صفحه 1 از 16 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 165

موضوع: اویس قرنی (سلام بر اویس قرنی، که نسیم رحمانی بود )

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض اویس قرنی (سلام بر اویس قرنی، که نسیم رحمانی بود )





    مقدمه

    سلام بر سفیران خداوند، از آدم (علیه السلام) تا خاتم (علیه السلام).
    سلام بر جانشینان حضرت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، از علی مرتضی (علیه السلام) تا حضرت مهدی (عج).
    سلام بر سالکان وارسته و عارفان دل شکسته.
    سلام بر اویس قرنی، که نسیم رحمانی بود و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) به وجودش بشارت داد.
    سلام بر اویس قرنی، که حکیم یمانی بود و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوی خوش خویش را از او استشمام می کرد.
    سلام بر اویس قرنی، که امّی زیست و همواره از پیامبر امی (صلی الله علیه و آله و سلم) پیروی کرد.
    سلام بر اویس قرنی، که شبانی می کرد و قدر و منزلت مادر پیر و ناتوان خویش می دانست.
    سلام بر اویس قرنی، که زهد و قناعت را در کردار و گفتار به همگان آموخت.
    سلام بر اویس قرنی، که از شهرت فرار کرد و از شهوت به دور بود.
    سلام بر اویس قرنی، که کلامش عطر عرفان دارد و طعم تقوا.
    سلام بر اویس قرنی، که سخنان مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره خویش را مایه فخر فروشی قرار نداد.
    سلام بر خیر التابعین، که شیفته محمد امین (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و شیعه امیرالمؤمنین (علیه السلام).
    سلام بر زاهد مجاهد، که به صفین آمد و دست در دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) گذاشت، در جهاد فی سبیل الله به شهادت رسید،(1) و یک بار دیگر غدیر را تقریر و تقدیر کرد.
    و سلام بر اویس، که خیرالمرسلین به او سلام هدیه کرد.
    و بشارت بر شما خواننده ای که مشتاق شناخت بیشتر اویس قرنی هستید، کسی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره او فرمود: ابشروا برجل من أمتی یقال له أویس القرنی.
    در نوشتاری که پیش رو دارید، سعی شده است که غبار غربت از شخصیت عارف بر جسته و زاهد وارسته و مسافر من الله و مهاجر الی الله، اویس قرنی، زدوده شود، تا آشنایی مختصری با زندگی معنوی او فراهم آید.
    ای کاش معرفی این شخصیت بزرگ صدر اسلام را فردی برجسته به عهده می گرفت که شایستگی چنین کاری را داشت و خود اهل علم و عمل بود.
    اما اگر این بنده ناچیز در این راه قدم زده و درباره اویس قلم زده ام، امتثال امر اساتید و سروران گرامی خویش را کرده ام. و اگر چه به جمع آوری منابع و مأخذ دشوار می نمود، اما به توفیق الهی و راهنماییهای خالصانه استاد فرزانه جناب آقای دکتر ابراهیمی دینانی، راه هموار شد و بار به سر منزل مقصود رسید. البته هر گونه حقیقت و راستی در آن به فضل الهی و لطف آن عزیز می گردد و هر سستی و کاستی به این جانب.
    بسیار ضروری و بجاست که از تمامی سروران، اساتید و عزیزانی که در گردآوری، تدوین و چاپ و نشر این اثر قبول زحمت فرموده اند، تشکر نمایم. به ویژه از فاضل محترم آقای کریم جباری و فاضل معظم مرحوم علیرضا فلاح که زحمت ویرایش کتاب را متحمل شده اند، سپاسگزارم.
    از خداوند مهربان، توفیق همگان را در کسب معرفت و عرفان خواستارم.






    امضاء


  2. تشكرها 2


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    فصل اول: از ولادت تا شهادت



    زادگاه اویس

    یمن در جنوب غربی شبه جزیره عربستان و کنار دریای سرخ واقع شده است و از خوش آب و هواترین و پر جمعیت ترین منطقه عربستان است. از مهمترین محصولات زمینی آن جو، گندم و ارزن است. اما محصولات آسمانی یمن چشمگیرتر است و دلپذیرتر. یمن در جغرافیای عشق نیز سرزمینی است خوش آب و هوا، حاصل خیز و دل انگیز. و از این جهت این سرزمینی پر یُمن و با برکت را یمن نامیده اند.(2) و از افتخارات اهل یمن این است که گروهی از انصار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از یمن قیام کرده اند. و وقتی جمعی از ایشان به خدمت حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدند، آن حضرت چنین فرمود:
    أتاکم أهل الیمن، هم ألین قلوباً، وارق افئدة، الایمان یمان، والحکمة یمانیة؛(3) اهل یمن بر شما وارد شده اند، آنان قلبهایی بسیار نرم و دلهایی سرشار از مهربانی دارند، ایمان یمنی و حکمت یمانی است.
    اگر به یمن عربستان خوشبخت گفته اند، راه به اشتباه نرفته اند. اهل یمن را به حق، اهل و عمل، و حکمت و معرفت دانسته اند. در آسمان یمن ستارگانی می درخشد، اما ستاره سهیل را از آن جهت که در یمن کاملاً مشهود است، سهیل یمانی خوانند و مولوی چه خوش سروده است:
    کی باشد کاین قفس چمن گردد؟ - واندر خورگام و کام من گردد؟
    این زهر کشنده انگبین بخشد - وین خار خلنده یاسمن گردد؟
    ر خرمن ماه سنبله کوبیم - چون نور سهیل در یمن گردد؟(4)
    یمن دو آسمان دارد و دو سهیل یمانی؛ هنگامی که ستاره سهیل در آسمان یمن ظهور می کند، آخر فصل گرماست و میوه ها می رسند و آن گاه که اویس قرنی و سهیل یمانی طلوع می کند، گرما گرم فصل قولوا لا الله الا الله تفلحوا.
    اویس قرنی را می توان اویس یمنی نیز گفت؛ زیرا اصل او از یمن بوده و در این سرزمین می زیسته است.(5)



    امضاء


  5. تشكر

    فریاد بیصدا (06-03-2021)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    فصل اول: از ولادت تا شهادت



    زادگاه اویس

    یمن در جنوب غربی شبه جزیره عربستان و کنار دریای سرخ واقع شده است و از خوش آب و هواترین و پر جمعیت ترین منطقه عربستان است. از مهمترین محصولات زمینی آن جو، گندم و ارزن است. اما محصولات آسمانی یمن چشمگیرتر است و دلپذیرتر. یمن در جغرافیای عشق نیز سرزمینی است خوش آب و هوا، حاصل خیز و دل انگیز. و از این جهت این سرزمینی پر یُمن و با برکت را یمن نامیده اند.(2) و از افتخارات اهل یمن این است که گروهی از انصار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از یمن قیام کرده اند. و وقتی جمعی از ایشان به خدمت حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدند، آن حضرت چنین فرمود:
    أتاکم أهل الیمن، هم ألین قلوباً، وارق افئدة، الایمان یمان، والحکمة یمانیة؛(3) اهل یمن بر شما وارد شده اند، آنان قلبهایی بسیار نرم و دلهایی سرشار از مهربانی دارند، ایمان یمنی و حکمت یمانی است.
    اگر به یمن عربستان خوشبخت گفته اند، راه به اشتباه نرفته اند. اهل یمن را به حق، اهل و عمل، و حکمت و معرفت دانسته اند. در آسمان یمن ستارگانی می درخشد، اما ستاره سهیل را از آن جهت که در یمن کاملاً مشهود است، سهیل یمانی خوانند و مولوی چه خوش سروده است:
    کی باشد کاین قفس چمن گردد؟ - واندر خورگام و کام من گردد؟
    این زهر کشنده انگبین بخشد - وین خار خلنده یاسمن گردد؟
    ر خرمن ماه سنبله کوبیم - چون نور سهیل در یمن گردد؟(4)
    یمن دو آسمان دارد و دو سهیل یمانی؛ هنگامی که ستاره سهیل در آسمان یمن ظهور می کند، آخر فصل گرماست و میوه ها می رسند و آن گاه که اویس قرنی و سهیل یمانی طلوع می کند، گرما گرم فصل قولوا لا الله الا الله تفلحوا.
    اویس قرنی را می توان اویس یمنی نیز گفت؛ زیرا اصل او از یمن بوده و در این سرزمین می زیسته است.(5)



    امضاء


  7. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    زادگاه اویس

    یمن در جنوب غربی شبه جزیره عربستان و کنار دریای سرخ واقع شده است و از خوش آب و هواترین و پر جمعیت ترین منطقه عربستان است. از مهمترین محصولات زمینی آن جو، گندم و ارزن است. اما محصولات آسمانی یمن چشمگیرتر است و دلپذیرتر. یمن در جغرافیای عشق نیز سرزمینی است خوش آب و هوا، حاصل خیز و دل انگیز. و از این جهت این سرزمینی پر یُمن و با برکت را یمن نامیده اند.(2) و از افتخارات اهل یمن این است که گروهی از انصار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از یمن قیام کرده اند. و وقتی جمعی از ایشان به خدمت حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدند، آن حضرت چنین فرمود:
    أتاکم أهل الیمن، هم ألین قلوباً، وارق افئدة، الایمان یمان، والحکمة یمانیة؛(3) اهل یمن بر شما وارد شده اند، آنان قلبهایی بسیار نرم و دلهایی سرشار از مهربانی دارند، ایمان یمنی و حکمت یمانی است.
    اگر به یمن عربستان خوشبخت گفته اند، راه به اشتباه نرفته اند. اهل یمن را به حق، اهل و عمل، و حکمت و معرفت دانسته اند. در آسمان یمن ستارگانی می درخشد، اما ستاره سهیل را از آن جهت که در یمن کاملاً مشهود است، سهیل یمانی خوانند و مولوی چه خوش سروده است:
    کی باشد کاین قفس چمن گردد؟ - واندر خورگام و کام من گردد؟
    این زهر کشنده انگبین بخشد - وین خار خلنده یاسمن گردد؟
    ر خرمن ماه سنبله کوبیم - چون نور سهیل در یمن گردد؟(4)
    یمن دو آسمان دارد و دو سهیل یمانی؛ هنگامی که ستاره سهیل در آسمان یمن ظهور می کند، آخر فصل گرماست و میوه ها می رسند و آن گاه که اویس قرنی و سهیل یمانی طلوع می کند، گرما گرم فصل قولوا لا الله الا الله تفلحوا.
    اویس قرنی را می توان اویس یمنی نیز گفت؛ زیرا اصل او از یمن بوده و در این سرزمین می زیسته است.(5)




    امضاء


  8. تشكر

    فریاد بیصدا (06-03-2021)

  9. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    چرا اویس قرنی است؟

    وجود نامگذاری اویس به قرنی بدین شرح است:
    وجه اول:
    قرن منطقه ای است نزدیک طائف و اهل نجد از این موضع، احرام حج می بندند که میقات ایشان است و اویس را از این منطقه می دانند.(6)
    وجه دوم:
    قرن منسوب به قبیله بنی قرن است و این قبیله از بنی عامر بن صعصعة می باشد(7)
    وجه سوم:
    قران نام شخصی است از اجداد اویس؛ زیرا مورخان او را این گونه معرفی می کنند: اویس بن عامر بن جزء بن مالک بن عمرو بن سعد بن عصوان بن قرن بن ردمان بن ناحیه بن مراد.(8) پس اویس قرنی منسوب است به قرن بن ردمان که یکی از اجداد اوست و این وجه در نامگذاری اویس به قرنی به حقیقت نزدیکتر است.(9) به هر حال در پاسخ این پرسش که اویس کجایی است؟ باید گفت: اویس یگانه یمن است و دردانه قرن.




    امضاء


  10. تشكر

    فریاد بیصدا (06-03-2021)

  11. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اویس در آغوش اسلام

    جبرئیل نغمه وحی را در گوش حبیب خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) زمزمه می کند و خورشید هدایت طالع می شود، اما تا سه سال آفتاب هدایت از پس ابرها پرتو افشانی می نماید. آن گاه که فرمان می رسد: و انذر عشیرتک الاقربین(10) دعوت خویشاوندان و نزدیکان آغاز می شود.
    تشنگان فضیلت، تک تک و گروه گروه به سوی چشمه حقیقت شتابانند و پیروان جبل النور (صلی الله علیه و آله و سلم) روز افزون است و رحمة للعالمین از گمراهان و خفتگان محزون. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به دستور حضرت حق، بال تواضع را برای مؤمنان می گستراند: و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین(11) تا این که آوازه او و زیباییهایش فراگیر می شود. سفره نورانی و لتنذر أم القری و من حولها،(12) گرسنگان را به سوی خود فرا می خواند. ندای حق، اهل حق را نوازش می دهد. گوشهای مشتاقان تیز می شود و دلهایشان از عشق لبریز. این ندا مرزهای زمان و مکان را در هم می نوردد و در جای جای گیتی می درخشد. همه جا سخن از محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است. پرتوی از خورشید، یمن و اهل آن را نور و گرما می بخشد. در این سرزمین جوانی زندگی می کند به نام اویس قرنی.
    برای اویس، شب یلدای جاهلیت آزار دهنده است که جاهلیت، یعنی خشک سالی امان و قحطی انسان. در تاریکی جهل و نادانی، نور دعوت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) می درخشد. دعوت او که مرز زمان و مکان را شکسته است، همه انسانها، همه نسلها و تمامی عصرها مخاطبند. البته و صد البته که استحکام دعوت، به معجزه آن است این دعوت، روح اعجاز را نیز در خود دارد!
    اویس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را از نزدیک ندیده و معجزات او را مشاهده نکرده است. اما در جغرافیای عشق، مرز معنا ندارد. بر این مبنا، اویس هم از نزدیک پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را دیده است و هم معجزه او را مشاهده نموده است. چشمان اویس به دو نور، نورانی است: یکی سراج منیر و دیگری قران مبین. دیدگان جوان یمنی این دو نور را از یکدیگر جدا نمی داند و نمی بیند. اویس که مشتاق نور معرفت است، مشتاقانه بر سفره وأوحی الی هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ(13) می نشیند. ولادت اویس درست در کنار سفره نور است. فطرت او مرز نمی شناسد و او را به هرز نمی کشاند. آن گاه که گوش درون می شنود و چشم دل می بیند، زبان ضمیر سخن می گوید:
    لبیک یا محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)! اینک من با تمام وجودم وارد وادی اسلام می شوم.



    امضاء


  12. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    لبیک یا محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)! که بر من به صبغة الله منت نهادی، این هویت الهی را با هیچ چیز تعویض نمی کنم.
    لبیک یا محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)! که تو را ندیده ام، ولی پیام دلنشین و کلام شیرین تو را شنیده ام.
    لبیک یا محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)! که عطر وجودت از دور و بر کوچه های دلم عبور می کند و آن را بر همه عطرها ترجیح می دهم. فطرتم را به تو متوجه کرده ام و روی به سوی تو بر می گردانم. سرشتم از دعوت شیطانی بیزار است و از شیطنت نفسانی دل آزار.
    لبیک یا محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)! که دعوت از توست و لبیک هم از تو، که حضورت را در وجودم حس و لمس می کنم. بخشی از هستی ام دعوت و قسمتی از ضمیرم، مستی ام را اعلام می کند.
    و بدین سان، اویس به آغوش اسلام پناه آورد. او کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): یؤمن بی(14) را تحقق می بخشد. البته شایان ذکر است که اویس از هدایت و ارشاد عموی خویش به نام عصام قرنی بهره مند بوده است.(15)
    امضاء


  13. تشكر

    فریاد بیصدا (06-03-2021)

  14. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    رویش بدون گویش

    اویس در دامان اسلام و دامنه ایمان رشد و نمو می کند، اما بدون سر و صدا؛ مثل غنچه ای که شکوفا می شود ولی معرکه به راه نمی اندازد. اساساً شکوفایی مولود وجد و حال است نه قیل و قال. عطر افشانی که نیاز به فریاد ندارد. این رویش بدون گویش بهترین مبلغ اسلام است. اویس در عمل تبلیغ دین می کند.
    او نشانی سفره نورانی را به همگان هدیه می نماید. البته بیشترین استفاده را در راهنمایی گم گشتگان از رفتار و کمترین آن را از گفتار می برد. او این سفارش امام صادق (علیه السلام) را عملا ستایش می کند که:
    کونوا دعاة للناس بغیر ألسنتکم لیروا منکم الورع و الاجتهاد و الصلاة و الخیر؛ فان ذلک داعیة؛(16) با غیر زبان خویش مردم را دعوت کنید، تا مردم ورع و کوشش و نماز و خیر شما را ببینند؛ چرا که اینها خود دعوت کننده اند.
    هنر اویس در تبلیغ کیش خویش همین است که با مردم سخن می گوید، ولی از زبان استفاده نمی کند. او پارسا، جهادگر، نمازگزار و اهل خیر است و چنین ارزش های والایی است که انسانها را به منزل کمال، رهنمون می سازد.
    اگر چه از زمان ولادت اویس بی خبریم، اما ولادت حقیقی او در دامان اسلام مسلم و مسجل است. تولد دوم او در مهد قرآن است. تاریخ از تولد اول او حرفی نمی زند. شاید به این دلیل است که اویس به شدت از شهرت فرار می کرد. او از اولیا الله بود و ناشناس و ناشناخته زیسته است.

    امضاء


  15. تشكر

    فریاد بیصدا (06-03-2021)

  16. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    شغل اویس


    اویس شتربانی می کرد.(17) هر صبحگاه شتران را به صحرا می برد و هر شامگاه از چراگاه بر می گرداند. او نگهبان خوبی برای شتران بود. شتربانی برای اویس فقط اشتغال نبود، بلکه دیگری برایش به ارمغان می آورد.
    شتربانی، انس با طبیعت را ممکن می کند. طبیعت برای رندان مثل دامان مادر، آسایشگاه و دانشگاه است. البته شرط اول سکوت و شنیدن است. کسانی که در بهره گیری از مواهب طبیعی زرنگند؛ پیش و بیش از هر سخنی ساکت و شنونده اند. بذر تعقل و تفکر، در سرزمین سکوت و در پرتو آفتاب ملکوت رشد و نمو می کند. این سخن دلنشین از حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) است:
    یا هشام! ان لکل شی ء دلیلا و دلیل العقل، التفکر، و دلیل التفکر، الصمت؛(18)
    ای هشام! هر چیزی دلیلی دارد، دلیل عقل، تفکر و دلیل تفکر، سکوت است.
    شغل اویس سکوت و چگونه شنیدن را به او هدیه می کند. طبیعت با او سخن می گوید و او نیز با طبیعت حرف می زند. اویس از طبیعت مأیوس نیست، بلکه با زیباییهایش مأنوس است.
    شتربانی خلوت و تنهایی را مهیا می سازد. اویس اهل خلوت است. او تنهاست و به تنهایی عشق می ورزد. او را مکتب فطری پیروی می کند. تنهایی برایش کسالت آور نیست؛ زیرا در زمین فطرت، بذر کمال می کارد و خوشه وصال می کاود. او در تنهایی شور و نشاطی دارد. اساساً برای بنده خدا کسالت وجود ندارد. پرسش خدا انسان را سر حال و شادمان می سازد. تنهایی می تواند زمینه زمزمه با خدا باشد. اویس تشنه زمزم زمزمه است. او برای چشیدن حقیقت بی تاب است. در این دنیا انسانها دو گروهند: گروهی بی تاب چریدن و گروهی بی تاب چشیدن.
    دنیا برای گروه اول مرتع و برای گروه دوم معبد است. اویس خداست و از کسانی که دنیا را چراگاه می دانند، بیزاری و دوری می جوید و به پناه خلوت روی می آورد. او از تنهایی وحشت ندارد؛ زیرا در تنهایی تنها نیست. آن گاه که تنها می نشیند، در مکتب فطرت زانو می زند و دردهایش را می گوید. او از درخت تنهایی دو میوه می چیند: تفکر و تعبد.




    امضاء


  17. تشكر

    فریاد بیصدا (06-03-2021)

  18. Top | #10

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    March 2021
    شماره عضویت
    14021
    نوشته
    105
    صلوات
    5
    دلنوشته
    1
    برای شادی روح خودم
    تشکر
    286
    مورد تشکر
    290 در 91
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین رقیه* خادمه گل نرگس* نمایش پست ها
    شغل اویس


    اویس شتربانی می کرد.(17) هر صبحگاه شتران را به صحرا می برد و هر شامگاه از چراگاه بر می گرداند. او نگهبان خوبی برای شتران بود. شتربانی برای اویس فقط اشتغال نبود، بلکه دیگری برایش به ارمغان می آورد.
    شتربانی، انس با طبیعت را ممکن می کند. طبیعت برای رندان مثل دامان مادر، آسایشگاه و دانشگاه است. البته شرط اول سکوت و شنیدن است. کسانی که در بهره گیری از مواهب طبیعی زرنگند؛ پیش و بیش از هر سخنی ساکت و شنونده اند. بذر تعقل و تفکر، در سرزمین سکوت و در پرتو آفتاب ملکوت رشد و نمو می کند. این سخن دلنشین از حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) است:
    یا هشام! ان لکل شی ء دلیلا و دلیل العقل، التفکر، و دلیل التفکر، الصمت؛(18)
    ای هشام! هر چیزی دلیلی دارد، دلیل عقل، تفکر و دلیل تفکر، سکوت است.
    شغل اویس سکوت و چگونه شنیدن را به او هدیه می کند. طبیعت با او سخن می گوید و او نیز با طبیعت حرف می زند. اویس از طبیعت مأیوس نیست، بلکه با زیباییهایش مأنوس است.
    شتربانی خلوت و تنهایی را مهیا می سازد. اویس اهل خلوت است. او تنهاست و به تنهایی عشق می ورزد. او را مکتب فطری پیروی می کند. تنهایی برایش کسالت آور نیست؛ زیرا در زمین فطرت، بذر کمال می کارد و خوشه وصال می کاود. او در تنهایی شور و نشاطی دارد. اساساً برای بنده خدا کسالت وجود ندارد. پرسش خدا انسان را سر حال و شادمان می سازد. تنهایی می تواند زمینه زمزمه با خدا باشد. اویس تشنه زمزم زمزمه است. او برای چشیدن حقیقت بی تاب است. در این دنیا انسانها دو گروهند: گروهی بی تاب چریدن و گروهی بی تاب چشیدن.
    دنیا برای گروه اول مرتع و برای گروه دوم معبد است. اویس خداست و از کسانی که دنیا را چراگاه می دانند، بیزاری و دوری می جوید و به پناه خلوت روی می آورد. او از تنهایی وحشت ندارد؛ زیرا در تنهایی تنها نیست. آن گاه که تنها می نشیند، در مکتب فطرت زانو می زند و دردهایش را می گوید. او از درخت تنهایی دو میوه می چیند: تفکر و تعبد.




    این قسمتشو خیلی دوس داشتم
    سکوت ...
    عالی بود
    امضاء
    یا رب ! نظر تو برنگردد !
    ....................................
    همۀ عالم می گویند براساس استعدادت عمل کن! حضرت زهرا(س): می‌فرماید براساس نقشت عمل کن!
    گاهی نقش شما برخلاف استعدادهای شما هست!
    بگرد نقشت را پیدا کن!




صفحه 1 از 16 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 18-11-2014, 21:51
  2. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 17-11-2014, 15:54
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-12-2011, 21:46
  4. جرأت داری، نخوان!!
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن مقالات تربيتي
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-04-2011, 12:06
  5. بازی، مدرسه مهارت یابی
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن كودك و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 14-12-2010, 16:57

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi