60- علاج نادان به مرگ
اما آن کس که به موت جاهل باشد و نداند که مرگ چیست، مرگ چیزی بیشتر از ترک نفس مر آلاتش را نیست، و نفس جوهر روحانی است که عدم درباره وی متصور نیست.
و اما آن کس که از مرگ می هراسد؛ زیرا نمی داند که پایان کار نفس وی به چیست و یا گمان می برد که وقتی ترکیب بدن وی از بین رفت، نفس وی نیز از بین می رود، جاهل به بقای نفس و چگونگی معادست، و در حقیقت از مرگ نمی هراسد، بلکه جهل وی به چیزی است که شایسته بود بداند، پس نادانی ترساننده ای است که باعث ترس می باشد و علاج نادان به دانایی است(67).
61- قرآن یعنی ولایت
اسلام یعنی شیعه، شیعه یعنی اسلام، قرآن یعنی علی (علیه السلام)، قرآن یعنی حسین (علیه السلام)، قرآن یعنی بقیه الله، قرآن یعنی ولایت، ولایت یعنی قرآن و قرآن ناطق و قرآن که کتاب الله است.
اینها هیچگاه از هم جدا نمی شوند و هیچ عارفی، هیچ حکیم الهی و هیچ فرد مسلم و اهل قرآن نمی تواند به برهان دو، دو تا چهار تا از ولایت روگردان باشد، بخصوص که علمای امامیه اثنی عشریه در کنار سفره ولایت به مقاماتی رسیده و صاحب تصنیفات و تالیفاتی می باشند و رکن اعظم ولایت است و بدون ولایت محال است که انسان به جایی برسد و این رشته سر دراز دارد. درباره ولایت سخن به میان آورده و باید به عرض برسانم که بحث و تفسیر بیشترش را در پیرامون این موضوع این زمان بگذار تا وقت دگر اجمالا:
ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش - پیوسته در حمایت لطف اله باش
امروز زنده ام به ولای تو یا علی فردا - به روح پاک امامان گواه باش
آن را که دوستی علی نیست کافر است - گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باش
قبر امام هشتم سلطان دین رضا - از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش
ستت نمی رسد که بچینی گلی ز شاخ - باری به پای گلبن ایشان گیاه باش
خداوند را شکر می کنیم که ما را اهل ولایت قرار داده است و در آستانه ولایت، تربیت شده ایم و می شویم. انشاء الله خداوند همه را اهل ولایت قرار بدهد و خداوند شما آقایان را به سعادت و سلامت بدارد در راه اعلای معارف الهیه، توفیقات بیشتر مرحمت بفرماید. انشاء الله ما هم در این دعا با شما باشیم(68).
62- خدا در حجاب است
و در حدیث دیگری است که: خدا همان گونه که از دیدگان در حجاب است از عقول هم در حجاب است و اهل ملا اعلا هم مانند شما او را می جویند. بنابراین، به سخن کسی که گمان می کند به کنه حقیقت مقدس پروردگار رسیده، توجه مکن! زیرا خاک در دهان کرده و گمراه شده است و دروغ می گوید و افترا می بندد، چه این امر بالاتر و پاک تر از آن است که به خاطر بشر نازل و آلوده گردد.
حتی تصورات راسخان در علم نیز فرسنگها از حرم کبریایی او دور است و آخرین مرحله ای که فکر عمیق به آن می رسد، این است که جایگاه و مکانت او برای درک و فهم، چقدر دقیق است و دور از دسترس. شاعر چه خوب گفته است:
آنچه پیش تو غیر از آن ره نیست - غایت فهم توست الله نیست(69)