صفحه 17 از 17 نخستنخست ... 71314151617
نمایش نتایج: از شماره 161 تا 165 , از مجموع 165

موضوع: اویس قرنی (سلام بر اویس قرنی، که نسیم رحمانی بود )

  1. Top | #161

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مدرس خیابانی

    علامه میرزا محمد علی مدرس خیابانی، ادیب و دانشمند مشهور قرن چهاردهم هجری، در ریحانه الادب درباره اویس می نویسد:
    اویس عامر یا انیس مرادی قرنی، از اکابر تابعین و خیار فقرای صابرین و یکی از چهار تن اتقیای زهاد ثمانیه سالف الذکر بوده و زهد و ورع و تقوی و وثاقت و مکارم و علو مقام او مسلم فریقین، و در عبارت بعضی از اجله به سید التابعین موصوف و به موجب اخبار وارده افضل تابعین و یا از خیار ایشان و از حواریین امیرالمومنین (علیه السلام) بوده و عهد سعادت حضرت رسالت را درک کرده است، غایبانه بدون ارشاد احدی محض توفیق سبحانی و الهام ربانی، محبت آن حضرت در دلش جاگیر شد و دین مقدس اسلام را قبول کرد و با آن همه عشق مفرطی که به زیارت جمال عدیم المثال آن حضرت داشته، به جهت خدمتگذاری دایمی مادر ضعیفه ای که داشته، به شرف حضور مبارک مشرف نگردید. آن حضرت روزی به اصحاب خود بشارت داد به وجود مردی از امت، که او را اویس قرنی گویند و شفاعت او در مثل قبیله مضر و ربیعه قبول می شود. پس به عمر فرمود که اگر او را درک کردی سلام مرا بدو برسان.(430)
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #162

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مولوی

    مولانا جلال الدین محمد بلخی، عارف و شاعر مشهور قرن هفتم، به این کلام دلنشین خاتم النبیین (صلی الله علیه و آله و سلم) که انی لااجد نفس الرحمن من قبل الیمن، اشاراتی دارد:
    گفت بوی بوالعجب آمد به من - همچنان که مرنبی را از یمن
    که محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) گفته بر دست صبا - از یمن می آیدم بوی خدا
    بوی رامین می رسد از جان ویس - بوی یزدان می رسد هم از اویس
    از اویس و از قرن بوی عجب - مر نبی را مست کرد و پر طرب
    چون اویس از خویش فانی گشته بود - آن زمینی آسمانی گشته بود
    آن هلیله پروریده در شکر - چاشنی تلخیش نبود دگر
    آن هلیله رسته از ما و منی - نقش دارد از هلیله طعم نی
    آن کسی کز خود به کلی در گذشت - این منی و مایی خود در نوشت(431)

    آن که یابد بوی رحمان ای یمن - چون بیابد بوی باطل را زمن(432)

    مغز را خالی کن از انکار یار - تا که ریحان یابد از گلزار یار
    تا بیابی بوی خلد از یار من - چون محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بوی رحمان از یمن(433)
    همچو احمد که برد بو از یمن - زآن نصیبی یافت این بینی من(434)

    مست دیدی که شکوفه ش همه در است و عقیق - باده کوچه اویس قرنی دارد بو(435)
    دکتر عبدالحسین زرین کوب، در تفسیر برخی از ابیات فوق، در کتاب سرنی می نویسد:
    ... از این جمله است آنچه در خبر راجع به اویس قرنی آمده است که صحابی هم نبود و گویند هر چند عصر رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را دریافت، اما به صحبت وی فائز نیامد و تابعی محسوب شد. در مثنوی با اشاره به حدیثی که صوفیه در ذکر حال او نقل کرده اند و به عبارتهایی همچون: انی لاجد نفس الرحمن من جانب الیمن (صحیح مسلم 5/176)، یا: اجد نفس ربکم من قبل الیمن (کشف المحجوب 126 و احیاء 3/201)، اظهار اشتیاق و علاقه رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را به لقای وی آورده اند.
    مولانا در یک موضع، فحوای قول منسوب به رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را متضمن این نکته می داند که چون پیغمبر بوی حق را از فاصله یمن در می یابد، البته بوی باطل را هم احوال منافقان امت که از حضرت وی دور نیستند درک می کند، و جای دیگر این خبر دادن رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را از وجود اویس نام در یمن - که صوفیه روایت افسانه آمیزی هم در باب دارند - مولانا مستندی برای توجیه اخبار صوفیه در باب بشارت دادن بایزید بسطامی ابوالحسن خرقانی می یابد.(436)
    امضاء


  4. Top | #163

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مولوی به نثر نیز مطالبی پیرامون مقام و منزلت عرفانی اویس دارد:
    اویس قرنی - رضی الله عنه - به خدمت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) نرسید در حیات پیغمبر، به صورت آب و گل، اگر چه هیچ خالی نبود، حجاب ها برخاسته بود، و عذر او خدمت مادرش بود، آن هم به اشارت حق. و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) عمر را و بعضی از یاران را از حال او خبر کرده، بدو گفته بود که چون بعد از من بیاید، علامت او چنین باشد، سلام مرا به او برسانید، ولی با او سخن زیادتی مگویید. آن روز که بیامد، بعد از وفات پیغمبر ما (صلی الله علیه و آله و سلم) کادر او متوفی شده بود، آن بزرگان صحابه حاضر نبودند. چون بر سر خاک مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) زیارت کرد، صحابه او را پرستش کردند بسیار. احوال خود بگفت و عذر خود بنمود. ایشان گفتند که مادر و پدر چه باشد که کسی در خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تقصیر کند؟ که ما و یاران، کشتن خویشاوندان را جهت محبت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) چنان سهل می داشتیم که کشتن مگسان و شپشان. هر چند او عذر می گفت که آن هم به اشارت مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) بود تقاضای نفس و طبع نبود، البته ایشان او را مجرم بدر آوردند، و سخن دراز می کردند. روی بدیشان کرد و گفت که شما چند گاهست که ملازم حضرت مصطفی بودید؟ هر یکی گفتند چندین سال؛ بدان قدر که بود، و گفتند که هر روزی از آن هزار سال بیش ارزد، چگونه حساب دهیم؟
    خود را چو دمی زیار محرم یابی - در عمر نصیب خویش آن دم یابی
    زنهار که ضایع نکنی آن دم را - زیرا که چنان دم دگری کم یابی
    اویس قرنی - رضی الله عنه - گفت: اکنون نشان مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) چه بود؟ بعضی گفتند: بالا چنین بود و صورت چنین بود و رنگ چنین بود. گفت: این نمی پرسم، نشان مصطفی چه بود؟ بعضی گفتند: تواضع چنین بود، سخاوت چنین بود، طاعت روز و شب چنین بود. گفت: قم اللیل الا قلیلا. گفت: از این هم نیم پرسم. بعضی گفتند: علم چنین بود، معجزه چنین بود. گفت: از این هم نمی پرسم، اگر بزرگان صحابه حاضر بودندی، او خود هرگز این سؤال نکردی، زیرا در ایشان نشان او دیدی، و لیس الخبر کالمعانیه.
    رویم جو زر زمانه می بین و مپرس - وین اشک چو نادرانه می بین و مپرس
    احوال درون خانه از من طلب - خون بر در آستانه می بین و مپرس
    چون ایشان عاجز شدند، گفتند که ما جز این نشانها نمی دانیم. گفتند: اکنون تو بگو. دهان باز کرد تا بگوید، هفده کس در رو افتادند و بیهوش شدند ناگفته، و بر دیگران گریه و رقت پدید آمد، و چیزی دیگر دستوری نبود که بگوید، و خود کسی برقرار نماند که بشنود.(437)
    امضاء


  5. Top | #164

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اویس قرنی - رضی الله عنه - گفت: اکنون نشان مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) چه بود؟ بعضی گفتند: بالا چنین بود و صورت چنین بود و رنگ چنین بود. گفت: این نمی پرسم، نشان مصطفی چه بود؟ بعضی گفتند: تواضع چنین بود، سخاوت چنین بود، طاعت روز و شب چنین بود. گفت: قم اللیل الا قلیلا. گفت: از این هم نیم پرسم. بعضی گفتند: علم چنین بود، معجزه چنین بود. گفت: از این هم نمی پرسم، اگر بزرگان صحابه حاضر بودندی، او خود هرگز این سؤال نکردی، زیرا در ایشان نشان او دیدی، و لیس الخبر کالمعانیه.
    رویم جو زر زمانه می بین و مپرس - وین اشک چو نادرانه می بین و مپرس
    احوال درون خانه از من طلب - خون بر در آستانه می بین و مپرس
    چون ایشان عاجز شدند، گفتند که ما جز این نشانها نمی دانیم. گفتند: اکنون تو بگو. دهان باز کرد تا بگوید، هفده کس در رو افتادند و بیهوش شدند ناگفته، و بر دیگران گریه و رقت پدید آمد، و چیزی دیگر دستوری نبود که بگوید، و خود کسی برقرار نماند که بشنود.(437)
    امضاء


  6. Top | #165

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پـــــــــــــــــــــــا یــــــــــــــــــــــــ ـــــان
    امضاء


صفحه 17 از 17 نخستنخست ... 71314151617

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 18-11-2014, 21:51
  2. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 17-11-2014, 15:54
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-12-2011, 21:46
  4. جرأت داری، نخوان!!
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن مقالات تربيتي
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-04-2011, 12:06
  5. بازی، مدرسه مهارت یابی
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن كودك و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 14-12-2010, 16:57

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi