صفحه 6 از 17 نخستنخست ... 234567891016 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 165

موضوع: اویس قرنی (سلام بر اویس قرنی، که نسیم رحمانی بود )

  1. Top | #51

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اویس به این مقام رسیده بود که هم عطر ایمان دیگران را استشمام می کرد و هم اهل دل، بوی خوش او را احساس مس نمودند. پس در همین دنیای دون، بوی خوش عشق و ایمان افراد به مشام پاکان می رسد، و بوی بهشت وجود دارد.
    پاسخ پرسش دوم: اما چگونه رایحه های بهشتی در عالم منتشر شده و به مشام آدم می رسد؟ جواب این سؤال را می توان در داستان حضرت یوسف (علیه السلام) به عیان دید، آن گاه که کاروان برادران یوسف از مصر به سوی شام و کنعان حرکت می کند و با خود، پیراهن یوسف (علیه السلام) را برای حضرت یعقوب (علیه السلام) می برد؛ این پدری که در فراق پسر حتی چشمانش را نیز هدیه کرده است، در کنعان می گوید:
    من بوی یوسف را استشمام می کنم. و لما فصلت العیر قال ابوهم انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون؛(150) هنگامی که کاروان (از سرزمین مصر) جدا شد، پدر شان (یعقوب) گفت: من بوی یوسف را احساس می کنم، اگر مرا به نادانی و کم عقلی نسبت ندهید!.
    پس اگر یعقوب (علیه السلام) از کنعان بوی یوسف (علیه السلام) را در مصر استشمام می کند - البته به اذن الله - دیگر جای شگفتی نیست که سید انبیا (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدینه بوی اویس را از یمن استشمام کند. رایحه عشق و ایمان، آن قدر قوی هست که حصار مکان شکسته و به مشام اهل دل می رسد و در این حس بویایی درون، دوری و نزدیکی مکانی مطرح نیست، بلکه عطر ناب می خواهد و شامه قوی

    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #52

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مولوی می گوید: بوی پیراهن یوسف (علیه السلام) را یعقوب (علیه السلام) در کنعان حس کرد ولی حافظ و حامل پیراهن، هرگز!
    بوی پیراهان یوسف راندید - آنکه حافظ بود و یعقوبش شنید(151)
    پاسخ پرسش سوم: و اما این که چرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مشتاق دیدار اویس بود؟ این اشتیاق از روی نیاز، بلکه شامه ای چون شامه رحمه للعالمین (صلی الله علیه و آله و سلم)، بوی خوشی چون بوی اویس را می طلبد. بدون تردید گل آفرینش است، پس آن حضرت از اویس بوی خویش را استشمام می کند، چرا که در دل و جان و گفتار و رفتار اویس، بوی بهشت و عطر محمدی نهفته است.
    جای شگفتی نیست که حضرت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، استشمام بوی خوش اویس قرنی را اشتیاق دارد، چرا که اویس بوهای متعفن را از خویش دور ساخته و با جد تهجد، بوی بهشت را در خویش پاسدار گشته است. البته اویس نیز با تمام وجود، مشتاق سید ابرار و احمد مختار بود که به قول مولوی:
    ناریان مر ناریان را جاذیند - نوریان مر نوریان را طالبند(152)
    مشام دل در عرفان جایگاه مهمی دارد که اهل دل از آن با خبرند و بهره مند؛ حافظ می گوید:
    عمریست تا زلف تو بویی شنیده ام - زان بوی در مشام دل من هنوز بوست(153)
    و هر قدر که مشام دل قویتر باشد، رایحه غنی تر می طلبد؛ حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره پاره تن خویش، حضرت زهرا بتول می فرمود:
    هر وقت مشتاق بوی بهشت می شوم، آن بوی را از فاطمه استشمام می کنم.(154)


    امضاء


  4. Top | #53

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    فصل سوم: حکمت یمانی

    دل باید سالم و سپید باشد و گرنه شیطان آن را می رباید. و پس گرفتن دل از شیطان دشوارتر از پاسداری آن است. اگر گوهر درون از سیاهی و تباهی محافظت شود، حاکمیت نور استقرار می یابد و حکمت نوری از آن، به جهان برون می تابد. اگر آدمی دل را سالم و سپید نگهدارد و در آن از شجره طیبه عشق را بکارد، گفتارش حکمت آمیز و رفتارش حکمت آموز می شود و دارای یک نظام فکری قوی و غنی می گردد و از لرزش و لغزش به دور می ماند و حتی می تواند دیگران را در راهیابی و رسیدن به کامیابی کمک نماید. کسی که به حکمت نرسیده است، زندگی سراسر محنت آلود خواهد داشت، و در کویر کوردلی، غافل و بی حاصل، سرمایه عمر را به هدر می دهد.
    در این جا دو سوال مطرح می شود که سر چشمه حکمت کجاست؟ و روش به دست آوردن آن کدام است؟ پاسخ هر پرسش را در سخن حکیمانه نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می یابیم:
    ما اخلص عبدلله عزوجل اربعین صاحبا الاجرت بنابیع الحکمه من قلبه علی لسانه(155)؛
    هیچ بنده ای خویشتن را برای خداوند، به مدت چهل روز خالص نمی کند، مگر آن چشمه های حکمت از قلبش به سوی زبانش جاری می شود.
    آری، سر چشمه حکمت، دل آدمی است و آن گاه چمشه های حکمت بر آن جاری می شود که انسان راه اخلاص را بپوید، آن هم نه یک روز و دو روز و چند روز، بلکه دست کم چهل روز متوالی؛ اگر چهل در راه بندگی، خود را از آلودگی نگهداشت، چشمه های زلال بر حکمت زبانش جاری شده و سخنانش حکمت آمیز می شود و بسیار بعید است که پس از این همه تمرین، گرفتار شیطان پلید شود، لذا این پاکی و صفا استمرار می یابد. خداوند حکیم درباره ارزش و اهمیت حکمت می فرماید:
    یوتی الحکمه من یشاء و من یوت الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا و ما یذکر الا اولوا الالباب؛ به هر که خواهد حکمت عطا کند و به هر که حکمت عطا شده است، نیکی فراوان داده شده است و جز خردمندان پند نپذیرند.
    پس حکمت خیر کثیر و منشاء آن قلب آدمی، و این به دست نمی آید مگر با استمرار در اخلاص. پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) در یکی از دیدارهای خویش یا گروهی از اهالی یمن فرمودند:
    اتاکم اهل الیمن هم الین قلوبا، و ارق افئدة، الایمان یمان، و الحکمه یمانیه؛(156) اهل یمن بر شما وارد شده اند، آنان قلبهایی بسیار نرم و دلهایی سرشار از مهربانی دارند، ایمان یمنی و حکمت یمانی است.
    حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) در این روایت، اهالی یمن را مورد تکریم و تعریف خویش قرار داده اند. ایمان را یمنی و حکمت را یمانی دانسته اند ، نکته بسیار مهم این است که ابتدا مردم یمن را مهربان و رقیق القلب معرفی کرده اند. پس محور حکمت یمانی، داشتن قلب رووف است.

    امضاء


  5. Top | #54

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حال این سؤال مطرح می شود که آیا اهالی یمن به طور کامل و صد در صد دارای چنین ویژگی بوده اند؟ به طور قطع جواب منفی است. این چنین نیست که وقتی قومی و یا اهالی شهری و روستایی را به صفتی نسبت می دهند همه ایشان متصف به آن صفت باشند و همه هم در یک مرتبه باشند. چرا که وقتی می گوییم اهالی مکه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را اذیت نمودند، به این معنی نیست که کسانی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حمایت نکردند، بلکه برخی چون سمیه و یاسر تا پای جان، بر عهد و پیمان خویش با رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، صبر و مقاومت ورزیدند. همچنین وقتی می گوییم مردم مدینه از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) استقبال و حمایت نمودند ، باید توجه داشت که از اهالی مدینه منافقینی هم بودند که قلب پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و دلهای مسلمین را آزردند. پس اگر گروه و یا اهالی منطقه ای را با صفتی زشت و یا زیبا توصیف می کنیم، فضای حاکم و یا جو غالب بر آن اجتماع مورد نظر است.
    بنابراین، روح ایمان و حکمت، بر اهالی یمن حاکمیت و غلبه دارد. البته مؤمنان و حکمای یمنی، دارای مراتب بوده و خواص این سرزمین، از ایمان و حکمت بیشتری برخوردار بوده اند. حال اگر سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در مورد اویس قرنی در نظر بگیریم،(157) به خوبی می توانیم نتیجه بگیریم که یکی از مصادیق بارز روایت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره اهالی یمن، اویس قرن است.

    امضاء


  6. Top | #55

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اویس قرنی یک عمر همت کرده و حکمت یمانی را تبیین نموده است. رفتار و گفتار او، حکمت یمانی را به ما آموزش می دهد. نسیم حکمت از جانب یمن در وزش است و اگر خود را در مسیر آن قرار دهیم، روش و منش ما دگرگون خواهد شد.
    حال ببینیم اویس قرنی حکیم یمانی شده است؟ او چه راهی رفته که به روشن بینی رسیده است؟ و آیا ما نیز می توانیم راه او را پیموده و به درجه و مرتبه او برسیم؟
    پاسخ این است که اویس شخصی تقوا پیشه است و اندیشه پاک و تابناک او، میوه درخت تقواست. کما این که قرآن می گوید: اگر تقوای الهی پیشه کنید، خداوند به شما فرقان می بخشد:
    یا ایها الذین آمنوا ان تنقوا الله لکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم و یغفرلکم، و الله ذوالفضل العظیم؛(158) ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر تقوای الهی پیشه کنید خداوند به شما
    روشن بینی و قوه تشخیص حق از باطل می دهد، و گناهانتان را می پوشاند، و شما را می آمرزد، که خداوند صاحب فضل و کرمی بزرگ است. پس اگر انسان در تمامی اقوال، احوال و اعمال خویش، خدا در نظر بگیرد، صاحب نظر خواهد شد. حافظ چه زیبا می سراید که:
    وجه خدا اگر شودت منظر نظر - زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی(159)
    البته اگر تقوا را تنها پرهیزکاری بدانیم، اشتباه کرده ایم؛ زیرا تقوا به معنای حفاظت، صیانت و مصونیت و پرهیزکاری است و اگر به معنای ترس آمده به این دلیل است که برای حفاظت در برابر گناه، باید خائف و فکور بود، نه بی باک و جسور. لازمه متقی شدن هم انجام واجبات است و هم محرمات و هم ترک محرمات. تقوا در یک کلام این است که متقی، در برابر دستورات خداوند، با تمام وجود منقاد و مطیع گردد. متقی، در تمام حالات، از نفس خویش پاسداری کرده و احترام خالق خود را نگه می دارد.(160) فرقان میوه شیرین و دلنشین درخت تقواست. علامه طباطبائی (رحمه الله) در تبیین واژه فرقان چنین می نویسد:
    فرقان تشخیص دادن بین دو چیز است، فرقان جدا نمودن حق از باطل است که گاهی در مسایل اعتقادی است و بین ایمان و کفر و یا به بطور کلی بین هدایت و ضلالت مرز بندی می کند، و گاهی فرقان در میدان عمل، بین طاعت و معصیت و همه کارهایی که خداوند رضایت دارد و یا زشت می شمرد، تمایز ایجاد می کند، و گاهی فرقان در رای و نظر است که فاصله درست و نادرست را مشخص می نماید، و همه اینها میوه های درخت تقواست. و در آیه یاد شده، فرقان به طور مطلق به کار رفته و مقید و محدود نشده است، و تمامی خیر و شری را که در آیات پیشین متذکر شده بود، به حساب آورده است، و تشخیص همه اینها محتاج به فرقان(161) می باشد.





    امضاء


  7. تشكر

    فریاد بیصدا (06-03-2021)

  8. Top | #56

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    March 2021
    شماره عضویت
    14021
    نوشته
    105
    صلوات
    5
    دلنوشته
    1
    برای شادی روح خودم
    تشکر
    286
    مورد تشکر
    290 در 91
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین رقیه* خادمه گل نرگس* نمایش پست ها
    شغل اویس


    اویس شتربانی می کرد.(17) هر صبحگاه شتران را به صحرا می برد و هر شامگاه از چراگاه بر می گرداند. او نگهبان خوبی برای شتران بود. شتربانی برای اویس فقط اشتغال نبود، بلکه دیگری برایش به ارمغان می آورد.
    شتربانی، انس با طبیعت را ممکن می کند. طبیعت برای رندان مثل دامان مادر، آسایشگاه و دانشگاه است. البته شرط اول سکوت و شنیدن است. کسانی که در بهره گیری از مواهب طبیعی زرنگند؛ پیش و بیش از هر سخنی ساکت و شنونده اند. بذر تعقل و تفکر، در سرزمین سکوت و در پرتو آفتاب ملکوت رشد و نمو می کند. این سخن دلنشین از حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) است:
    یا هشام! ان لکل شی ء دلیلا و دلیل العقل، التفکر، و دلیل التفکر، الصمت؛(18)
    ای هشام! هر چیزی دلیلی دارد، دلیل عقل، تفکر و دلیل تفکر، سکوت است.
    شغل اویس سکوت و چگونه شنیدن را به او هدیه می کند. طبیعت با او سخن می گوید و او نیز با طبیعت حرف می زند. اویس از طبیعت مأیوس نیست، بلکه با زیباییهایش مأنوس است.
    شتربانی خلوت و تنهایی را مهیا می سازد. اویس اهل خلوت است. او تنهاست و به تنهایی عشق می ورزد. او را مکتب فطری پیروی می کند. تنهایی برایش کسالت آور نیست؛ زیرا در زمین فطرت، بذر کمال می کارد و خوشه وصال می کاود. او در تنهایی شور و نشاطی دارد. اساساً برای بنده خدا کسالت وجود ندارد. پرسش خدا انسان را سر حال و شادمان می سازد. تنهایی می تواند زمینه زمزمه با خدا باشد. اویس تشنه زمزم زمزمه است. او برای چشیدن حقیقت بی تاب است. در این دنیا انسانها دو گروهند: گروهی بی تاب چریدن و گروهی بی تاب چشیدن.
    دنیا برای گروه اول مرتع و برای گروه دوم معبد است. اویس خداست و از کسانی که دنیا را چراگاه می دانند، بیزاری و دوری می جوید و به پناه خلوت روی می آورد. او از تنهایی وحشت ندارد؛ زیرا در تنهایی تنها نیست. آن گاه که تنها می نشیند، در مکتب فطرت زانو می زند و دردهایش را می گوید. او از درخت تنهایی دو میوه می چیند: تفکر و تعبد.




    این قسمتشو خیلی دوس داشتم
    سکوت ...
    عالی بود
    امضاء
    یا رب ! نظر تو برنگردد !
    ....................................
    همۀ عالم می گویند براساس استعدادت عمل کن! حضرت زهرا(س): می‌فرماید براساس نقشت عمل کن!
    گاهی نقش شما برخلاف استعدادهای شما هست!
    بگرد نقشت را پیدا کن!




  9. Top | #57

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حال اگر یک بار دیگر از شهادت تا ولادت اویس قرنی را از نظر بگذارنیم، به راحتی و به درستی می توانیم نتیجه بگیریم که اویس در گلستان ضمیر خویش، درخت تقوا کاشته و میوه فرقان از آن برداشته است. اویس تا آن جا که می توانسته به دستور خداوندی - که اتقوا الله است - عمل نموده و از جانب حضرت حق به پاداش یعلکم الله(162) نایل گشته است و گوارا باد او را که در کلاس وحی و الهام حضور یافت، و خداوند معلم او شد. خوشا به حال اویس که رب العالمین و معلم المعلین او را تعلیم داد.
    اویس راه تقوا را رفت و به فرقان و حکمت یمانی رسید. هر کس قدم بر جای پای او گذاشته و تقوا پیشه کند، به حکمت یمانی می رسد. اگر کسی می خواهد به حقیقت کرامت برسد و در نزد خداوند بزرگ، گرامی و ارزشمند باشد، باید به مدرسه فرقان در آید و تنها راه این مدرسه، طریق تقواست. البته هر شاگردی در مرتبه ای خواهد بود که نیروی تقوایش او را بالا می برد. جایگاه و پایگاه هر کس با میزان تقوای او سنجیده می شود که :ان اکرمکم عندالله اتقیکم(163) و اویس این گونه حکیم یمانی شد. در حالی که نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بارها او را ستود، اما او راه غرور نپیمود. تقوا و تواضع او در تاریخ ثبت است و کسی از او فسق و فجور و کفر و نفاق نکرد. اگر توفیق شهادت در رکاب علی (علیه السلام) را یافت شگفتی نیست.
    امضاء


  10. Top | #58

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    آن چنان که شگفت انگیز نیست که حضرت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: انی لانشق روح الرحمن من قبل الیمن؛ من روح رحمانی را از جانب یمن می بویم!
    سلمان از این شخص سوال می کند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
    ان الیمن شخصا یقال له اویس قرنی؛ یحشر یوم القیامه امه وحده، یدخل فی شفاعته مثل ربیعه و مضر الا من راه، فلیقراه عنی السلام؛(164) در یمن شخصی است که به او اویس قرنی گفته می شود، روز قیامت به عنوان یک امت حضور می یابد، به اندازه دو قبیله ربیعه و مضر شفاعت می کند، آگاه باشید که هر کس از شما او را ببیند، از جانب من به او سلام برساند.
    از عبارات یحشر یوم القیامه امه وحده می توان استفاده کرد که اویس قرنی از حد یک فرد بالا رفته و وارد مرز امت شده است. و اگر شخصی فردیت خویش را پشت سر بگذارد و امت شود، می تواند به عنوان الگو و اسوه مطرح باشد. و حکمت یمانی که عنوانی است برای گفتار و کردار اویس، یکی از گنجینه های اسلامی است. و اینک، شایسته است که به جای حکمت یونانی به حکمت یمانی روی آوریم. به زندگانی سراسر بندگی و به دور از آلودگی او بیندیشیم، و به کلمات خالصانه او دقیق و عمیق نگاه کنیم.
    شایستگی اویس مورد اتفاق بسیاری از مورخان شیعه و سنی است. اویس در نقل خبر، مورد اطمینان و ثقه است(165) او از اولیاء الله و از صادقین می باشد(166) اکثر نویسندگانی که پیرامون زندگانی اویس مطلب نوشته اند، او را از زهاد اتقیاء و زهاد ثمانیه(167)دانسته اند، که در مباحث دیگر، بدان اشاراتی شده است.

    امضاء


  11. Top | #59

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اویس خیر التابعین و از اصحاب امیرالمومنین علی (علیه السلام) است، و همه این نکات به ما بشارت می دهد که حکمت یمانی بر گرفته از تعالیم تعالی بخش اسلام و قلب نورانی و صفا بخش اویس قرنی است، چرا که اویس شیفته پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و شیعه حیدر (علیه السلام). حکمت یمانی آموزش می دهد که در برابر شیاطین درون و برون باید تیز هوش و زره پوش بود.
    حکمت یمانی به راستی و بدون کاستی، راه و روش چگونه نگریستن، چگونه زیستن و چگونه مردن را روشن کرده و نشان می دهد. البته حکمت یمانی بر دو پایه استوار شده و از دو سر چشمه، مایه می گیرد: یکی زندگانی با برکت اویس است که در فصل از ولادت تا شهادت به آن توجه و اشارت شد.
    دیگری سخنان کوتاه و گویا، شیرین و شیوای اویس است، که در این فصل به آن گلواژه ها می پردازیم و با شیخ روزبهان بقلی شیرازی همصدا و همنوا می شویم که:
    یا کعبه، یا حکمت یمانی، یا اویس قرنی، یا آن نور که در میان چشم جبرئیل است.(168)
    و از آن جا که روح آدمی همانند جسم او، دچار خستگی و کوفتگی می گردد، برای رهایی از کسالت و رسیدن سراسر لطافت، باید به حکمت پرداخت، که امیر علم و حکمت، علی (علیه السلام) وصیت می کند:
    روحوا انفسکم ببدیع الحکمه، فانها تکل کما تکل الابدان(169)؛ جانهای خویش را به حکمتهای بدیع، روح ببخشید؛ زیرا آنها نیز همانند بدنها خسته می شوند.
    و اینک، به سخنان حکمت آمیز و عبرت آموز اویس قرنی می پردازیم، امید است که به سان او خود را بسازیم.



    امضاء


  12. Top | #60

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    چلچراغ حکمت یمانی



    راغ اول: پند پذیری


    اویس قرنی می گوید: قد خالط الشک هذه القلوب فما تنفع معها موعظه(170) این دلها با شک آمیخته اند، بنابراین در آنها پند و اندرز، سودمند نیست.

    اگر انسان را مساوی دل بدانیم راه به خطا نرفته ایم، و اگر حقیقت آدمی را قلب معرفی کنیم، سخن به گزاف نگفته ایم، و اگر انسان در ارتباط با حضرت حق معنا می کند، بدون شک از طریق دل، این ارتباط ممکن می شود.
    از طرفی قلب بشر همانند صفحه ای سفید و لوحی پاک است که می توان با آن دو گونه بر خورد کرد: گروهی این لوح سفید را با گناه سیاه می کنند و مبتلا به بدترین بیماری، یعنی سیه دلی می شوند و قساوت، همه هستی و قلبشان را متعفن می کند و دل را به ویرانه و خرابه ای مبدال می سازد؛ چنین کسانی بزرگترین سرمایه خویش را در پیش پای شیطان قربانی می نمایند.
    گروه دیگری هستند که به این لوح سفید، نگاه عمیق می افکنند و نگهبانی دقیق پاسداری از دل وظیفه اصلی خویش می شمارند. اینان پاکدلانی خستند که دلهایشان را مبهط وحی قرار می دهند، پذیرای سخن حقند و از علم و یقین خویش بهره می جویند، اینان، هیچ گاه از آبادانی دل و عمارت قلب، غفلت نمی ورزند، دلهایشان سرچمشه حکمت می شود، و از کوثر علم و معرفت سیراب می گردند.
    پاکدلان، یقین را سان شجره طیبه ای در گلستان دل می کارند، و معدن علم و کمال را می کاوند، این است که موعظه بر دلهایشان اثر می گذارند، و عشق حق، قلبشان را می گدازد، و با پند و اندرز به دفع آفات سیر و سلوکشان می پردازند. سیه دلان، بر عکس پاکدلانند، شک دلهای آنها را به کویر شوره زاری بدل ساخته که حتی باران موعظه، تعفن درونی آنها را افزون می کند و بوی مشمئز کننده آن، همگان را آزار می دهد.
    اویس معتقد است که انسان باید پندپذیر باشد. باید موعظه و حکمت در او تأثیر داشته باشد و این میسر نیست، مگر با قلبی که از شک پاکسازی و به یقین بازسازی شده باشد و آدمی به یقین نمی رسد، مگر با عبادت، چرا که در سخن وحی آمده است:
    و اعبد ربک حتی یایک الیقین(171) و همواره پروردگارت را بپرست، تا هنگام یقین فرا رسد.
    این که اویس قرنی از شک ابراز انزجار می کند، بی جهت نیست؛ زیرا مولایش امیر المومنین علی (علیه السلام)، آن گاه که فردی از خوارج را می بیند که به نماز و تهجد ایستاده و قرآن می خواند، می فرماید: نوم علی یقین خیر من صلاة فی شک(172) خوابیدن در حال یقین، بهتر از نماز خواندن با شک و تردید است



    امضاء


صفحه 6 از 17 نخستنخست ... 234567891016 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 18-11-2014, 21:51
  2. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 17-11-2014, 15:54
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-12-2011, 21:46
  4. جرأت داری، نخوان!!
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن مقالات تربيتي
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-04-2011, 12:06
  5. بازی، مدرسه مهارت یابی
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن كودك و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 14-12-2010, 16:57

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi