تنها به عده نفرات منحصر نميشد.
اتحاديه از لحاظ فني و تکنولوژيک از برتري مطلق برخوردار بود.
به طور مثال، ايالت نيويورک در شمال به تنهايي معادل 300ميليون دلار کالاهاي گوناگون توليد ميکرد که اين رقم تقريباً چهار برابر کل کالاهاي گوناگون توليد شده در چهار ايالت؛ ويرجينيا، آلا باما، لوئيزيانا و ميسي سي پي بود.
اين اختلاف سرگيجه آور در شالوده اقتصادي دو طرف جنگ به طور پيگير در کارايي نظامي آنها نمود مييافت.
سرانجام به دليل محاصره جنوب، کنفدراسيون بخش عمدهاي از درآمد خود را که از صادرات پنبه بدست ميآمد از دست داد.
در نتيجه با توجه به نامتوازن بودن ابعاد سرزمين، جمعيت و از طرفي توانايي تکنولوژيکي، جنوب به هيچ وجه قادر نبود بر شمال برتري يابد در چنين وضعي تسليم تنها انتخاب واقع بينانهاي بود که باقي ميماند.
جنگ داخلي آمريکا در تاريخ 9 آوريل 1865 بعد از حدود 5 سال، با تسليم شدن ژنرال لي فرمانده نيروهاي کنفدراسيون پايان يافت.
در جنگ داخلي حدود 600 هزار نفر از دو طرف کشته شدند که پرتلفاتترين منازعه در تاريخ قاره آمريکا تا آن زمان بود.
از لحاظ اقتصادي نيز جنگ داخلي بيش از 15 ميليارد دلار خسارت بر آمريکا وارد کرد؛ اما پيروزي شمال در جنگ داخلي به دنبال خود تحولات سياسي عمدهاي را به همراه آورد. اين تحولات را ميتوان چنين خلاصه کرد:
1- پيروزي سرمايهداري صنعتي بر سرمايهداري زميندار و پيشرفت وسيع آمريکا در زمينههاي صنعتي، تجاري و کشاورزي
2- حفظ وحدت و يکپارچگي آمريکا
3- لغو بردهداري در ايالتهاي طرفدار بردهدارير
4- تحکيم و تثبيت نظام دموکراسي
5- پيروزي و گسترش انديشه آزادي و برابري حقوقي