صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 38

موضوع: میثم تمار

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar. میثم تمار


    امضاء


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دیباچه
    تاریخ نویسان مردم کوفه را همواره به دلیل رویگردانی از امیرمؤمنان، علی (علیه السلام) ، و یاری نکردن سبط رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در واقعه دلخراش کربلا نکوهش کرده اند و درباره این شهر و رویدادهای آن کتاب های فراوان نوشته اند.
    در همین شهرِ به ظاهر بی روح، کسانی می زیستند که گرچه از بزرگان عصر خود نبودند، اما گفتار و کردارشان آنان را در تاریخ جاودانه کرد.
    شاید کمتر کسی نام «میثم بن یحیای تمار» را نشنیده باشد؛ وی محرم اسرار و گنجینه معارف حضرت علی (علیه السلام) بود. بازشناخت تاریخ زندگانی این قهرمان کوفه، و دفاع جانانه او از حریم ولایت، هر انسان حق شناسی را به تحسین وا می دارد.
    نویسندگان بسیاری آثار ارزشمندی را برای آشنایی با قهرمانان کربلا و مدافعان نهضت حسینی نوشته اند که تدوین چند کتاب به نام «میثم تمار» از جمله آنهاست. کتاب حاضر به علت رجوع به منابع اصیل
    ص: 7
    شیعه، و نیز اشاره کردن به فرزندان و نوادگان میثم تمار، از دیگر آثار متمایز است و مؤلف آن به شایستگی توانسته است چهره کاملی را از میثم تمار ارائه کند.
    در پایان، پژوهشکده حج و زیارت از تلاش پژوهشگر محترم، «حجت الاسلام و المسلمین احمد صادقی اردستانی» برای ارائه این اثر، سپاسگزاری می کند و نشر این کتاب را باعث ترویج ارزش های الهی و انسانی، و گسترش آیین حق و اسلام ناب محمدی می داند.
    انه ولی التوفیق
    پژوهشکده حج و زیارت
    گروه تاریخ و سیره

    ص: 8


    امضاء


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مقدمه
    تبریک به مرگ و لبخند به چهره آن، برای کسانی درک شدنی است که «لذت ترک لذت»(1) را می دانند. کسانی از مرگ احساس لذت می کنند که در پرتو ایمان آگاهانه، به «قلبی انباشته از ایمان آرامش بخش»(2) دست یافته باشند.
    اما این حالت، فقط برای انبیای الهی، پیشوایان معصوم و افرادی حاصل می شود که در مکتب ایمان و عرفان آن بزرگواران پرورش یافته، مشعل هدایت آنان را چراغ زندگی قرار داده و در پرتو نور آن راه پیموده اند.
    باید میثم تمار را از جمله این اولیا و برجستگان دانست. کسی که به وسیله امام علی (علیه السلام) از قید بردگی آزاد شد و در مکتب آن حضرت،
    ص: 9
    ________________________________________
    1- ١) . اشاره به شعر: «اگر لذت ترک لذت بدانی/ دگر شهوت نفس، لذت نخوانی» . کلیات سعدی، ص٨٠١.
    2- ٢) . (نحل: ١٠6) .
    دانش و اسرار زیادی آموخت. او شب ها را به نماز، و روزها را به روزه داری
    می گذراند. با «خرمافروشی» ، روزی حلال به دست می آورد و به خلق خدا خدمت می کرد.
    پیوسته خود را به ارتباط با امام علی (علیه السلام) و آموختن وظایف، ملتزم می دانست. با دانش خویش، معارف ناب اهل بیت (علیهم السلام) را به دیگران منتقل می کرد و با دانایی و آگاهی، از چهره دیوگونه ستمکاران پرده برمی داشت. در تاریخ اسلام وی اول کسی بود که به جرم حقگویی، بر دهان او «دهان بند» زده شد! سرانجام، بر سر دوراهی بیزاری از امام علی (علیه السلام) و ادامه زندگی، شهادت را برگزید و با خون خویش، راه روشن ایمان و ارادت را پیمود.
    آری، وقتی امام علی (علیه السلام) نحوه شهادت و مکان آن را به میثم تمار اطلاع داد، وی به آنجا می رفت و پای درخت خرمایی که وسیله شهادت او می شد، چند رکعت نماز می خواند. زمزمه خشنودی و تسلیم سرمی داد و بدین وسیله، فضایل و عظمت علی (علیه السلام) را برای همگان تبیین می کرد، تا دیگران نیز راه را از چاه بازشناسند و ایمان و ارادت عملی خویش را ثابت کنند.
    میثم تمار در کوفه زندگی می کرد؛ شهری که مردمش امتحان خوبی نداده بودند و در نتیجه، حاکمان خودکامه و دژخیمی چون «عبیدالله بن زیاد» ، بر آنان مسلط شدند. این حکام، شیعیان علی (علیه السلام) را به زندان می بردند و آنان را شهید می کردند و بدین صورت بر آن شهر، سایه شوم
    ص: 10
    وحشت و خفقان دردناکی حکمفرما شد! میثم تمار، همان طور که امام علی (علیه السلام) پیشگویی کرده بود، به وسیله عبیدالله بن زیاد، حاکم کوفه، به زندان افتاد. آن نابکار برای محو شخصیت و مکتب امام (علیه السلام) ، میثم را بر سر دوراهی مرگ و زندگی قرار داد. ولی میثم، مرگ سرفرازانه در راه ایمان و عقیده را برگزید و به شهادت رسید.
    تاریخ شهادت میثم را ده روز قبل از ورود حضرت حسین بن علی٨ به کربلا، و بیست روز پیش از شهادت آن حضرت، یعنی روز ٢٢ ذی حجه سال6٠ه. ق، درحالی که وی حدود شصت سال داشت، دانسته اند.
    اکنون، با هم این سرگذشت سوزناک، تکان دهنده و آموزنده را می خوانیم.
    احمد صادقی اردستانی
    ٢/6/١٣٩٠ه ش - ٢٣ رمضان المبارک ١4٣٢ه. ق
    امضاء


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    فصل اول: آشنایی میثم تمار با امام علی (علیه السلام)

    شاخه های بلند درخت خرمای کهن سال، به پایین سرازیر بود و به سختی می شد با یک نگاه، همه آن را دید. با این حال، آن مرد بارها نزد درخت می آمد. نگاه معناداری به آن می انداخت و زیر شاخه های آن چند رکعت نماز می خواند، اندک زمزمه ای می کرد و می رفت!(1) آن مرد، میثم تمار، فرزند یحیی، و اهل «نهروان» بود که در کوفه ساکن شده بود.
    از تاریخ ولادت میثم و روزگار جوانی او، مطلب تاریخی وجود ندارد. اما مکان ولادت وی را نهروان دانسته اند.(2)
    نهروان، مشتمل است بر نهروانات اعلی، نهروانات اوسط و نهروانات اسفل، که عبارت است از شهرستانی وسیع واقع در چهار فرسنگی جنوب بغداد، از سمت شرقی تا «مِرا» ، و رو به پایین به سوی «واسط» . در این شهرستان، چند شهر متوسط یافت می شود؛ مانند اِسکاف، جِرجرانا، صافیه، دِیرقنی و شهرک های دیگر.(3)
    ص: 15
    ________________________________________
    1- ١) . الارشاد، شیخ مفید، ص١٧٠.
    2- ٢) . میثم التمار، ص٢٧.
    3- ٣) . معجم البلدان، ج 4، ص ٢6٠؛ لغت نامه دهخدا، ج4٨، ص٩54.
    امام علی (علیه السلام) پس از خاموش کردن فتنه «جنگ جمل» که در جمادی الثانی سال ٣6ه. ق، در «بصره» واقع شد و اقامت پانزده روزه در آن شهر(1) ، در دوازدهم ماه رجب همان سال وارد کوفه شد(2) و آن شهر را مرکز خلافت و امامت خویش قرار داد. در این روزگار بود که با تشکیل نظام حکومتی، رفت وآمدها، ملاقات ها و رسیدگی های پرتلاش و فراگیر آن حضرت آغاز شد. تاریخ دقیق مهاجرت میثم از نهروان به کوفه، به خوبی روشن نیست. اما از سال ٣6ه. ق که امام علی (علیه السلام) در کوفه استقرار یافت و آیین اسلام، بخش وسیعی از عراق و حتی مناطقی غیر از عراق را فرا گرفت، می توان احتمال داد که مردمان نهروان، به ویژه افرادی چون میثم تمار به سوی کوفه آمده اند.
    اکنون، میثم در کوفه زندگی می کند و امام علی (علیه السلام) ، که تعریف میثم را از زبان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیده بود، متوجه می شود که وی در بردگی به سر می برد.
    میثم، برده زنی از قبیله «بنی اسد» بود. امام علی (علیه السلام) وی را از آن زن خریداری، و آزاد کرد. آن گاه از او پرسید: «نام تو چیست؟» وی گفت: «نام من سالم است» . امام (علیه السلام) فرمود: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من خبر داده است، که پدر و مادر تو در عجم، نام تو را «میثم» انتخاب کرده اند» . میثم گفت: «صَدَق اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقْتَ یا أمیرالمؤمنین فهو والله اسمی» ؛ «آری. خدا
    ص: 16
    ________________________________________
    1- ١) . تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص١٧4.
    2- ٢) . تاریخ الیعقوبی، ج٢، ص١٨4.
    و رسول او و تو ای امیرمؤمنان راست می گویید. به خدا سوگند! نام من میثم است» .
    امام (علیه السلام) فرمود: «اکنون نامی را که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای تو اعلام کرده است، برگزین و سالم را رها کن. از این پس، تو را به اسم میثم و با کنیه ابوسالم می خوانیم» .(1)
    میثم، از آن به بعد، با این اسم و کنیه نامیده می شد و چون به خرمافروشی مشغول بود، به میثم تمار مشهور شد.



    امضاء


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    میثم تمار، استعداد و ظرفیت بالایی برای درک ایمان، و مراحل آن داشت. ازاین رو پیوسته کنار امام علی (علیه السلام) به سرمی برد. آن حضرت نیز که این استعداد و علاقه را در او مشاهده می کرد، آن چنان در آموزش و انتقال معارف اسلام و علوم عمیق به وی کوشید، که میثم، صاحب سرّ امیرمؤمنان (علیه السلام) ، یعنی یار خصوصی و محرم اسرار امام علی (علیه السلام) ، نامیده می شد.
    آری، میثم تمار، صحابی خاص امام علی (علیه السلام) بود. به آن حضرت ایمان و ارادت داشت. از آن بزرگوار دانش می آموخت و هر روز به دانایی و معرفت ایمانی خویش می افزود و برای عملی کردن ایمان و ارادت خویش، بر محور اطاعت از امام علی (علیه السلام) ، فضایل و مناقب آن حضرت، و معارف ناب اهل بیت (علیهم السلام) را به دیگران منتقل می کرد و بر اساس آموزه های این مکتب، افراد مؤمن و فداکاری را پرورش می داد، تا
    ص: 17
    ________________________________________
    1- ١) . شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج٢، ص٢٩١.
    ویژگی های مکتب عدل علی (علیه السلام) فراگیر شود.
    میثم تمار در آخرین سال زندگانی خویش، برای انجام دادن حج یا عمره مفرده، به مکه رفت. هنگام بازگشت، به مدینه وارد شد و به حضور «اُم سلمه» ، همسر باوفای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، رسید. اُم سلمه پرسید: «تو کیستی؟» میثم گفت: «من عراقی ام» . اُم سلمه که بانوی دانایی بود، از او خواست تا نسب و ویژگی های خود را بیان کند. میثم گفت: «من غلام آزاده شده علی بن ابی طالب (علیه السلام) هستم» . اُم سلمه ادامه داد: «تو میثمی؟» میثم جواب داد: «بله، من میثمم» ، اُم سلمه با شگفتی گفت:
    سُبحانَ الله! وَاللهِ لَرُبَّما سَمِعْتُ رَسُولَ الله (صلی الله علیه و آله) یُوصِی بِکَ علیاً فِی جَوفِ اللّیلِ.(1)
    سبحان الله! به خدا سوگند! بسیار می شنیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از تو به خیر یاد می نمود و سفارش تو را در نیمه های شب به علی می کرد.
    بنابراین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) قبل از آنکه میثم تمار را ببیند، برای تجلیل از وی، به علی (علیه السلام) سفارش او را می کند، تا شخصیت و سرنوشت روشن او را که مؤمنی مجاهد و فداکار، خدمتگزار به دین و امامت علی (علیه السلام) و پیروان واقعی آن حضرت است، به نمایش گذارد. اما راز و رمز این پیشگویی و آینده نگری پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره میثم تمار چه بوده است؟ !
    رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قبل از آنکه میثم تمار به حضورش برسد، از آینده او
    ص: 18
    ________________________________________
    1- ١) . شرح نهج البلاغه، ج٢، ص٢٩٢؛ الارشاد، ص١٧١.
    خبر داده، مقام و موقعیت او را ستوده، و سفارش او را به امام علی (علیه السلام) کرده است، تا نهال وجود او را پرورش دهد و بیان او، روشنگر معارف ناب اهل بیت (علیهم السلام) ، و خون او افشاگر دروغ ها و خودکامگی های دودمان غاصب و ستم پیشه بنی امیه شود.
    ص: 19
    ص: 20
    فصل دوم: میثم و آموزه های امام علی (علیه السلام)
    اشاره
    ص: 21
    ص: 22
    از آنجا که علم واقعی نور است(1) و موجب روشنایی، بیداری و هدایت می شود، پیامبر (صلی الله علیه و آله) و پیشوایان بزرگ اسلام، همواره می کوشیدند با دانش خویش، راه را از چاه بازنمایانند و پیروان مکتب توحید را به سعادت رهنمون شوند.
    امام علی (علیه السلام) در روزگار امامت ظاهری خویش، پس از حدود ٢5 سال با گسترش جهل در جامعه روبه رو بود. در واقع، آیین پاک پیامبر که زیبایی و جاذبه آن، افراد را شیفته و دلباخته خود می کرد، بر اثر دروغگویی، کینه ورزی، دورویی و فسق و فجور، چون پوستین وارونه شده بود.(2) در نتیجه امام علی (علیه السلام) جز تجهیز مردم به علم، و حمله به اردوگاه نادانی چاره ای نداشت.
    آری، امام علی (علیه السلام) از دریای علم خویش، قطره هایی را به کام میثم تمار و دیگران می ریخت تا آنان نیز با دانش خویش خفتگان را بیدار
    ص: 23
    ________________________________________
    1- ١) . امام صادق (علیه السلام) : «العلم نور. . .» . بحارالانوار، ج١، ص٢٢5.
    2- ٢) . نهج البلاغه، فیض الاسلام، خ ١٠٧، ص٣٢4.
    سازند. البته معلوم بود که این علوم باید در دو سطح مطرح شود: علوم عادی و اسرار.
    تفسیر قرآن
    «عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب» ، مشهور به «ابن عباس» ، پسرعموی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و علی بن ابی طالب (علیه السلام) و از اصحاب ایشان بود. در جنگ جمل و صفین در رکاب علی (علیه السلام) شرکت داشت و تفسیر قرآن(1) را از امام علی (علیه السلام) فرا گرفت.(2)
    حمزه، فرزند میثم تمار می گوید:
    هنگام بازگشت از مکه، در مدینه به دیدار اُم سلمه، همسر بزرگوار پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ، رسیدیم، و آن گاه که از خانه بیرون آمدیم، ابن عباس را دیدیم که در جایی نشسته بود. پدرم خطاب به ابن عباس گفت: «
    سَلْنی ما شِئْتَ مِن تَفسیرِ القُرآنِ فَإنِّی قَرأتُ تَنزیلَهُ علی أمیرِالمُؤمنینِ (علیه السلام) وَ عَلَّمنی تأوِیْلَهُ » ؛ «هرچه از تفسیر قرآن می خواهی از من بپرس؛ زیرا من همه قرآن را نزد امیرمؤمنان (علیه السلام) آموختم و آن حضرت تأویل و تفسیر قرآن را به من آموخت» .
    ابن عباس، به زن خدمتگزار خویش گفت: «دوات و کاغذ حاضر کند» ، و آماده نوشتن شد، که پدرم پیش از بیان تفسیر قرآن گفت: «ای ابن عباس! چگونه خواهی بود، وقتی مرا به دار آویخته ببینی؟ که
    ص: 24
    ________________________________________
    1- ١) . تفسیر قرآن ابن عباس، به نام «تنویر المقیاس» در حاشیه تفسیر شش جلدی الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور، جلال الدین سیوطی (٨4٩ - ٩١١ه. ق) به چاپ رسیده، و موجود است.
    2- ٢) . اسدالغابه، ج٣، ص١٩4.
    نهمین نفری هستم و چوبه دارم هم از دیگران کوتاه تر خواهد بود» . ولی ابن عباس که از این گونه اسرار و علوم بهره ای نداشت، ناراحت شد و میثم را به کهانت نسبت داد و خواست کاغذی را که برای نوشتن مطالب تفسیری آماده کرده بود، پاره کند که میثم او را به خویشتنداری دعوت کرد.(1)
    آگاهی از علم منایا و بلایا
    اشاره
    امام علی (علیه السلام) با توجه به نیاز، بخشی از علوم، مثل علم منایا و بلایا، یعنی آگاهی از حوادث و قضایای آینده را به برخی از اصحاب سرّ، مانند رشید هجری و میثم تمار آموخت. در اینجا چند مورد را که به میثم تمار مربوط است، مطالعه می کنیم:
    ١. خبر مرگ معاویه
    «ابوخالد تمار» ، رفیق و همکار میثم، برای صالح، فرزند میثم، این گونه روایت کرده است:
    روز جمعه ای با میثم تمار در نهر «فرات» بر کشتی سوار بودیم که توفان سختی وزیدن گرفت. میثم از کشتی خارج شد. [روی عرشه ایستاد] و گفت: «کشتی را [به جایی، یا به درختی] محکم ببندید؛ زیرا این توفان «عاصف» و شدید است(2) و در چنین ساعت و روزی، معاویه از دنیا رفته است» .
    ص: 25
    ________________________________________
    1- ١) . بحارالانوار، ج4٢، ص١٢٨؛ سفینه البحار، ج4، ص٣٣٩.
    2- ٢) . اشاره به آیه: (. . . فِی یَوْمٍ عاصِفٍ) (ابراهیم: ١١4) .
    ابوخالد می گوید: «روز جمعه بعد، قاصدی از شام به کوفه آمد. به ملاقات او رفتم و پرسیدم! از شام چه خبر داری؟» گفت: «وضع شام خوب و در امن و امان است. معاویه از دنیا رفت و مردم با فرزند او (یزید) بیعت کردند!» پرسیدم: «مرگ معاویه، در چه روزی واقع شد؟» گفت: «روز جمعه گذشته» .(1)
    امضاء


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    فصل دوم: میثم و آموزه های امام علی (علیه السلام)
    اشاره

    از آنجا که علم واقعی نور است(1) و موجب روشنایی، بیداری و هدایت می شود، پیامبر (صلی الله علیه و آله) و پیشوایان بزرگ اسلام، همواره می کوشیدند با دانش خویش، راه را از چاه بازنمایانند و پیروان مکتب توحید را به سعادت رهنمون شوند.
    امام علی (علیه السلام) در روزگار امامت ظاهری خویش، پس از حدود ٢5 سال با گسترش جهل در جامعه روبه رو بود. در واقع، آیین پاک پیامبر که زیبایی و جاذبه آن، افراد را شیفته و دلباخته خود می کرد، بر اثر دروغگویی، کینه ورزی، دورویی و فسق و فجور، چون پوستین وارونه شده بود.(2) در نتیجه امام علی (علیه السلام) جز تجهیز مردم به علم، و حمله به اردوگاه نادانی چاره ای نداشت.
    آری، امام علی (علیه السلام) از دریای علم خویش، قطره هایی را به کام میثم تمار و دیگران می ریخت تا آنان نیز با دانش خویش خفتگان را بیدار
    ص: 23
    ________________________________________
    1- ١) . امام صادق (علیه السلام) : «العلم نور. . .» . بحارالانوار، ج١، ص٢٢5.
    2- ٢) . نهج البلاغه، فیض الاسلام، خ ١٠٧، ص٣٢4.
    سازند. البته معلوم بود که این علوم باید در دو سطح مطرح شود: علوم عادی و اسرار.
    تفسیر قرآن
    «عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب» ، مشهور به «ابن عباس» ، پسرعموی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و علی بن ابی طالب (علیه السلام) و از اصحاب ایشان بود. در جنگ جمل و صفین در رکاب علی (علیه السلام) شرکت داشت و تفسیر قرآن(1) را از امام علی (علیه السلام) فرا گرفت.(2)
    امضاء


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حمزه، فرزند میثم تمار می گوید:
    هنگام بازگشت از مکه، در مدینه به دیدار اُم سلمه، همسر بزرگوار پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ، رسیدیم، و آن گاه که از خانه بیرون آمدیم، ابن عباس را دیدیم که در جایی نشسته بود. پدرم خطاب به ابن عباس گفت: «
    سَلْنی ما شِئْتَ مِن تَفسیرِ القُرآنِ فَإنِّی قَرأتُ تَنزیلَهُ علی أمیرِالمُؤمنینِ (علیه السلام) وَ عَلَّمنی تأوِیْلَهُ » ؛ «هرچه از تفسیر قرآن می خواهی از من بپرس؛ زیرا من همه قرآن را نزد امیرمؤمنان (علیه السلام) آموختم و آن حضرت تأویل و تفسیر قرآن را به من آموخت» .
    ابن عباس، به زن خدمتگزار خویش گفت: «دوات و کاغذ حاضر کند» ، و آماده نوشتن شد، که پدرم پیش از بیان تفسیر قرآن گفت: «ای ابن عباس! چگونه خواهی بود، وقتی مرا به دار آویخته ببینی؟ که
    ص: 24
    ________________________________________
    1- ١) . تفسیر قرآن ابن عباس، به نام «تنویر المقیاس» در حاشیه تفسیر شش جلدی الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور، جلال الدین سیوطی (٨4٩ - ٩١١ه. ق) به چاپ رسیده، و موجود است.
    2- ٢) . اسدالغابه، ج٣، ص١٩4.
    نهمین نفری هستم و چوبه دارم هم از دیگران کوتاه تر خواهد بود» . ولی ابن عباس که از این گونه اسرار و علوم بهره ای نداشت، ناراحت شد و میثم را به کهانت نسبت داد و خواست کاغذی را که برای نوشتن مطالب تفسیری آماده کرده بود، پاره کند که میثم او را به خویشتنداری دعوت کرد.(1)
    امضاء


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آگاهی از علم منایا و بلایا
    اشاره
    امام علی (علیه السلام) با توجه به نیاز، بخشی از علوم، مثل علم منایا و بلایا، یعنی آگاهی از حوادث و قضایای آینده را به برخی از اصحاب سرّ، مانند رشید هجری و میثم تمار آموخت. در اینجا چند مورد را که به میثم تمار مربوط است، مطالعه می کنیم:
    ١. خبر مرگ معاویه
    «ابوخالد تمار» ، رفیق و همکار میثم، برای صالح، فرزند میثم، این گونه روایت کرده است:
    روز جمعه ای با میثم تمار در نهر «فرات» بر کشتی سوار بودیم که توفان سختی وزیدن گرفت. میثم از کشتی خارج شد. [روی عرشه ایستاد] و گفت: «کشتی را [به جایی، یا به درختی] محکم ببندید؛ زیرا این توفان «عاصف» و شدید است(2) و در چنین ساعت و روزی، معاویه از دنیا رفته است» .
    ص: 25
    ________________________________________
    1- ١) . بحارالانوار، ج4٢، ص١٢٨؛ سفینه البحار، ج4، ص٣٣٩.
    2- ٢) . اشاره به آیه: (. . . فِی یَوْمٍ عاصِفٍ) (ابراهیم: ١١4) .
    ابوخالد می گوید: «روز جمعه بعد، قاصدی از شام به کوفه آمد. به ملاقات او رفتم و پرسیدم! از شام چه خبر داری؟» گفت: «وضع شام خوب و در امن و امان است. معاویه از دنیا رفت و مردم با فرزند او (یزید) بیعت کردند!» پرسیدم: «مرگ معاویه، در چه روزی واقع شد؟» گفت: «روز جمعه گذشته» .(1)
    امضاء


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ٢. آزادی و قیام مختار

    پس از شهادت حضرت مسلم بن عقیل، پسرعمو و سفیر امام حسین (علیه السلام) ، عبیدالله بن زیاد، حاکم خودکامه و دژخیم کوفه، بسیاری از یاران امام علی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) را که به او نامه نوشته بودند، دستگیر و زندانی کرد که از جمله آنان میثم تمار و مختار بن ابی عبیده ثقفی بودند.
    روزی میثم مختار را که از وضع زندانی بودن خویش نگران بود، دلداری داد و گفت:
    نگران نباش. تو به زودی از زندان آزاد می شوی؛ زیرا تو باید قیام کنی و انتقام خون حسین (علیه السلام) را از ظالمان و قاتلان بگیری و کسی را که با ما جنگ کرده است، یعنی عبیدالله بن زیاد را به قتل برسانی!
    از این گفت وگو و پیشگویی چند روز گذشت. عبیدالله، مختار را از زندان طلبید تا او را به قتل برساند که در آن حال، قاصدی از سوی یزید ابن معاویه، نامه ای برای عبیدالله آورد که در آن دستور آزادی مختار داده شده بود! چون خواهر مختار، همسر عبدالله بن عمر بود، و عبدالله برای
    ص: 26
    ________________________________________
    1- ١) . بهجه الآمال، ج٧، ص١٢4؛ رجال کشی، ص٨٠.
    آزادی مختار نامه ای به یزید نوشته بود.(1) سرانجام، عبیدالله، مختار را آزاد کرد و از کشتن وی، همان طور که میثم خبر داده بود، صرف نظر کرد.(2)
    امضاء


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ٣. خبر از شهادت علی (علیه السلام)

    امام رضا (علیه السلام) از اجداد خویش روایت کرده است:
    روزی میثم برای دیدار با امام علی (علیه السلام) ، به خانه آن حضرت رفت. به او گفته شد: «علی (علیه السلام) در حال استراحت است» . ولی میثم که بسیار شیفته و دلداده مولا بود و «صاحب علی (علیه السلام)» و «اصحاب سرّ» او نامیده می شد، [برای توجه دادن به دیگران] با صدای بلند گفت: «إنْتَبهْ أیّهُا النّائِمُ فَواللهِ لَتُخْضَبَنَّ لِحْیَتُکَ مِن رَأسِک» ؛ «ای به خواب رفته! بیدار شو. به خدا سوگند! هر آینه محاسن تو را با خون سرت رنگین می کنند» .
    امام (علیه السلام) با شنیدن صدای میثم، فرمود: «او را وارد خانه کنید» . وقتی میثم وارد شد، همان سخن قبل را درباره شهادت امام تکرار کرد.
    امام علی (علیه السلام) فرمود: «درباره نحوه شهادت من درست گفتی. اما به خدا سوگند! دست ها، پاها و زبان خودت را نیز قطع خواهند کرد. . .» .(3)
    بدین سان، رازگویی میثم درباره امام علی (علیه السلام) به وقوع پیوست؛ چنان که پیشگویی امام (علیه السلام) درباره نحوه شهادت میثم محقّق شد، که شرح آن را در آینده خواهیم خواند.
    ص: 27
    ________________________________________
    1- ١) . یاران با وفای علی (علیه السلام) ، ص١٧٨.
    2- ٢) . الارشاد، ص١٧١؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج٢، ص٢٩٣؛ بحارالانوار، ج4٢، ص١٢5.
    3- ٣) . بهجه الآمال، ج٧، ص١٢٧.
    امضاء


صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi