صفحه 2 از 12 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 119

موضوع: قرآن در آیینه نهج البلاغه

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    حل مشکلات اجتماعی در سایه پیروی از قرآن

    گفتار حضرت علی علیه السلام در این زمینه، بیان دیگری از سخن بی نهایت ارزشمند پیامبر بزرگوار اسلام است که فرمودند: اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن؛(8) هرگاه اضطراب و نگرانی ها و مشکلات و نابسامانی ها و فتنه ها مانند پاره های شب ظلمانی بر جامعه شما سایه افکند و در حل مشکلات راه به جایی نبردید بر شما باد که به قرآن رجوع کنید و راهنمایی های نجات بخش آن را ملاک عمل قرار دهید.
    دستورات امید بخش قرآن روح امید و پیروزی بر مشکلات و رستگاری و بهروزی را در دل ها زنده می کند و انسان ها را از یأس و نومیدی نجات می دهد.
    بدیهی است هر پیروزی در گرو خواست و تلاش انسان هاست. بنابراین اگر بخواهیم هم چنان استقلال، آزادی و حکومت اسلامی خود را حفظ کنیم و در پناه خداوند متعال از هرگونه توطئه ای در امان باشیم، راهی جز بازگشت به سوی خدا و احکام نجات بخش قرآن و توبه به خاطر ناسپاسی ها و بی حرمتی هایی که از سوی بعضی غربزده ها نسبت به ارزش های دینی روا داشته شده است، وجود ندارد.
    بسیار ساده انگاری است اگر فکر کنیم قدرت های استکباری در کوچک ترین مساله ای که به نفع ملت مسلمان ایران تمام می شود و در راستای منافع استعماری آنها نباشد با مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران همراهی کنند. و نیز بسیار ناسپاسی است که دست از قرآن کریم، این معجزه جاودان پیامبر و تضمین کننده سعادت و رستگاری، برداریم و برای حل مشکلات، دست نیاز به سوی دشمنان دراز کنیم و ولایت فقیه را که ادامه ولایت انبیا و امامان معصوم است رها نموده، ولایت و تسلط شیاطین و دشمنان خدا را پذیرا شویم. باید به خدا پناه برد از این که روزی ملت مسلمان ایران، به خاطر ناسپاسی از نعمت بزرگ استقلال و عزت و امنیت، مورد غضب قرار گیرد و وسیله سقوط و ذلت خویش را مجددا با دست خویش فراهم کند.
    به هر حال وظیفه آحاد ملت و به خصوص دست اندرکاران امور فرهنگی کشور است که از حریم اعتقادات و ارزش های اخلاقی و دینی جامعه پاسداری نمایند.
    تصور برخی از کسانی که بینش کافی در معارف دینی ندارند و تحت تاثیر بینش های فردگرایانه و گرایش های سکولاریستی هستند در مورد فراز مورد بحث کلام حضرت علی علیه السلام که می فرمایند راه حل همه دردها و مشکلات شما در قرآن است، این است که، مقصود از دردها و مشکلات، دردها و مشکلات معنوی و اخلاقی فردی مردم است. اما به نظر ما این تفسیر صحیح نیست؛ زیرا آنچه مورد بحث است اعم از مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی است. ناگفته نماند پرداختن به بحث جدایی دین از سیاست و بی پایه بودن بینش سکولاریستی به صورت گسترده، مجال دیگری می طلبد، با وجود این با بیان و توضیح سخن حضرت، در ادامه این بحث، بی بنیان بودن نظریه جدایی دین از سیاست و بطلان گرایش سکولاریستی نیز روشن خواهد شد.




    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نظم بخشی به امور اجتماعی طبق رهنمودهای قرآن

    حضرت علی علیه السلام می فرمایند: الا ان فیه علم ما یأتی و الحدیث عن الماضی و دواء دائکم و نظم ما بینکم.(9) حضرت، بعد از بیان این مطلب که علم گذشته و آینده در قرآن است و قرآن داروی همه دردهاست، این نکته را متذکر می شوند که: و نظم ما بینکم؛ نظم و راه سامان بخشیدن به روابط بین مسلمانان در قرآن است. این کتاب آسمانی چگونگی روابط اجتماعی شما را نیز معین می کند. برای توضیح این جمله کوتاه و در عین حال تضمین کننده حیات اجتماعی مسلمانان، از ذکر مقدمه ای کوتاه، ناگزیر هستیم.
    بزرگ ترین هدف هر نظام سیاسی و اجتماعی، تامین نظم و امنیت اجتماعی است. هیچ مکتب سیاسی را در جهان نمی توان یافت که چنین هدفی را انکار کند؛ بلکه تأمین امنیت و برقراری نظم سرلوحه وظایف هر حکومتی است. و نیز گفته می شود برقراری نظم سیاسی و اجتماعی از اهداف علم سیاست است، چنان که همه نظام های سیاسی حاکم بر جوامع بشری، حداقل در شعار و تبلیغات خود آن را به عنوان بزرگ ترین اهداف نظام حکومتی خود بیان می کنند.



    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نقش هدف در زندگی اجتماعی


    در این جا به نقش هدف در زندگی اجتماعی نیز باید توجه داشت؛ زیرا بدون در نظر گرفتن هدف در زندگی اجتماعی نمی توان سخن از نظم اجتماعی گفت. هدف است که منطقا رفتارهای خاص را ایجاب می کند. افراد با انجام رفتارهای خاص در زندگی اجتماعی می خواهند به آن هدف دست یابند. هدف نیز به نوبه خود، برخاسته از فرهنگ و اندیشه افراد جامعه است، به نحوی که هر جامعه ای بر حسب طبع اولی، در راستای فرهنگ و اندیشه خود، نظم اجتماعی خاصی را ایجاب می کند. و لذا قدرت های استعماری در راستای سیاست های استکباری خود سعی می کنند ملت ها را در جهت اهداف استعماری خود سوق دهند و آنها را از فرهنگ اصلی خود تهی کنند و از طریق تحمیل فرهنگ وارداتی نظم و فرهنگ ملت ها را در دست داشته باشند.
    بنابراین باید دید فرهنگ و اندیشه حاکم بر جامعه، چه نظمی را ایجاب می کند. بدیهی است که فرهنگ دینی برخاسته از قرآن و جهان بینی توحیدی، نظم و سیاستی را ایجاب می کند که در راستای تحقق هدف خلقت و تأمین سعادت و رستگاری انسان در دنیا و آخرت باشد و آنچه اصالتا مورد نظر اسلام و قرآن است سعادت و تکامل انسان می باشد.
    با کمال تاسف بعضی از روشنفکران و لیبرال ها که از یک طرف مسلمانند و از طرف دیگر در مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام بصیرت کافی ندارند، و در نتیجه دغدغه و تعصب دینی در آنها بسیار ضعیف است، از این نکته اساسی غافلند و وقتی سخن از نظم اجتماعی گفته می شود، نظم اجتماعی حاصل از دموکراسی غربی در نظر آنها تداعی می شود. در حالی که آن نظم اجتماعی غرب برخاسته از اندیشه سکولاریستی اوست. این روشن فکران به خاطر ضعف معلومات دینیشان گمان می کنند تنظیم امور اجتماعی و اداره جامعه بر مبنای نظم، تنها در جدایی از سیاست امکان پذیر است که این خود از نتایج استعمار فرهنگی است و از موفقیت های قدرت های استکباری محسوب می شود که توانسته اند با تخدیر افکار به اصطلاح روشن فکران کشورهای جهان سوم، آنها را از اندیشه دینی تهی کنند و به عوامل ترویج فرهنگ استعماری خود تبدیل نمایند.
    به هر حال در فرهنگ توحیدی و اسلامی هر چیزی از جمله نظم اجتماعی، در راستای هدف خلقت ارزیابی می شود و بدیهی است که هدف از نظم اجتماعی در فرهنگ دینی و قرآنی تنها تأمین رفاه مادی و منافع دنیوی نیست؛ بلکه علاوه بر تأمین رفاه و منافع دنیوی، تکامل انسان و سعادت اخروی بشر مورد نظر است و روشن است که در مقام تعارض، سعادت اخروی بر امور دنیوی مقدم شمرده می شود.
    حال با توجه به این مقدمه به بیان حضرت علی علیه السلام درباره نقش قرآن در تأمین نظم سیاسی و اجتماعی جامعه باز می گردیم و بیان حضرت را مورد دقت قرار می دهیم تا با دیدگاه ولایت در مورد نقش و جایگاه قرآن در زندگی اجتماعی بیشتر آشنا شویم.
    حضرت علی علیه السلام با تعبیری اعجازگونه نقش قرآن را در تنظیم امور اجتماعی جامعه بیان می کنند و ما را بدان توجه می دهند تا مبادا از آن غفلت کنیم. حضرتش، بعد از آن که فرمودند قرآن نسخه شفابخش دردها و مشکلات شماست، می فرمایند: و نظم ما بینکم؛ نظم امور و روابط بین شما در قرآن است؛ یعنی اگر نظم مطلوب و معقول را که همه افراد جامعه در سایه آن نظم به حقوق مشروع خود برسند، طالب باشید، می باید امور خود را بر اساس رهنمودهای قرآن سامان بخشید.
    بر آگاهان پوشیده نیست که تعبیر و نظم بینکم متوجه امور و روابط اجتماعی افراد است. هر چند افراد موظفند امور شخصی و فردی خود را نیز بر اساس رهنمودهای قرآن تنظیم کنند؛ لکن تعبیر و نظم ما بینکم شامل نظم امور شخصی افراد نمی شود؛ چنان که بر اهل زبان پوشیده نیست، حضرت علی علیه السلام در فرازهای مورد بحث در صدد بیان نقش جنبه های اجتماعی قرآن کریم هستند.
    حضرت با بیان این نکته که نظم اجتماعی شما در قرآن کریم است، به مسلمانان و پیروان خود می فرمایند شما باید امور سیاسی و روابط اجتماعی خود را بر اساس قرآن سامان دهید.
    البته روشن است که توصیه های مذکور تا زمانی که از ناحیه مسوولان نظام اسلامی توصیه های اخلاقی غیر لازم الاجرا تلقی شود و مورد اعتقاد و باور و ایمان قلبی آنها نباشد، این نسخه شفابخش آسمانی دردی از دردهای اجتماعی جامعه ما درمان نمی کند. حضرت با بیان نکات سیاست نظام دینی، واقعیاتی را بیان می کنند که بدون به کار بستن آنها، رسیدن به یک جامعه انسانی مبتنی بر قسط و عدل که آنها افراد به حقوق خویش و تکامل مطلوب برسند، ممکن نمی باشد.
    بنابراین اصلی ترین و کارسازترین عامل، عامل ایمان و اعتقاد و باور مسوولان و دست اندرکاران حکومت، به برنامه و سیاست های کلی قرآن کریم است. تا آنها به قرآن و کارآمد بودن رهنمودهای آن در حل مشکلات جامعه و تأمین سعادت افراد، ایمان قلبی و اعتقاد راسخ نداشته باشند، نه تنها در عمل، قرآن را الگوی خود قرار نمی دهند، بلکه در صدد فهم معارف قرآن نیز برنمی آیند. البته چون در کشور اسلامی و بر مردم مسلمان حکومت می کنند، ممکن است به حسب ظاهر و در مقام شعار، برای حفظ موقعیت خویش در میان مردم خود و دیگر ملل مسلمان، خود را مسلمان و حکومت خود را حکومت اسلامی بنامند؛ در حالی که تنها الگوی حکومتی که برای آنها مطرح نیست حکومت بر اساس قوانین اسلام و الگوی برگرفته از قرآن است. لیکن این بیگانگی دولت های به اصطلاح اسلامی از دین و فرهنگ قرآنی، به خصوص در زمینه سیاست و اداره جامعه، مطلبی نیست که برای مسلمانان ناشناخته باشد؛ زیرا ملل مسلمانان همه می دانند نظام های حکومتی کشورهایشان اسلامی نیست و فرهنگ و ذهنیت حاکم بر مسوولان حکومتی، با ذهنیت و الگویی که بر اساس فرهنگ قرآنی شکل می گیرد به کلی متفاوت است.
    آنچه انسان را به شگفتی و تعجب وا می دارد و در عین حال جای تاسف و نگرانی دارد، وضعیت فرهنگی حاکم بر کشور اسلامی عزیزمان ایران است. در کشوری که بر اساس رهنمودهای قرآن و فرهنگ دینی و به رهبری ولایت فقیه انقلاب کرده و به پیروزی رسیده است؛ بسی جای تاسف و نگرانی است که سخنان و مواضع و عملکرد بعضی مسوولان فرهنگی نشان می دهد آنها نیز شناخت کافی از این کتاب آسمانی ندارند و کارآمدی الگوی حکومتی برگرفته از آن را بیشتر از هر الگوی شرقی و غربی دیگر نمی دانند. اینان پیوسته از اصول انقلاب اسلامی و ارزش های دینی عقب نشینی می کنند و به دلیل نداشتن ایمان کافی و اعتقاد قلبی گاه به کنایه و گاه به تصریح، با کمال بی شرمی، چنین اظهار می کنند که دوران حاکمیت قرآن و کارآیی فرهنگ دینی در عرصه حکومت گذشته است و در این زمانه، جامعه بشری به وحی الهی نیاز ندارد و خود به تنهایی می تواند راه های بهتری برای اداره جامعه و تأمین امنیت و برقراری نظم ارائه کند. بجا بود در این جا اشاره ای به ظالمانه بودن نظام های حکومتی موجود در جهان و فجایع و جنایاتی که در حق ملت ها به نام نظام های پیش رفته و متمدن می شود داشته باشیم تا بی مایگی سخن مذکور و بی ایمانی و خود باختگی گویندگان آن بیش از پیش برملا شود؛ لکن به خاطر دور نشدن از اصل موضوع و پرهیز از طولانی شدن سخن، از بیان بی عدالتی ها و پای مال شدن حقوق انسان ها و ظلم و جنایت و ناامنی های موجود در نظام های بشری صرف نظر می کنیم و به منابع مربوطه ارجاع می دهیم.
    به هر حال بدیهی است وقتی کارآیی حکومت بر اساس رهنمودهای قرآن در تأمین قسط و عدل و نظم در جامعه به منصه ظهور می رسد که مسوولان و دست اندرکاران حکومت بدان باور و یقین داشته باشند و در مقام عمل، قوانین و دستورات قرآن را نصب العین خود قرار دهند؛ زیرا تا چنین نباشند قرآن بر جامعه حاکم نخواهد بود. بنابراین حاکمیت قرآن در جامعه در گرو ایمان و باور قلبی کارگزاران حکومت به این کتاب آسمانی است که این مساله نیز به نوبه خود در گرو شناخت آنها نسبت به این نسخه شفابخش الهی و احساس نیاز آنها به دین و حکومت الهی است. این احساس نیز جز با ایجاد روحیه بندگی و زدودن روح استکباری و خود بزرگ بینی در مقابل حاکمیت خداوند متعال حاصل نمی شود. این روحیه استکباری همان روحیه مذمومی است که شیطان را از آستانه تشرف به مقام ملائکه اللهی و قرب به بارگاه خداوندی تنزل داد و شقاوت ابدی او را باعث گشت.
    شایسته است در این مقام خطاب حضرت علی علیه السلام در خطبه 175 را که عواقب ناخوشایند دوری از قرآن کریم را بیان می کنند مورد توجه قرار دهیم. این بیان هشداری است برای کسانی که از یک طرف خود را پیرو علی علیه السلام معرفی می کنند و از طرف دیگر قرآن و الگوی حکومتی برگرفته از آن را برای اداره جامعه بشری امروز ناکافی می دانند و تراوشات فکری ناقص بشری را در ارائه سیاست های حکومتی بر حکومت ولایی قرآن ترجیح می دهند. امید که در پرتو چنین رهنمودهایی همه مردم جامعه ما و به ویژه برنامه ریزان و متصدیان امور حکومتی، بیش از پیش به لزوم محور بودن قرآن در جامعه اسلامی ایمان پیدا کنند و این توصیه ها در صحنه عمل به کار گرفته شود.

    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بی نیازی در سایه پیروی از قرآن

    حضرت علی علیه السلام در خطبه مذکور قرآن کریم را به عنوان شاخص معرفی می کنند و می فرمایند: به یقین بدانید قرآن آن نصیحت کننده و پند دهنده ای است که در ارشاد پیروان خود خیانت نمی کند و آن هدایت گری است که گمراه نمی کند و گوینده ای است که در گفتارش دروغ نمی گوید و کسی با این قرآن ننشست و در آن تدبر و اندیشه نکرد مگر آن که چون از نزد آن برخاست هدایت و رستگاریش افزایش یافت و از گم راهی او کاسته شد. آن گاه حضرت می فرماید: و اعلموا انه لیس علی احد بعد القرآن من فاقه و لا لاحد قبل القرآن من غنی فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا به علی لاوائکم فان فیه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر و النفاق و الغی و الضلال.(10) با وجود قرآن حاکمیت آن بر جامعه، برای احدی نیازی باقی نمی ماند که برآورده نشود؛ زیرا قرآن کریم عالی ترین برنامه الهی برای زندگی موحدین است و خدای متعال عزت و رستگاری دنیا و آخرت پیروان این کتاب آسمانی را تضمین کرده است. بنابراین در صورتی که جامعه اسلامی ما فرامین و دستورات حیات بخش قرآن را به کار بندد و با ایمان به صدق وعده هایش آن را الگوی عمل خویش قرار دهد، قرآن تمام نیازهای فردی و اجتماعی و مادی و معنوی جامعه را برمی آورد و جامعه اسلامی را از هر چیز و هر کس بی نیاز می کند.
    در مقابل، حضرت خطر جدایی از قرآن را گوشزد می کنند و این فکر را که بدون قرآن، این ثقل اکبر الهی، بتوان مشکلات و نیازمندی های فردی و اجتماعی جامعه را برطرف کرد رد می کنند و می فرمایند: و لا لاحد قبل القرآن من غنی؛ هیچ کس بدون قرآن بی نیاز نخواهد بود و هرگز جامعه از قرآن مستغنی نخواهد شد؛ یعنی برای ایجاد جامعه ای بر پایه قسط و عدل و ارزش های اخلاقی و انسانی، اگر تمامی علوم و تجربه های بشری به خدمت گرفته شوند و همه افکار و اندیشه ها بسیج گردند، بدون قرآن هرگز راه به جایی نخواهند برد. چرا که غنا و بی نیازی برای کسی بدون قرآن میسر نمی شود. بر این اساس حضرت می فرمایند: فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا به علی لاوائکم؛ بهبودی دردها و مشکلات خود را از قرآن بخواهید و در سختی ها و گرفتاری ها از قرآن چاره جویی کنید. سپس با خاطر نشان کردن بزرگ ترین بیماری های فردی و اجتماعی، یعنی کفر و ضلالت و نفاق می فرمایند راه درمان این دردها و مشکلات در قرآن موجود است و شما باید با مراجعه به قرآن کریم دردها و مشکلات خود را درمان کنید.
    بنابراین باید اصول کلی و خطوط را از قرآن گرفت و با تبعیت از آن اصول کلی و استفاده از تجارب و تدبر و اندیشه، راه حل مشکلات را پیدا کرد. اگر با این بینش در صدد حل مشکلات برآییم به طور قطع، بر همه مشکلات، در تمام زمینه ها فایق خواهیم آمد؛ زیرا این وعده الهی است. خدای متعال می فرماید: من یتق الله یجعل له مخرجا؛(11) هر کس تقوای الهی پیشه کند و از دستورات خداوند سرپیچی نکند خدای متعال راهی برای نجات و خروج از مشکلات برای او فراهم می سازد.



    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    قرآن داروی بزرگ ترین دردها

    البته ممکن است سخنان پیش گفته به مذاق انسان های مغرور و کسانی که از تقوای الهی و علوم قرآن و اهل بیت بهره چندانی ندارند و با دانستن اصطلاحاتی از علوم بشری خود را در عرض خداوند می پندارند خوش نیاید؛ لکن هر انسان عاقلی اعتراف می کند که آنچه بشر، با همه پیشرفت های شگرف علمی اش کشف کرده است در مقابل مجهولاتش قطره ای است در مقابل دریا، و همه ادعاهای مکاتب اخلاقی غیر الهی در ارائه الگوی مدینه فاضله انسانی، در مقابل علم بی نهایت الهی و علوم اهل بیت علیهم السلام، که از الهامات الهی سرچشمه می گیرد، چیزی بیش از صفر نمی باشد.
    به هر حال حضرت علی علیه السلام بزرگ ترین درد جامعه بشری را کفر و نفاق و گمراهی می داند. این امراض روحی هستند که جامعه را به انواع مشکلات و گرفتاری ها دچار می کنند و درمان آنها را نیز باید از قرآن سراغ گرفت: فان فیه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر و النفاق و الغی و الضلال؛ بزرگ ترین درد عبارت است از کفر و نفاق و ضلالت و گمراهی و درمان عبارت است از ایمان به قرآن و تبعیت از آن.
    البته باید توجه داشت که مفهوم این سخن که درمان دردهای خود را از قرآن بخواهید؛ زیرا قرآن درمان همه دردها و مشکلات است این نیست که قرآن، همانند نسخه پزشک، امراض جسمی شما را توضیح داده است و برای بهبودی هر کدام دارویی پیشنهاد و توصیه می کند یا در باب مشکلات اقتصادی و نظامی و در زمینه های صنعت و تکنولوژی می باید فرمول های حل مسائل را از قرآن فرا گرفت. هرگز کسی که کمترین اطلاعی از معارف دینی داشته باشد این سخن حضرت را بدین معنا تفسیر نمی کند؛ زیرا بیماری های جسمی و حل سایر مشکلات، وسایل و راه های طبیعی خود را می طلبد. قرآن کریم برای حل این مشکلات، چنان که قبلاً گفته شد، خطوط کلی را بیان می کند و مردم موظفند با سرمشق قرار دادن خطوط کلی قرآن و استفاده از عقل و توانایی های خدادادی و استفاده از تجارب علوم بشری مشکلات خویش را حل کنند و امراض خود را درمان نمایند.

    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در این جا توجه خوانندگان عزیز را به دو نکته جلب می کنیم:
    نکته اول این که اسباب و علل طبیعی و مادی هر چند معلول ها و مسبب های خود را در پی دارند؛ لکن توجه به این نکته نیز ضروری است که علت العلل همه پدیده ها خدای تبارک و تعالی است. اوست که نظام عالم را بر اساس رابطه علت و معلولی خلق کرده است و اوست که پیوسته به اسباب و علل سببیت و علیت اعطا می کند و این اراده تکوینی اوست که تا نباشد هیچ فاعلی در فعل خود استقلال در تاثیر ندارد. بنابراین برای درمان همه دردها و رفع گرفتاری ها و مشکلات باید اصالتاً به خدای متعال توجه کنیم و چشم امید به سوی او داشته باشیم. هر چند در حل مشکلات و بهبود از بیماری ها به اسباب و علل طبیعی متوسل می شویم، لکن به مقتضای توحید افعالی باید شفا و حل مشکلات را در اصل از او دانست و انتظار داشت.
    نکته دوم این که راه رسیدن به حل مشکلات و درمان بیماری ها، را نباید منحصر به اسباب و علل عادی و طبیعی دانست؛ یعنی چنان نیست که با نبود اسباب و علل عادی و طبیعی یا عدم کارآیی آنها در حل مشکلات، امکان رفع مشکل یا حصول بهبودی و شفای امراض یا برآورده شدن هر خواسته مشروع و بحق انسان، منتفی باشد. خدای متعال با خلقت نظام علی و معلولی، خود را از ایجاد کردن پدیده، به طریق غیر طبیعی عاجز نکرده است؛ بلکه سنت خداوند بر این قرار گرفته است که در مرحله اول، امور از مجرای عادی انجام گیرند. ولی راه انجام امور منحصر به مجرای طبیعی نیست؛ بلکه در شرایط خاصی خداوند اموری را از غیر مجرای طبیعی خود ایجاد می کند که می توان گفت این نیز سنت الهی است. شفا و بهبودی مرض، ممکن است از راه طبیعی و معالجه های پزشکی صورت گیرد و ممکن است تحت شرایط خاصی توسط علل غیر مادی مثل دعای ائمه معصومین یا دعای دیگر اولیای خدا حاصل شود. چنان که ممکن است جنگجویان جبهه توحید، که از نظر تجهیزات مادی و شرایط طبیعی در مقابل دشمن محکوم به شکست هستند، با امداد غیبی و اسباب غیر طبیعی پیروز گردند که این مطلب نیز از اسباب و علل الهی محسوب می شود.

    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در قرآن کریم نمونه هایی از رخدادهایی که از غیر راه عوامل عادی و طبیعی اتفاق افتاده اند، ذکر شده است؛ مثلاً اگر نزول باران بخواهد از مجرای علل و عوامل طبیعی خود صورت گیرد، باید آب دریاها و اقیانوس ها بر اثر تابش نور و گرما بخار گردد و به صورت ابر درآید، آن گاه بر اثر تفاوت دمای دریا و خشکی، هوا جریان پیدا کند و با وزیدن باد، ابرها از روی دریاها به سایر نقاط زمین منتقل شود تا تحت شرایط خاصی ذرات آب موجود در ابر به صورت قطرات باران یا دانه های برف و یا تگرگ بر زمین ببارد. انتظار باران بدون اسباب و علل طبیعی آن از نظرگاه مادی انتظاری بی جا و نامعقول تلقی می شود؛ لکن حضرت نوح بدون در نظر گرفتن عوامل طبیعی برای نزول باران، خطاب به قومش می گوید استغفار و توبه کنید تا آسمان بر شما باران ببارد: و یا قوم استغفروا ربکم ثم توبوا الیه یرسل السماء علیکم مدرارا و یزدکم قوه الی قوتکم و لا تتولوا مجرمین؛(12) ای قوم در مقابل پروردگار خود استغفار کنید آن گاه توبه نمایید و به سوی خدا برگردید تا خدای متعال از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد و با نزول رحمت الهی و بارش باران، قوت و قدرت شما را فزونی بخشد. سپس می فرماید: و لا تتولوا مجرمین؛ مواظب باشید بدون توجه و استغفار و در حالی که مجرم و گناهکار هستید از خدا روی مگردانید و خود را از رحمت الهی محروم مکنید.

    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    هر چند اسباب و علل طبیعی نزول باران و کل نظام علی و معلولی حاکم بر طبیعت، همه در دست قدرت الهی اند و به اراده او کار می کنند؛ لکن در عین حال بدون در نظر گرفتن آنها، خدای متعال می فرماید از گناه خود استغفار کنید و به سوی خدا بازگردید؛ ما به آسمان می گوییم بر شما ببارد.
    ممکن است کسی بگوید مقصود خدای متعال اینست که بدون تحقق عوامل طبیعی باران می بارد؛ بلکه مقصود این است که ما از راه ایجاد عوامل طبیعی بر شما باران می فرستیم. پاسخ این است که این نگرش با بینش توحیدی سازگار نیست؛ زیرا همان طور که قبلاً گفته شد چنان نیست که خدای متعال با خلقت نظام علی و معلولی خود را از ایجاد پدیده ها، بدون اسباب و علل طبیعی آنها، عاجز کرده باشد. خداوند در باب قدرت خود بر ایجاد و خلقت پدیده ها چنین می فرماید: اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون(13) هرگاه خدای متعال اراده اش بر شیئی تعلق بگیرد، اراده خدا همان و تحقق آن امر همان خواهد بود.


    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    حکمت برخی از بلایا

    گذشته از مطلب فوق، گاه حکمت خدای متعال و رحمانیت حق ایجاب می کند از راه های غیر طبیعی بندگانش را مورد لطف قرار دهد و نعمت خویش را بر آنها نازل کند. بدین منظور گاه خدای متعال اسباب و علل دیگری غیر از اسباب و علل مادی قرار می دهد و از مردم می خواهد با توسل به آنها خود را مستحق نزول رحمت و نعمت های خداوند گردانند. این معنا نیز مقتضای لطف و حکمت خدای متعال است. نظام خلقت بر اساس حکمت است و هدف از آفرینش انسان هدایت و تکامل می باشد و هدایت و تکامل، در سایه معرفت و تدبر در آیات الهی و بندگی و عمل به دستورات انبیای الهی و دین حق حاصل می شود؛ لکن گاه مردم در اثر گناه و معصیت از مسیر حق منحرف می شوند. انسان ها معمولاً آن گاه که از جهت مادی در رفاه باشند و از نظر اقتصادی و برخورداری از لذایذ مادی مشکلی نداشته باشند و آنچه بخواهند برای آنها فراهم باشد، کمتر به خدا و معنویات روی می آورند. در این هنگام، خصلت های انسانی و الهی به تدریج در آنها تضعیف و نهایتاً به فراموشی سپرده می شود و در نتیجه زمینه طغیان و کفر ضلالت و گمراهی در آنها فراهم می شود.
    قرآن می فرماید: ان الانسان لیطغی. ان رءاه استغنی(14)؛ آنگاه که انسان خود را بی نیاز ببیند طغیان می کند. اگر روح حاکم بر اکثریت جامعه و امتی روحیه استکباری و طغیان صفتی شد لطف و عنایت خداوند ایجاب می کند به نحوی انسان ها را هشدار دهد و آنها را از خواب غفلت بیدار کند و به راه حق و طریق بندگی بازگرداند. برای تحقق این منظور، گاه بلاهایی از قبیل فقر و خشک سالی نازل می کند و از طرف دیگر راه درمان و رفع آن بلاها را استغفار و توبه از گناهان و توجه به خدا و دعا و نماز معرفی می کند تا در نهایت، هدف خلقت که همان هدایت و تکامل اختیاری انسان هاست، هر چه بیشتر تحقق یابد این فرایند نیز یکی از سنت های عجیب الهی بوده که گاه پیامبری مبعوث می کرده است و امت او را به سختی هایی مبتلا می کرده تا آنها از خدا و راه حق غافل نشوند و غرق شدن در لذایذ مادی آنها را از سعادت باز ندارد.
    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    به هر حال، نزول بعضی از بلاها زمینه بیداری و توجه انسان های غافل است؛ زیرا در شرایط سخت انسان ها بهتر نیاز خود را به خدا درک می کنند و آمادگی پذیرش حق و تعلیمات انبیا را بیش از موقعی که در رفاه هستند پیدا می کنند. قرآن می فرماید: و ما ارسلنا فی قریه من نبی الا اخذنا اهلها بالبأساء و الضراء لعلهم یضرعون؛(15) پیامبری در قریه ای و شهری نفرستادیم مگر این که اهل آن قریه را به سختی و گرفتاری و رنج مبتلا کردیم تا شاید آنها به خود بیایند و در مقابل خدا تضرع کنند. آیه 75 و 76 سوره مومنون نیز به این مطلب تصریح دارد: و لو رحمناهم و کشفنا ما بهم من ضر للجوا فی طغیانهم یعمهون. و لقد اخذناهم بالعذاب فما استکانوا لربهم و ما یتضرعون؛ و اگر آنان را ببخشاییم، و آنچه از سختی بر آنان وارد آمده برطرف کنیم آنان در طغیان خود کوردلانه اصرار می ورزند.
    بنابراین فلسفه بعضی از عذاب ها و سختی های امت ها بیداری مردم و برگشت آنها به راه هدایت است، هر چند ممکن است این سختی ها و تنگناها و بلاها بعضی از امت ها را بیدار نکند و آنان هم چنان در ضلالت و گم راهی اصرار ورزند؛ که در آن صورت حجت بر آنها تمام می شود و باید منتظر نزول بلاهایی که به حیات و زندگی آنها خاتمه دهد باشند.
    قرآن در آیات 42 تا 44 سوره انعام خطاب به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: ما به سوی امت هایی که پیش از تو بودند پیامبرانی فرستادیم و اسباب هدایت و تذکر و هشدار را در حق آنها تمام کردیم، اما آنها قدر ناشناس بودند، قساوت به خرج دادند و از شیطان فریب خوردند و به هشدارهای ما توجه نکرده، آنها را فراموش کردند. ما چند صباحی آنها را در ناز و نعمت قرار دادیم به نحوی که مغرور و شاد گشتند و ناگهان گریبان آنها را گرفتیم. آنان یکباره نومید گشتند و درهای امید را به روی خود بسته دیدند. باید بدانیم که این سنت الهی است که در امت های پیشین جاری بوده است و امت پیامبر آخرالزمان نیز از آن مستثنی نیست.
    در هر صورت، برای صاحبان بصیرت و کسانی که نگران سعادت و سرنوشت خویشند، وجود بلاها و مشکلات و مصایب، اسباب تذکر و هدایت است. در این میان، همچنان که قرآن می فرماید، انسان هایی نیز هستند که آن چنان دچار غفلت می گردند که با هیچ هشدار و بیدار باشی متذکر نگشته به هوش نمی آیند.
    امضاء

صفحه 2 از 12 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 89
    آخرين نوشته: 08-09-2017, 15:09
  2. آیین بشارت بهار در گیلان
    توسط *شهید گمنام* در انجمن حکومت ها ٬ اقوام ٬ ملل و سنت هاي تاريخي
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 02-08-2016, 13:48
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-06-2016, 20:02
  4. مدیون خون شهداییم
    توسط حسنعلی ابراهیمی سعید در انجمن دفاع مقدس
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 05-05-2016, 18:59
  5. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 29-04-2016, 20:03

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi