صفحه 5 از 17 نخستنخست 12345678915 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 165

موضوع: اویس قرنی (سلام بر اویس قرنی، که نسیم رحمانی بود )

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    عطار نیشابوری نیز پس از بیان مطالب فوق درباره جامه کهنه اویس، چنین می نویسد: نفس اهل خدای از میان چنین جای بر می آید.(111)
    اویس در اندیشه آباد کردن باطن است، او گرفتار لباس و ظاهر نیست؛ از سید المرسلین (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمود:
    ان من امتی من لایستطیع ان یاتی مسجده او مطلاه من العری، یخحزه ایمانه ان یسال الناس. منهم اویس القرنی و فرات بن جیان؛(112) هست که به دلیل برهنگی نمی تواند به مسجد و نماز گاه خویش بیاید، و ایمانش او را از درخواست از مردم باز می دارد، از ایشانند: اویس قرنی و فرات بن حیان.
    اویس قرنی زاهد وارسته و عارفی برجسته بود، او نمی توانست نیازمندی را ببیند و چشم خویش ببندد، او دیگران را بر خود ترجیح می داد و ایثار می داد را انتخاب می کرد و گاهی اتفاق می افتاد که لباسش را می بخشید و به واسطه برهنگی نمی توانست در نماز جمعه حاضر شود:
    ان کان اویس القرنی لیتصدق بثیابه حتی یجلس عریانا لایجد ما یروح فیه الی الجمعه.(113)
    انسان با دنیاطلبی و ثروت اندوزی به جایی نمی رسد، بلکه کسی که اهل سیر و سلوک است و می خواهد حکمت اندوزی کند، باید راهی را برود که زاهد قرنی رفت و شایسته عنوان حکیم یمانی شد. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: من زهد فی الدنیا اثبت الله الحکمه فی قلبه؛(114) کسی که به دنیا زاهد و بی رغبت باشد، خداوند حکمت را در قلبش قرار دهد.

    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #42

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اویس قرنی توانسته بود از اغراض دنیوی اعراض کند، زهد بورزد، از دنیاپرستی بپرهیزد، دلش نور حکمت بر افروزد، این است که اسیر بن جابر می گوید:
    در کوفه محدثی بود که ما حدیث می گفت، و آن گاه که سخنانش تمام می شد، از ما می خواست که متفرق شوید و سخنانی را که از او می شنیدم، از فرد دیگری نمی شنیدم و او را دوست می داشتم، تا این که دیگر او را ندیدم، از دوستانم پرسیدم که آیا کسی او را می شناسد؟ شخصی گفت: آری، من او را می شناسم، او اویس قرنی است. گفتم: خانه اش را نیز می شناسی؟ گفت: بله. همراه او به خانه اویس رفتم، و از او پرسیدم: چرا از ما دوری می گزینی؟ اویس گفت: به خاطر این که لباس ندارم. آری دوستان اویس او را مسخره و اذیت می کردند. به او گفتم: این برد را بگیر و بپوش گفت: این کار را نکن، آنان مرا اذیت و آزار می کنند آن گاه که ببینند آن لباس فاخر را پوشیده ام. آن قدر اصرار کردم تا پوشید. هنگامی که بیرون رفتیم، عده ای گفتند: به چه کسی نیرنگ زده ای و برد او را پوشیده ای؟! اویس گفت: می بینی؟! پس من اویس را به جلسه بردم و به مردم گفتم: از جان این مرد چه می خواهید؟ او را آزرده خاطر کرده اید، شخص گاهی برهنه لباس می پوشد. و با کلام خویش آنان را شدیداً سرزنش کرد.(115)
    ا

    امضاء


  4. Top | #43

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اویس قرنی هرگز از سخنان حضرت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره خودش سوء استفاده نکرد، و از این رو نیز می توانیم او را زاهدی وارسته بخوانیم؛ احمد بن جلاء، عارف قرن سوم می گوید: من استوی عنده المدح و الذم فهو زاهد.(116)
    اویس زاهد است و آزاده، او با ستایش و یا سرزنش شخصی متاثر نمی شود، او در کلاس زهد درس آزادگی آموخته است و برایش فرق نمی کند که او را دیوانه بدانند و یا فرزانه. اویس سرو آزادی است که به هیچ چیز تعلق ندارد، تمامی مصایب و مشکلات برای او با یک تکبیره الاحرام عارفانه، پست و کوچک و حقیر می شود؛ سید الوصیین و امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید: و من زهد فی الدنیا هانت علیه المصیبات؛(117) هر کس در دنیا زهد ورزد، رنجها، بلاها و سختیها برایش آسان شوند. آزادگی میوه ای است که بر درخت زهد اویس می درخشد؛ حافظ می گوید:
    زیر بارند درختان که تعلق دارند - ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد(118)
    قانون زهد، اویس را رهنمون می کند که به کانون قدرت نزدیک نشود و گدایی پست و مقام را ننماید، او ریاضت طلب است و نه ریاست طلب. آن گاه که عمر به او می گوید: ای اویس! مرا دعا کن. اویس صادقانه و زاهدانه پاسخ می دهد: در ایمان نبود میل نبود، دعا کره ام، در هر نماز، در تشهد می گویم: اللهم اغفر للمومینن و المومنات. اگر شما ایمان به سلامت به گور برید، خود دعا شما را دریابد، و اگر نه، من دعا ضایع نکنم.(119)

    امضاء


  5. Top | #44

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اویس از زهد ریایی دوری می گزیند و بر سفره حقیقت می نشیند، به قول حافظ:
    فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید - شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد حافظ مکن
    ملامت درندان، که در ازل - ما را خدا ز زهد ریا بی نیاز کرد(120)
    زهد اویس قطع وابستگی است و به آتش کشیدن قصر پوشالی دلبستگی و رسیدن به وارستگی، و کشیدن خاک کوی یار به چشم بندگی، و رها کردن دنیا و عقبی و درک فلسفه زندگی:
    زهی همت که حافظ راست از دنیا و از عقبی - نیاید هیچ در چشمش به جز خاک سر کویت(121)
    قلب اویس - که از شهوات و مشکلات دنیوی پاک و پاگیزه شده است - به این نشان ممهور است. عشق به دنیا مردود است. اویس در زهد به مقامی رسیده است که در جمع زاهدان هشتگانه (زهاد ثمانیه)،(122) از همه بهتر و برتر بوده و درخشندگی ویژه ای دارد.
    در کتاب الزهد احمد بن حنبل فصلی به اویس اختصاص داده شده است. (123) و بان اثیر مطالب خود را درباره اویس این گونه آغاز می کند:
    اویس بن عامر بن جزء بم مالک بن عمرو بن مسعدة بن عمرو بن سعد بن عصوان بن قرن بن ردمان بن ناجیه بن مراد المرادی ثم القرنی الزهد المشهور.(124)
    اویس قرنی، این زاهد مشهور، به همگان آموخت که: دل یا جای دنیاست و مکنت و یا جای خدا و حکمت.


    امضاء


  6. Top | #45

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    4 - مقام شهادت

    انسان از ابتدای زندگی شوق دیدار دارد، او می خواهد هم با چشم سر ببیند و هم با چشم سر. این دو چشم آدمی، همانند گرسنه ای و تشنه ای همواره دهان باز کرده اند تا دیدنیها را ببلعند و مشهودات را بنوشند. او ایمان به عالم غیب دارد، اما این را برای خود عیب می شمارد، که در عالم حضور نیابد و نادیده ها را شهود ننماید. او می خواهد همان گونه که زیباییهای عالم طبیعت را با چشم ظاهر می بیند. و اگر این چشمان از دیدن غیب باز بمانند، ابزار خسرانند. انسان نمی خواهد فقط از عالم غیب بشنود، او می خواهد بر درد فرق بشورد، و شراب شهود بنوشد. و زندگی آن گاه زندگی است که از لحظه لحظه آن، از پگاه تا شامگاه، نگاه باطنی موج بزند. و اگر چنین نگاهی نیست، نور و شاهد و مشهود هم نیست، پس انسان دیگر انسان نیست، بلکه حیوان است، و شاید پست تر از آن؛ زیرا چشم دارد اما نمی بیند.(125) اما اویس چشم دارد و می بیند، او از راه دور دلدار را دیدار کرده، در مدینه حضور یافته و سید المرسلین (علیه السلام) را شهود کرده و با زبان اعلام می دارد:
    اشهد ان محمد رسول الله. این شهادت بر رسالت نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از شهادت بر وحدانیت و حقانیت حضرت حق سرچشمه گرفته که اویس گوینده اشهد ان لا اله الله است. او این شهادت زبانی را با شهادت قلبی دوام و قوام می بخشد، و هر دو را با شهادت عملی. او شوق شهود دارد، هم گوینده لا اله الا الله و محمد رسول الله است و هم بیننده آن حقایق، و هم پوینده راه خدا و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم). البته صعود به مقام شهود آن چنان دشوار نیست که نگهداری مقام و موقعیت از خطرات سقوط. مهمترین اصل در این راه، اصالت باطن است و پرهیز از ظاهر پرستی. اویس قرنی این درس را به همگان آموخته که اگر کسی می خواهد در هر کجای دنیا حقیقت محمدیه را معترف و رسالت احمدیه را معتقد باشد، باید در تقوا تداوم و در نگاه باطنی تکامل داشته، و هرگز شوق شهود و اشتیاق شهادت را از دست ندهد. چه بسا اشخاصی که آن روز در مجلسی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حضور داشتند و امروز به مرقد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نزدیکند، اما باطن ایشان میلیونها سال نوری از نور محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) دور بوده است، و چه بسا انسانهایی که هرگز با مدینه و در نهفته در آن دیدار ظاهری نکردند، ولی با چشم باطن، آن واسطه غیبت و شهود را همواره شهود کرده و با تمام وجود گفتند: اشهد ان محمد رسول الله.



    امضاء


  7. Top | #46

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اویس قرنی نیز این گونه بود، او به زیارت ظاهری حبیب خویش نایل نشد، اما همواره حبیب خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را طبیب دردهای متعالی خود دانست، او ین اعتقاد تا پایان زندگیش زایل نشد. او بصیرتی کامل و قلبی اهل راز و نیاز، به مقام شهود رسیده بود، لذا از آغاز تا سرانجام، جام شهادت و ولایت سر می کشید، او غدیر خم را شهود کرده بود، و از خم غدیر سر مست و سر حال بود.
    اویس قرنی ولایت امیر المومنین (علیه السلام) را شهود کرده بود همان گونه که ام سلمه همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین بود. زیرا هنگامی که علی (علیه السلام) می خواست به طرف بصره برای جنگ جمل برود، بر ام سلمه همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شد، تا با او خداحافظی کند. ام سلمه گفت: برو در پناه خدا و در کنف حمایت او، به خدا سوگند تو بر حقی با تو است، و اگر نبود که من می خواهم از نافرمانی خدا و رسول پرهیز کنم و دستور او را باید در خانه های خود بنشینیم اطاعت کنم، حتماً با تو می آمدم، لکن به خدا سوگند کسی را با تو می فرستم که از جان خودم عزیزتر، و او فرزند من است.(126)
    آری ام سلمه، اسماعیل خویش را همراه امیرالمومنین (علیه السلام) می فرستد، ولی اویس جان خویش را در طبق اخلاص گذارده و در رکاب جان جانان می جنگد و جوانمردانه در همه دوران علی (علیه السلام) حضور می یابد و شک و شهبه ای را به ذهنش خطور نداده و آخرین جرعه شهود را از خم غدیر سر می کشد و تیر خصم به قلب عارفش می خورد. او حضور خویش در صفین و خون دل خود، شهادت می دهد؟ اشهد ان علینا ولی الله.(127)
    و اویس قرنی این گونه حصار دنیا را شکست، و بر قله شهود نشست، و در همه فراز و نشیبها، صبور و شکیب بود و به مقام شهود پر کشید، و او هرگز نمرده است و ما به پیروی از قرآن او را بر سفره عند ربهم یرزقون می بینیم و او را مرده نمی دانیم، چرا که او عارفی شهید است و مصداق آیه و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا(128). و به قول مولوی:
    نیم جان بستاند و صد جان دهد - آنچه در و همت نیاید آن دهد(129)




    امضاء


  8. Top | #47

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    5 - مقام شفاعت


    پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بی نظیر، بشیر و نذیر، سید انبیا و محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) روزی به اصحاب این گونه بشارت داد: ابشروا برجل من امتی یقال اویس القرنی فانه یشفع لمثل ربیعه و مضر؛(130) بشارت می دهم به شخصی از امتم که به اویس قرنی گفته می شود و او همانند ربیعه و مضر شفاعت می کند.
    این حدیث نبوی و دسته گل محمدی از گلواژه هایی تشکیل شده که تشریح آنها مقام عرفانی اویس قرنی را تبیین، و هر سالکی را به پیمودن راه وی تشویق می کند، چرا که اویس راهی نرفت جز راه قرآن و عترت علیه السلا. گلواژه های حدیث نبوی در بشارت به شفاعت اویس عبارتند از:
    گلواژه اول (بشارت): مژده رحمانی هر دل مرده فریب خورده شیطان را روح می بخشد، همان گونه که باران، زمین خشک و مرده را زندگی می بخشد، خبر خوش، انسان بی خبر را از زیان و ضرر دور می کند و شرر آتش عشق و امید را در دل او می افکند، همان گونه که آتش به مشعل نور می دهد. خوش خبر جهان آفرینش حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) می خواهد دل مرده را زنده کند، و مشعل افسرده را شراره بخشد، از این رو مژده ای می دهد حیات بخش. این بشارت، حتماً و قطعاً خبر مهمی را به دنبال می آورد، و او می خواهد نهال امید در دل شنونده بکارد، و حرارت مژده، حکایت از حلاوت آن دارد. پس باید گوش دل باز کرد و همنوا با حافظ این گونه راز و نیاز کرد:
    ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار - ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار
    نکته روح فزا از دهن دوست بگو - نامه خوش خبر از عالم اسرار بیار
    شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن - به اسیران قفس مژده گلزار بیار(131)
    گلواژه دوم (اویس قرنی): مژده محمدی به وجود اویس قرنی حاکی از آن است که او با شیطان نبرد کرده و هماورد شده، سختیها کشیده، عبادتها چشیده، تا در جمع امت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) آرام گرفته است.

    امضاء


  9. Top | #48

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    گلواژه سوم (شفاعت): حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) بشارت به شفاعت اویس می دهد. اگر بخواهیم اویس را بشناسیم، باید شفاعت را بفهمیم، و برای فهم شفاعت، باید قیامت را رد نظر آوریم:
    - آن گاه که خورشید بی فروغ شود، و ستارگان فرو ریزند، کوهها از جای خود کنده شوند، و شتران آبستن به حال خود رها گردند، و هنگامی که وحوش گرد آورده شوند، دریاها آتش گیرند، و روحها با تنها قرنی گردند، و آن گاه که از دختر زنده به گور شده پرسیده شود که به چه گناهی کشته شده است؟ و هنگامی که نامه اعمال خلق گشوده شود، و آسمان از جای خود کنده شود، و جنهم افروخته گردد، و بهشت را به اهلش نزدیک سازند، و هر کس بداند که چه حاضر آورده است.(132)
    - قسم می خورم به روز قیامت، و قسم می خورم به نفس ملامتگر، آیا آدمی می پندارد که ما استخوانهایش را کرد نخواهیم آورد؟ آری، ما قادر هستیم که سر انگشتهایش را برابر کنیم، بلکه آدمی می خواهد که در آینده نیز به کارهای ناشایست بپردازد، لذا می پرسد: روز قیامت چه وقت خواهد بود؟ روزی که چشمها خیره شود، و ماه تیره گردد، و آفتاب و ماه در یک جای آیند، انسان در آن روز می گوید: راه گریز کجاست؟ هرگز، پناهگاهی نیست، قرار گاه همه در این روز نزد پروردگار توست، در این روز آدمی را از هر چه پیشاپیش خویش را نیک می شناسد، هر چند بر بیان عذرها آورد.(133)
    - روزی که کوهها را به حرکت در آوریم و زمین را ببینی که هر چه در اندرون دارد بیرون افکنده است و همه را برای حساب گرد می آوریم و یک تن از ایشان را هم رها نمی کنیم. همه در یک صف به پروردگارت عرضه می شوند، اکنون نزد ما آمدید همچنان که نخستین بار شما را بیافریدیم، آیا می پنداشتید که هرگز برایتان وعده گاهی قرار نخواهیم داد؟ آن گاه که دفتر اعمال گشوده شود، مجرمان را بینی که از آنچه در آن: آمده است بیمناک و می گویند: وای بر ما! این چه دفتری است که هیچ گناه کوچک و بزرگی بدون محاسبه رها نکرده است، آن گاه اعمال خود را در مقابل خود بیابند و پروردگار تو، به کسی ستم نمی کند.(134)
    - ای کسانی که ایمان آورده اید! پیش از آن که آن روز فرا رسد، که نه در آن خرید و فروش باشد و نه دوستی و شفاعتی، از آنچه به شما روزی داده ایم، انفاق کنید، و کافران خود ستمکارانند. الله خدایی است که هیچ خدایی جز او نیست، زنده و پاینده است، نه خواب سبک او را فرا می گیرد و نه خواب سنگین، از آن اوست هر چه در آسمانها و زمین است، کیست آن کس که جز به اذن او، در نزدش شفاعت کند؟(135)
    قرآن کریم درباره قیامت آیات بسیار تکان دهنده دارد، البته انسان نباید از رحمت خداوند مأیوس شود؛ چرا که رحمت خداوند مهربان کاملاً محسوس است؛ برای نمونه امام صادق (علیه السلام) می فرماید: خدای عزوجل یکی از پیغمبرانش را به سوی قوم خویش فرستاد و به او وحی فرمود که به آنان بگو:... ان رحمتی سبقت غضبنی فلا تقطوا من رحمتی...؛(136) همانا رحمت من بر خشم و غضبم پیشی دارد، پس از رحمتم ناامید مباشید.
    امضاء


  10. Top | #49

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    شفاعت یکی از جلوه های رحمت الهی است، که البته هم شفاعت کنندگان دارای شرایطی هستند و هم شفاعت شوندگان، و صد البته در برابر خواست و اراده حضرت حق نیست، بلکه شفاعت به اذان و اجازه خداوند رحمان است:
    یومئذ لاتنفع الشفاعة الا من اذن له الرحمن و رضی له قولا؛(137)
    در آن روز قیامت شفاعت سود ندهد، مگر آن که خدای رحمان بدو اجازه دهد و سخنش را بپسندد.
    امام صادق (علیه السلام) مؤمنان را دو گروه دانسته و می فرمایند: مؤمن دو گونه است:
    1 - مؤمنی که به عهد خدا عمل کرده و به شرطش وفا نموده، و این است که خدای عزوجل فرماید: مردانی که به معاهده خود با خدا عمل کردند.(138) این است مؤمنی که هراسهای دنیا و آخرت به او نرسد، و او کسانی که شفاعت کند و نیازی به شفاعت دیگران ندارد.
    2 - مؤمنی که مانند ساقه نازک گیاه است که گاهی کج شود (به باطل و شهوات و متاع دنیا گراید) و گاهی راست ایستد، این مؤمن از کسانی است که هراسهای دنیا و آخرت بیند و از اشخاصی است که برایش شفاعت شود، و او شفاعت نکند.(139)
    اویس قرنی، ساقه گیاه نازکی نیست که در برابر بادهای شهوت سر خم کند و شکست بخورد، او از رجالی است که در عهد و پیمان، صداقت، اخلاص و صراحت دارند، این است که هراسها و هوسها او را به زمین می زنند، بلکه اویس که یک عمر با عزت زیسته و در پایان زندگی دنیوی به مقامت شهادت رسیده اینک و در کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به افتخار مقام شهادت نایل شده است، و کسی به این جایگاه می رسد که به آن پایگاه رسیده باشد.
    رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با بشارت به شفاعت اویس، آینده او را پیش گویی و ضمانت کرده است، و از مطالعه این آیه قرآنی، مقام عرفانی و شهود حق، و علم و معرفت نورانی اویس را می فهمیم:
    و لا یملک یدعون من دونه الشفاعه الا من شهد بالحق و هم یعلمون ؛(140) کسانی سوای او را به خدایی می خوانند، قادر به شفاعت کسی نیستند، مگر کسانی که از روی علم، به حق شهادت داده باشند.
    گلواژه چهارم (کثرت شفاعت): اویس قرنی عده کثیری را شفاعت می کند، زیرا ربیعه و مضر، از قوی ترین قبایل عهد جاهلیت محسوب می شدند، جد اعلای قبیله ربیعه، ربیعه الفرس نام داشت که اسبان بسیاری را به ارث گذاشت.(141) ربیعه و مضر ضرب المثل کثرت و فراوانی اند؛ زیرا گوسفندان بسیار داشتند.
    بنابراین، اویس قرنی در قیامت گروه فراوانی را شفاعت می کند.(142)اساسا کسانی که در دنیا به هدایت انسانها پرداخته اند، در قیامت نیز به اجازه حضرت حق، به شفاعت خلق می پردازند.
    در دیداری که عمر با اویس دارد، سلام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را به او می رساند، و خبر مربوط به شفاعت اویس به اندازه دو قبیله ربیعه و مضر را نقل می کند.
    سپس عمر نیز از اویس می خواهد که او را در زمره شفاعت خویش قرار دهد.(143)

    امضاء


  11. Top | #50

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    6 - رایحه های بهشتی

    خوشبوترین گل آفرینش، حضرت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
    تفوح روائح الجنه من قبل القرن، و اشوقاه الیک یا اویس القرن؛(144) بوی خوش و رایحه های بهشت از سوی قرن منتشر می شود، ای اویس قرنی! چقدر به دیدار تو مشتاقم.
    پیرامون این حدیث عطرآمیز و عبرت آموز، چند سوال مطرح است:
    1 - انتشار رایحه های بهشتی در این دنیا به چه معناست؟
    2 - چگونه رایحه های بهشتی حصارهای مکان را در هم می شکنند؟
    3 - اشتیاق رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به دیدار اویس، چه معنایی دارد؟
    پاسخ پرسش اول: اساسا آدمی دنیایی و این جایی نیست، او آن جایی است و به آن جا نیز بازگشت می کند. انسان معطر به عطر و نفخت فیه من روحی(145) است و خوشبو به بوی خوش توحیدی. هر کس همانند اویس قدر این رایحه را بداند، بر مشام اهل دل می نشیند. حافظ حتی گامی فراتر می نهد و می گوید:
    نام من رفتنست روزی بر لب جانان به سهو - اهل دل را بوی جان می آید از نامم هنوز(146)
    پس آدمی فطرتا خوشبوست، و اگر در زندگانی خوشبو باشد، در همین دنیا بوی بهشت را در همه جا می پاشد.
    از طرف دیگر دنیا و آخرت از یکدیگر جدا نیستند، بلکه آخرت هر شخصی وابسته و پیوسته به دنیای اوست، و اگر کسی شایستگی بهشت را دارد، جای تعجب نیست که در این از بوی بهشت استشمام شود.
    پس انسانهای وارسته و به حق پیوسته هم بوی خوش انا لله را دارند و هم رایحه انا الله الیه راجعون(147) را. مولوی حتی بوی لطف او را به انسان اختصاص نمی دهد و عارفانه می گوید:
    بوی لطف او بیابانها گرفت - ذره های ریگ هم جانها گرفت(148)
    و اگر بوی لطف او بیابانها را هم فرا گرفته است، چگونه ارواح پاکان و نیکان، عطر یکدیگر را استشمام نکنند؟! هرم بن حیان با اویس قرنی ملاقات می کند. اویس در اولین برخورد هرم بن حیان می گوید: سلام بر تو ای هرم بن حیان! ابن حیان می گوید: من تو را از نشانه ها شناختم، تو چگونه مرا نشناختی؟! اویس می گوید: ارواح مؤمنان یکدیگر را می بویند و همدیگر را می شناسند، همان گونه که گروه اسبان این چنینند.(149)



    امضاء


صفحه 5 از 17 نخستنخست 12345678915 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 18-11-2014, 21:51
  2. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 17-11-2014, 15:54
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-12-2011, 21:46
  4. جرأت داری، نخوان!!
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن مقالات تربيتي
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-04-2011, 12:06
  5. بازی، مدرسه مهارت یابی
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن كودك و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 14-12-2010, 16:57

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi