خجسته سالروز طلوع خورشید ولایت
تبلور دُرّ دریای بیکران عصمت
تلألؤ نگین انگشترگرانقدر امامت
خورشید درخشان آسمان هدایت
شکوفایی گل بوستان محبت
صادق آل طاها علیه آلاف و تحیت
برپیروان مکتب معرفت و حقیقت مبارک باد
❤ |
خجسته سالروز طلوع خورشید ولایت
تبلور دُرّ دریای بیکران عصمت
تلألؤ نگین انگشترگرانقدر امامت
خورشید درخشان آسمان هدایت
شکوفایی گل بوستان محبت
صادق آل طاها علیه آلاف و تحیت
برپیروان مکتب معرفت و حقیقت مبارک باد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
اى مهر تو بهترين علايق
جان ها به زيارت تو شايق
ما را نبود به جز خيالت
يارى خوش و همدمى موافق
بيمارى روح را دوا نيست
جز مهر تو اى طبيب حاذق
اى نور جمال كبريائى
اى نور تو زينت مشارق
روزى كه دميد نور خلقت
رخسار تو بود صبح صادق
از جلوه تو، تبارك اللّه
فرمود به خلقت تو خالق
حسن تو خود از جمال زهرا ست
اى زاده بهترين خلايق
بر تخت كمال و تاج عصمت
آخر كه بود به جز تو لايق
تفسير كلام ايزدى بود
گفتار تو اى امام صادق
باشد سخن تو جاودانى
بوده است چو با عمل مطابق
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ششمین کوکب درخشان آسمان امامت و ولایت
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در روز جمعه
هفدهم ربیع الاول سال 83 ق، پا به جهان گذاشت
و با قدوم مبارکش جهانی را نورافشانی کرد.
در شرافت حسب و نسب وی همین بس که پدرش
پنجمین پیشوا از اهل بیت عصمت و طهارت،
حضرت امام محمد باقر علیه السلام و مادر
گرامی اش فاطمه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر
معروف به امّ مروه می باشد.
او در بین زنان مدینه حرمت اجتماعی بالایی داشت
و به آموزش و هدایت زنان و حل بی دریغ مشکلات دینی آنان می پرداخت.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
علمدار علم
مثل بهار، ناگهان روی دست های ابدیت گل می کنی.
جهان، سراسر لبخند می شود.
همه پیله ها، پروانه می شوند از شکوفه های لبخندت.
پرستوها، به آشیانه های مجاور نفس هایت بازمی گردند.
لبخندهایت را در هوا می پاشی تا درخت های باغچه را پر از شکوفه کنی.
گرمی نفس هایت، تن سردترین زمستان ها را می لرزاند.
تمام باغ ها به خودشان قول داده اند تا از بهار
آمدنت فاصله نگیرند. شاید دیگر هیچ زمستانی نتواند
باعث یخ زدن آوازهای آبیشان شود!
تمام دریچه ها در مهی از خوش بختی فرو رفته اند.
آغاز خواب جنگل های جهان، با گریه های شیرین کودکانه توست.
شهر آینه ها، زیبایی اش را وامدار چشم های زیبای توست.
باران، از جنس اشک های توست. سفر، از کفش های تو آغاز خواهد شد.
تمام قلم های جهان، تشنه نشسته اند تا دریای بی کران
علومت را کلمه به کلمه و سطر به سطر منتشر کنند.
جهانی از کلمات، بی قرار جاری شدن بر رودهای لب توانَد.
تمام چمدان های جامانده از سفر، بی قرار رسیدن
توانَد تا کتاب کتاب، دانشت را با آنها راهی کنی.
غبار آینه ها را فقط ایمان دست های تو می تواند بتکاند.
تویی که دره های فراموش شده را غرق باران می کنی
تا کبوتران سپید، در مه غوطه ور شوند و آبشارها، از
دوش صخره ها سرازیر و بهارها، تا بلندترین
قله های فرو رفته در ابر، شکوفه کنند.
آمدنت، زیباترین ترانه پرنده های خوش آواز خواهد شد.
قدم بر عرصه هستی بگذار، ای سراسر مهربانی که دنیا تشنه
دریای غوطه ور در سینه توست!
جهان، آماده است تا زانوی ادب بزند در مکتب تشیع تو.
ای مقتدای شیعیان، ای علمدار علم!
درود بر تو که آمدن کودکانه ات، چشم های تنهاترین
پنجره ها را با آفتاب، آشنا خواهد کرد.
تویی که عشق و دین و علم و دوستی را
برای همیشه با شیعیان آشتی خواهی داد.
عباس محمدی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
هفدهمین روز از بهارانه ربیع است!؛
بهاری در بهار مدینه شکوفا شد
و آسمان، تمام توجهش به زمین است.
کوچه های محله «بنی هاشم»،
عطر گل های «محمدی» می دهد
و این مناسبت زیبا با نام و یاد پیامبر عشق
و آیینه جمال دلارای الهی،
محمد مصطفی صلی الله علیه و آله ، متبرک است.
گویی آسمان، در برابر زمین
به تواضع ایستاده است و پرده از روی
اسرار خود برداشته؛ ناشناخته هایش آشکار
و انوارش فراگیر شده است.
چیست این شادمانه آسمان و زمین؟
چیست این شور پنهان در هیجان کاینات؟
کیست این که می آید از کانون مهر؟
کیست این که می ریزد به دامان بهاران، شور عشق؟
.... «آب زنید راه را»، می آید از کانون عشق،
نوری که آفاق را به «تصدیق نامش» فرا خواهد خواند.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
چون از افق برآید انوار صبح صادق
در پاى سبزه بنشین با همدمى موافق
شد موسم بهاران پرلاله کوهساران
بستان پر از ریاحین صحرا پر از شقایق
بلبل که در غم گل مى کرد بى قرارى
شکر خدا که معشوق آمد به کام عاشق
یک سو نشسته خسرو در بزمگاه شیرین
یک سو نهاده عذرا سر در کنار وامق
ابر بهار گسترد دیباى سبز در باغ
باد از شکوفه افکند بر روى آب قایق
بر آستان معشوق تسلیم شو که آن جا
صاحبدلان نهادند پا بر سر علایق
زد بلبل سحرخیز فریاد شورانگیز
کاى مست خواب غفلت و اى بنده ی منافق
شد وقت آن که خوانند حمد و ثناى معبود
شد گاه آن که نالند در پیشگاه خالق
از بوستان احمد بگذر که بلبل آن جا
بر شاخ گل سراید وصف جمال صادق(علیه السلام)
نور جمال صادق چون از افق برآمد
شد صبح عالم آراش بر شام تیره فایق
از شرق و غرب بگذشت نور فضایل او
چون آفتاب علمش طالع شد از مشارق
تن پیکر فضایل، جان گوهر معانى
دل منبع عنایات رخ مطلع شوارق
همچون صدف ز دریا دُرهاى حکمت اندوخت
چون گوهر وجودش شایسته بود و لایق
بر پایه کمالش محکم اساس توحید
از پرتو جمالش روشن دل خلایق
خورشید برج ایمان، شمشاد باغ امکان
گنجینه کمالات، سرچشمه حقایق
هادى شوند یکسر گر لحظه اى بتابد
نور هدایت او بر جسم هاى عایق
بر لوح سینه اوست آیات حق هویدا
وه! وه! عجب سوادى است با اصل خود مطابق
افکار تابناکش روشن تر از کواکب
اندیشه هاى پاکش خرّم تر از حدایق
آیین جعفرى را بگزین که دردمندان
درمان خویش جویند از این طبیب حاذق
شاها «رسا» ندارد جز اشتیاق رویت
بنماى رخ که خلقى است بر دیدن تو شایق
در عرصه قیامت دست از تو برنداریم
کاندر شفاعت توست ما را رجاى واثق
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
سپیده صبح صادق، دمیده از سمت اشراق مدینه!
لعل لب فرشتگان، مترنم از نوای خوش بشارت است؛
بشارت آمدن کودکی از تبار صالحان و هادیان!
فرشتگان، سر از حجره های آسمان برآورده اند
تا رد روشن شهاب جعفر صادق علیه السلام را
تا کهکشان دامان پاک و پرستاره «ام فروه»، بدرقه کنند.
دشتی از اقاقیا و داوودی،
تا پای خانه پرنور باقرالعلوم صف کشیده اند
و چشم دوختهاند بر جمال بی مثال گل تازه دمیدهاش.
شور و شوق، به سماع آمده است
در دیدگان خیس شیعیان علی. امشب،
نور سینایی صادق، بر قلب طور مدینه تابیده است
و عاشقان ولایت، مدهوش جلوه پرفروغ و ربانی اویند.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ميلاد خجسته ششمين شمس كهكشان امامت
و گل بوستان ولايت‘ صادق آل محمد ‘
موسس مكتب فقه جعفري‘
امام جعفرصادق عليه السلام
بر شيفتگان خاندان عصمت
وطهارت عليهم السلام مبارك باد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
زبان رساى اسلام بود
و مبین شریعت مصطفى(صلی الله علیه و آله).
با سخنانى حكیمانه، منطقى استوار، علمى سرشار،
برگزیده روزگار به شمار مى آمد و ... بنده شایسته پروردگار.
در سالهاى سیاهى كه ابرهاى سلطه امویان،
آسمان جهان اسلام را تاریك كرده بود و در سالهایى تیره تر،
كه حكومت عباسیان، مسلمانان را به تیرگى نشانده بود.
او خورشید مدینه دین و دانش بود.
در میان این دو فصل سیاه و سرد و ابرآلود،
چند صباحى كه خورشید وجودش از افق مكتب و مذهب تابید،
اسلام و قرآن را جان بخشید.
او آبیارى نهال حق كرد تا این بذر ایمان پا گرفت
و در افق اندیشه ها تابان شد.
دین به نام او زنده گشت.
درخت علم، در بوستان كلامش رویید و به برگ و بار نشست.
گلشن فضل، از چشمه دانش او سیراب شد.
كتاب فقه، با «الفباى صادقى» نگاشته گشت.
وقتى چشمه فضل و فقه و علم و كمال او مى جوشید،
حسودان و عنودان؛ زبان به طعن مى گشودند
و تیغ دشمنى بر مى كشیدند
و پاى خصومت پیش مى گذاشتند.
ولى... كدام دانشور را مى توان شناخت و نام برد
كه از گنج دانش حضرت صادق علیه السلام بهره نبرده باشد؟
و كدام معلم را مى توان یافت كه به اندازه او،
تربیت یافته در مكتب عترت داشته باشد؟
حوزه هاى علمیه،نقش شاگردى او را
به سر درهاى خویش نوشته اند.
فقیهان دین مدار،
خوشهچین حدیث و حكمت صادقىاند.
آن چهار هزار گوش حكمت نیوش،
كه از زبان این حجت خدا حدیث مى شنیدند
و آن چهار هزار زبان و قلم
كه به گفتن و نوشتن و ثبت و نشر حقایق دین
از زبان او مى پرداختند، هر كدام منشورى بودند
كه آن نورهاى تابان را در رواق اندیشه هاى بشرى مى تاباندند
و آن معارف ناب و والا را از عرش بلند «علم لدنى» حضرتش،
بر فرش كتابها و دفترها فرود مى آوردند.
خوشا به حال آن چهار هزار حكمت آموز محضرش!
آنان، همچون نسیمى خوشبوى،
از كوى معارف او گذشته،
در پهنه قلمرو اسلام، جوهره دین را پخش مى كردند
و «قال الصادق» گویان، كام تشنگان معرفت را عطرآگین مى ساختند.
عصرى بود كه بدعت گذاران و دین ستیزان،
در قالبهاى مختلف به تحریف چهره
آیین محمدى صلی الله علیه و آله مى پرداختند.
امام صادق علیه السلام بود كه خورشیدگون مى تابید
و آن اوهام و خرافات و تحریفات را مى زدود.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
اندیشه در حیرت است از کسی که بهتر از او را،
هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده
و در هیچ قلبی راه نیافته...
او، آیینه ذات پروردگار بود و میدانست
هر آنچه را در آسمانها و زمین و بهشت و دوزخ بود؛
از گذشته تا آینده.
او هر آنچه داشت، از خدا داشت
و «قرآن» که «بیان کننده همه چیز است».
دولتهایی پوشالی در نبرد بودند و جدال؛
یکی با کژ اندیشههایی محال و دیگری در حال زوال و...
«حال» بهترین مجال برای آنکه «شیعگی» جان بگیرد
و اسلام، سامان.
او بیشتر از همگان، هر چیز را برایمان باز گفت
و خویش آن سان بود، که مینمود.
و «شیعه» منسوب به اوست؛
آیا ما پیروانی صادق هستیم؟
فرزند آسمانی مدینة الرسول،
با سی و چهار سال احیاگری و اهتمام،
شیعه را یکسره «جعفری» کرد.
عطر خوش عرفان، کلام، فقه، عقاید و...
از جانش میتراوید و در جای جای جهان میپیچید؛
آنگونه که هزاران شاگرد را در مکتبش پرورانید.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)