❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
خدیجه با یکى از دانشمندان یهود،
در سراى باشکوه خویش،
سرگرم گفت وگوست.
چشم دانشمند به جوان عربى مى افتد
که از کوچه در حال عبور است.
رو به بانو مى گوید:
«این جوان، خاتم پیامبران خواهد بود.
خوشا به سعادت بانویى که
این جوان همسرش باشد؛
زیرا به شرافت و عزت
هر دو عالم خواهد رسید!»
سخنان دانشمند، در جان خدیجه
شعله اى برپا مى کند؛
شعله اى فراتر از هر آتش!
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
شب بیاد ماندنی
امشب، در خاطره زلال مکه نقل می پاشند. هلهله آسمانیان،
در لحظه های شیرین و پر ستاره اهل زمین پیچیده است.
امشب جشن وصلت است؛
وصلت ماه با خورشید پرفروغ و نامدار مکه.
چه شور و شوقی در دیدگان روشن بانوی بزرگ شهر نشسته است!
خدیجه، عروس حجله «امین پیامبر مکی» شده است
و ترنم تهنیت ملائک است که بر پلک کعبه می بارد!
بانویی پای به خانه مردِ آسمان ها نهاده است؛
بانویی که آمده تا همدم و همراه همیشگی اش باشد.
همسری که عاشقانه، در روزهای سخت و دردمند رسالت
دلسوز و حامی اش باشد. زنی که خداوند
به بندگی و خلوص او مباهات کند.
یاوری که دست های سخاوتش برای آیین باشکوه محمدی
صلوات الله علیه وآله تکیه گاهی باشد و پابه پای لحظه های
پر رنج رسول، از بعثت تا شعب پردرد ابی طالب، شریک تب و تاب و
غصه های همسرش باشد و دست دل از تمام رنگ های دنیایی فرو شوید.
در عرش خدا ضیافتی برپاست؛ آخر امشب وصلت پرخیر
«امین پیامبر مکی» است با بانوی اول اسلام، مادر
مهربان فاطمه علیهاالسلام
این وصلت فرخنده برمسلمانان مبارک باد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
اینجا، در پیچ هفتم آسمان، ایستاده بر درگاه بهشت،
هزار قبیله عاشق از ملائک، انتظار تو را می کشند.
عروس نیک سرشت مهر گستر!
دامان سپید بخت خویش را
از این سرای خاکیان برکش و قدم در محله افلاکیان بگذار؛
زیرا در رویای گمشده هر زنی که در جست وجوی نیمه خویش است،
آرزوی وصلت با مردی است که شب های تو را
به عطر سجاده و نسیم دعا، گره خواهد زد
و روزهایت را در پیوند با معرفت و خلوص، معنا خواهد بخشید.
اگر هر انسانی با ازدواج، نیمی از دین خویش را کامل می کند
و ایمان ناقصش را تمامیت می بخشد، تو با ازدواجت،
دین غربت زده اسلام را کمال می بخشی و عطر ایمان و یقینت را
با ترس و تردید تازه مسلمانان، درهم می آمیزی.
از هم اینک، دامان صبر و مهر خویش را
پذیرای زخم خوردگان دل سپرده به اسلام کن
که خانه تو، مأمن بی پناهی های رهروان پیامبری است
که کوچه ها، با سنگ و خاکستر به استقبال او می آیند.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
چه طرب انگیز است آفتاب امروز مکه!
چه روح فزاست هلهله ممتد نخلستان های عرب!
چشم های ملایک، با لهجه ای بارانی
شادباش می گوید این وصلت خوش آیند را.
امشب، شب ازدواج ملکه حجاز است؛
اما نه با شاهزادگان یمنی و نه با تاجران مکی؛
با کسی که پادشاه بی تاج و تخت زمین و آسمان است.
با کسی که تمام کائنات، بهانه خلقت اوست و آفتاب،
به طمع دیدار او هر روز طلوع می کند،
با کسی که خداوند او را «رَحْمَةً لِلْعالَمینَ» نامید.
خدیجه، به خانه ای می آید که زینتی جز حضور همیشگی
ملایک ندارد؛ خانه ای که جز صدای محمد، هیچ موسیقی
دل نشینی را نمی شناسد، خانه ای که افق های روشن آسمان،
چشم به آستان بی آلایش آن دوخته اند.
خدیجه، جان پیامبر می شود. تمام ثروت خود را در
محمد خلاصه می کند.
و خدیجه به خانه محمد صلی الله علیه و آله می آید
تا مرهم زخم های فردای محمد صلی الله علیه و آله شود.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
پیمان پاک ازدواج که محکم شود، هرچه منیت و خودخواهی است،
رنگ می بازد و همه چیز در واژه بزرگ و فراگیر «ما» حل می شود.
آن گاه باید به شیوه باران، بارید و طراوت آفرید و این جسم
نورانی عشق است که ذره ذره در زندگی ذوب می شود و
حرارت و حیات، بر خوشه خوش رنگ صمیمیت می پرورد.
ازدواج، آیتی از پروردگار مهربان است که با سرپنجه اعجاز
وصلتی آسمانی، دو روح تک افتاده در برهوت انزوا را،
در اوج کشش و جاذبه ای خدایی، به هم می آمیزد و یگانه می سازد.
پیمان مقدس «همسری»، پایان «من»ها نیست؛
انتهای راه «منیّت»هاست.
«ازدواج»، حذف «فردیت»ها نیست؛ جمع زدن دو «فرد»
است تا به سان دو بال سپید یک کبوتر، پرواز را در
آسمان آبی زندگی، به یاد ماندنی تر کنند.
ازدواج پیامبر گرامی اسلام با حضرت خدیجه (س) مبارک
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
وادی مقدس
فرشتگان، عود می سوزانند و هلهله می کنند؛
در حالی که طواف کنندگان خانه یتیم عبدالمطلب اند.
خدیجه سفیدبخت ترین عروس شهر، به کدام پنجره سبز دخیل بسته بود؟
از کدام ریسمان محکم آویخته بود که هیچ تندبادی
از رسیدن به مقصودش باز نداشت؟
کدام جذبه، او را از مجلل ترین خانه آن دیار،
به سوی چهار دیوار کاهگلی کوچک فرامی خواند؟
آری! خدیجه، ستاره بخت خود را در میان آن
چهار دیواری رصد کرده بود و آن هنگام که زنان کور و
کر، او را به خاطر انتخابش، سلیقه اش و طرز زندگی اش ملامت می کردند،
نمی دانستند که یتیم شهرشان خانه ها خواهد ساخت؛
در وادی مقدس قلب های عالم با ندای «قولوا لا اله الاّ الله تفلحوا».
آن زنان که جهان را با دست هاشان پیمانه می کردند
و به داشته ها و نداشته هاشان می نازیدند
چه می دانستند فرزندخدیجه ، فاطمه زهرا علیهاالسلام و
اولادش، معیار سنجش نیک و بد عالم خواهند بود؟!
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)