391- كه يكى خست و هيچ نيست جز او!
احد آن است كه جزء ندارد، واحد آن كه شريك ندارد. هر واحدى احد نيست مانند چيزهايى كه منحصر به فردند، چون عرش و كرسى و مثل جبرييل و ميكاييل كه در يك جزء با ديگران شريك اند، مثل عرش به يك معنى كه با ساير اجسام در جسميت ، و جبرييل با ساير ملايكه در جوهريت و تجرد. و خداوند در هيچ صفتى ذاتى با كسى شريك نيست . چون ذاتش مركب مى شود. و اگر گويى در وجود مشترك اند، گوييم كه هيهات با وجود او ديگران وجود ندارد! (397)