1 - نسیم رحمانی
انسان همین جسم خاکی است و بس. این همان درسی است که ابلیس به تشخیص خویش به شاگردان خود می دهد. هستند کسانی که در کلاس انسانی شناسی شیطان شرکت می کنند و به پیروی از معلم رانده شده خویش، انسان را تنها توده ای خاک می دانند و بس؛ زیرا آن گاه که شیطان از سجده بر آدم سرباز زد، چنین گفت: قال انا خیر خلقتنی من نار و خلقته من طین؛(75) من از او بهترم، مرا از آتش آفریده ای و او را از گل.
شیطان در معرفی انسان فقط به جنبه این جایی او اشاره می کند و جنبه آن جایی او را نادیده می گیرد و حال که آدمی، آنی دارد که از تمامی موجودات متمایز می شود، او تنها صدفی است که گوهر روح اللهی به جسم خاکیش زینت می بخشد. در نگاه آفرینش و درگاه خلقت، نفس الرحمان در او دمیده، و عطر روح خدایی به او رسید است: فاذا سویته و نفخت فیه من روحی...(76)
آدمی آن گاه شایستگی سجده فرشتگان را یافت که این نفس رحمانی را دریافت؛ وگرنه برای خاک سجده نمی کنند، بلکه بر خاک سجده می نمایند. تمام هنر انسان در حراست و حفاظت از آن نفس رحمانی و نفخه الهی است که زیباترین هدیه ای است که خداوند، آن را تنها به انسان عنایت کرد.
و اویس قرنی این نسیم رحمانی را پاک و پاکیزه نگه می داشت، و همان گونه که جسمش از نفس جسمانی زنده بود؛ روح و جانش از نفس آسمانی سر حال و سرزنده می نمود. اشتغال اویس شتربان به تزکیه نفس و تصفیه روح، آن چنان فسحتی به روح خدایش بخشید که بوی خوش آن، حصار مکان را شکست و از یمن به مدینه رسید و مشام یار دیرینه را نوازش داد و گاهگاه حضرت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) آن رسول بی قرینه، سینه پاک خود را رو به سوی یمن کرده و زمزمه می فرمود:
انی لاجد نفس الرحمن من قبل الیمن؛(77) من نسیم رحمانی را از سوی یمن می یابم. اویس قرنی دل و جان خویش را در مسیر نسیم رحمانی قرار داده، و از شمیم کشف و شهود سرمست در محراب محبت افتاده، و بدین سان خصیم خستگی ناپذیر شیطان گشته، و نفس الرحمان نصیب او گردیده، و از عطر رحمة للعالمین معطر و مطهر شده، و همانند آیینه ای صاف و بی زنگار نور دلدار را از یمن به مدینه یار، باز می گرداند. و از آن جا که سر چشمه نفس الرحمان، خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله و سلم) است، اویس دم جانبخش محمدی را دریافت نموده و به مدینه بازگشت می دهد. در نفس آسمانی بر عکس نفس جسمانی، دم و بازدم - هر دو - پاک و عرفانی است. این است که دم گرم نبی مکرم اسلام به اویس که می رسد، هدر نمی رود، بلکه به او روح می بخشد و دوباره لبیک گویان به سوی مدینه، تابان و شتابان سفر می کند. و در واقع حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوی خویش و عطر نبوی را از جانب یمن و اویس قرنی استشمام می فرمایند.