❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 15-10-2021 در ساعت 14:51
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مصطفی*شیعه ال طاها* (23-10-2020), حسنعلی ابراهیمی سعید (23-10-2020)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ویژه نامه رحلت ملکوتی حضرت امام خمینی (ره)
- ویژه نامه ضربت خوردن و شهادت مولای متقیان...
- ۩~*~۩ یک آسمان غم{ ویژه نامه شهادت امام...
- رقيه سلام الله عليهادخترخورشيد است
- ویژه نامه شهادت جانگداز آقا امام رضا علیه...
- ویژه نامه شهادت مظلومانه مسلم بن عقیل{...
- ۩"۞"۩ْ ْ ْخورشيد شهيدْْْْ ْويژه نامه شهادت...
- لیست تاپیک های انجمن مناسبت ها /// ویزه...
- ویژه نامه وفات حضرت زینب علیها السلام * شکوه...
- ویژه نامه شهادت مظلومانه امام جواد...
❤ |
قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْكَري عليه السلام :
أعْرَفُ النّاسِ بِحُقُوقِ إخْوانِهِ، وَأشَدُّهُمْ قَضاءً لَها،
أعْظَمُهُمْ عِنْدَاللهِ شَأناً.
امام حسن عسكري عليه السلام فرموده اند :
هركس حقوق هم نوعان خود را بشناسد و رعايت كند
و مشكلات و نيازمندي هاي آن ها را برطرف نمايد،
در پيشگاه خداوند داراي عظمت و موقعيّتي خاصّي خواهد بود.
«احتجاج طبرسي، ج 2، ص 517، ح 340»
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مصطفی*شیعه ال طاها* (23-10-2020), حسنعلی ابراهیمی سعید (23-10-2020)
❤ |
بازهم شیعه سوگوار غمی دیگری ست .
بازهم جوبیار اشک های غریبانه
در سوگ شهادت امام مظلومی بر چهره ها جاری ست
بازهم شاهد هجوم فصل خزان سرد
به گلستان سرسبز باغ امامت هستیم.
ازخدا برا این مصیت طلب صبر می کنیم
شهادت مظلومانه غریب سامرا ، یازدهمین پیشوای شیعیان جهان
آقا امام حسن عسگری علیه السلام را به پيشگاه فرزند غائبشان ؛
امام عصر؛حضرت مهدي صاحب الزمان عجل الله تعالي
ظهوره وشيعيان آن امام همام تسلیت عرض مي كنيم
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مصطفی*شیعه ال طاها* (23-10-2020), حسنعلی ابراهیمی سعید (23-10-2020)
❤ |
اي نخل رياض علوي ...
اى نخل رياض علوى برگ و برت سوخت
از آتش بيداد ز پا تا به سرت سوخت
اى يازدهم اختر پر نور ولايت
خورشيد ز هجر رخ همچون قمرت سوخت
اى پاره قلب نبى و زاده زهرا
از آتش زهر ستم و كين جگرت سوخت
از داغ جهان سوزِ تو در دشت محبّت
چون لاله سوزان دل مهدى پسرت سوخت
چون مشعل افروخته در سوگ و عزايت
اى واى دل مهدى نيكوسيرت سوخت
در فصل شباب از ستم و كينه دشمن
چون شمع شب افروز ز پا تا به سرت سوخت
اى جان جهان «حافظى» سوخته دل گفت
قلب همه از داغ دل پرشررت سوخت
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مصطفی*شیعه ال طاها* (23-10-2020), حسنعلی ابراهیمی سعید (23-10-2020)
❤ |
ویژه نامه سالهای گذشته
و
فعالیتهای فرهنگی - ادبی- صوتی و تصویری
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 03-10-2022 در ساعت 16:28
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مصطفی*شیعه ال طاها* (23-10-2020), حسنعلی ابراهیمی سعید (23-10-2020)
❤ |
مقالات و سایر مطالب مرتبط
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حسنعلی ابراهیمی سعید (23-10-2020)
❤ |
دریا به دریا، موج غم از سینه خالی می کنم
صحرا به صحرا با غمت، آشفته حالی می کنم
با نغمه های نوحه گر، هم رنگ باران می شوم
یاد از نگاه عاشقت، یاد از زلالی می کنم!
تا بشنوم یک پاسخی، از داغ بی پایان تو
هر جمله از بغض گلویم را، سئوالی می کنم
آه، ای تمام تنهایی! ای تمام غربت!
آیا کسی از ژرفای غریبی ات آگاه شد؟
آیا کسی غریبانه های اندوهت را شناخت؟
آیا کسی پی به راز نگاهت برد؛
آن گاه که عطر حضورت را فوج فوج دشمن، در میان گرفته بود
و چون گل، در احاطه چشمانی خوارتر از خار،
درس مهر و عاطفه، به آسمان و زمین می آموختی؟
انگار، آستان کبریایی خانه ات، دانشگاه احساس فرشتگان بود؛
فرشتگانی که عاشق شدن را از تو آموختند و با تو،
عشق الهی را تجربه کردند؛ عشقی که تو را در حصار تنهایی ـ
دور از وطن و تحت نظر ـ قرار داده بود،
عشقی که تمام موجودات را وادار می کرد،
تا به ارتفاع نگاهت سجده، و ژرفای شکوهت را در عرش، جستجو کنند.
مولای من! اگر آفتاب می درخشد، به نام توست!
اگر ماه می دمد، به احترام توست!
اگر گل می خندد، اگر آبشار می رقصد و اگر
پرنده می خواند،به خاطر تو و عشق آسمانی توست
که جلوه جاودانی حیات را به تماشا گذاشته است!
... آن روز، تن رنجوری که داغ غربت بر دل،
خستگی هایش را پشت سر می گذاشت،
در بهار جوانی، به تجربه خزان نشست
و همسایگی عرش را برگزید؛
مردی که کوردلان «بنی عباس»، به آفتاب جمالش رشک می بردند؛
کوردلانی که با چهره های سیاه، اندیشه های سیاه،
دست های سیاه و جامه های سیاه، جهل مجسّم تاریخ بودند؛
جهلی که حتی «بوجهل و بولهب» را شگفت زده می کرد!
آن روز، نگاه تاریخ، شاهد غربت امامی بود، که هم چون جدش،
امام موسی کاظم علیه السلام ، تشییع می شد؛
امام غریبی که تنهایی اش را آسمان، هیچ گاه فراموش نخواهد کرد!
امام غریبی که تنها فرشتگان الهی، پرستارانِ خلوت رنجوریش بودند!
اَلسَّلامُ عَلیْکَ یا وَلیَّ النِّعَم؛ السلام علیکَ یا هادیَ الْاُمَمْ؛
السلام عَلیک یا سَفینَةُ الْحِلْم؛ السلام علیک یا اَبَا الاِمامِ الْمُنْتَظَر؛
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حسنعلی ابراهیمی سعید (23-10-2020)
❤ |
تجلی یازدهم که بر طلوعی بیزوال تکیه دارد،
درد را چه عمیق درک کرده است،
تبسم قدسی لحظاتش، همه صبر بود
و اشکهای هماره نیمه شبهایش،
تمام شوق وصال!
می دید و می نگریست که حقارت دنیا،
در تغافل مردم،
به ارزشی جدال برانگیز تبدیل شده است.
رنج می برد از این که انسان،
آن سوی این هیچستان خاک را جستوجو نمی کند
و به فراتر از خود نمیاندیشد!
مهربانی محض بود و صبر تمام!
زنجیرهای اسارت را بر دست و پای خود تحمل کرد
تا مردم، زمینگیر نشوند؛
تا جهانی را از اسارت در خاک برهاند.
در موضع علم و مناظره،
مقتدرانه قد علم کرد تا انسان را
از جهالت دست و پاگیر خویش نجات دهد.
پایگاههای مردمیاش،
گستردهترین مدرسههای خودسازی و جامعهپروری بود.
اما افسوس که کم بودند آنان که این را فهمیدند!
چه غریبانه گذشت!
زهد، کمترین محصول درخت ایمان اوست
و کرامت،
کوتاهترین سایه شاخ و برگ های عظمتش.
مدینه، از ربیعالاول 231 هجری،
موازنه حضور او را در خاک دنبال می کرد
و در جستوجوی مجالی برای عرضه
حقیقت او به بیکرانهها بود.
تا آنکه سامرا، بلوغ پذیرش او را در خود حس کرد
و چیزی نگذشت که امام،
به اتفاق پدر بزرگوارش، سکونت در آن دیار را برگزید.
اینک امامی 28 ساله،
در گوشه سامرا سر بر بالین شهادت میگذارد.
شش سال است که بار سهمگین ولایت را
بر شانههای شکوه و استوار خویش حمل میکند.
نه... نه... نه بر شانههای خسته
و نه بر دوش زخمی خویش،
بلکه این رسالت آسمانی را در ژرفای باور
و در اعماق جان خویش، ثبت کرده است.
معتمد عباسی، تا لحظهای دیگر،
به خواسته بزرگ خود میرسد.
سالهای اسارت و غم،
سالهای غم و تنهایی
روزهای تنهایی و سکوت...
آه، چه غریبانه گذشت؛
چه معصومانه سپری شد!
رفت و فردا را به موعود(
عجل الله تعالی فرجه الشریف) سپرد
امام، دل به فردایی سپرده است
که موعودش علیهالسلام ،
حقیقت دین را فریاد زند.
میرود و دنیا را با همه فرازها و نشیبهایش،
با همه پستیها و بلندیهایش به او میسپارد.
به او می سپارد، دردهای نهفتهای را
که جز در و دیوارهای اتاق کوچکش در سامرا،
احدی تاب گفتنش را نداشت.
اسارت و سکوت حسنی علیهالسلام
باز هم در قصه حماسی او رقم خورده است.
باشد تا خروش و فریاد حسینیاش،
نصیب فرزندش مهدی(عج) شود.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حسنعلی ابراهیمی سعید (23-10-2020)
❤ |
حلقه محاصره، تنگتر و تنگتر میشد. حتی دیوارهای
خانه ات، چشم و گوش دشمنانت شده بود.
در جایی که سربازان دشمن، حلقه شده بودند در و
دیوار خانهات را؛
جایی که نفسهایت را میشمردند، ذکرهایت را، پلک زدنهایت را،
نمازهای طولانیات را، آیات خیس قرآنی که میخواندی.
بیشتر از هر کس و هر پرندهای، حال پرنده های
گرفتار را میفهمیدی.
دنیایت را تنگتر از قفس کرده بودند؛
حتی حرف زدن را با اطرافیانت برایت دشوار کرده بودند.
دور تا دورت، سپاه بود و سرباز
و تو همچون سرداری،در محاصره این همه سرباز بودی؛
سرداری بیسپاه که با هیچکس سر جنگ نداشت،
سرداری که هیچ خونی نریخت و هیچ قلعهای را فتح نکرد،
با سربازانی که اطرافش بودند. اگر فتحی هم داشت
دلهای عاشقانی بود که بوی حقیقت را
از نفسهایش فهمیده بودند.
سردار فاتح جانهای بیقرار بود؛ سرداری بیسپاه،
سردار عاشق، سردار بیشمشیر، آشنای پرنده های در قفس.
رودها، مسافر دریای چشمهایت شدند، ابرها، شانه هایت
را میپرسیدند.بهارها، رد پایت را میجستند تا سبز شوند.
نسیمها، آرزوی بوسیدن لبهایت را داشتند. ستاره ها، در آرزوی
مردن بر سقف خانه ات،به خواب میرفتند و ماه، از آه هایت زنده میشد.
هنوز خاکهای باران خورده، بوی روزهای دلتنگی
ابرهای بیقرار دیدنت را میدهند.
روزهاست که تنهایی، بر تن ورم کرده زمین عرق میکند؛
اما تو نیستی تا غربت در سایه بلندت ساعتی تلخیها را فراموش کند.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حسنعلی ابراهیمی سعید (23-10-2020)
❤ |
گویا واقعه ای رخ داده است
که بادها اینگونه پریشانند
که رودها اینقدر بیتابانه میخروشند،
که ابرها ناله کنان میگریند
که زمین اینقدر احساس غریبی میکند!
گویا واقعه ای رخ داده است
که صدای بیتابی و ضجه فرشتگان، در آسمانها پیچیده،
که اندوه و غم، بر در و دیوارها سایه انداخته،
که سامرا سر در گریبان حزن فرو برده!
شاید مصیبتی بزرگ، دامنگیر خاک شده است.
آه، ای یازدهمین ستاره درخشان عشق!
روشنان حضورت را از آسمان سامرا مگیر؛
تاریکی، افقهای پس از تو را تاب نمیآورد.
سایه مهربانیات را از سر دنیا نگیر؛
دستهای یتیمی خاک،
تا ابد به جستجوی وجود بهارانهات،
در به در خواهد شد.
اگرچه سخت میگذرد برایت،
اگرچه لحظه هایت سرخند و دلگیر،
اگرچه دورت حصاری کشیدند
تا فاصلهای باشد بین تو و دنیا،
اگرچه دستهای «معتمد»ها،
تو را پنهان کردند از چشمها؛
تنها از ترس حقیقت محضی
که از خانه تو برخواهد خاست
تا عدالت را در زمین فراگیر کند،
کسی که پاره تن تو بود و وارث بعد از تو!
سایه ات را از سرِ زمین مگیر!
هر چند دیوارهای فاصله «بنی عباس» بلندتر میشد،
عطر حضور آسمانی تو بیشتر منتشر میشد.
هر چه دایره محاصره «معتمد»ها تنگ تر میشد،
میدان جاذبه عشق و محبت تو گسترده تر میشد.
تو در احاطه کینه ها و نفرتها،
در حصار جهل و دشمنی گرفتار بودی
و آنگاه، با سرانگشت معجزه و غیب،
بند از پای گرفتاران میگشودی.
آه، مولا! ماجرای تو و کودک دلبندت،
آتشی انداخته بود به جان کوردلان که میپنداشتند
میتوانند حقیقت محتوم جهان را عوض کنند.
چه زیبا جانها را به عطر حضور یگانه فرزندت آشنا کردی!
چه زیبا فلسفه غیبت و ظهور موعود را بیان کردی؛
جانها هنوز در آتش انتظار موعود شعله ورند.
و امروز، روز توست؛
روز تشییع غریبانه تو بر بال فرشته ها،
روز رهایی تو از حصار «معتمد»ها.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حسنعلی ابراهیمی سعید (23-10-2020)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)