چهار _ از دست دادن بینش
امام علی علیه السلام در این بیان خود، بصیرت دل و نورانیت قلب را در گرو داشتن روحیه مجاهدت و جانبازی در راه خدا معرفی می کند. از دیدگاه اسلام، بصیرت، زاییده عمل دانسته شده است، ولی کمتر به این صراحت، عملی اجتماعی همانند جهاد و جانبازی در راه خدا یک رکن از ارکان معنویت و سلوک الی اللّه شمرده می شود تا آنجا که مبادرت نکردن به آن و شانه خالی کردن از آن سبب پیدایش حجاب بر دل و کوری قلب می گردد.
پنج _ از دست دادن لیاقت تصدّی دولتِ حق و حمل پرچم هدایت
با ترک جهاد، دولت حق از کسانی که پرچم آن به آنها سپرده شده، گرفته می شود؛ زیرا حمل پرچم هدایت و بر عهده گرفتن دولت حق و دین، لیاقت می خواهد، ولی چنین ملتی لیاقت ندارند که پرچم دار اسلام و منادیان حق به شمار روند. قرآن کریم نیز این حقیقت را بدین صورت بیان می فرماید:
ای کسانی که ایمان آورده اید! هرکس از شما از آیین خود بازگردد (به خدا زیانی نمی رساند) خداوند قومی را خواهد آورد که آنها را دوست می دارد و آنها نیز خدا را دوست می دارند؛ در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند، آنها در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی هراسند. این، فضل خداست که به هرکس بخواهد (و شایسته ببیند) می دهد و (فضل) خدا وسیع و خدا داناست. (مائده: 54)
ص:226
خدای سبحان در این آیه شریفه کسانی را لایق حمل پرچم هدایت و دولت حق معرفی می کند که عاشق و متقابلاً محبوب اویند و عاشقانه در راه او جانبازی کرده و از هیچ سرزنشی نمی هراسند و در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کفار سرسخت و قدرتمندند.
بنابراین، جهاد و شهادت طلبی، ملت های مسلمان را لایق حمل پرچمِ هدایت و تصدی دولت حق می گرداند و در صورت فقدان این روحیه و فرهنگ، این لیاقت از آنان سلب می شود.
شش _ محرومیت از نعمت عدالت و انصاف
تا ملتی مجاهد است و عاشق شهادت، دیگران از او می ترسند و حساب می برند و به خاطر اقتدار و هیبت آن، به اجبار انصاف را درباره اش رعایت می کنند، ولی ملتی که این ویژگی را از دست بدهد، دیگران برای او هیچ گونه شخصیتی قائل نمی شوند و از هرگونه رعایت انصاف درباره اش می پرهیزند.
آری، تمام این نکبت ها، ادبارها، پستی ها و ذلت ها، معلول از دست دادن روحیه و فرهنگ مجاهدت و شهادت طلبی است!(1)