صفحه 8 از 17 نخستنخست ... 456789101112 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 165

موضوع: اویس قرنی (سلام بر اویس قرنی، که نسیم رحمانی بود )

  1. Top | #71

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    چراغ هشتم: همنشینی با قرآن

    اویس می گوید: لم یجالس هذا القرآن احد الا قام عنه بزیادة او نقصان، هو شفاء و رحمة للمومنین و لا یزید الظالمین الا خسارا(189) هیچ کس همنشین قران نمی شود، مگر هنگامی که بر می خیزد، به او چیزی افزوده شده و یا چیزی از او کاسته است؛ قرآن برای مؤمنان، شفا و رحمت است، و ستمکاران را زیان و خسران می افزاید.
    قرآن کتابی بی تأثیر و حتی کم تأثیر نیست. قرآن برای مؤمنان عامل رشد و قوت و کمال است و برای ستمکاران، زمینه ساز ضعف و تباهی و شکست می شود.
    قرآن کشتی نجات است برای گرفتاران در گردابهای روحی، یعنی بیمار دلان و معصیت کاران.
    قرآن فانوس هدایت است برای تاریک دلان فرو رفته در مرداب خود پرستی و نفسانیت.
    قرآن، آیین سیر و سلوک است برای بیدار دلان فراری از منجلاب کفر و عصبیت.
    قرآن گروهی را مأنوس تر و عده ای را سالوستر می نماید.
    قرآن مؤثر و حیات بخش است، هم برای مفسر پاکباخته و هم برای مقصر جهنم ساخته.
    قرآن همانند باران است مکه در گلزار، عطر و در لجنزار تعفن بر می انگیزد.
    قرآن مثل آتش و گرماست، برخی را از سرمازدگی می رهاند و گروهی را دچار گرمازدگی می کند.
    قرآن همانند نمک است، دهان عده ای را ضد عفونی می کند و برای دهانهای زخمی، نمک روی زخم است.
    قرآن همانند آب گوارایی است که کام تشنگان را سیراب می کند، ولی اگر کسی از آن نا به جا استفاده کند همانند این است که آب حیات بخش را وارد ریه خود کند، به ناچار دچار خفگی می شود.
    قرآن مثل برق است که زندگی فردی و جمعی را نور و گرما می بخشد، اما همین برق مفید و مؤثر، گروهی را گرفتار برق گرفتگی می کند.
    قرآن شبیه دریاست، غواصان را لولو و مرجان هدیه می کند و خناسان را زیان و خسران می افزاید، عده ای در دریا، سرمایه حیات را از دست می دهند.
    اویس قرنی در این زمینه می گوید: مؤمن فقیه و مؤمن غیر فقیه و مناطق را در دنیا می توان را باران مثال زد، آن گاه که باران از آسمان به زمین فرود می آید، به درخت سر سبز و کم میوه، برخورد می کند و شاخ و برگ و میوه آن را پرورش و افزایش می دهد و اگر به پای درخت سر سبز و بی میوه برسد، آن را پر شاخ و برگ و میوه می کند، و این درخت را شبیه درخت قبلی می نماید. اما اگر درخت پوسیده و خشکیده ای در مسیر جریان باران قرار گیرد، آن را می شکند و با خود می برد.(190) سپس اویس این آیه را می خواند:
    و ننزل من القرآن ما شفاء و رحمة للمومنین و لا یزید الظالمین الا خسارا(191) و با این قرآن چیزی را که برای مومنان شفا و رحمت است، نازل می کنیم، ولی کافران را جز زیان نیفزاید.
    پس انسان در هر مرتبه علم و معرفت یا ایمان و کفر باشد، به تناسب وضعیت خویش، از قرآن بهره می برد و یا زیان می بیند. آدمی باید مسیر رشد و تعالی را پیش گیرد، تا قرآن برایش شفا بخش و رحمت آور باشد. اویس قرنی در این زمینه الگو و اسوه خوبی است؛ زیرا آن گاه که رسول خدا محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) نشانه های اویس را بر می شمرند، چنین می فرماید:
    ... یتلو القرآن بیکی علی نفسه...(192)؛ اویس قرآن می خواند و بر خویش می گرید.
    آری اویس آیات نورانی قرآن را بر خود تطبیق می دهد و به تطهیر خویش می پردازد، و اشک، نشانه این سیر و سلوک است. اشک همان گونه که گونه را غبار زدایی می کند و چشم را شفاف می سازد، روح و جان انسان را نیز لطیف و نورانی می نماید.
    البته اشک اویس، برای ظاهر سازی نیست، بلکه این اشک، میوه باورهای قلبی اوست. اشکی است پاک، بر چهره عارفی چالاک، همانند دانه های شبنم بر صورت گل.
    هرم بن حیان که از عارفان و زاهدان زمان اویس است، سالها در جستجوی او بود، هنگامی که به وصال اویس می رسد، در فرازی از گفتگو خویش با او چنین می گوید:
    گفتم: خداوند تو را رحمت کند، آیاتی از قرآن برایم بخوان. اویس گفت: پروردگارم پاک و منزه و منزه و بلند مرتبه است و سخن او صادقترین سخنهاست و کلام او برترین کلام، و گفتار او راست ترین گفتار. سپس اویس گفت: اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم: حم. الکتاب المبین انا النزلناه فی لیله مبارکه انا کنا منذرین.(193) تلاوت آیات را با این آیه به پایان رساند.
    الا من رحم الله انه هو العزیز الرحیم(194) این آیه را که تلاوت کرد، ناگهان فریاد کشید، سپس بیهوش بر زمین افتاد ، گمان بردم که مرده است. زمانی طولانی در آن حالت بود.(195)
    قرآن کتابی است جاودان، قانون رشد و تکامل است و نسخه شفابخش دردها و بیماریهای روحی، داروهایش تاریخ مصرف ندارد و انسان در هر زمان و مکان می تواند با آن انس بگیرد. و همگان نی توانند در زندگانی، راه اویس قرنی را بپیمایند و همنشین این کلام دلنشین باشند و عرفان شیرین آن را بچشند.(196)


    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #72

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    چراغ نهم: معجون خوشبختی

    اویس قرنی گفت: چه نیکوست ایمان، که او را بیاراید علم!. چه نیکوست علم، که او را بیاراید عمل! و چه نیکوست عمل، که او را بیاراید حلم! و فراز نیارند چیزی به چیزی مانند حلم به علم.(197)
    هر انسانی شور و شوق زندگی دارد و از سنگلاخ گمراهی و چنگال تباهی، به پناهگاهی روی می آورد. لازم است که عوامل بسیاری کنار یکدیگر قرار گیرند. باید مجموعه ای از زیباییها به طرزی مناسب و متناسب ترکیب شوند، تا خوشبختی و سعادت انسان تأمین گردد. به ویژه اگر هدف آدمی رسیدن به سعادت دنیا و آخرت باشد که هر قدر هدف متعالی شد، وسیله نیز باید تعالی بیشتری داشته باشد و مسائل خوشبختی دنیوی و نیکبختی اخروی حل نمی شود، مگر این که وسائل مورد نیاز آن فراهم گردد.
    پس برای رسیدن به خوشبختی باید به معجنون خوشبختی دست یافت.
    این جا اویس قرنی، سخنی حکمت آمیز دارد و ترکیبات سازنده آن را بدین گونه طبقه بندی می کند:
    1 - ایمان و علم؛ 2 - علم و عمل؛ 3 - عمل و حلم؛ 4 - حلم و علم.


    امضاء



  4. Top | #73

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    1 - چه نیکوست ایمان، که او را بیاراید علم!


    ایمان و علم دارای مراتبی هستند. کسب مدارج اولیه هر یک چندان دشوار نیست، اما اگر کسی طالب مراحل پیشرفته ایمان و یا علم باشد، ناگزیر از ترکیب ایمان و علم و تلفیق باور و دانش خواهد بود. ایمان و علم، مجموعه ای را تشکیل می دهند که یار و یاور یکدیگر شده و انسان را در طی طریق کمک می کنند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، آدمی را در رسیدن به بهترین مراحل این گونه راهنمایی می فرماید:
    نعم وزیر الایمان العلم(198) چه وزیر خوبی است علم برای ایمان!
    ایمان در کشور جان سلطان است و باید حکم براند. اما هر سلطانی نیازمند وزیری است لایق که دقایق را دریابد و تابع حقایق باشد. حقیقتاً علم، وزیر و معاون زیبایی است برای ایمان، و ایمان با داشتن این وزیر، وارسته و وزین می گردد.
    حال اگر مفهوم مخالفت را در نظر بگیریم، یعنی ایمان بدون علم و یا علم بدون ایمان. ایمان بدون علم، یک دلبستگی کور است و علم بدون ایمان، یک آگاهی بدون نور، و مجموعه ایمان و علم، نور علی نور خواهد بود و چه دل انگیز است این نیایش امام صادق (علیه السلام) که اللهم انی اسالک ایمان العلماء و فقههم.(199) پروردگارا! از تو، ایمان و فهم دانشمندان را درخواست می کنم.

    امضاء



  5. Top | #74

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    2 - چه نیکوست علم که او را بیاراید عمل!

    چه زیباست دانشمندی که به دانش خویش عمل می کند. شیرینی علم را در عمل می چشد و دیگران را نیز به این راه می کشاند. ایمان و علم به او کشش هدیه می کنند، اما با کوشش به کشش کمال می بخشد. عالم عامل همانند درختی است تناور و بارور، و به سان چشمه ای که آب گوارا در آن جاری است، و همانند گلی با عطر و بویی دلپذیر.
    چه زشت است چهره دانشمندی که مرد عمل نیست و علم و عمل را با هم عجین نکرده و کردارش گفتارش را تکذیب می نماید و نه تصدیق و تایید؛ او درختی است که آب و خاک و نور را ضایع کرده بی آن که اثر و ثمری در بر داشته باشد؛ کوزه ای است قیمتی که از آب گوارای آن خبری نیست، نه مردم از او راضی اند و نه خداوند و حتی خود او؛ او گلی است که از دور جلوه ای زیبا دارد، ولی از نزدیک بی رنگ و بو و بی خاصیت است. او سرابی است که تشنگان را به خویش می خواند و همگان را بی بهره از خود می راند. و چه زیباست کلام امیر بیان و مولای متقیان، علی (علیه السلام) که می فرماید:
    العلم مقرون بالعمل، فمن علم عمل؛ و العلم یهتف بالعمل، فان اجابه و الا ارتحال عنه.(200) معلم نزدیک و پیوسته به عمل است، هر کس که دانست، عمل کرد علم، عمل را به سوی خویش می خواند، اگر او بپذیرد (که درنگ می کند و می ماند) در غیر این صورت به جایی دیگر کوچ می کند.

    امضاء



  6. Top | #75

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    3 - و چه نیکوست عمل که او را بیاراید حلم!


    کسی که اهل عمل است، ولی بردبار و شکیبا نیست، مردم از او گریزانند، حتی خود نیز از خویش متنفر است. مردی که بسیار کار می کند، اما کارش با تندی، عجله و ناشکیبایی همراه است و همواره مورد سرزنش قلبی و یا زیان دیگر قرار می گیرد. بر عکس، کسانی که خلق و خوی آتشفشانی ندارد، بلکه از صبر و متانت، درجه و نشانی دارند، هم کارشان مطلوب است و هم خودشان محبوب. البته هر کس به مقام بالاتری از علم و عمل برسد، بردباری بیشتری از او انتظار می رود. این شکیبایی انسانها را به راه سعادت، و گناهنکاران را به راه ندامت، هدایت می کند.
    امام صادق (علیه السلام) غلامی را در پی کاری فرستاد، او دیر کرد، امام به دنبالش رفت و مشاهده نمود که او خوابیده است، بالای سرش نشست و او را باد می زند تا بیدار شد. امام صادق (علیه السلام) را او فرمود: ای مرد! به خدا قسم تو این حق را نداری که شب و روز بخوانی، شبت از آن تو و روزت از آن ماست.(201)

    امضاء



  7. Top | #76

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    4 - و فراز نیازمند چیزی به چیزی مانند حلم به علم


    آموختن علم و دانش، انسان را کفایت نمی کند، بلکه آمیختن علم و حلم به یکدیگر است که به آدمی فضیلت می بخشد. اویس می گوید ترکیبی بهتر از ترکیب علم و حلم نیست؛ استاد و مولای او، امام علی (علیه السلام) نیز یکی از ویژگیهای مؤمنان را چنین بیان می فرمایند:
    یمزج الحلم بالعلم(202) مؤمن، بردباری را با دانش می آمیزد.
    آری، انسان به سعادت نمی رسد مگر با معجون خوشبختی و سعادت که از به هم آمیختن ایمان و عمل و حلم و علم فراهم می آید و اویس قرنی خوشبخت زیست؛ زیرا او مردی بود با ایمان و اهل عمل و شکیبا و دانشمند.
    امضاء



  8. Top | #77

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    چراغ دهم: ره توشه


    به اویس گفتند: کاری تو چگونه است؟ گفت: آه از بی زادی و درازی راه!(203)
    عطر عرفان، جان و روح اویس را خوشبو کرده است، که در پاسخ به سوال کار تو چگونه است؟ از دنیا و آرزوهای دنیوی و از خانه و انبار و از شغل و اموال پاسخ نمی دهد. دلشوره و دلواپسی اویس در چیزهای دیگری است، از این رو می گوید: آه بی زادی و درازی راه!.
    مسافرتهای انواع گوناگونی دارند، برخی کوتاه و بعضی طولانی است، برخی بی خطر و بعضی پرخطر و از میان دریاهای طوفانی است. ویژگیهای هر مسافرتی نیازها را نیز تعیین و تبیین می نماید. هر سفری مقدار معینی توشه سفر می طلبد.
    وسیله نقلیه و وسائل مورد نیاز و امکانات مجاز، برای هر مسافرتی فرق می کند.
    اگر راه امنیت ندارد و احتمال می رود راهزنانی در راه کمین کرده باشند، باید سلاح مناسب و روش دفاع متناسبی تدارک دیده شود و جوانب امر به دقت بررسی گردد.
    یکی از مسافرتهایی که باید همگان آماده آن باشند، سفر آخرت است. برای هیچ کس راه فرار وجود ندارد. این سفر دارای داهی است طولانی و برای گمراهان طوفانی و ظلمانی. هر انسانی همواره دو راه در پیش رو دارد: یکی راه است و حق، و دیگری راه کج و باطل. راه راست روشن است و نورانی، ولی راه باطل اساساً راه نیست؛ زیرا به بیراهه زیادی منشعب شده و انسان در برابر این همه راه انحرافی، گمراه و سرگردان می شود. راه حق واحد است و خداوند متعال و مهربان، به طور لحظه لحظه، هدایتش را به راه یافتگان هدیه می کند.
    اما در بیابان بی حد و مرز گمراهی، در هر گوشه، شیطانی در کمین است و گم گشته بی توشه، خسته و ناتوان. انسانی که رهرو راه راست و درست است، دایماً به سوی خدا تقرب می یابد و هر چه بیشتر تلاش می کند تا از خرمن عمر خویش، خوشه خداپرستی بچیند و توشه سفر تدارک ببیند.
    مولای اویس، حضرت علی (علیه السلام)، آن جا که تکلیف خویش را با دنیا مشخص کرده و دنیا را سه طلاقه می کند که بازگشتی در آن نیست، می فرماید:
    آه من قله الزاد و طول الطریق؛(204) آه از کمی توشه و درازی راه!
    و لابد اویس نیز درس خویش را در مکتب علوی آموخته که همین گونه سخن گفته است.


    امضاء



  9. Top | #78

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    چراغ یازدهم: مرگ آگاهی

    اویس به هرم بن حیان می گوید:
    یا هرم! توسد الموت اذا نمت و اجعله امامک اذا قمت؛(205) ای هرم! آن گاه که می خوابی، مرگ را بالش خویش گردان و هنگامی که بر می خیزی، مرگ را پیش روی خود قرار ده.
    یکی از پدیده های آفرینش که بر همه چیز سایه گسترانیده، مرگ است. شناخت و آگاهی از مرگ می تواند زندگی را به سمت و سویی هدایت کند که نیازهای فطری را تأمین نمایند. توجه به مرگ، آدمی را به تفکر درباره زاد و توشه او می دارد. مرگ آگاهی، انسان را آماده پاسخ به این پرسشها می کند: از کجا آمده ام؟ در کجا هستم! و به کجا خواهم رفت؟
    هیچ کس نمی تواند خود را از این سوالات به دور نگهدارد، خویش را در چهار دیواری به من چه؟! محصور نماید. و از آن جا مرگ، پیر و جوان، زن و مرد، عالم و جاهل، فقیر و غنی، رهبر و رهرو و سیاه و سفید نمی شناسد، اویس قرنی پند و اندرز می دهد که همواره با یاد مرگ زندگی کن؛ یعنی با یاد مرگ بخواب و بیدار شو، به مرگ بیندیش و به یاد مرگ آرام و قرار گیر!
    البته افرادی هستند که از مرگ می ترسند، حتی شنیدن واژه مرگ آنان را به وحشت می اندازد. چنین افرادی، آگاهی دستی از مرگ ندارد؛ چرا که مرگ همانند آیینه است، هرکس که در آیینه نگاه می کند، زیباییها. یا زشتیهای خویش را نظاره می کند. این است که آیینه برای زشت رویان ترسناک است و برای زیبا رویان طربناک. مرگ هم این گونه است.
    کس که خود را در حمام توبه شسته و از جویبار نور، وضو ساخته و خود را به نماز آراسته و عطر مناجاتش همه جا آکنده است، از دیدار چهره ملیح خویش، در آیینه مرگ لذت می برد، شادمان می شود و شاکر نعمتهای حضرت حق است، ذکر خدا می گوید و راه وصال می پوید و تلاش می کند که همواره در این آیینه بنگرد؛ چرا که سپید رویان اگر نقطه و یا لکه ای سیاه و کثیف در چهره خویش ببینند، فوراً به پاکسازی و خود سازی می پردازند و تمیز و نظیف می نماید.

    امضاء



  10. Top | #79

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اما کسی که خود را در حمام توبه شسته و از جویبار نور، وضو ساخته و خود را به نماز آراسته و عطر مناجاتش همه جا آکنده است، از دیدار چهره ملیح خویش، در آیینه مرگ لذت می برد، شادمان می شود و شاکر نعمتهای حضرت حق است، ذکر خدا می گوید و راه وصال می پوید و تلاش می کند که همواره در این آیینه بنگرد؛ چرا که سپید رویان اگر نقطه و یا لکه ای سیاه و کثیف در چهره خویش ببینند، فوراً به پاکسازی و خود سازی می پردازند و تمیز و نظیف می نماید.
    اما کسی که در باتلاق گناه فرو رفته، و در لجنزار معصیت غلتیده، و سیاهی چهره اش را فرا گرفته، و در آتش شهوت سوخته، از دیدن چهره کریه خویش در آیینه مرگ وحشت می کند، هراسان می شود و از زیبایی بر باد رفته خویش غمناک شده و نه از مرگ بلکه از خویش ترسناک است. خداوند وضعیت سیاه رویان را هنگام مرگ این گونه اعلام می فرماید:
    فکیف اذا توفتهم الملائکه یضربون وجوهم و ادبارهم ذلک بانهم اتبعوا ما اسخط الله و کرهوا رضوانه فاحبط اعمالهم(206) چگونه اند آن گاه که فرشتگان آنها را میرانند و بر صورت و پشتهایشان می زنند؟ این به کیفر آن است که از آنچه خدا را به خشم می آورد، پیروی می کرده اند و از آنچه خشنودش می ساخته، کراهت داشته اند، خدا نیز اعمالشان را نابود کرد.
    آری، کسانی که رد دنیا اهل کفر بوده اند، با شکنجه و درد از این جهان منتقل می شوند و این چه صحنه چه وحشتناک و غم انگیز است!
    اما خداوند وضعیت سپید رویان را هنگام مرگ بدین صورت بشارت می دهد:
    جنات عدن یدخلونها تجری من تحتها الانهار لهم فیها ما یشاوون کذلک یجزی الله المتقین الذین تتوفهم الملائکه طیبین یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنة بما کنتم تعلمون؛(207) به بهشتهای جاویدان داخل می شوند، که در آن جویها روان است. هر چه بخواهند برایشان مهیا. خدا آنان را این چنین پاداش می دهد، آنان که فرشتگان، جانشان را - در حالی که پاکند - می ستانند می گویند: سلام بر شما، به پاداش کارهایی که می کرده اید به بهشت درآیید.
    آری سپید رویان تقوا پیشه در سراسر زندگی به یاد مرگ هستند، و همیشه خویش را در آیینه نگاه می کنند تا سپید و سالم بمانند، و به پاداش این مراقبت، هنگام مرگ، فرشتگان آنان را با سلام و صلوات به بهشت فرا می خوانند. پس این کلام اویس، حیاتبخش و نجاتبخش است که می گوید:
    آن گاه می خوابی، مرگ را بالش خویش گردان، و هنگامی که بر می خیزی، مرگ را پیش روی خود قرار ده.

    امضاء


  11. Top | #80

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    چراغ دوازدهم: مرگ باوری


    اویس می گوید: ان الموت و ذکره لم یدع لمومن فرحا.(208) به درستی که مرگ و یاد آن مؤمن، سرور و شادمانی باقی نمی گذارد.
    شادیهای بی ریشه، تیشه به ریشه نهال زندگی می زنند. شادمانیهای دون و دنیوی، آدمی را دچار غفلت کرده و او را از سیر و سلوک باز می دارد. اساساً دنیا هنگامی فرح بخش است که سکوی پرش به سوی آخرت و نردبان آسمان باشد.
    شادیهای دنیایی، زوال پذیر و زودگذرند. در عالم دنیا، نوش و نیش، محنت و عشرت و مرارت و حلاوت همراه یکدیگرند. شادمانی هر انسانی در معرض دو مرگ قرار دارد یکی مرگ آن شادمانی و جانشینی غم و اندوه و نگرانی؛ و دیگری مرگ همان کسی که پای کوبی می کند و شادمانی را جاودانی می پندارد.
    برای انسان در هر آن امکان مرگ وجود دارد و این حقیقت را همگان می دانند، اما پارسایان به آن ایمان دارند. مؤمنان همواره به یاد مرگ بوده و آماده رفتن هستند و از این درخت بارور و میوه های باور همیشه بهرمند می گردند.
    امضاء


صفحه 8 از 17 نخستنخست ... 456789101112 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 18-11-2014, 21:51
  2. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 17-11-2014, 15:54
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-12-2011, 21:46
  4. جرأت داری، نخوان!!
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن مقالات تربيتي
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-04-2011, 12:06
  5. بازی، مدرسه مهارت یابی
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن كودك و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 14-12-2010, 16:57

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi