اویس شیفته و فریفته زینتهای شیطانی نیست. شعار او مراقبت است و مراقبت. او هر شامگاه در تداوم این چوپانی به حساب و کتاب نفس خود می پردازد و چنین مراقبتی را با محاسبه کمال می بخشد. همان گونه که در شتربانی عمل می کند، در شب نیز به چوپانی نفس می پردازد. شغل او چوپانی است، اما ساعت کارش هشت ساعت در شبانه روز نیست بلکه او چوپان شبانه روزی و شغل او زندگی اوست. شغل اویس الگوی کاریابی است، برای هر کسی که کامیابی آرزو می کند.
شتربانی به اویس این امکان را می دهد، آن گونه عمل کند که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به یکی از اصحابش به عنوان موعظه نوشت و تقوای شغلی را به او گوشزد نمود:
تو را و خودم را به تقوای کسی سفارش می کنم که نافرمانی اش روا نیست، و امید و بی نیازی جز به او و از او نباشد؛ زیرا هر که از خدا پروا کرد، عزیز و قوی شد و سیر و سیراب گشت و عقلش از اهل دنیا بالا گرفت، تنها پیکرش همراه اهل دنیاست، ولی دل و خردش نگران آخرت است. آنچه را از محبت دنیا چشمش دیده، پرتو دلش خاموش نموده، حرامش را پلید دانسته و از شبهاتش دوری گزیده، به خدا که به حلال دنیا هم توجه ننموده، جز به مقداری که ناچار از آن است؛ مانند نانی که به پیکرش نیرو دهد و جامه ای که عورتش را بپوشاند، آن هم از درشت ترین خوراک و ناهموارترین لباسی که به دستش آید، و نسبت به آنچه هم که ناچار می باشد، اطمینان و امیدش ندارد، و اطمینان و امیدش به آفریننده همه چیز است.