صفحه 9 از 10 نخستنخست ... 5678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 98

موضوع: قلمرو دل

  1. Top | #81

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    6. شرم حضور

    احساس اینکه چشمی مراقب ماست، گوشی حرف های ما را می شنود، کسی ما را زیر نظر دارد، تحت تعقیب و مراقبت هستیم و روزی باید در یک «دادگاه»، پاسخگوی اعمال خویش باشیم، احساس سازنده ای است که مانع در افتادن به وادی گناه و عصیان می شود.
    آنچه بزرگان اخلاق به عنوان «مراقبت» در دستورهای اخلاقی و عرفانی می آموزند، برای زنده ساختن همین حس در وجود آدمی است.
    «حیا»، زیر بنای این حالت روحی است.
    شرم از خدا، شرم از خویش، شرم از فرشتگانی که پیوسته با ما و مراقب ما و مأمور ثبت اعمال خوب و بد ما هستند. شرم از پیامبر و امام زمان، که از حال و وضع ما بی خبر نیست.
    امام باقر علیه السلام می فرماید: کارهای بندگان، شامگاه هر پنج شنبه بر پیامبرتان عرضه می شود، پس شرم کنید که کار زشت از شما به پیامبرتان گزارش شود:
    «اِنَّ اعْمالَ العِبادِ تُعْرَضُ عَلی نَبیِّکُمْ کُلَّ عَشِیَّهِ خَمیسٍ، فَلْیَسْتَحیِ احَدُکُم انْ یُعْرَضَ عَلی نَبِّیهِ العَمَلُ القبیحُ».(1)
    نام این را می گذاریم «شرم حضور».
    همان که در روایات است و امام امت هم فرمود: عالم محضر خداست، در محضر خدا گناه نکنید!
    این باور و احساس، نوعی «مراقبت دائمی» را برای انسان پدید می آورد.
    ص:150
    ________________________________________
    1- (1) وسائل الشیعه، ج 11، ص 391.
    کسی که احساس کند دوربینی از همۀ حرکات او فیلم برداری می کند، آیا حاضر است حرکات زشتی از خود بروز دهد؟ کسی که بداند دستگاه گیرنده ای همۀ حرف های آهسته و بلند و پنهان و آشکار و خوب و بد او را ضبط می کند و باید پاسخ گوی حرف های ضبط شده بر نوار باشد، آیا بهتر عمل نمی کند؟
    اینها برخی از گام ها در مسیر «خودسازی» است.
    و... این میدان، وسیع و این راه طولانی است!



    چگونه دربان دل باشیم؟

    دنیای شگفت و تو در توی دل، شناختنی است.
    از برکت همین شناخت، می توان آن را در مسیر درست، هدایت کرد.
    گرچه دل، هادی ماست، اما ما هم می توانیم هادی دل شویم. دل ما را به این سمت و سو می کشاند، ما هم می توانیم آن را در بستر کشش های مطلوب و حق قرار دهیم. آن را به عنوان یک «ظرف» بشناسیم که محتوای آن، با تصمیم و اراده و انتخاب ما تأمین و پُر می شود.





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #82

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    چگونه دربان دل باشیم؟

    دنیای شگفت و تو در توی دل، شناختنی است.
    از برکت همین شناخت، می توان آن را در مسیر درست، هدایت کرد.
    گرچه دل، هادی ماست، اما ما هم می توانیم هادی دل شویم. دل ما را به این سمت و سو می کشاند، ما هم می توانیم آن را در بستر کشش های مطلوب و حق قرار دهیم. آن را به عنوان یک «ظرف» بشناسیم که محتوای آن، با تصمیم و اراده و انتخاب ما تأمین و پُر می شود.





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #83

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    3. تقویت اراده


    بستر این عمل، همۀ زندگی و همۀ حالات و همۀ روحیات ماست.
    مهم آن است که «عنان نفس» را در اختیار داشته باشیم و «امیر نفس» باشیم نه «اسیر نفس». ما باشیم که خواسته های نفس و کشش های غرایز را مهار بزنیم و کنترل کنیم. نه آ ن که مشتیهات و خواسته های دل و هواهای نفسانی، ما را به این سو و آن سو بکشد.
    گاهی در حالت «خشم»، مهار سخن و عمل از دست می رود.
    گاهی هنگام رسیدن به «قدرت»، ستم و کین توزی و زیر پا گذاشتن
    ص:146
    ________________________________________
    1- (1) اصول کافی، ج 2، ص 455.
    حق و زورگویی به دیگران عادی می شود. اگر کسی قدرت و غضب را مهار بزند و در چهارچوب عقل و شرع و رضای خالق آنها را به کار گیرد، فرد خودساخته ای است.
    روزی حضرت رسول، در بیرون از خانه عبورش به گروهی افتاد که سنگی را به نشانۀ زورآزمایی جابه جا می کردند و آن «وزنه برداری» را میزان قدرت و زور خویش می دانستند. حضرت خطاب به آن ها فرمود:
    «اَشَدُّکُم مَن مَلکَ نَفْسَهُ عِنْدَ الغَضَبِ وَ احْمَلُکُم مَن عَفی بَعْدَ المَقدِرَه»(1)
    قوی ترین شما کسی است که هنگام خشم، خویشتن داری کند و تواناترین شما کسی است که پس از قدرت یافتن، عفو کند.
    این نیازمند تقویت اراده است.
    بسیاری از صاحبان عضلات قوی و بازوهای پرتوان، حریف «نفس» خویش نیستند و اسیر یک «عادت» اند.
    آن نیست شجاعت که گلو چاک کنی





    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 14-04-2021 در ساعت 16:48
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #84

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    4. هر روز بهتر از دیروز


    «در جا زدن»، چه در کسب علم و مهارت های مختلف، چه در رشد اخلاقی و رسیدن به ملکات انسانی، چه در سطح زندگی و وضع معیشتی و چه در طاعت و عبادت، مطلوب نیست.
    هر روز باید یک پله بالاتر رفت، هر روز باید نکته ای تازه آموخت، هر روز باید یک قدم در «راه معینی» پیش رفت. زیان کار، کسی است که دو
    ص:147
    ________________________________________
    1- (1) تحف العقول، ص 45.
    روزش برابر باشد.
    زیان کارتر، کسی است که امروزش بدتر از دیروز باشد. یعنی کسی که نه تنها رشدی نداشته، بلکه واپس رفته است.
    سخن زیبایی از حضرت صادق علیه السلام:
    هر کس دو روزش یکسان باشد، او زیان کرده است.
    هر کس امروزش بهتر از دیروزش باشد، مورد غبطۀ دیگران قرار می گیرد (آرزو می کنند که مثل او باشند).
    هر کس امروزش بدتر از دیروزش باشد، محروم از رحمت خداست.
    هر کس در وجود خود، افزایش و کمال را نبیند و حس نکند، رو به کاستی و نقصان است.
    و... هر کس رو به نقصان و کاهش باشد، مرگ برای او بهتر از زندگی است.
    «مَنِ اسْتَوی یَوْماهُ فَهُوَ مَغْبوُنٌ...»(1)
    می بینیم که از این دیدگاه، رشد نکردن و جلو نرفتن، در جا زدن نیست، بلکه «عقب گرد» است!
    آن «محاسبه» که در آغاز اشاره شد، در همین جا به کار می آید، که سالک این مسیر، وضع خود را در پیشرفت یا پس رفت می فهمد و به دست می آورد که در حال رشد است یا در وضع خسران!






    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 22-04-2021 در ساعت 14:18
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #85

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    5. مراقبت از «دل»


    دنیای تو در تو و شگفت «دل»، سرشار از اسرار است.
    ص:148
    ________________________________________
    1- (1) معانی الاخبار، ص 342.
    جهت دهندۀ «اعمال برونی» ما نیز، اغلب همان «حالاتِ درونی» است.
    بزرگان اخلاق، همیشه مراقب اوضاع قلب خویش بوده و «دربانیِ دل» می کرده اند، تا گناه و رذیله و حالت نکوهیده ای در آن پیدا نشود.
    بی شک، گناه دل را تیره می کند. تکرار گناه بر تیرگی دل می افزاید. توبه و اصلاح، بار دیگر دل را روشنی می بخشد.
    نباید گذاشت گناهان پیوسته، صفحۀ دل را چنان سیاه کند که هیچ روزنه ای برای تابش نور هدایت و حق باقی نماند.
    باز هم حدیثی از امام صادقان و صادق امامان علیه السلام:
    «اِذا اذْنَبَ الرَّجُلُ، خَرَجَ فی قَلْبِهِ نُکتهٌ سَوْداءُ...»(1)
    هر گاه کسی گناه کند، در دل او نقطۀ سیاهی پیدا می شود. اگر توبه کرد، آن سیاهی برطرف می شود و اگر بیشتر گناه کرد، آن سیاهی دل بیشتر می شود تا آن که همۀ دلش را می گیرد. دیگر پس از آن هرگز رستگار نمی شود.
    آیا سزاوار نیست که به عنوان گامی در خودسازی، «مراقبت از دل» را در دستور کار خویش قرار دهیم و نگذاریم سپاه مهاجم ابلیس از این مرز بگذرد و قلعۀ وجود ما را تسخیر کند؟
    عصیان و گناه، پرتگاه دل ماست
    ص:149
    ________________________________________
    1- (1) اصول کافی، ج 2، ص 271.






    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 26-04-2021 در ساعت 17:56
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #86

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    6. شرم حضور


    احساس اینکه چشمی مراقب ماست، گوشی حرف های ما را می شنود، کسی ما را زیر نظر دارد، تحت تعقیب و مراقبت هستیم و روزی باید در یک «دادگاه»، پاسخگوی اعمال خویش باشیم، احساس سازنده ای است که مانع در افتادن به وادی گناه و عصیان می شود.
    آنچه بزرگان اخلاق به عنوان «مراقبت» در دستورهای اخلاقی و عرفانی می آموزند، برای زنده ساختن همین حس در وجود آدمی است.
    «حیا»، زیر بنای این حالت روحی است.
    شرم از خدا، شرم از خویش، شرم از فرشتگانی که پیوسته با ما و مراقب ما و مأمور ثبت اعمال خوب و بد ما هستند. شرم از پیامبر و امام زمان، که از حال و وضع ما بی خبر نیست.
    امام باقر علیه السلام می فرماید: کارهای بندگان، شامگاه هر پنج شنبه بر پیامبرتان عرضه می شود، پس شرم کنید که کار زشت از شما به پیامبرتان گزارش شود:
    «اِنَّ اعْمالَ العِبادِ تُعْرَضُ عَلی نَبیِّکُمْ کُلَّ عَشِیَّهِ خَمیسٍ، فَلْیَسْتَحیِ احَدُکُم انْ یُعْرَضَ عَلی نَبِّیهِ العَمَلُ القبیحُ».(1)
    نام این را می گذاریم «شرم حضور».
    همان که در روایات است و امام امت هم فرمود: عالم محضر خداست، در محضر خدا گناه نکنید!
    این باور و احساس، نوعی «مراقبت دائمی» را برای انسان پدید می آورد.
    ص:150
    ________________________________________
    1- (1) وسائل الشیعه، ج 11، ص 391.
    کسی که احساس کند دوربینی از همۀ حرکات او فیلم برداری می کند، آیا حاضر است حرکات زشتی از خود بروز دهد؟ کسی که بداند دستگاه گیرنده ای همۀ حرف های آهسته و بلند و پنهان و آشکار و خوب و بد او را ضبط می کند و باید پاسخ گوی حرف های ضبط شده بر نوار باشد، آیا بهتر عمل نمی کند؟
    اینها برخی از گام ها در مسیر «خودسازی» است.
    و... این میدان، وسیع و این راه طولانی است!
    ص:151






    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 29-04-2021 در ساعت 18:50
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #87

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    چگونه دربان دل باشیم؟


    دنیای شگفت و تو در توی دل، شناختنی است.
    از برکت همین شناخت، می توان آن را در مسیر درست، هدایت کرد.
    گرچه دل، هادی ماست، اما ما هم می توانیم هادی دل شویم. دل ما را به این سمت و سو می کشاند، ما هم می توانیم آن را در بستر کشش های مطلوب و حق قرار دهیم. آن را به عنوان یک «ظرف» بشناسیم که محتوای آن، با تصمیم و اراده و انتخاب ما تأمین و پُر می شود.
    قلبِ پیشوا، قلب پیرو
    کسی به پیشوایی می رسد که پیروی هم کرده باشد.
    در روایات ما، از دل به عنوان پیشوا و هادی یاد شده است. امام صادق علیه السلام فرمود:
    «اِنَّ مَنْزَلَهَ القلبِ مِنَ الجَسَدِ، بِمَنْزَلَهِ الإمامِ مِنَ النّاسِ»(1)
    ص:154
    ________________________________________
    1- (1) میزان الحکمه، ج 5، ص 216
    جایگاه دل از تن، همچون جایگاه و موقعیت امام از مردم است.
    یعنی، اعضا و اندام انسان از مرکزیت دل فرمان می برند و قلب، فرمانده بدن است (البته قلب در اینجا، مرکز ادراک و تصمیم گیری است، نه تلمبه خانۀ خون بدن).
    دل، گاهی یقین دارد، گاهی شک. گاهی جای محبت است، گاهی جای کینه و نفرت.
    گاهی حالت ایمان و قبول دارد، گاهی در موضع انکار و نفی و ناباوری است. گاهی از حالت اطمینان و عزم و ثبات برخوردار است، گاهی وضعیت متزلزل، بی ثبات و در حال تغییر دارد.
    این حالت ها در نحوۀ اقدام و عمل و تصمیم و رفتار صاحب دل اثر می گذارد.
    پس بجاست که به امور و حالات و شرایط و اوصاف این دل برسیم و از آن غافل نباشیم.
    اگر پیشوایی دل، سبب شود که اعضا و جوارح، در مسیر شیطانی به کار افتد، این می رساند که پایگاه ابلیس شده و خود او که فرمان می دهد، از شیطان فرمان می برد.
    اینجاست که باید دل را مورد نظارت قرار داد و به شاگردی به حضور عقل و دین فرستاد و راه ورود فرشتگان را به این خانه باز کرد و نوچه های شیطان را از آن بیرون کرد و مواظب حالات دل بود، به تعبیر دیگر کار «دربانی دل» را به عقل و دین سپرد، تا از ورود نامحرم و بیگانه و دزد و غارتگر به آن جلوگیری کنند.





    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 01-05-2021 در ساعت 20:09
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #88

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    دل های بیمار و مرده


    دل نیز مانند بدن بیمار می شود، اما بیماری آن، گاهی پنهان و نامحسوس است و «بیمار دل» چون خود را بیمار حس نمی کند، به فکر درمان هم نمی افتد.
    دل نیز گاهی می میرد. دلهای مردگان، از آثار حیات که شور و سوز و احساس و حرکت است، بی بهره می شوند. اینجاست که باید دمی مسیحایی آن را زنده کند. گاهی هم دل تاریک می شود، و باید چراغی در آن افروخت. ولی چگونه؟ راه درمان بیماری دل یا حیات بخشی به دل های فسرده و مرده چیست؟
    و تیره دلی چگونه زدوده می شود؟
    توصیۀ حضرت امیر (علیه السلام) به فرزندش امام مجتبی (علیه السلام) چنین است:
    «اَحْیِ قَلْبَکَ بِالمَوعِظَهِ.... وَ نَوِّرْهُ بِالحِکمَهِ»(1)
    دلت را با «موعظه» زنده کن و آن را با «حکمت» روشنی بخش.
    بعضی ها از هر پندی گریزانند و سخنان موعظه آمیز را بر نمی تابند، بادست خود راه خیر و بیدرای و روشنایی را به روی خویش می بندند.
    دل، نیازمند موعظه است، و گرنه زنگار غفلت آن را می گیرد، یا واعظ درونی، یا بیرونی. و البته واعظ درونی مؤثرتر است و به تعبیر روایات، اگر کسی از درون خود واعظ و پند دهنده ای نداشته باشد، مواعظ دیگران چندان بر او کارساز نیست.
    دل را باید با «پندپذیری» نرم کرد و با «موعظه» شیار زد، تا «بذر حکمت» در آن افشانده شود و بروید.
    ص:156
    ________________________________________
    1- (1) نهج البلاغه، نامۀ 31





    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 04-05-2021 در ساعت 15:49
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #89

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    دلهای سنگی و «قلوب قاسیه»، نه نور حکمتی را به درون نفوذ می دهد، نه چشمۀ بیداری از آن ها می جوشد.
    قرآن کریم، از «قساوت دل» به عنوان یک بیماری یاد می کند و چنین دل هایی را سخت تر از صخره و سنگ می داند، با این تفاوت که گاهی از دل سنگ، چشمه می جوشد و صخره ها می شکافند و نهرها جاری می گردد، ولی چنین دلهایی از این سنگها هم بی خاصیت ترند.(1)
    چرا چنین؟
    سینۀ سنگی ما
    از چه از شور و شررها خالی است؟
    دیده و این همه خشک؟
    نَفَس و این همه سرد؟
    تو و این سنگدلی؟
    من و این بی دردی؟...(2)
    این بیماری را باید درمان کرد، ولی چگونه؟ چه چیزی دل را سخت می کند؟ و عامل نرمش و خشوع آن چیست؟
    در بیان حضرت علی (علیه السلام)، رابطه ای میان «اشک چشم» و «قساوت دل» و «فزونی گناه» ترسیم شده است، و چه زیبا!
    می فرماید:
    «ما جَفَّتِ الدُّمُوعُ الاّ لِقَسْوَهِ القُلوبِ، وَ ما قَسَتِ الْقُلوبُ الاّ لِکَثْرَهِ الذُّنوبِ»(3)
    اشک ها خشک نمی شود، مگر به خاطر قساوت دل، و دلها قساوت نمی یابد مگر به خاطر گناهان بسیار!
    ص:157
    ________________________________________
    1- (1) بقره (2):74
    2- (2) برگ و بار، ص 36
    3- (3) میزان الحکمه، ج 5، ص 239





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #90

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    کنترل دل همین جاها به درد می خورد. وقتی قلب، لانۀ «نفس اماره» و آلت دست آن شد، نفس، این دلِ پیشوا را پیرو خود می سازد و مسیری را که پیش پای آن می گذارد، جز به «ناکجا آباد»، منتهی نمی شود.
    عصیان و گناه، پرتگاه دل ماست
    اینکه حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: دلها را با موعظه زنده کنید، برای آن است که دل زنده و بیدار، اسیر سپاه ابلیس و جنود شیطان نمی شود.
    دلهای مرده و تیره و بیمار، با شیطان همکاری می کنند و نقش «عامل نفوذی» برای او برعهده می گیرند، آنگاه پی درپی باید شاهد تلفات و ضایعات باشیم.
    دلها اگر از «موعظه»، آدم می شد
    انسان های چهار چشمی
    گاهی آنچه بر دل ها نقش می بندد، از روزنۀ دل وارد می شود. دل، کتابی است که با قلم نگاه نگاشته می شود. به تعبیر امیرمؤمنان علیه السلام:
    «اَلقَلْبُ مُصحَفُ البَصَر».(1)
    حال، اگر بخواهیم دربان دل شویم و از حالات آن مراقبت کنیم، مراقبتی هم از «دیده» باید داشته باشیم، چرا که چشم به هر چه بیفتد، دل هم همان را هوس می کند و می طلبد. به قول باباطاهر عریان:
    ز دست دیده و دل هر دو فریادهر آنچه دیده بیند دل کند یاد
    ص:158
    ________________________________________
    1- (3) بحارالانوار، ج 68، ص 71
    بسازم خنجری نیشش زفولاد زنم بردیده، تا دل گردد آزاد
    ولی... نیازی به خنجر فولادین برای کور کردن چشم نیست، مهم آن است که نگاهت در اختیار تو باشد، تو هم در اختیار دین.





    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 08-05-2021 در ساعت 16:08
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 9 از 10 نخستنخست ... 5678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi