ولى تـفـسـيـر اول از هـمـه مـنـاسـب تـر اسـت ، چـرا كـه مـنـظـور نـفـى اعـمـال بـت پـرسـتـان اسـت كه عبادت و قربانى را براى غير خدا مى كردند، ولى با اين حـال جـمـع مـيـان هـمه معانى و رواياتى كه در اين باب رسيده است هيچ مانعى ندارد و به خـصـوص اينكه درباره بلند كردن دست به هنگام تكبيرات روايات متعددى در كتب شيعه و اهـل سـنـت نـقـل شـده اسـت ، بـه ايـن تـرتـيـب آيـه مـفـهـوم جـامـعـى دارد كـه ايـنـهـا را نـيـز شامل مى شود.
و در آخـريـن آيـه ايـن سوره با توجه به نسبتى كه سران شرك به آن حضرت مى دادند مى فرمايد: (تو ابتر و بلاعقب نيستى ، دشمن تو ابتر است !) (ان شانئك هو الابتر).
(شـانـى ء) از مـاده (شنئان ) (بر وزن ضربان ) به معنى عداوت و كينه - ورزى و بدخلقى كردن است ، و (شانى ء) كسى است كه داراى اين وصف باشد.