به پاي خيز كه دلها ز شوق آب شوند
كه ذره ها به طفيل تو آفتاب شوند
بخوان به نام خدا «باسم ربك الاعلي»
كه لاله ها همه پيمانه گلاب شوند
امين وحي و نبوت !«الا بذكر ا...»
بخوان كه با خبر از متن اين كتاب شوند
سمند صاعقه زين كن خدا نكرده مباد
كه بي عدالتي و جهل هم ركاب شوند
رسول نهضت بيداري زمان !مگذار
كه پلكهاي به هم بسته گرم خواب شوند
شتاب كن، كه روانهاي تشنه ايمان
رها ز پنجه ترديد و اضطراب شوند
به يك اشاره تو، برگهاي پاييزي
لطيف و تازه چون نيلوفران آب شوند
بخوان حديث محبت، كه بردگان سياه
در اين كوير، درخشان تر از شهاب شوند
بگير دست همه پابرهنگان زمين
كه اين شكسته دلان مالك الرقاب شوند
يتيم آمنه !اصحاب سر سپرده ت
وطلايه دار ظفرمند انقلاب شوند
سحر كه آيد «امن يجيب» مي خوانند
اميدوار دعاهاي مستجاب شوند
بگير دست علي را كه با امير عرب
مجاهدان همه پيروز و كامياب شوند
چه جاي حيرت اگر يازده ستاره و ماه
به جانشيني خورشيد انتخاب شوند
محمدجواد غفورزاده (شفق)