اویس به این مقام رسیده بود که هم عطر ایمان دیگران را استشمام می کرد و هم اهل دل، بوی خوش او را احساس مس نمودند. پس در همین دنیای دون، بوی خوش عشق و ایمان افراد به مشام پاکان می رسد، و بوی بهشت وجود دارد.
پاسخ پرسش دوم: اما چگونه رایحه های بهشتی در عالم منتشر شده و به مشام آدم می رسد؟ جواب این سؤال را می توان در داستان حضرت یوسف (علیه السلام) به عیان دید، آن گاه که کاروان برادران یوسف از مصر به سوی شام و کنعان حرکت می کند و با خود، پیراهن یوسف (علیه السلام) را برای حضرت یعقوب (علیه السلام) می برد؛ این پدری که در فراق پسر حتی چشمانش را نیز هدیه کرده است، در کنعان می گوید:
من بوی یوسف را استشمام می کنم. و لما فصلت العیر قال ابوهم انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون؛(150) هنگامی که کاروان (از سرزمین مصر) جدا شد، پدر شان (یعقوب) گفت: من بوی یوسف را احساس می کنم، اگر مرا به نادانی و کم عقلی نسبت ندهید!.
پس اگر یعقوب (علیه السلام) از کنعان بوی یوسف (علیه السلام) را در مصر استشمام می کند - البته به اذن الله - دیگر جای شگفتی نیست که سید انبیا (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدینه بوی اویس را از یمن استشمام کند. رایحه عشق و ایمان، آن قدر قوی هست که حصار مکان شکسته و به مشام اهل دل می رسد و در این حس بویایی درون، دوری و نزدیکی مکانی مطرح نیست، بلکه عطر ناب می خواهد و شامه قوی